نوسانگیری چیست و چه تفاوتی با معامله روزانه دارد؟
نوسانگیری چیست و چه تفاوتی با سایر انواع ترید دارد؟ اگر تا حدودی با دنیای ارزهای دیجیتال آشنا باشید، حتما تاکنون نام ترید به گوشتان خورده است. ترید (Trade) یا همان معامله در بازارهای مالی، روشی است که فردی با آن سعی میکند از نوسانات قیمت یک دارایی به نفع خود استفاده کند و به سود برسد. بهطور خلاصه، ترید هنر خرید در کمترین قیمت و فروش در بیشترین قیمت است.
اما در عمل، دنیای ترید به همین سادگی نیست و پیچیدگیهای خاص خود را دارد؛ بهخصوص در بازار کاملا جدید ارزهای دیجیتال. ترید ارزهای دیجیتال هم محدود به یک نوع و روش نیست و انواع متفاوتی را در برمیگیرد. یکی از مهمترین روشهای ترید، معاملهگری نوسانگیرانه (نوسانگیری) است.
به گزارش ارز دیجیتال، نوسانگیری یا همان سوینگ تریدینگ (Swing Trading) یک راهبرد معاملاتی مرسوم است که میتواند برای معاملهگران مبتدی ایدهآل باشد. این روش بهدلیل افقهای زمانی قابلکنترل آن، فعالیت در بازار را برای معاملهگران راحتتر میکند. معاملهگران نوسانگیر در اکثر بازارهای مالی مانند فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال فعال هستند، اما آیا معاملهگری نوسانگیر راهبرد مناسبی برای شماست؟ بهبیان دیگر، آیا نوسانگیری برای شما مناسبتر است یا معاملهگری روزانه؟
معاملهگری نوسانگیرانه چیست؟
معاملهگری نوسانگیر یک راهبرد معاملاتی است که در آن، تغییرات قیمت در یک بازه زمانی کوتاه تا متوسط موردتوجه قرار میگیرد. در واقع هدف معاملهگری نوسانگیر، کسب سود از نوسانات قیمتی است که طی چند روز تا چند هفته روی میدهد.
معاملهگری نوسانگیر در زمانهایی که روندی قوی در بازار وجود دارد، بهترین عملکرد را از خود نمایش میدهد. حال اگر این روند قوی در بازههای زمانی طولانیتر وجود داشته باشد، فرصتهای کسب سود برای معاملهگران نوسانگیر دوچندان میشود و آنها زمان بیشتری برای بهره بردن از این نوسانات خواهند داشت.
در مقابل، این نوع معاملهگری در بازارهای در حال تثبیت و بازارهای پرنوسان دشوارتر است. طبیعی است که در بازاری که در یک جهت مشخص حرکت نمیکند و مدام در حال نوسان است، پیشبینی تغییرات قیمت و کسب سود از آنها کار راحتی نیست.
معاملهگران با نوسانگیری چگونه به سود میرسند؟
همانطور که گفته شد، هدف معاملهگران نوسانگیر، استفاده از نوسانات قیمتی است که ظرف چند روز تا چند هفته اتفاق میافتد. بنابراین معاملهگران نوسانگیر نسبت به معاملهگران روزانه، موقعیتهای خود را برای مدتزمان طولانیتری حفظ میکنند؛ اما خب رفتار آنها شبیه سرمایهگذارانی نیست که با هدف نگهداری طولانیمدت سرمایه، آن را خریداری کردهاند.
معاملهگران نوسانگیر معمولا از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند؛ اما نه لزوما بهاندازه معاملهگران روزانه. از آنجا که در طی چند هفته ممکن است رویدادهای بنیادین اتفاق بیفتد، معاملهگران نوسانگیر میتوانند از تحلیل فاندامنتال هم در چارچوب معاملاتی خود استفاده کنند.
با این حال، تحلیل رفتار قیمت، استفاده از نمودارهای شمعی، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از شاخصهای تکنیکال برای تعیین زمان شروع معامله بسیار معمول است. برخی از متداولترین شاخصهایی که معاملهگران نوسانگیر از آنها استفاده میکنند عبارتند از: میانگینهای متحرک (Moving averages)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر (Bollinger Bands) و ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement tool).
معاملهگران نوسانگیر معمولا برای انجام تحلیلهای خود، بازههای زمانی متوسط یا طولانی را در نظر میگیرند. علت این امر این است که یک روند صعودی یا نزولی زمانی واقعا قوی است که در یک بازه زمانی طولانی تایید شود. البته این به این معنی نیست که معاملهگران نوسانگیر به بازههای زمانی کوتاهتر هیچ توجهی نمیکنند. این تریدرها ممکن است برای پیدا کردن نقاط دقیق ورود به/ خروج از بازار، از بازههای زمانی کوتاهتری مانند تایمفریمهای ساعتی نیز بهره ببرند.
میتوان گفت که مهمترین چارچوب زمانی برای معاملهگری نوسانگیر، نمودار روزانه است؛ اما فراموش نکنید که راهبردهای معاملاتی تریدرهای مختلف میتواند کاملا با یکدیگر متفاوت باشد. بهخاطر داشته باشید که آنچه در اینجا گفتیم، قواعد غیرقابلتغییر نیست؛ بلکه صرفا نمونههای متداول است.
تفاوتهای نوسانگیری و معامله روزانه
هدف معاملهگران روزانه بهرهبرداری از تغییرات کوتاهمدت قیمتهاست؛ اما معاملهگران نوسانگیر بهدنبال تغییرات بزرگتر هستند. معاملهگری روزانه نسبت به معاملهگری نوسانگیر، راهبرد پویاتری است. معاملهگران روزانه بهطور مرتب بازار را رصد میکنند و موقعیتهای خود را بیش از یک روز باز نمیگذارند.
در مقابل، معاملهگران نوسانگیر میتوانند رویکرد منفعلانهتری معامله گری روزانه چیست؟ داشته باشند. آنها میتوانند موقعیتهای خود را کمتر رصد کنند؛ چراکه هدف آنها سود بردن از تغییرات قیمتی است که در مدتزمان طولانیتر روی میدهد. از آنجا که معاملهگران نوسانگیر با تغییرات بزرگتری در قیمتها سروکار دارند، سود آنها نیز بیشتر است و میتوانند تنها با چند معامله موفق، سود قابلتوجهی را کسب کنند.
معاملهگران روزانه تقریبا فقط از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند؛ در حالی که معاملهگران نوسانگیر معمولا ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال را بهکار میگیرند. (اگرچه اولویت اول این معاملهگران نیز تحلیل تکنیکال است) در انتهای دیگر این طیف، سرمایهگذاران قرار دارند که ممکن است معیارهای تکنیکال را اصلا در نظر نگیرند و سرمایهگذاریهای خود را فقط براساس تحلیل فاندامنتال انجام دهند.همانطور که متوجه شدهاید، معاملهگری نوسانگیر و روزانه در دو سر طیفی قرار دارند که یک طرف آن تحلیل تکنیکال و بازههای زمانی کوتاهتر و طرف دیگر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و بازههای زمانی طولانیتر است. شما خود را در کجای این طیف تصور میکنید؟
شما باید ابتدا نقاط قوت خود را بیابید و سپس، سبکی از معاملهگری را انتخاب کنید که با این نقاط قوت بیشترین همخوانی را دارد. برخی ترجیح میدهند سریع وارد موقعیتها شده و بهسرعت هم از آنها خارج شوند و در هنگام خواب، نگران باز بودن موقعیت معاملاتی خود نباشند. در مقابل، برخی دیگر ترجیح میدهند فرصت بیشتری برای بررسی جزئیات برنامههای معاملاتی خود و نتایج احتمالی آنها داشته باشند و سپس تصمیمگیری کنند. شما جزو کدامیک از این دستهها هستید؟
پاسخ به این پرسشها میتواند به شما در پیدا کردن راهبردی که بیشترین همخوانی را با شخصیت و اهدافتان دارد کمک کند.
معامله گری روزانه چیست؟
نکته بسیار مهمی که در مباحث آموزش فارکس گفته نشده این است که معامله گری ساده است نه آسان.بسیاری از معاملهگران فکر میکنند معامله کردن آسان است. فقط کافی است از یک برنامه معاملاتی پیروی کنید، کمی صبر کنید تا زمان ورود به معامله برسد و سپس سود کنید. اما واقعیت این است که معامله کردن ساده است، اما آسان نیست. معمولا واژههای ساده و آسان را هممعنی در نظر میگیرند. در صورتی که این دو لغت متفاوت هستند و معانی مختلفی دارند. معاملهگران باید تفاوت بین ساده بودن و آسان بودن را درک کنند. درک این موضوع مهم است، چرا که نگرش شما نسبت به نمودارها و این حرفه را تعیین میکند.
معامله کردن ساده است
قطعا میتوان گفت فرایند معامله کردن ساده است. معاملهگران کارهای بسیار سادهای انجام میدهند. آنها بازار را تحلیل میکنند، سفارش خود را ثبت میکنند و از سیستم معاملاتی خود پیروی میکنند تا اینکه بالاخره معامله با فعال شدن حد سود یا حد ضرر به پایان برسد.
کارهای ساده همیشه آسان نیستند
نکتهای که اکثرا به آن توجه نمیکنند این است که کاری که روی کاغذ ساده به نظر میرسد، ممکن است در عمل اصلا آسان نباشد. به عنوان مثال کم کردن وزن را در نظر بگیرید. کم کردن وزن در کلام و روی کاغذ بسیار ساده است. فقط کافی است میزان کالری دریافتی را کاهش یا میزان سوزاندن کالری را افزایش دهید. به عبارتی دیگر، یا کمتر غذا میخورید یا بیشتر ورزش میکنید و یا هر دو را انجام میدهید. به همین سادگی. باقی مسائل در مورد کربوهیدراتها، چربیها و انواع و اقسام ورزشها به جزئیات این کار مربوط میشود. بله، توجه به این جزئیات باعث میشود سریعتر و مؤثرتر وزن کم کنید. اما در نهایت تنها راه وزن کم کردن این است که کمتر غذا بخورید و یا بیشتر ورزش کنید، و به این طریق میتوانید با موفقیت وزن خود را کاهش دهید.
اما علیرغم سادگی، وزن کم کردن یکی از سختترین کارهای ممکن است. هر روزه هزاران نفر رژیمهای غذایی مختلف را شروع میکنند. اما چند هفته بعد تسلیم میشوند و همه آن برنامههای غذایی را کنار میگذارند. کمتر غذا خوردن و بیشتر ورزش کردن خیلی ساده به نظر میرسند، اما چرا با وجود ساده بودن، نمیتوانیم بطور مستمر این کار را انجام دهیم؟ به این دلیل که ذهن ضعیف است. در یک لحظه هیجانزده میشود و در لحظهای دیگر خسته و ملول میشود و در نتیجه توانایی شما برای انجام کارهای ساده کمتر و کمتر میشود.
چرا موفقیت در معاملهگری ساده است اما رسیدن به آن سخت است؟
رسیدن به موفقیت در حرفه معاملهگری هم شباهت خیلی زیادی به داستان وزن کم کردن دارد. هر دو شامل وظایف و کارهایی هستند که روی کاغذ ساده به نظر میرسند، اما اجرایی کردن آنها مشکل است. یک معاملهگر موفق بطور مرتب بازار را تحلیل میکند، سفارشات خود را ثبت میکند و دائما از سیستم معاملاتی خود پیروی میکند. این کار به همین سادگی است. اما اکثر افراد شکست میخورند به این دلیل که نمیتوانند نسبت به سیستم معاملاتی خود پایبند باشند. آنها در نهایت از مسیر اصلی خود منحرف میشوند و عادتهای بدی را دنبال میکنند مانند خرید کردن از روی طمع، بستن زودهنگام معامله از روی ترس، استفاده از اهرمهای سنگین یا انجام معاملات انتقامجویانه بعد از ضررها.
نکته مهم این است که نباید ساده بودن را با آسان بودن اشتباه بگیرید. معامله کردن ساده است، اما آسان نیست. بسیاری از معاملهگران شکست میخورند زیرا نمیتوانند کارهای سادهای را برای مدتزمان طولانی انجام دهند. اگر برای یک بازه طولانی از سیستم معاملاتی خود پیروی کنید، از خیلی از معاملهگران پیشی میگیرید. معاملهگرانی که ذهنیت «معامله کردن آسان است» را دارند، همان افرادی هستند که تصورات سریع پولدار شدن را در ذهن دارند. این افراد در درازمدت پول و سرمایه خود را از دست میدهند. در عوض، درک این موضوع که معامله کردن کار آسانی نیست باعث میشود اشتیاق بیشتری برای یادگیری پیدا کنید و همچنین بیشتر احتیاط معامله گری روزانه چیست؟ معامله گری روزانه چیست؟ کنید و آمادگی خود را افزایش دهید. آیا بنظر شما می توان از طریق معامله گری به سود مستمر رسید؟برای دریافت این سوال توصیه میکنیم مقاله” آیا از معاملهگری فارکس می توان به درآمد رسید؟ “را مطالعه نمایید.
نوسانگیری چیست و چه تفاوتی با معامله روزانه دارد؟
نوسانگیری یا همان معاملهگریِ نوسانگیر چیست و چه تفاوتی با سایر انواع ترید دارد؟ اگر معامله گری روزانه چیست؟ معامله گری روزانه چیست؟ تا حدودی با دنیای ارزهای دیجیتال آشنا باشید، حتماً تاکنون نام ترید به گوشتان خورده است. ترید (Trade) یا همان معامله در بازارهای مالی، روشی است که فردی با آن سعی میکند از نوسانات قیمت یک دارایی به نفع خود استفاده کند و به سود برسد. بهطور خلاصه، ترید هنر خرید در کمترین قیمت و فروش در بیشترین قیمت است.
اما در عمل، دنیای ترید به همین سادگی نیست و پیچیدگیهای خاص خود را دارد؛ بهخصوص در بازار کاملاً جدید ارزهای دیجیتال. ترید ارزهای دیجیتال هم محدود به یک نوع و روش نیست و انواع متفاوتی را در برمیگیرد. یکی از مهمترین روشهای ترید، معاملهگری نوسانگیر (نوسانگیری) است.
نوسانگیری یا همان سوینگ تریدینگ (Swing Trading) یک راهبرد معاملاتی مرسوم است که میتواند برای معاملهگران مبتدی ایدهآل باشد. این روش بهدلیل افقهای زمانی قابلکنترل آن، فعالیت در بازار را برای معاملهگران راحتتر میکند. معاملهگران نوسانگیر در اکثر بازارهای مالی مانند فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال فعال هستند، اما آیا معاملهگری نوسانگیر راهبرد مناسبی برای شماست؟ بهبیان دیگر، آیا نوسانگیری برای شما مناسبتر است یا معاملهگری روزانه؟
در این مطلب که بهکمک مقالهای از وبسایت بایننس تهیه شده است، به این پرسشها پاسخ میدهیم و هرآنچه را که باید در مورد معاملهگری نوسانگیر ارزهای دیجیتال بدانید به شما توضیح خواهیم داد.
معاملهگری نوسانگیر چیست؟
معاملهگری نوسانگیر یک راهبرد معاملاتی است که در آن، تغییرات قیمت در یک بازه زمانی کوتاه تا متوسط موردتوجه قرار میگیرد. در واقع هدف معاملهگری نوسانگیر، کسب سود از نوسانات قیمتی است که طی چند روز تا چند هفته روی میدهد.
معاملهگری نوسانگیر در زمانهایی که روندی قوی در بازار وجود دارد، بهترین عملکرد را از خود نمایش میدهد. حال اگر این روند قوی در بازههای زمانی طولانیتر وجود داشته باشد، فرصتهای کسب سود برای معاملهگران نوسانگیر دوچندان میشود و آنها زمان بیشتری برای بهره بردن از این نوسانات خواهند داشت.
در مقابل، این نوع معاملهگری در بازارهای در حال تثبیت و بازارهای پرنوسان دشوارتر است. طبیعی است که در بازاری که در یک جهت مشخص حرکت نمیکند و مدام در حال نوسان است، پیشبینی تغییرات قیمت و کسب سود از آنها کار راحتی نیست.
معاملهگران با نوسانگیری چگونه به سود میرسند؟
همان طور که گفته شد، هدف معاملهگران نوسانگیر، استفاده از نوسانات قیمتی است که ظرف چند روز تا چند هفته اتفاق میافتد. بنابراین معاملهگران نوسانگیر نسبت به معاملهگران روزانه، موقعیتهای خود را برای مدتزمان طولانیتری حفظ می کنند؛ اما رفتار آنها شبیه به سرمایهگذارانی نیست که با هدف نگهداری طولانیمدت سرمایه، آن را خریداری کردهاند.
معاملهگران نوسانگیر معمولاً از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند؛ اما نه لزوماً بهاندازه معاملهگران روزانه. از آنجا که در طی چند هفته ممکن است رویدادهای بنیادین اتفاق بیفتد، معاملهگران نوسانگیر میتوانند از تحلیل فاندامنتال هم در چارچوب معاملاتی خود استفاده کنند.
با این حال، تحلیل رفتار قیمت، استفاده از نمودارهای شمعی، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از شاخصهای تکنیکال برای تعیین زمان شروع معامله بسیار معمول است. برخی از متداولترین شاخصهایی که معاملهگران نوسانگیر از آنها استفاده میکنند عبارتاند از: میانگینهای متحرک (Moving averages)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر (Bollinger Bands) و ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement tool).
معاملهگران نوسانگیر معمولاً برای انجام تحلیلهای خود، بازههای زمانی متوسط یا طولانی را در نظر میگیرند. علت این امر این است که یک روند صعودی یا نزولی زمانی واقعاً قوی است که در یک بازه زمانی طولانی تأیید شود. البته معامله گری روزانه چیست؟ این به این معنی نیست که معاملهگران نوسانگیر به بازههای زمانی کوتاهتر هیچ توجهی نمیکنند. این تریدرها ممکن است برای پیدا کردن نقاط دقیق ورود به/خروج از بازار، از بازههای زمانی کوتاهتری مانند تایمفریمهای ساعتی نیز بهره ببرند.
میتوان گفت که مهمترین چارچوب زمانی برای معاملهگری نوسانگیر، نمودار روزانه است؛ اما فراموش نکنید که راهبردهای معاملاتی تریدرهای مختلف میتواند کاملاً با یکدیگر متفاوت باشد. به خاطر داشته باشید که آنچه در اینجا گفتیم، قواعد غیرقابلتغییر نیست؛ بلکه صرفاً نمونههای متداول است.
تفاوتهای نوسانگیری و معامله روزانه
هدف معاملهگران روزانه بهرهبرداری از تغییرات کوتاهمدت قیمتهاست؛ اما معاملهگران نوسانگیر بهدنبال تغییرات بزرگتر هستند. معاملهگری روزانه نسبت به معاملهگری نوسانگیر، راهبرد پویاتری است. معاملهگران روزانه بهطور مرتب بازار را رصد میکنند و موقعیتهای خود را بیش از یک روز باز نمیگذارند.
در مقابل، معاملهگران نوسانگیر میتوانند رویکرد منفعلانهتری داشته باشند. آنها میتوانند موقعیتهای خود را کمتر رصد کنند؛ چراکه هدف آنها سود بردن از تغییرات قیمتی است که در مدتزمان طولانیتر روی میدهد. از آنجا که معاملهگران نوسانگیر با تغییرات بزرگتری در قیمتها سروکار دارند، سود آنها نیز بیشتر است و میتوانند تنها با چند معامله موفق، سود قابلتوجهی را کسب کنند.
معاملهگران روزانه تقریباً فقط از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند؛ در حالی که معاملهگران نوسانگیر معمولاً ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال را بهکار میگیرند. (اگرچه اولویت اول این معاملهگران نیز، تحلیل تکنیکال است) در انتهای دیگر این طیف، سرمایهگذاران قرار دارند که ممکن است معیارهای تکنیکال را اصلاً در نظر نگیرند و سرمایهگذاریهای خود را فقط بر اساس تحلیل فاندامنتال انجام دهند.
همان طور که متوجه شدهاید، معاملهگری نوسانگیر و روزانه در دو سر طیفی قرار دارند که یک طرف آن تحلیل تکنیکال و بازههای زمانی کوتاهتر، و طرف دیگر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و بازههای زمانی طولانیتر است. شما خود را در کجای این طیف تصور میکنید؟
شما باید ابتدا نقاط قوت خود را بیابید و سپس، سبکی از معاملهگری را انتخاب کنید که با این نقاط قوت بیشترین همخوانی را دارد. برخی ترجیح میدهند سریع وارد موقعیتها شده و بهسرعت هم از آنها خارج شوند و در هنگام خواب، نگران باز بودن موقعیت معاملاتی خود نباشند. در مقابل، برخی دیگر ترجیح میدهند فرصت بیشتری برای بررسی جزئیات برنامههای معاملاتی خود و نتایج احتمالی آنها داشته باشند و سپس تصمیمگیری کنند. شما جزو کدامیک از این دستهها هستید؟
پاسخ به این پرسشها میتواند به شما در پیدا کردن راهبردی که بیشترین همخوانی را با شخصیت و اهدافتان دارد کمک کند.
البته مسلم است که شما قرار نیست از ابتدا خود را به یک راهبرد خاص محدود کنید و میتوانید راهبردهای مختلف را امتحان کنید. همچنین پیشنهاد میکنیم پیش از شروع ترید اصلی، چند ترید آزمایشی را امتحان و نتایج آن را بررسی کنید.
چگونه نوسانگیری ارزهای دیجیتال را شروع کنیم؟
معاملهگری نوسانگیر میتواند روشی ایدهآل برای شروع معاملهگری باشد. بازههای زمانی طولانیتر این روش به شما اجازه میدهد که تصمیمات خود را با آرامش بیشتری اتخاذ کنید و با دقت بیشتری آنها را زیرنظر بگیرید.
اگر در دنیای معاملات کاملاً تازهوارد هستید، میتوانید از مقالههای بخش آموزش سرمایهگذاری و ترید سایت ارزدیجیتال استفاده کنید. در این مقالات با راهبردها، روشها، اصطلاحات و انواع تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بهصورت کامل و دقیق آشنا میشوید؛ اما اگر از دانش خود اطمینان کافی دارید، میتوانید معاملات آزمایشی را در تستنت صرافی بایننس به نام بایننس فیوچرز (Binance Futures) آغاز کنید. از این طریق خواهید توانست بدون اینکه پول خود را به خطر بیندازید، مهارتهای معاملهگری خود را بسنجید. پس از اینکه احساس کردید آماده هستید، میتوانید یکی از صرافیهای ارز دیجیتال را انتخاب و معاملات خود را در آن آغاز کنید.
پلتفرمهای آنلاین متعددی برای انجام معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد؛ اما در این بین، اکوسیستم بایننس (Binance) یکی از بهترینهاست. بایننس از معامله گری روزانه چیست؟ معاملات آتی سهماهه و بدون سررسید، معاملات مارجین، توکنهای دارای اهرم، صدها جفتارز و بسیاری امکانات دیگر پشتیبانی میکند؛ که خیلی از آنها میتوانند برای معاملهگرهای نوسانگیر ایدهآل باشند و فرصتهای خوبی را در اختیار آنها قرار دهند.
سخن پایانی
معاملهگری نوسانگیر یک راهبرد معاملاتی متداول هم در بورس و هم در بازار ارزهای دیجیتال است. معاملهگران نوسانگیر معمولاً موقعیت خود را بسته به جزئیات هر معامله برای چند روز تا چند هفته حفظ میکنند.
برای اینکه متوجه شوید که معاملهگری نوسانگیر برای شما مناسبتر است یا معاملهگری روزانه، سادهترین راه این است که هر دو را امتحان کنید و ببینید کدامیک بیشتر با سبک معاملاتی شما همخوانی دارد. همچنین بد نیست قبل از شروع به کار، درباره برخی از اصول مدیریت ریسک (از جمله استفاده از حد ضرر (stop loss) و روشهای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی) مطالعه کنید.
روانشناسی بازار فارکس | اهمیت روانشناسی در معاملات فارکس
با توجه به افزایش روز افزون توجهات به بازارهای موازی همچون فارکس و رمزارزها، داشتن اطلاعات کافی در خصوص این بازارها امری ضروری است. معامله کردن در این بازارها یکی از سختترین شغلهاست که با فراز و فرودهای بسیاری همراه است. شاید تاکنون درباره افرادی که در بازار فارکس فعالیت کرده و به سود زیادی رسیدهاند و یا افرادی که ضرر و زیان زیادی را در آن متحمل شدهاند، شنیده باشید. علت اصلی این موفقیت و شکستها را میبایست در آگاهی و تجربه افراد نسبت به این بازار جستجو نمود.
بر این اساس، پیش از اینکه وارد بازار فارکس شوید و معاملات خود را آغاز کنید، بهتر است ابتدا پیشنیازهای اساسی معامله و روانشناسی معاملهگری (Trading Psychology) فارکس را به خوبی بدانید. آگاهی از اصول روانشناسی فارکس به اندازه تمام اطلاعات، استراتژیهای ورود و خروج، مدیریت سرمایه و تجزیه تحلیلهایی که برای یک معامله سودآور به آن نیاز دارید، اهمیت دارد که در مقاله حاضر به آن پرداخته میشود.معامله گری روزانه چیست؟
فارکس چیست؟
فارکس از کنار هم قرار گرفتن حروف ابتدایی دو عبارت Foreign و Exchange به معنای بازار تبادل ارزهای خارجی تشکیل شده است. در این بازار افراد به معامله ارزهای خارجی با یکدیگر میپردازند. نحوه معامله به صورت جفتارز مثلاً (EUR/USD) است که در واقع نرخ برابری یورو در برابر دلار آمریکا میباشد. بر این اساس، به صورت گردشی وقتی شما ارزی را میخرید، در همان لحظه ارز دیگری را فروختهاید.
یکی از جذابیتهای این بازار فعالیت 24 ساعته آن طی پنج روز هفته (دوشنبه تا جمعه) میباشد. همچنین در اختیار قرار دادن اهرمهای بالای معاملاتی بر روی موجودی حسابها، امکان جذاب دیگری است که میتوان از آن بهرهمند شد. علاوه بر موارد ذکر شده، گستردگی جفتارزهای قابل معامله و نیز امکان باز کردن پوزیشنها در هنگام صعود (Buy) و نزول (Sell)، میتواند قابلیت سودآوری این بازار را به حداکثر برساند.
اهمیت روانشناسی در معاملات فارکس
به طور معمول آغاز کردن هر فعالیت تا رسیدن به نتیجه مطلوب، با رنج و سختی همراه است. اگر ابعاد مختلف کاری که میخواهید انجام بدهید را به خوبی بشناسید آموزشهای لازم را دریافت کرده باشید، با سرعت بیشتر و خطای کمتری به موفقیت دست خواهید یافت.
بنابر نظر عموم تریدرهای خبره این بازار، تصور اینکه با معامله در فارکس بدون داشتن دانش کافی، میتوان در مدت زمانی کوتاه به ثروتی هنگفت دست یافت، امری نادرست میباشد. هرچند که این بازار قادر است تا سود زیادی را در مدت کوتاهی نصیب شما کند، اما بدیهی است که تداوم این سودها نیازمند آشنایی کامل با آن و تسلط بر اصول روانشناسی بازار است.
شاید افراد مبتدی در هنگام شروع با موفقیتهایی رو به رو شوند، اما بدون شک این موفقیتها، تا زمانی که به طور کامل آموزشهای لازم را دریافت نکنند، دوام چندانی نخواهد داشت. در واقع یک شبه نمیتوان ره صد ساله را طی کرد. رسیدن به اهداف، مستلزم صبر و یادگیری مداوم و داشتن تسلط بر هیجانات و کنترل احساسات میباشد.
5 اصل اساسی در روانشناسی بازار فارکس
سرمایهگذاران برای کسب سود بیشتر و رسیدن به اهداف خاصی که در نظر دارند، نیازمند شناخت کامل روانشناسی بازار هستند. معاملهگران در هر لحظه باید به نگه داشتن یک پوزیشن، بستن آن و یا تصمیم به باز کردن پوزیشن جدید فکر کنند. همه این موضوعات میتوانند افکار معاملهگران و تصمیمات آنها را تحت تأثیر قرار دهند. برای اینکه یک تریدر بتواند رفتار بازار را سریعتر پیشبینی کند، بهتر است درک کاملی از روانشناسی بازار فارکس داشته باشد. بر این اساس، در ادامه، 5 اصل مهم روانشناسی فارکس که تسلط بر آن کمک شایانی به بهبود روند معاملات در این بازار خواهد نمود، مورد بررسی قرار میگیرد.
1.اهداف و تصمیمات خود را ارزیابی کنید
معاملهگران معمولاً به دلیل عدم داشتن مهارتهای روانشناختی مناسب و کنترل احساسات خود، دست به معاملاتی میزنند که اغلب منجر به ضرر و زیان میشود. برای اتخاذ یک پوزیشن درست باید مهارت تصمیم گیری را بیاموزید. این مهارت با کسب تجربه در افراد بهتر میشود. ابتدا باید هدف خود را مشخص کنید. سپس با جمعآوری اطلاعات ضروری و بررسی آنها و عواقبی که تصمیم شما در پی خواهد داشت، بهترین تصمیم را اتخاذ کنید. در این راه باید استراتژی درستی داشته باشید تا ذهن شما را در یک مسیر صحیح قرار دهد و به تصمیماتتان لطمه نزد. با تصمیمگیری صحیح که منشا آن یک استراتژی مناسب است، میتوانید در بازار فارکس موفقتر عمل کرده و روی ارزیابیهای خود سرمایهگذاری کنید.
2.کنترل احساسات خود را بدست بگیرید
یکی از موارد مهم در روانشناسی بازار فارکس، کنترل احساسات است. احساسات کنترلنشده مانند ترس میتواند منجر به شکست شما شود. ترس باعث ازدست دادن فرصتها میشود. اگر پولی که برای معامله به فارکس تزریق کردهاید، همه یا بخش اعظمی از پول شماست و در واقع توانایی از دست دادن آن را ندارید، ممکن است به راحتی در این راه شکست بخورید و پول زیادی ازدست بدهید. پس از گرفتن قرض و وام برای معامله کردن پرهیز کنید.
هر گونه احساسات شدید، حتی با یک دید کاملاً مثبت، میتواند باعث بروز اشتباه شود. بازار فارکس پیچیدهتر از آن چیزی است که گمان میکنید. نباید مانند یک قمارباز به راحتی ریسک کنید. در زمان معامله باید آرامش خود را حفظ کرده و به خوبی بازار را بررسی کرده باشید. استرس و پشیمانی ذهن شما را به مرور خسته میکند. تمام ذهن خود را روی سود یا ضرر حاصل از یک معامله قرار ندهید و نتیجه را بصورت کلان ببینید. هیچ راهی وجود ندارد که با تکیه بر آن بتوان گفت یک معامله قطعاً سود ده است. بنابراین بر روی استراتژی خود تمرکز کنید و نقاط ضعف و قوت خود را بیابید. ممکن است اکنون نتیجهای نگیرید، اما با گذشت زمان و کسب تجربه، از میزان اشتباهات شما کاسته شده و این امر منجر به موفقیت شما خواهد شد.
3.تمرین را فراموش نکنید
تمرین کردن باعث میشود که شما حرکات بازار را بهتر بشناسید و عادات خوب ترید کردن را در خود پرورش دهید. بازار فارکس این امکان را به شما میدهد که به صورت دمو، بدون اینکه سرمایه خود را به خطر بیندازید، برای یادگیری بیشتر معامله کنید. معامله با حساب دمو به شما کمک میکند تا تمرین کنید و اصول و مهارتهای معاملهگری در بازار را فرا بگیرید. اگر مبتدی هستید از معامله به صورت دمو غافل نشوید و پس از آن سرمایهگذاری را با مبالغ کم آغاز کنید.
باید استراتژی مناسبی را با در نظر گرفتن هدف سرمایهگذاری، بازه زمانی معامله و تعیین حد سود و ضرر بیابید. به استراتژیها و تحلیل های خود پایبند باشید. اگر به هدفی که میخواستید رسیدید، سود خود را گرفته و از آن خارج شوید. کسانی که برای رسیدن به سود بیشتر همه چیز را رها کرده و طمع میکنند، غالباً موفق نمیشوند. زیرا طمع جایی در بازار فارکس ندارد.
4.اعتماد به نفس بیش از حد ممنوع
داشتن اعتماد به نفس در هنگام معاملات در بازار فارکس، بسیار ضروری است. این اعتماد به نفس زمانی به شما کمک میکند که به استراتژی خود پایبند باشید. اگر با نظم و انضباط، تحلیلهای خود را دنبال کنید به موفقیت خواهید رسید. اعتماد به نفس بیش از حد زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر موفقیتهای قابل توجهی کسب کرده و سرخوش از این موفقیتها بدون رعایت کامل استراتژی خود دست به معاملاتی با ریسک بالا میزند. از آنجایی که بازار پیچیده و غیر قابل پیشبینی است، این ریسک کردن ممکن است ضررهای زیادی را تحمیل کرده و باور معاملهگر برای موفقیت را به شدت کاهش دهد.
5.صبور باشید و از طمع دور بمانید
اینکه در بازار فارکس میتوان سود زیادی بدست آورد، شایعه نیست، اما بیصبری و هیجانی عمل کردن هم باعث میشود که شما ضرر کنید. برخی از کاربران وقتی ضرر میکنند، بلافاصله روحیه خود را از دست میدهند. در این شرایط یا میخواهند با معاملات سنگین از بازار انتقام بگیرند یا اینکه این کار را به طور کلی کنار بگذارند. این تصور نیز که باید برای رسیدن به موفقیت هر روز معامله کنید، اشتباه است. معاملات پی در پی باعث تصمیمگیریهای هیجانی میشود. یعنی با رسیدن به مقدار کمی سود یا ضرر دست به فروش و خرید میزنند و در نتیجه به آن هدفی که در نظر دارند، نرسیده و ناامیدی وجودشان را فرا میگیرد.
شما میتوانید تنها با یک معامله درست در طول هفته به آن سودی که در انتظارش بودید، دست پیدا کنید. صبور باشید و با تسلط بر خود، اشتباهاتتان را بیابید. از همان ابتدای خرید متناسب با تایم فریم ورودتان، ذهن خود را برای مدت زمان معینی آماده نگهداری پوزیشن کنید. برای رسیدن به نتیجه مطلوب به تجزیه و تحلیلهایتان ادامه دهید تا تسلط بیشتری برمعاملات خود داشته باشید.
جمعبندی
بازار فارکس، یک بازار جهانی 24 ساعته است که کاربرانی از سراسر جهان از جمله بانکهای بزرگ در آن فعالیت دارند. این بازار هیجانات زیادی دارد و تنها با چند کلیک میتوان میلیونها دلار پول بدست آورد. همین امر شما را برای فعالیت در این بازار وسوسه میکند.
برای موفقیت در این بازار ابتدا باید کاملاً با آن آشنا شده و فارکس را مانند یک کسبوکار جدی بگیرید. همانطور که درباره روانشناسی بازار فارکس صحبت کردیم، شما باید بر افکار و احساساتتان مسلط باشید تا بتوانید به درستی معامله کنید. یک ذهنیت مثبت بسازید و با هر ضرر و زیانی معامله گری روزانه چیست؟ زانوی غم بغل نگیرید. نتیجه را بر اساس برآیند معاملاتتان ارزیابی کنید و نه تنها بر اساس سود یا ضرر یک معامله!
بهترین منبع برای شناسایی عادتهای روانشناسی یک تریدر، خود اوست و جایی که این عادات در آن مکتوب شده، تاریخچه معاملاتش میباشد. با مراجعه به تاریخچه میتوان معاملات را آنالیز کرده و نقاط ضعف و قوت خود را بیابيد. بررسی تاریخچه معاملات یک راهکار برای جلوگیری از رفتارهای هیجانی و احساسی است.
افکارتان را متمرکز کنید. اعتماد بنفس بیش از حد و طمع، شما را از رسیدن به اهدافتان بازمیدارد. در مقابل، عدم خود باوری و نداشتن اعتماد بنفس، باعث میشود که در بازار بزرگ فارکس از رقبای خود جا بمانید. شما برای موفقیت، به پیروزیهای بزرگ و هیجانانگیز نیازی ندارید، بلکه به یک استراتژی منسجم نیاز دارید که همواره به آن پایبند بمانید. نباید انتظار داشته باشید که بازار همیشه به سمت مطلوب شما حرکت کند. باید برای شرایط مختلف بازار استراتژیهای مختلفی داشته باشید، تا زمانی که در یک وضعیت جدید قرار گرفتید بتوانید به بهترین نحو با آن مواجه شوید.
چگونگی تعیین اندازه معاملات در فارکس
هنگام معامله روزانه در بازار فارکس ، اندازه معاملات شما یا اندازه معامله بر حسب واحد، مهمتر از نقاط ورود و خروج شما است. شما می توانید بهترین استراتژی فارکس را در جهان داشته باشید، اما اگر اندازه معاملات شما خیلی بزرگ یا کوچک باشد، ریسک بسیار زیاد یا خیلی کم را متحمل خواهید شد و ریسک بیش از حد می تواند حساب معاملاتی را به سرعت از بین ببرد.
اندازه موقعیت شما بر اساس تعداد لات ها و نوع و اندازه لاتی که در یک معامله می خرید یا می فروشید تعیین می شود:
- میکرو لات ۱۰۰۰ واحد ارز است
- یک مینی لات ۱۰۰۰۰ واحد است
- یک لات استاندارد ۱۰۰۰۰۰ واحد است
ریسک شما به دو بخش تقسیم می شود: ریسک معامله و ریسک حساب.
در این قصد داریم درباره این که چگونه همه این عناصر با هم هماهنگ می شوند تا اندازه موقعیت ایده آل را به شما ارائه دهند، بدون توجه به شرایط بازار، تنظیم معامله یا استراتژی که استفاده می کنید،صحبت کنیم.
حد ریسک حساب خود را در هر معامله تنظیم کنید
این مهم ترین مرحله برای تعیین اندازه موقعیت معاملات در فارکس است. یک درصد حساب یا محدودیت مقدار دلاری را تعیین کنید که در هر معامله ریسک خواهید کرد.
به عنوان مثال، اگر یک حساب معامله گری ۱۰۰۰۰ دلاری دارید، اگر از محدودیت ۱٪ استفاده کنید، می توانید ۱۰۰ دلار در هر معامله به خطر بیاندازید . اگر محدودیت ریسک شما ۰.۵٪ باشد، می توانید ۵۰ دلار در هر معامله ریسک کنید. حد دلار شما همیشه با اندازه حساب شما و حداکثر درصدی که تعیین می کنید تعیین می شود. این محدودیت برای هر معامله ای که انجام می دهید راهنمای شما می شود.
اکثر معامله گران حرفه ای حداکثر ۱٪ از حساب خود را به خطر می اندازند.
همچنین می توانید از مبلغ ثابت دلاری استفاده کنید که باید معادل ۱% ارزش حساب شما یا کمتر باشد. به عنوان مثال، شما ممکن است ۷۵ دلار در هر معامله ریسک کنید. تا زمانی که موجودی حساب شما ۷۵۰۰ دلار یا بیشتر باشد، ۱٪ یا کمتر در معرض خطر خواهید بود.
در حالی که سایر متغیرهای معاملاتی ممکن است تغییر کنند، ریسک حساب باید ثابت نگه داشته شود. در یک معامله ۵%، در معامله بعدی ۱% و در معامله دیگر ۳% ریسک نکنید. درصد یا مبلغ دلاری خود را انتخاب کنید و به آن پایبند باشید، مگر اینکه به نقطه ای برسید که مبلغ دلاری انتخابی شما از حد ۱ درصد فراتر رود.
برای ریسک پیپ در اندازه معاملات برنامه ریزی کنید
اکنون که حداکثر ریسک حساب خود را برای هر معامله می دانید، می توانید توجه معامله گری روزانه چیست؟ خود را به معامله پیش روی خود معطوف کنید.
ریسک پیپ در هر معامله با تفاوت بین نقطه ورود و نقطه ای که اوردر حد ضرر خود را در آن قرار می دهید تعیین می شود . پیپ که مخفف عبارت “percentage in point” یا «نقطه بهره قیمت» است، معمولاً کوچکترین بخش قیمت ارز است که تغییر میکند.
برای اکثر جفت ارزها، پیپ، ۰.۰۰۰۱ یا یک صدم درصد است. برای جفت هایی که شامل ین ژاپن (JPY) هستند، پیپ ۰.۰۱ یا ۱ درصد است. برخی از کارگزاران انتخاب می کنند که قیمت ها را با یک رقم اعشار اضافی نشان دهند. آن پنجمین (یا سومین، برای ین) رقم اعشار، پیپت نامیده می شود.
گذاشتن یک دستور حد ضرر باعث میشود اگر مقدار معینی از پول از دست برود(معامله در ضرر برود)، معامله بسته شود. این روشی است که مطمئن می شوید ضرر شما از ضرر ریسک حساب تجاوز نمی کند و مکان آن نیز بر اساس ریسک پیپ برای معامله است.
بنابراین، برای مثال، اگر جفت یورو/دلار آمریکا را با قیمت ۱.۲۱۵۱ دلار بخرید و استاپ ضرر را در ۱.۲۱۴۱ دلار تعیین کنید، ۱۰ پیپ در معرض خطر هستید.
ریسک پیپ بر اساس نوسانات یا استراتژی متفاوت است. گاهی اوقات یک معامله ممکن است دارای پنج پیپ ریسک باشد و معامله دیگری ممکن است دارای ۱۵ پیپ ریسک باشد.
وقتی معامله ای انجام می دهید، هم نقطه ورود و هم محل حد ضرر خود را در نظر بگیرید. شما می خواهید استاپ ضرر خود را تا حد امکان نزدیک به نقطه ورود خود کنید، اما نه آنقدر نزدیک که معامله قبل از حرکتی که انتظار دارید متوقف شود.
زمانی که فهمیدید نقطه ورودی شما چقدر از حد ضرر فاصله دارد، گام بعدی محاسبه مقدار پیپ بر اساس اندازه لات است.
ارزش پیپ را برای یک معامله درک کنید
اگر با یک معامله گری روزانه چیست؟ جفت ارز معامله می کنید که در آن دلار آمریکا دومین ارز است که به آن ارز مظنه گفته می شود و حساب معاملاتی شما با دلار تامین می شود، مقادیر پیپ برای اندازه های مختلف لات ها ثابت است.
برای یک میکرولات ، ارزش پیپ ۰.۱۰ دلار است. برای یک مینی لات ، ۱ دلار است و برای یک لات استاندارد، ۱۰ دلار است.
اگر حساب معاملاتی شما با دلار تامین می شود و ارز مظنه در جفتی که معامله می کنید دلار آمریکا نیست، باید مقادیر پیپ را در نرخ تبدیل دلار در برابر ارز مظنه ضرب کنید. فرض کنید جفت یورو/پوند انگلیس (EUR/GBP) را معامله می کنید و جفت USD/GBP با قیمت ۱.۲۲۱۹ دلار معامله می شود.
- برای میکرولات EUR/GBP، ارزش پیپ ۰.۱۲ دلار (۰.۱۰ دلار * ۱.۲۲۱۹ دلار) خواهد بود.
- برای یک مینی لات ، ۱.۲۲ دلار (۱ دلار * ۱.۲۲۱۹ دلار) خواهد بود.
- برای یک لات استاندارد، ۱۲.۲۲ دلار (۱۰ دلار * ۱.۲۲۱۹ دلار) خواهد بود.
تنها چیزی که اکنون برای محاسبه باقی مانده است اندازه موقعیت است.
اندازه موقعیت را برای یک معامله تعیین کنید
اندازه معاملات ایده آل را می توان با استفاده از فرمول محاسبه کرد:
پیپ های در معرض خطر * ارزش پیپ * لات های معامله شده = مقدار سرمایه در معرض خطر
در فرمول فوق، اندازه موقعیت تعداد لات های معامله شده است.
بیایید فرض کنیم شما یک حساب ۱۰۰۰۰ دلاری دارید و در هر معامله ۱% از حساب خود را در معرض خطر قرار می دهید. بنابراین حداکثر میزان ریسک شما ۱۰۰ دلار در هر معامله است. شما جفت EUR/USD را معامله می کنید و تصمیم می گیرید که می خواهید با قیمت ۱.۳۰۵۱ دلار بخرید و حد ضرر را در ۱.۳۰۴۱ دلار قرار دهید. این بدان معناست که شما ۱۰ معامله گری روزانه چیست؟ پیپ را در معرض خطر قرار می دهید (۱.۳۰۵۱$ – ۱.۳۰۴۱$ = ۰.۰۰۱$).
از آنجایی که شما در لات های کوچک معامله می کنید، هر حرکت پیپ دارای ارزش ۱ دلار است.
اگر آن اعداد را در فرمول وصل کنید، دریافت خواهید کرد:
۱۰ * ۱ دلار * لات های معامله شده = ۱۰۰ دلار
اگر هر دو طرف معادله را بر ۱۰ دلار تقسیم کنید، به این نتیجه می رسید:
لات های معامله شده = ۱۰
از آنجایی که ۱۰ مینی لات برابر با یک لات استاندارد است، می توانید ۱۰ مینی لات یا یک استاندارد خریداری کنید.
حالا بیایید به مثالی برویم که در آن شما مقدار زیادی از EUR/GBP را معامله می کنید و تصمیم می گیرید با قیمت ۰.۹۸۰۴ دلار خرید کنید و حد ضرر را در ۰.۹۷۹۴ دلار قرار دهید. این دوباره ۱۰ پیپ ریسک است.
۱۰ * ۱.۲۲ دلار * لات های معامله شده = ۱۰۰ دلار
به یاد داشته باشید، ارزش ۱.۲۲ دلار از فرمول تبدیل فوق ما در بخش سه می آید. این عدد بسته به نرخ فعلی مبادله بین دلار و پوند انگلیس متفاوت است. اگر هر دو طرف معادله را بر ۱۲.۲۰ دلار تقسیم کنید، به این نتیجه می رسید:
لات های معامله شده = ۸.۱۹
بنابراین اندازه موقعیت شما برای این معامله باید هشت مینی لات و یک میکرو لات باشد. با در نظر گرفتن این فرمول همراه با قانون ۱٪، شما به خوبی برای محاسبه اندازه لات و موقعیت در معاملات فارکس خود مجهز هستید.
سخن پایانی
ممکن است قبل و یا بعد از خواندن مطالب فوق سوالاتی برای شما پیش بیاید، که من سعی کرده ام سوالات متداول در این مورد را برای شما بیاورم.
چگونه موقعیت فارکس را پوشش می دهید؟
معامله گران گزینه های زیادی برای پوشش فارکس دارند. هر معاملهای که انتظار دارید در جهت مخالف موقعیت فعلی فارکس شما حرکت کند، میتواند به عنوان پوشش محافظتی استفاده شود. معامله پوشش ریسک می تواند موقعیت دیگری در فارکس باشد، مانند فروش دلار در یک جفت و خرید آن در جفت دیگر. این پوشش همچنین می تواند در بازار دیگری مانند ETFهای شاخص دلار یا قراردادهای آتی انجام شود.
موقعیت باز در معاملات فارکس چیست؟
یک موقعیت باز به سادگی معامله ای است که شما هنوز در آن هستید. برای مثال، اگر یک معامله را با فروش دلار آمریکا به ین ژاپن آغاز کنید ، آن معامله “باز” در نظر گرفته می شود تا زمانی که ین را با دلار مبادله کنید. معامله گران روز ممکن است چندین بار در عرض چند ساعت پوزیشن ها را باز و بسته کنند.
دیدگاه شما