تفکیک حسابهای شخصی و تجاری الزام قانونی است
رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور گفت: معیار حسابهای تجاری باید توسط شورای پول و اعتبار و هیأت عامل بانک مرکزی تعیین شود.
به گزارش ایبِنا، داوود منظور با اشاره به موضوع تفکیک حسابهای بانکی تجاری از غیرتجاری اظهار کرد: این موضوع در ابتدا موضوعی مالیاتی نیست، بلکه به حوزه بانک مرکزی و برای شفافیت عملیات بانکی فعالان اقتصادی بازمیگردد و این شناسایی برای نظارت و کنترل بر موضوعاتی همچون پولشویی و . است.
رئیس سازمان امور مالیاتی اضافه کرد: البته سازمان امور مالیاتی نیز از این تفکیک حسابها بهرهمند خواهد شد و با شناسایی حسابهای تجاری، واریز به آنها، فروش و فعالیت تجاری تلقی میشود و از مبانی تشخیص مالیات برای سازمان خواهد بود؛ بنابراین از تفکیک حسابهای تجاری و شخصی استقبال میکنیم.
منظور توضیح داد: تفکیک حسابهای تجاری و شخصی بر اساس حکم ماده ۱۰ قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مودیان انجام میگیرد که در آن بانک مرکزی مکلف به تفکیک حسابها است.
وی ادامه داد: با اجرای قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مودیان، همه فعالان اقتصادی مکلفند صورتحساب الکترونیکی را به ترتیبی که قانون تعیین میکند، صادر کنند. حال اگر بخواهیم راستیآزمایی کنیم که یک فعال اقتصادی این صورتحساب را صادر کرده است یا خیر و اینکه آیا همه صورتحسابها را صادر کرده است، صورتحسابهای صادره وی را با اطلاعاتی که از فروش او بر اساس حسابهای تجاری داریم، مقایسه میکنیم.
رئیس سازمان امور مالیاتی متذکر شد: بنابراین تفکیک حسابها یک الزام قانونی است که وظیفه اجرای آن بر عهده بانک مرکزی بوده است، به این معنی که معیار حسابهای تجاری باید توسط شورای پول و اعتبار و هیأت عامل بانک مرکزی تعیین شود.
منظور بیان کرد: مودیان یا فعالان اقتصادی در چارچوب آییننامهای که بانک مرکزی اعلام کرده است، برای بهرهمندی از مشوقهای حسابهای تجاری، باید به بانک مراجعه کرده و مشخص کنند که کدام حسابشان، حساب تجاری است و از سوی دیگر تمام حسابهایی که فعالان اقتصادی به سازمان امور مالیاتی معرفی کردهاند، حساب تجاری است و ما این موارد را به بانک مرکزی اعلام میکنیم.
این مقام مسئول خاطرنشان کرد: در حقیقت در سامانه مشترکی که بین سازمان امور مالیاتی و بانک مرکزی ایجاد شده است و در وبسرویسی که ایجاد کردهایم، همه حسابهایی را که در اختیار داریم به بانک مرکزی اعلام میکنیم که تاکنون ۸ میلیون حساب نزد ما به عنوان حساب مالیات معرفی شده اند.
وی ادامه داد: این حسابها، تجاری است و با معرفی به بانک مرکزی از مشوقهای بانک مرکزی بهرهمند خواهند شد و از سوی دیگر خود فعالان اقتصادی ممکن است بخواهند حسابهای دیگری را هم تجاری کنند که به سراغ بانک میروند و بانک مرکزی هم این حسابها را در همین وبسایت مشترک به ما معرفی و اعلام میکند.
رئیس سازمان امور مالیاتی افزود:، اما در این میان ممکن است عدهای برخی حسابهای خود را به عنوان حساب تجاری معرفی نکنند، ولی با آن حسابهای شخصی، فعالیت تجاری داشته باشند، در این زمینه شورای پول و اعتبار مکانیزمی را پیشبینی کرده است تا بتوانیم حسابهای مشکوک به تجاری را شناسایی کنیم.
وی ادامه داد: حسابهای مشکوک به تجاری حسابهایی هستند که تعداد دفعات واریز به آن حسابها در ماه بیش از ۱۰۰ واریز و همزمان مجموع واریزیهای در ماه هم بالاتر از ۳۵ میلیون تومان باشد که بانک مرکزی هر ماه این حسابها را به ما معرفی میکند.
رئیس سازمان امور مالیاتی توضیح داد: تعداد واریزی به حسابهای افراد محدود است، با احتساب حقوق و دستمزد و حتی واریزی اقوام و آشنایان کمتر از انگشتان یک دست است، اما وقتی به حساب شخصی ۱۰۰ بار یا بیشتر واریزی انجام داشته باشد، نشاندهنده این است که شخص در حال فعالیت تجاری است و احتمالاً برای فرار مالیاتی از این ترفند استفاده میکند.
وی اضافه کرد: متاسفانه بعضاً مشاهده میشود برخی از مشاغل مشتری را وادار میکنند وجه را به حسابهای معین واریز کنند که این به معنی استفاده تجاری از حساب شخصی است.
منظور ادامه داد: البته گاهی پیش میآید که مثلاً در یک حساب، شارژ ساختمان واریز میشود و یا به حساب خیریهها واریزیهای متعدد داشته باشیم، اما احراز هر دو شرط ۱۰۰ واریز یا بیشتر و مجموع واریزیها ۳۵ میلیون تومان یا بیشتر در نظر گرفته میشود تا طبق مصوبه شورای پول و اعتبار، حساب تجاری محسوب شوند.
وی افزود: البته این دو شرط هم بر اساس معیار کنترل پروفایلهای حسابهای بانکی و بررسی رفتار صاحبان حساب توسط بانک مرکزی مشخص شده است و ممکن است در آینده مثلاً جای شرط ۳۵ میلیون تومان، شرط ۴۵ یا ۵۰ میلیون تومان و یا ارقام دیگر گذاشته شود و یا به جای ۱۰۰ واریزی یا بیشتر، مثلا ۱۵۰ واریزی و یا حتی تعداد کمتر از ۱۰۰ واریزی مثلا ۵۰ یا ۷۰ واریزی گذاشته شود و این دو شرط بر اساس مقتضیات زمانی متغییر هستند، اما در حال حاضر، شروط کنونی چنین هستند.
رئیس سازمان امور مالیاتی تأکید کرد: البته ذکر این نکته ضروری است که وقتی میگوییم واریز به حساب شخص یعنی «مجموع حسابهای مربوط به یک کد ملی» است.
بانک مرکزی آتش تورم را تندتر میکند
آمارها نشان میدهند که بانک مرکزی برای سرکوب نرخ بهره بین بانکی، اقدام به پول پاشی در این بازار کرده که میتواند پیامدهای تورمی خطرناکی داشته باشد.
بانک و بیمه
با وجود اینکه کارشناسان اقتصادی بارها نسبت به عواقب سرکوب نرخ بهره بین بانکی، بانک مرکزی همچنان به رویه خود ادامه میدهد. حال بررسیها نشان میدهند که این اقدام، رکورد جدیدی در پولپاشی بجا گذاشته و میتواند پیامدهای تورمی خطرناکی داشته باشد.
رکوردشکنی بانک مرکزی در پول پاشی
براساس آمارهای منتشر شده در خبرگزاری اکوایران، در هفته منتهی به ۱۴شهریور ماه، افزایش شدید تزریق پول در بازار بین بانکی سبب شده تا رکورد تزریق پول در این بازار شکسته شود.
مطابق این آمار، بسط پول توسط بانک مرکزی در میانه شهریور ماه و در بازار باز معادل ۶۸هزار و ۴۸۰میلیارد تومان بوده است. این مبلغ تنها حدود ۲٫۲درصد نسبت به هفته گذشته افزایش یافته بود.
اما از سوی دیگر و در بازار بین بانکی، این مبلغ به ۳۵ هزار و ۲۸۰ میلیارد تومان رسیده که بالاترین سطح در سال ۱۴۰۱ را نشان میدهد.
بنابراین در مجموع تزریق پول توسط بانک مرکزی در این دو بازار از مزر ۱۰۳هزار و ۷۷۰میلیارد تومان عبور کرد که در تمام مدت برگزاری بازار باز، بیسابقه است.
اصرار بانک مرکزی برای سرکوب بهره بین بانکی
در هفته منتهی به ۱۴ اردیبهشت سال جاری، نرخ سود بازار باز به ۲۱درصد رسید و این نرخ در بازار بین بانکی معادل ۲۲درصد ثبت شد. به همین ترتیب، محاسبات نشان میدهند که نرخ سود موزون تزریق نقدینگی در بازار بین بانکی معادل با ۲۱٫۳۴ درصد بوده است.
به عقیده برخی کارشناسان، این موضوع ناشی از افزایش کسری در بانکها بوده اما بانک مرکزی همچنان سعی دارد که سقف ۲۱درصد را برای سود بین بانکی حفظ کند.
هیزم بانک مرکزی بر آتش تورم
از آنجا که افزایش نقدینگی، اصلیترین موتور محرک رشد تورم به شمار میرود، این رکوردشکنیهای پی در پی در دولت سیزدهم، بسیار نگران کننده است. این در حالی است که ابراهیم رئیسی بارها در دستورات خود به بانک مرکزی بر لزوم کنترل نقدینگی تاکید کرده است. با این وجود، به نظر میرسد که سیاستهای بانک مرکزی نه تنها نقدینگی را کنترل نمیکند بلکه همانند هیزمی بر آتش آن عمل میکند.
حق مسکن ۶۵۰ هزار تومانی کارگران به کجا رسید؟
یک کارشناس درباره حق مسکن کارگران گفت:کاری که دولت میکند، لجاجت با قانون است. این اولین باری است که دولت در مصوبات شورای عالی مداخله میکند.
به گزارش صدای بورس،یک کارشناس بازار کار گفت: در حال حاضر این ابهام و عدم پاسخگویی در مورد حقمسکن کارگران طی ۵ ماه گذشته ادامه پیدا کرده و دولت حاضر به پاسخگویی نیست.
حمید حاجاسماعیلی عنوان کرد: آنچه که در مورد حق مسکن برخلاف افزایش پایه مزدی کارگران و بن و خواروبار آنها اتفاق میافتد، قانون تاکید کرده که این مصوبه باید به تایید هیات دولت برسد. اما آنچه که در گذشته انجام میشده، یک روند تشریفاتی بود که دولت به طور معمول حق مسکن را پس از مدتی با تاخیر تصویب میکرد و در قالب حقوق کارگران به آنها پرداخت میشد.
این کارشناس بازار کار در ادامه گفت: اولا اینکه دولت چند ماه با تاخیر این کار را انجام داد و بعد هم مبلغ را کاهش داد که رویه معمولی نبود، چون مجموع افزایش حق مسکن در یک مذاکرات سهجانبه بین نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران انجام میشود که مجموع حداقل حقوق کارگران را تامین میکند، بنابراین بخشی از حقوق حقه کارگران است که در قالب حداقل تعریف شده است.
حاجاسماعیلی افزود: اینکه بعدا دولت بیاید مجددا آن را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد، واقعا جای تعجب داشت. دولت باید هر چه سریعتر این مصوبه را اجرایی کند.
وی تصریح کرد: کاری که دولت میکند، لجاجت با قانون است. این اولین باری است که دولت در مصوبات شورای عالی مداخله میکند.
به گزارش خبرآنلاین ،این کارشناس بازار کار متذکر شد: ما انتظار داریم که دولت دست قانون جذب پول چیست؟ از ابهام و تردید بردارد و هر چه سریعتر اعداد و ارقام مصوب را اعلام و ابلاغ کند. دولت باید مدافع قانون و حقوق مردم باشد
گام کلیدی روسیه در ارزهای دیجیتال
معاون وزیر دارایی، الکسی مویزف، فاش کرد که دپارتمان او و بانک روسیه به یک توافق اصولی در مورد قانون جدید مجوز پرداختهای بینالمللی با ارزهای دیجیتال دست یافتهاند.
به گزارش زنهار؛ مقامات روسیه قصد دارند تا پایان سال ۲۰۲۲ صدور، گردش و عملیات مختلف با دارایی های دیجیتال، از جمله پرداخت های رمزنگاری بین المللی را تنظیم کنند.
طبق گفته یکی از مقامات ارشد مالی روسیه فعالیت سازمانهایی که عملیات مبادله با ارز دیجیتال، انتقال و ذخیرهسازی آن را بر عهده خواهند داشت، باید مشمول مقررات از جمله ثبت یا صدور مجوز برای این افراد و نظارت بر آنها باشد. همچنین مسئولیت ها باید شامل مبارزه با پولشویی باشد.
نسخه فعلی لایحه «در مورد ارز دیجیتال» که در اوایل سال جاری توسط وزارت دارایی ارائه شد و با نظرات سایر مقامات بازنگری شد، ایجاد زیرساخت داخلی برای تجارت داراییهای کریپتو را فراهم میکند. اکنون، تنظیمکنندههای روسیه توجه خود را به مکانیسم تسویه پرداختهای ارزهای دیجیتال در تجارت خارجی معطوف کردهاند.
این هفته، معاون وزیر دارایی، الکسی مویزف، فاش کرد که دپارتمان او و بانک روسیه به یک توافق اصولی در مورد قانون جدید مجوز پرداختهای بینالمللی با ارزهای دیجیتال دست یافتهاند.
در اوایل ماه سپتامبر، این دو موسسه به این نتیجه رسیدند که روسیه در مواجهه با افزایش تحریمها «نمیتواند بدون پرداختهای رمزنگاری، پرداختهای فرامرزی را انجام دهد».
وزارت دارایی و مقام پولی همچنین بر روی پیشنویس قانونی در مورد استخراج کریپتو به توافق رسیدهاند که به طور قانونی این فعالیت را تعریف میکند.
معاون وزیر خاطرنشان کرد: این سوال که آیا ماینرها باید سکه های دیجیتال ضرب شده را به کیف پول های فدراسیون روسیه یا خارج از کشور واریز کنند کماکان به قوت خود باقی است که تاکنون به نفع گزینه دوم تصمیم گیری شده است.
چگونه فروش را بالا ببریم؟ ذهنیت ضروری فروش
در این مقاله ابتدا ضروریترین فاکتورهای فروش را بررسی کرده و در نهایت به مهمترین موضوع میرسیم؛ مبحثی که در عین اهمیت، از آن کمترین سخن به میان آمده. مسئلهی اساسی در فروش، فروش خود یا برند شخصی خود هست؛ چه برای یک کسب و کار شخصی کوچک و چه یک شرکت بزرگ؛ و این موضوعی مربوط به برنامهریزی ناخودآگاه است.
در این مقاله ابتدا ضروریترین فاکتورهای فروش را بررسی کرده و در نهایت به مهمترین موضوع میرسیم؛ مبحثی که در عین اهمیت، از آن کمترین سخن به میان آمده. مسئلهی اساسی در فروش، فروش خود یا برند شخصی خود هست؛ چه برای یک کسب و کار شخصی کوچک و چه یک شرکت بزرگ؛ و این موضوعی مربوط به برنامهریزی ناخودآگاه است.
امروز هزینههای رشد برند شخصی مدیران و بنیانگذاران بزرگترین شرکتها، کمتر از هزینههای برندینگ شرکت نیست و بزرگترین برندهای جهان همگی در کنار یک برند شخصی غولآسا نشستهاند. استیو جابز و اپل، بیل گیتس و مایکروسافت، جف بزوس و آمازون. ال ریس معتقد است امروز رشد واقعی یک شرکت نیازمند رشد برند شخصی مدیران است. مجلهی مشهور People نیز این روزها به مقصد بزرگی برای رشد برندهای شخصی مدیران بدل شده.
در مبحث فروش، فروش کالاها و خدمات کوچک و فروش کالاها و خدمات بزرگ در دو دنیای کاملا متفاوت جریان دارد و نیازمند مهارتهایی متفاوت است. استراتژی لوکسگرا در فروش کالا و خدمات بزرگ، کاملا قانون شکن است و به طور کل یک برند لوکسگرا برای حفظ موقعیت، نیازمند شکستن قوانین موجود در بازار است. بنابراین، فروش سنگین پیش از هر چیز نیازمند تغییر ریشهای برند و هویت شخصی به ذهنیت لوکسگراست.
فروش احساس به جای ویژگیها
یک اشتباه بزرگ فروش، تمرکز بر ویژگیهای یک محصول یا خدمت است. انسان بیشتر تصمیمها را بر اساس احساس به انجام میرساند. ابتدا احساس است که بر اساس آن انتخاب میکند؛ اغلب استفاده از منطق فقط ایجاد توجیهی برای احساس است. صحبت از ویژگیهای متمایز و خوب هر کالا و خدمت ضروریست، اما تمرکز میبایست روی انتقال احساس باشد؛ و به نسبت بالا بودن قیمت کالا و خدمت و طبقهی مخاطب هدف، این موضوع اهمیت بیشتری نیز دارد.
در هر تقاضایی، یک نیاز مشخص و واضح و چند نیاز پنهان وجود دارد. نیازهای واضح، حاصل فکر و چارهاندیشی مردم برای حل نیازهای عمیقتر است. فردی که وسواس در انتخاب یک لباس زیبا دارد، به طور ناخودآگاه در حال حل مشکل بزرگتری مربوط به شخصیت خود است - هرچند در جایی اشتباه. پس هر نیاز یک یا چند نیاز پنهان عمیق و درونی دارد که فرد بدون اطلاع از آنها - احتمالا در جایی نه چندان درست - به دنبال حل آنهاست.
مسئله احساس و انتقال احساس است. انسان موجودی حسیست؛ پس در پروسه فروش، با درک آن مشکل حسی درونی و تمرکز بر حل آن، هم حس همدلی و اعتماد را بیدار کرده و هم با پیدا کردن و نشان دادن نیاز واقعی، درصد موفقیت بسیار بالا در فروش تجربه میشود. این نکته نیز در فروشهای سنگین اهمیت بالاتر دارد.
از آنجا که مغز ما را از هر آنچه تهدید کنندهی بقاست دور میکند، در زمان خرید با محدودیت مالی، از احساس ترس کمک میگیرد. اما در شرایط مقابل و عدم محدودیت، همه چیز متفاوت است. مغزی که یک عمر با خریدهای سنگین به آرامش و احساس ارزش بالای شخصی دست یافته، دائم به دنبال توجیهی منطقی برای ارضاء نیازهای حسی درونیست. این نیازهای عمیق درونی میبایست شناسایی شود و هر گونه برخورد، لحن، صدا، کلام، لوکیشن و طراحی و حتی بوی منتشر در فضا، بر آن اساس باشد.
شناخت هدف: که هستی؟ برای که؟ چگونه انجاماش میدهی؟
بدون در اختیار داشتن یک بیزنس پلن یا برنامهی کسب و کار واضح و اصولی، هیچ فروش بزرگ دائمی به سرانجام نمیرسد. حتی کوچکترین کسب و کار هم نیازمند یک برنامهی دقیق است. در این پلن، وضوح در درجهی اول اهمیت قرار دارد.
باید جواب چند سوال را بسیار شفاف ساخت: تو که هستی، چه مهارتهایی داری و چرا در این حوزه فعالیت میکنی؟ فعالیت تو برای چه گروهی هست و مهمتر، برای چه گروهی نیست؟ کارت را چگونه به انجام میرسانی، چه تمایزی داری و چه دلیلی برای انتخاب تو در این شاخه وجود دارد؟
اما تنها دانستن پاسخ این سوالها کافی نیست؛ میبایست با تمرین مداوم و زیاد، این پاسخها به شکلی نهادینه شود که در هر زمان و شرایط، بینیاز از هر گونه فکر ادا شود؛ و این ما را میرساند به یک بیانیهی کسب و کار قوی. جملهای کوتاه، ساده و خلاصه که پاسخ تمام این سوالهاست.
هر فرد میبایست آمادهی یک ارائهی آسانسوری کامل و زیبا باشد. نام ارائهی آسانسوری یا Elevator Pitch از اینجاست که باید پاسخ سوالهای بالا که در نهایت منجر به یک بیانیه است، چنان واضح و خلاصه ارائه شود که در مدت زمان حضور در یک آسانسور (حدود 30 ثانیه) قابل ارائه باشد.
خلاصه و سادهسازی این بیانیه راز بزرگی دارد. چرا که ما علاقهمند به بیشتر خاص نشان داده شدن و تمایز هستیم و این مسئله ما را به سمت خلاقیت سوق میدهد. و اگرچه بدون خلاقیت واقعا تمایزی وجود ندارد، اما به قول جرمی میلر، خلاقیت قاتل سادگیست. اولین وظیفهی مغز حفظ بقاست، و در ساز و کار پیچیدهای که باز کردنش از حوصلهی این مقاله خارج است، مغز برای بقا هر چیز پیچیده را به سرعت کنار میزند. رسیدن به مرز باریک خلاقیت و سادگی آنقدر دشوار است که بهتر است برای پرهیز از خطر حذف شدن در ذهن مشتری، فقط به سمت سادگی حرکت داشت.
طراحی قیف فروش
فروش بزرگ بدون طراحی یک قیف امکان پذیر نیست. طراحی قیف فروش مهمترین بخش از برنامهی کسب و کار است. هدف از قیف فروش، تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل و سوق دادن علاقهمندان به سمت خرید است. در برنامهی قانون جذب پول چیست؟ قیف فروش، در ابتدای قیف ارائهها و برنامههای خیلی خوبِ رایگان وجود دارد و هدف کاملا عمومیست؛ هدف از طرح ابتدای قیف، یک جذب وسیع است.
در مقاطع بعدی قیف، با ارائهها و برنامههای خاصتر و جهتدارتر، هدف باریک و باریکتر میشود و افراد بسیاری حذف میشوند تا در نهایت در انتهای قیف، مشتری آمادهی خدمت یا محصول کاملا مشخص و پیشنهاد فروش ارائه گردد. برای طراحی یک قیف فروش خوب، بهترین پیشنهاد ما کتاب Marketing Made Simple اثر دونالد میلر است که به زبان فارسی نیز ترجمه شده.
مثبت اندیشی در فروش
اهمیت دیگر وجود یک برنامه و بیزنس پلن اصولی، وجود یک چشمانداز منطقی از فروش است. در برنامهی فروش میبایست به جای تفکر امیدوارانه، بدترین حالت ممکن را در نظر گرفت و نقشهی جایگزینی هم برای شرایط غیرقابل پیشبینی داشت. در برنامهی فروش مثبت اندیشی به شکلی که در روانشناسی زرد تبلیغ شده هیچ جایی ندارد. مثبت اندیشی نادیده گرفتن چالههای و احتمالات منفی نیست؛ این کار منجر به ورشکستگی خواهد شد. مثبت اندیشی یعنی دیدن تمام احتمالات با چشم باز و حفظ انرژی کافی برای مقابله با هر شرایط.
سادهسازی فرآیند
به ساز و کارهای مغز، ذهن گفته میشود. بخشهای ابتدایی مغز که ذهن ناخودآگاه را شکل میدهد، ما را بیاختیار از هر عامل تهدید کنندهی بقا به سرعت دور میکند و همانطور که گفته شد نگرش آن بخشهای باستانی از خرید و از دست رفتن پول، قرار گرفتن در یک خطر بقائیست. اشاره شد که ذهن ناخودآگاه برای بقا از هرگونه پیچیدگی نیز اجتناب دارد و اگر این حس خطر را در کنار پیچیدگی هویت برند و بیانیه کسب و کار قرار دهیم، موقعیت بسیار بدتر است. اما اهمیت سادگی تنها در بیانیه و تعریف هویت نیست؛ سادگی میبایست در فرآیند فروش نیز لحاظ گردد. در این شرایط پرخطر، باید تعداد گامهای خرید تا جای ممکن کوتاه شود، فرآیند سریع و ساده باشد و در هر لحظه، تلاش بیشتری برای همراهی و جلب اعتماد صورت گیرد.
صداقت و احساس اطمینان، راز فروش در زمانهی امروز
گفتیم در راستای تمایلات ریشهای ناخودآگاه برای بقا، درک نیازهای پنهان با ایجاد حس همدلی، اعتماد و اطمینان اهمیت بسیار بالا دارد و این درک نیازمند درک هویت و برنامهی شفاف و صریح است. اما اصلیترین نکته در این میان، رفتارهای ناخودآگاه است. ذهن ناخودآگاه که از ساقهی مغز کنترل تنفس، تعریق و ضربان قلب را به عهده دارد، عامل ایجاد رفتارهای ناخودآگاه است و کلیه رفتارهای ناخودآگاه در سایرین را نیر درک و تحلیل میکند. حس همدلی به صورت ناخودآگاه درک میشود. ایجاد این احساس در مشتری، بزرگترین قوت قلب و خنثی کنندهی احساس خطر در ذهن مشتریست و اگر طراحی قیف به خوبی صورت گرفته باشد، فروش قطعی به همراه دارد.
امروز با افزایش جمعیت، پیشرفت ارتباطات و سر و صدای موجود در بازار، ما از عصر ارتباط عبور کرده و وارد دوران تازهای به نام عصر اعتبار شدهایم. علت این امر نیز احساس خطر بیشتر در ناخودآگاه مشتری و مخاطب است که زیر هجوم تبلیغات و پیشنهادات، روز به روز شدت بیشتر میگیرد. در این زمان، تلاش برای جلب اعتماد نتیجهی واقعی ندارد. همدلی یک مهارت درونی و مرتبط با ناخودآگاه است. این مهارت نیاز به نفوذ در سطح ناخودآگاه دارد چرا که ما قادر به فریب طولانی مدت در این امر نیستیم.
در پروسهی فروش، ما تمام وقت در حال فروش یک برند هستیم و قانون جذب پول چیست؟ این برند هر آنچه هست، مربوط به هویت واقعی ماست. آنچه واقعا هستیم و به شکل ناخودآگاه برنامهریزی شدیم. تغییر ساختار ذهنی نیاز به تغییر از ریشهی ذهن ناخودآگاه دارد. فروش در دنیای امروز نیازمند شنا برخلاف مسیر رودخانه است و از دیدگاه ما، برای آن راهی بزرگتر از نگاه لوکسگرایی در پروسهی فروش نیست. کار مجموعهی طرح طلایی علی عربی، تغییر ذهنیت و برند بر اساس استراتژیهای لوکسگرایی است. ممنونیم که تا به اینجا پیش آمدید و امیدواریم چیزی به معلومات شما اضافه کرده باشیم.
- مصائب مشارکت در کسبوکار
- محور سیاستهای بانک سینا بر توسعه کسب و کار نوین استوار میشود
- نگاه به تجربیات گذشته
- تصمیمات لازم نیست دوگزینهای باشند
- چگونه در اینستاگرام کسب درآمد کنیم؟
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
دیدگاه شما