ریسک سیاسی چیست و چه تاثیری بر بورس دارد؟
گاهی پیش میآید که رشد یک بازار ناشی از تصمیمات یک کشور باشد. ممکن است همین تصمیمات، بازار دیگری را تضعیف کند. همچنین برخی مواقع ممکن است یک رویداد منجر به روند نزولی یا صعودی بازارها شود. در نتیجه با وقوع هر اتفاقی در یک بازار، میتوان بازتاب آن را در سایر بازارها ملاحظه کرد.
گاهی پیش میآید که رشد یک بازار ناشی از تصمیمات یک کشور باشد. ممکن است همین تصمیمات، بازار دیگری را تضعیف کند. همچنین برخی مواقع ممکن است یک رویداد منجر به روند نزولی یا صعودی بازارها شود. در نتیجه با وقوع هر اتفاقی در یک بازار، میتوان بازتاب آن را در سایر بازارها ملاحظه کرد. در این مطلب کوشیدهایم انواع ریسک را مورد مطالعه قرار دهیم و سپس تاثیرات ریسک سیاسی را در بازارهای داخلی و خارجی بررسی کنیم.
چرا بازارها تحت تاثیر ریسک سیاسی و سایر ریسکها قرار میگیرند؟
برای اینکه موضوع این بحث بهتر برایتان جا بیفتد، مطلب را با ارائهی یک مثال ادامه میدهیم. فرض کنید نرخ بهره در یک کشور افزایش پیدا میکند. در نتیجه افراد تمایل بیشتری به تهیهی ارز آن کشور و سرمایهگذاری نشان میدهند. این اتفاق منجر به خروج سرمایه از بازارهای دیگر و تزریق آن به بازار ارز خواهد شد. اگر افراد زیادی اقدام به خروج سرمایه از بازارها کنند و این عمل توسط قشر وسیعی از مردم صورت گیرد، سایر بازارهای مالی با روند نزولی مواجه خواهند شد. اما در سوی دیگر بازار ارز رونقی چشمگیر را به خود خواهد دید.
در مثالی که ارائه کردیم یک تصمیم اقتصادی منجر به وقوع چنین اتفاقی شد. اما ممکن است این روند نزولی و یا صعودی، ناشی از تصمیمات سیاسی باشد. پس ریسک سیاسی نیز میتواند همواره در کمین بازار بورس باشد. هر انواع ریسک در بازار سهام چند میزان اثرگذاری رویدادهای مختلف بر هر بازار، به عمق آن بازار هم وابسته است.
همچنین بخوانید: یک روش برای کاهش ریسک در بورس
اگر تغییرات دلار در کشور ایران را در نظر بگیریم اثر آن را بر بازار بورس درمییابیم. به این ترتیب در مدتی که قیمت دلار روند صعودی دارد، خروج مقداری سرمایه را از بورس شاهد هستیم. نتیجهی این امر نزولی شدن روند بازار بورس است. چنین اتفاقی نشاندهندهی عمق کم انواع ریسک در بازار سهام بورس ایران است. سرعت حرکت نزولی و صعودی بازار با عمق آن نسبتی معکوس دارد. یعنی بازاری عمق بیشتری دارد که سرعت نزول و یا صعود در آن کمتر باشد. در ادامه انواع ریسک در بازار سرمایه و اثر ریسک سیاسی در این بازارها را بررسی خواهیم کرد.
انواع ریسک در بازار سرمایه
به طور کلی ریسک در بازارهای مالی شامل دو دستهی سیستماتیک و غیرسیستماتیک است. ریسکهای سیستماتیک دربردارندهی موارد کلی هستند و قابل حذف نیستند. این ریسکها اجتنابناپذیرند و نمیتوان به کمک تحلیل و پیشبینی آنها را از بین برد. تنها شیوهی معقول و مرسوم در مواجهه با چنین ریسکهایی، سرمایهگذاری در بازارهای مختلف است. هر چند این اقدام نیز منجر به کاهش ریسک سیستماتیک نخواهد شد؛ بلکه تنها مدیریت آسانتر دارایی را (با در نظر گرفتن ریسک) در پی دارد. با این تعریف درمییابیم که ریسک سیاسی دردستهی ریسکهای سیستماتیک قرار میگیرد.
این طور در نظر بگیرید که جنگی در یک کشور رخ میدهد. رویدادی مانند جنگ از نوع ریسکهای سیستماتیک به شمار میرود. چنین واقعهای تاثیر منفی بر بازارهای کشورهای درگیر جنگ خواهد داشت. فارغ از این که افراد در کدام یک از بازارهای مالی سرمایهگذاری کردهاند، اثر منفی جنگ بر دارایی آنها نیز نمایان خواهد شد. اما در نظر بگیرید که فرد دارایی خود را در بازارهای مختلفی نظیر بورس، طلا و مسکن سرمایهگذاری کرده باشد. به این صورت هنگام وقوع رویدادی غیرمنتظره مانند جنگ، راحتتر میتواند بخشی از دارایی خود را نقد کند.
از دیگر ریسکهای سیستماتیک میتوان به وقایع اقتصادی و سیاسی، تورم و تحریم اشاره کرد. در مقابل، ریسکهای غیرسیستماتیک قابل پیشبینی و کنترل و اصطلاحا حذفشدنی هستند. رویدادها و اتفاقات درونسازمانی یک مجموعه و یا شرکت که سقوط سهام آن شرکت را در پی دارد، ریسکهایی غیرسیستماتیک هستند. در کل ریسکهای مربوط به یک صنعت یا سهام خاص و مواردی از این دست، در دسته ریسکهای غیرسیستماتیک قرار میگیرند. این ریسکها با پیگیری اخبار سهام و بر اساس تحلیلها، قابل پیشبینی و مدیریت هستند. فردی که چنین توانایی و مهارتی را برای مدیریت این قبیل ریسکها نداشته باشد، یک فرد مبتدی در بازارهای مالی است.
اثرات ریسک سیاسی بر بازارهای جهانی بورس
تغییرات سیاسی که ممکن است بهبود شرایط یک کشور را در پی داشته باشد به مرور زمان اتفاق میافتد. اگر این تغییرات به سرعت رخ دهد، پای ریسک سیاسی به میان میآید. تغییرات تدریجی تاثیر فراوانی در مسائل اقتصادی دارند اما چون به مرور رخ میدهند، قابل پیشبینی هستند. به همین جهت نمیتوان چنین تغییراتی را ریسک نامید.
تصمیمات ناگهانی دولتها، دخالت دولت در امور اقتصادی و وقایع ناخواسته سیاسی در زمره ریسک سیاسی قرار میگیرد. این ریسکهای ناخواسته و غیرقابل پیشبینی را ریسکهای حاکمیتی نیز مینامند.
در بازارهای مالی جهان، زمانی که سرمایهگذاران قصد سرمایهگذاری در بازارهای خارجی را دارند، به برخی مسائل توجه میکنند. آنها در مسیر سرمایهگذاری رتبه کشور و درجه شفافیت اطلاعاتی و قوانین حاکم بر آن کشور را مدنظر قرار میدهند. هرچه قوانین یک کشور قابلدرکتر و روانتر باشد و فساد مالی نیز در آن کمتر باشد، آن کشور میتواند از نظر سرمایهگذاری برای معاملهگران خارجی جذابتر باشد.
کدام کشورها برای سرمایهگذاری مناسب نیستند؟
در نقطه مقابل کشورهایی وجود دارند که برای سرمایهگذاری مطلوب نیستند. این کشورها نمیتوانند سرمایهگذاران داخلی و خارجی را به بازارهای مالی خود جذب کنند. دلایل این امر میتواند شامل موارد زیر باشد:
- احتمال وقوع انقلاب یا سایر تحولات حکومتی
- محدودیت تبدیل پول در قوانین آن کشور
- تحریم و مشکلات و موانع بر سر راه واردات
- سلب مالکیت دولت از املاک
- اقدامات مرتبط با کوچک شدن یا حذف بخش خصوصی
کشورهایی که از ثبات سیاسی و ثبات اقتصادی کمی برخوردارند، برای سرمایهگذاری مناسب نیستند. این کشورها در جذب سرمایهگذاران (چه خارجی و چه داخلی) عاجزند. سرمایهگذاران داخلی این کشورها داراییهای خود را در بازارهای خارجی سرمایهگذاری میکنند. در پی این اتفاق، ارزش اوراق بهادار در آن کشور افت میکند. پس از آن سیر نزولی اتفاق میافتد و شاهد ریسک سیاسی خواهیم بود.
بیمهنامه ریسک سیاسی
برخی شرکتهای بینالمللی اوضاع سیاسی و اقتصادی کشورها را تجزیهوتحلیل میکنند. آنها بر اساس ارزیابیهای خود کشورها را رتبهبندی میکند. مجله معروف یورومانی (Euromoney) این رتبهبندی را دو بار در سال منتشر میکند. این مجله این اطلاعات را با تکیه بر دانش مدیران ارشد اتحادیههای صنفی بازارهای اروپایی و بیمهگران ریسک سیاسی جمعآوری میکند. این ردهبندی از چندین منظر صورت میگیرد. اعتبار بینالمللی کشورها، پیشینه سیاسی و تامین مالی تجاری و حسن سابقه از جمله فاکتورهایی هستند که این رتبهبندی با توجه به آنها انجام میشود.
کشورهایی که در این ردهبندی در رتبههای بالا قرار دارند، بیمهنامههایی برای مدیریت ریسک سیاسی دارند. یکی از شرکتهای معروف در این زمینه، شرکت سهامی سرمایهگذاری خصوصی خارجی اوپیک (OPIC) است. فعالیت این شرکت در ایالات متحده آمریکا است و اغلب سرمایهگذاریهای خارجی انجام شده در این کشور را تحت پوشش بیمهای قرار میدهد.
همچنین بخوانید: بعد از ضرر بزرگ در بورس چه باید کرد؟
سرمایهگذاران خارجی در کشورهای دیگر نیز بیمه میشوند. سه نهاد مرتبط با این امر در سه کشور انگلستان، آلمان و کانادا عبارتند از:
- سازمان تضمین اعتبار صادرات (ECGD) در انگلستان
- نهاد هرمس (Hermes) در آلمان
- شورای توسعه صادرات کانادا (EDC)
اما در کشورهای آسیایی خبری از چنین نهادهایی نیست و اصلا بیمهنامه ریسک سیاسی وجود ندارد. البته کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی که اقتصاد قویتری دارند، چنین کاری را از طریق اوراق تضمین برای سرمایهگذاران انجام میدهند.
اثرات ریسک سیاسی بر بازار بورس ایران
ایران اکنون در برههای انواع ریسک در بازار سهام از زمان قرار دارد که تحریمهای فراوانی علیه آن صورت گرفته است. به همین دلیل بازارهای مالی در ایران شرایط متزلزلی دارند. هر رویدادی میتواند منجر به نوسان بازار بورس شود. عدهای این میزان اثرپذیری را به دلیل عمق کم بازار ایران میدانند. اما متخصصان تحلیل بنیادی عقیدهای دیگر دارند. این تحلیلگران با دید بلندمدت و نگاهی عمیق به مسائل مینگرند. آنها چنین نوساناتی را زودگذر میدانند. به عقیده آنها به رغم اثرگذاری ریسکهای سیستماتیک بر بازار، ارزش ذاتی سهام در طی زمان نمایان خواهد شد.
همچنین بخوانید: چرا پیدرپی ضرر میکنیم؟
البته نوسانات زودگذر مسئلهای است که به کرات شاهد آن بودهایم. افزایش قیمت دلار یکی از بهترین مثالهاست. هنگام افزایش قیمت دلار، برخی افراد مخصوصا سفتهبازان برای مدت کوتاهی از بازار بورس خارج میشوند. آنها با این سرمایه به خرید و فروش دلار میپردازند و از نوسانگیری کسب سود میکنند. در طی این مدت بازار بورس روندی نزولی را تجربه میکند.
کارشناسان چنین شرایطی را سطحی و زودگذر میدانند. پس از گذشت زمان، تثبیت قیمت دلار تاثیر خود را بر قیمت کالاهای دیگر میگذارد. در نتیجه شاهد سیر صعودی قیمت در تمام صنایع خواهیم بود. در پی این امر احتمالا سود شرکتها نیز زیاد میشود و بازارهای مالی نظیر بازار بورس مثبت میشوند. هر چند ممکن است در این مسیر شاهد نوسان باشیم اما نهایتا ثبات نسبی بر بازار حکمفرما خواهد شد. کارشناسان این شرایط با ثبات را با دید طولانیمدت و عمیق خود پیشبینی میکنند.
روانشناسی رفتار سهامداران در بورس ایران حاکی از آن است که رویدادهای سیاسی تصمیمات دو گروه را تحت تاثیر قرار میدهد:
- نوسانگیران
- افراد غیر حرفهای که بر اساس احساسات و شایعات معامله میکنند
سرمایهگذاری افراد خارجی در ایران
دو نکته مثبت و منفی در خصوص سرمایهگذاری افراد خارجی در ایران وجود دارد. موسسه کردندو (Credendo) در سال 2019 ایران را در دسته پرریسکترین مناطق برای سرمایهگذاری انتخاب کرد. طبق این ردهبندی، ایران در جایگاه هفتم مناطق پرریسک دنیا برای سرمایهگذاری قرار گرفت. در این ردهبندی هیچ کشور دیگری پس از ایران در رتبه هشتم قرار نگرفته است. این موضوع اثری بسیار منفی در جذب سرمایهگذاران خارجی دارد.
از سوی دیگر افراد خارجی برای سرمایهگذاری در ایران، معمولا به سراغ ماشینآلات و تجهیزات تولیدی میروند. چرا که این ادوات به آسانی به پول نقد تبدیل نمیشوند. به همین دلیل خروج سرمایه خارجی از بازار ایران امر دشواری خواهد بود.
در این میان تحمیل تحریمهای بانکی علیه ایران، شرایط نقلوانتقال ارز را در سطوح بینالمللی با مشکل مواجه کرده است. هر چند این امر نکتهای منفی است اما تا حدودی مانع خروج سرمایه خواهد شد و میتوان آن را نکتهای مثبت تلقی کرد.
تاثیر ریسک سیاسی بر بورس در یک نگاه
سرمایهگذاری در هیچ یک از بازارهای مالی بدون ریسک نخواهد بود. این نکتهای است که باید همیشه آویزهی گوش سهامداران و سرمایهگذاران باشد. حتی وجود ضمانتنامهها و بیمهنامههایی برای پوشش ریسک سیاسی نیز در این میان منجر به عدم وجود ریسک نخواهد شد. این گمان که سرمایهگذاری در کشورهای خارجی بدون ریسک است، از پایه و اساس اشتباه است.
گفتیم که ریسک سیاسی از انواع ریسکهای سیستماتیک به شمار میرود؛ یعنی ریسکی که اجتنابناپذیر است. در این میان سرمایهگذاری در چند بازار مختلف و پرهیز از رفتارهای هیجانی میتواند اقدام صحیحی باشد. مدیریت ریسک مهارت و دانشی است که در پی ارتقای دانش مالی، یادگیری روشهای تحلیلی (مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی) و همچنین برگزیدن استراتژی معاملاتی صحیح به دست میآید.
نمیتوان به دلیل وجود ریسک، فعالیتها و سرمایهگذاریهای مالی را متوقف کرد. چرا که چشمپوشی از سود سرمایهگذاری در بازارهای مالی امری منطقی نیست. بهتر است مهارتهای سرمایهگذاری را در خود تقویت کنیم و با کسب دانش مالی به فعالیت خود در بازار بورس و سایر بازارها ادامه دهیم.
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی انواع ریسک در بازار سهام در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
انواع ریسک
از دیدگاه کمیته بازل، شاخصترین و مهمترین انواع ریسک در نظام بانکی عبارتست از:
1- ریسک اعتباری 2- ریسک کشوری 3- ریسک بازار 4- ریسک نرخ بهره 5- ریسک نقدینگی 6- ریسک عملیاتی 7- ریسک حقوقی 8- ریسک شهرت
ریسک اعتباری:
ریسک اعتباری عبارت است از اجتماع عدم وصول تسهیلات اعطایی به اشخاص در نتیجه ورشکستگی و تنزل موقعیت مالی و اعتباری شخص دریافتکننده تسهیلات که به لحاظ ماهیت در آن بخش اعطایی تسهیلات مؤسسات مالی، بهویژه بانکها، وجود دارد. به بیان دیگر ریسک اعتباری به این معنی است که بازپرداختهای مشتریان به بانک در قبال تسهیلات دریافتی ممکن است با تأخیر انجام شود و یا حتی اصلاً وصول نشود. این امر به نوبه خود مسائل و مشکلاتی را برای جریان وجه نقد و نیز مدیریت نقدینگی بانک به همراه خواهد آورد. به دلیل شدت و فراوانی ریسک اعتباری در بین سایر ریسکها، از آن به عنوان مهمترین و اصلیترین ریسک مؤسسات مالی و بانکها یاد میشود.
ریسک کشوری و ریسک انتقال وجوه:
ریسک کشوری یکی از انواع ریسک در نظام بانکی است که به محیط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور متبوع وامگیرنده مربوط میباشد. این نوع ریسک در نظام بانکی معمولاً هنگام وامدهی به دولتها و یا مؤسسات خارجی در بالاترین میزان به وجود انواع ریسک در بازار سهام میآید زیرا در بیشتر مواقع بدون پشتوانه صورت میگیرد. یکی از اجزاء ریسک کشوری، ریسک انتقال وجوه است و زمانی به وجود میآید که تعهد گیرنده وام بر اساس پول محلی نباشد حال چه به دلیل وضعیت مالی وامگیرنده باشد و یا دسترسی نداشتن وی به ارز موردنظر و تعهد شده. همچنین ریسک کشوری عبارت است از تغییرات و محدودیتهای به وجود آمده برای یک کشور طرف قرارداد که در اثر عوامل سیاسی یا اقتصادی یا تحریم ها و … به وجود میآید.
ریسک نقدینگی:
نقدینگی ظرفیت یک بانک برای تأمین وجه افزایش مقدار و ارزش داراییها و ایفای تعهدات نقدی و وثیقهای مورد انتظار و غیرمنتظره با هزینهای معقول بدون وارد آمدن هرگونه خسارت غیرقابلقبول است. ریسک نقدینگی ناتوانی بانک در ایفای تعهدات سررسید شده بدون اثرگذاری معکوس بر وضعیت مالی بانک به حساب میآید. نقدینگی یک بانک دارای دو بعد متمایز اما به هم تنیده است. نقدینگی، بدهی (وجه نقد) است که به ظرفیت بانک در کسب وجه نقد از بازار اشاره دارد و نقدینه دارایی (بازار) که از طریق فروش داراییهای بانک به دست میآید. این دو مفهوم به هم مرتبط هستند و تعامل بین این دو موجب تقویت دو جانبه نقدینگی بانک میشود.
ریسک عملیاتی:
عبارت است از احتمال خسارت متعلقه كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم از رويه كاري داخلي و يا عوامل خارجي ناشي ميگردد. به عبارت ديگر، ريسك عملياتي به صورت ريسك ضرر و زيان مستقيم يا غيرمستقيم ناشي از فرآيندهاي داخلي غيركارامد يا ناموفق افراد و سيستم كه حاصل رويدادهاي خارجي است تعريف ميشود. ميتوان گفت ريسك عملياتي به دو گروه اصلي تقسيم ميشود که عبارتند از پردازش ريسك نظير خطاهاي عملياتي، خسارات مالي، جعل و ريسكهاي سيستم مانند خطاهاي سيستم، مشكلات نرمافزاري و نقص اطلاعات.
ریسک بازار:
ریسک بازار در نظام بانکی ناشی از نوسان نرخها یا قیمتهای بازار همچون نرخ ارز، نرخ بهره، قیمت سهام و یا قیمت کالاها است که تأثیر معکوسی بر ارزش اقلام ترازنامه مؤسسات مالی گذاشته و باعث کاهش درآمد و سرمایه میشوند.
ریسک کفایت سرمایه:
عموماً انواع ریسک در نظام بانکی و ابعاد آن در شرکتهای مالی به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر هزینه سرمایه و میزان سرمایه است. سرمایه یکی از عوامل کلیدی در تعیین میزان امنیت بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری است. سرمایه نقاط ضعف محتمل بر سایر ابعاد مالی شرکت را جذب میکند؛ لذا مبنایی برای حفظ تأمینکنندگان منابع مالی شرکت به حساب میآید. پایین بودن کفایت سرمایه در بانکهای تخصصی و خصوصی شده از استاندارد، ریسک آنها را در مواقع زیانهای غیرمنتظره، مانند نیاز به نقدینگی و یا هجوم سپردهگذاران برای گرفتن موجودی را بسیار افزایش میدهد. از اینرو توجه به میزان سرمایه در بانکها و سایر نهادهای مالی انواع ریسک در بازار سهام از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ریسک حقوقی:
ریسک حقوقی یکی دیگر از انواع ریسک در نظام بانکی است که در آن در اثر مشاوره نامناسب و يا مستندسازي غلط حقوقي، دارائيها با ارزشي کمتر و بدهيها با ارزشـي بيشـتر از حـد مـورد انتظـار ارزيـابي ميشوند. علاوه بر اين، ممکن است یک بانک درگیر مشکلات دیگری از قبیل ناتوان بودن قانون و مقررات در حل مسائل حقوقی باشد. همچنین ممکن است در طول زمان قوانین و مقررات حاکم بر بانکها تغییر یابد.
ریسک نرخ بهره:
ریسک نرخ بهره ناشی از تغییرات نامطلوب نرخ بهره میباشد. تغییرات نرخ بهره بر درآمد، هزینههای بهرهای و همچنین ترازنامه بانکها از طریق تغییر قیمت بازار ابزارهای مالی تأثیر میگذارد.
ریسک شهرت:
عبارت است از کاهش موقعیت و رتبه مؤسسه مالی در سطح منطقهاي و یا بینالمللی که ناشی از ضعف عملکرد در ایفاي تعهدات، کاهش نسبت کفایت سرمایه و سایر عوامل میباشد.
صندوقهای سرمایهگذاری ابزاری برای کاهش ریسک در بازار سرمایه/ معرفی انواع صندوقها
صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه یکی از انواع سرمایهگذاری هستند که سهامداران خرد میتوانند از این طریق وارد بورس شده و از ضرر و زیان در بورس جلوگیری کنند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بورس در 15 ماه گذشته وضعیت مطلوبی نداشته است. افت شاخص کل در روزهای متعدد و نوسانات شدید به دلیل کمبود تقاضا و شکلگیری جریان خروج پول سهامداران خرد و حقیقی از دیگر دلایل شکل گیری رکود در بازار سرمایه است.
اما رفتار هیجانی سهامداران در انجام معاملات 20 ماه گذشته که بازار روند صعودی و نزولی داشت، یکی از اصلیترین دلایل جهتگیری وضعیت بازار به شکل فعلی است. در بسیاری از مواقع و در نمادهای مختلف مشاهده شده است که در یک روز صف خرید چند ده میلیونی برای یک سهم وجود داشته و در روز بعد نه تنها این صف از بین رفته است، بلکه سهامداران در صف فروش قرار گرفته اند و در حال فروش دارایی خود با ضرر هستند.
این شیوه معاملهگری در ماههای گذشته به دفعات زیادی دیده شده، روند بازار سرمایه را در کنار سایر عواملی چون نوسان نرخ دلار، مشخص نبودن سیاست دولت و سازمان بورس در حوزه کنترل بازار سرمایه، قیمتگذاری دستوری و مواردی از این دست بازار را با نوسانات شدید مواجه کرده است.
*صندوق ها با درآمد ثابت چگونه عمل میکنند؟
صندوق سرمایهگذاری نوعی نهاد مالی است که با جمعآوری وجوه از افراد در موضوع فعالیت خود سرمایهگذاری میکند و هریک از سرمایهگذاران نسبت به آورده خود در سود و زیان صندوق شریک میشوند. صندوقهای سرمایهگذاری بر حسب نوع، منابع جمع آوری شده را در انواع اوراق بهادار درآمد ثابت، سهام، انواع کالا و. سرمایهگذاری میکنند.
انواع اصلی صندوقهای سرمایهگذاری از منظر نوع دارایی تحت تملک به سه دسته صندوقهای درآمد ثابت، صندوقهای سهامی و صندوقهای مختلط تقسیم میشوند.
*صندوقهای درآمد ثابت چه ویژگیهایی دارند؟
این صندوقها به دلیل داشتن حداقل بازدهی تضمین شده برای افرادی با ریسک پذیری پایین مناسب بوده و به همین دلیل منابع مالی حاصل از فروش این صندوق ها را عمدتا به خرید اوراق بهادار بدون ریسک یا کم ریسک مانند اوراق مشارکت، اوراق اجاره، سپرده بانکی و . اختصاص می دهند. قسمت بسیار کمی از منابع در اختیار این صندوقها در بورس سرمایهگذاری میشود.
این صندوقها انواع مختلفی دارند؛ برخی از این صندوقها دارای سود تقسیمی هستند و در تاریخ مشخصی از ماه به پرداخت سود می پردازند؛ اما برخی دیگر دارای سود تقسیمی نیستند و با افزایش ارزش واحد، سرمایه گذار را بهره مند میکنند. انتخاب بین این دو شیوه از سرمایه گذاری، به هدف سرمایهگذار بستگی دارد.
دو مزیت مهم این صندوق شامل بازدهی بالاتر نسبت به بانک و امنیت سرمایهگذاری است. بیشتر صندوقهای درآمد ثابت یک رکن به نام ضامن نقدشوندگی دارند که اصولا یک نهاد مالی معتبر مانند بانک است.
*صندوق سهامی چیست؟
صندوق های سرمایه گذاری در سهام، صندوق هایی هستند که اکثر منابع جذب شده را در سهام شرکت های موجود در بازار بورس و فرابورس سرمایه گذاری می کنند. این صندوق ها پرداخت سود دوره ای و سود تضمین شده ندارند و سود یا ضرر سرمایه گذاران از مابه التفاوت قیمت صدور و ابطال آن ها حاصل می شود.
یعنی سرمایهگذاران از طریق افزایش قیمت واحدهای این صندوق به سود میرسند. با توجه به ریسک بالایی که در این صندوق ها وجود دارد، امکان کسب بازدهی بیشتر نسبت به صندوقهای درآمد ثابت وجود دارد.
نوعی از صندوقهای سهامی وجود دارد که مبتنی بر شاخص است. این شاخص متناسب با نظر مدیر صندوق می تواند شاخص کل، شاخص کل هموزن و. باشد. یعنی ارزش صندوق (NAV)، همسو و هم راستا با شاخص حرکت میکند. اصولا پرتفوی این صندوقها متشکل از سهم های شاخصساز بوده و اغلب در ترکیب دارایی این صندوقها تغییرات خاصی اتفاق نمیافتد. مزیتی که در این صندوقها وجود دارد این است که هزینه کمی داشته و ریسک آنها تقریبا مطابق با ریسک بازار است.
بیشتر منابع موجود در صندوقهای سهامی در سهام شرکت های بورسی، سرمایهگذاری میشود و مابقی این مبلغ طبق تصمیم مدیر در اوراق و سپرده های بانکی سرمایهگذاری میشود. صندوق های سهامی بیشتر مناسب افرادی است که قصد سرمایه گذاری در بازار سرمایه را دارند؛ اما زمان و تخصص کافی در این زمینه را ندارند.
*صندوق مختلط را بشناسیم
صندوق سرمایهگذاری مختلط هم مانند صندوقهای سهامی سود تضمین شده و پرداخت سود دورهای ندارند و سود و ضرر سرمایهگذار ناشی از افزایش یا کاهش ارزش (NAV) واحدهای صندوق است. در صندوقهای مختلط منابع موجود در صندوق به صورت ترکیب منصفانهای از سهام و اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری میشود.
صندوق مختلط ریسک متوسطی داشته و با توجه به ترکیب دارایی صندوق، از نظر ریسک و بازدهی میان دو صندوق سهامی و درآمد ثابت قرار می گیرد. در نتیجه این صندوق مناسب افرادی است که خواهان دریافت بازدهی بالاتر از نرخ بانکی هستند؛ اما حاضر به پذیرش ریسک بازار نیستند.
*کارشناسان چه میگویند؟
بسیاری از کارشناسان به افراد تازه وارد به بازار سرمایه توصیه میکنند در ماههای اول فعالیت به صورت مستقیم وارد بازار سرمایه نشوند. سهامداران خرد باید ابتدا آموزش ببینند و سپس دست به معامله بزنند.
این کارشناسان معتقدند صندوقهای سرمایهگذاری یکی از بهترین راهکارها برای ضرر نکردن افراد در بازار سرمایه است. این صندوقها که به واسطه نوع سرمایهگذاری و کارشناسان و تحلیلگرانی که دارند، میتوانند افراد با درجههای ریسکپذیری متفاوت را پوشش دهند و از زیان بیشتر افرادی که تجربه و آموزش کافی در زمینه معامله گری بورس را ندیدهاند، جلوگیری کنند.
کامران رحیمی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار فارس در خصوص سرمایهگذاران تازه وارد به بورس و افراد با سرمایه های خرد میگوید: صندوقهای سرمایهگذاری بهدلیل اینکه انواع مختلفی دارند و میتوانند بازدهیهای بیشتری نسبت به سپردهگذاری در بانکها ایجاد کنند، راهکار بهتری برای کسب سود هستند.
وی با اشاره به انواع صندوقهای سرمایهگذاری میگوید: این صندوقها به دلیل اینکه ریسکهای مختلفی دارند، میتوانند برای همه افراد که دارای ریسک پذیریهای متفاوتی هستند، مناسب باشد.
به گزارش فارس، سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری یکی از راههای مطمئن در ایجاد سود برای افراد با تجربه کم در زمینه معاملهگری است. در صورتی که سهامداران خرد، این روش را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند، میتوانند شاهد سودآوری تضمینی باشند.
ریسک از دیدگاه مالی
ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. معمولا ریسک، با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج گذشته ارزیابی می شود. به طور کلی، مدیریت ریسک های سرمایه گذاری، با درک مبانی ریسک و نحوه اندازه گیری آن امکان پذیر است. آشنایی با ریسک هایی که در سناریوهای مختلف بروز می کنند و همچنین یادگیری روش های مدیریت این ریسک ها، به همه سرمایه گذاران و مدیران کسب و کارها کمک می کند تا از زیان های بزرگ و غیر ضروری جلوگیری کنند.
ریسک چیست؟
ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. معمولا ریسک، با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج گذشته ارزیابی می شود. به طور کلی، مدیریت ریسک های سرمایه گذاری، با درک مبانی ریسک و نحوه اندازه گیری آن امکان پذیر است. آشنایی با ریسک هایی که در سناریوهای مختلف بروز می کنند و همچنین یادگیری روش های مدیریت این ریسک ها، به همه سرمایه گذاران و مدیران کسب و کارها کمک می کند تا از زیان های بزرگ و غیر ضروری جلوگیری کنند.
اصول مبانی ریسک
همه مردم درطول روز در معرض ریسک های مختلفی قرار می گیرند. مانند رانندگی، راه رفتن در خیابان، سرمایه گذاری، برنامه ریزی اقتصادی و فعالیت های دیگر.
شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه گذاران، برخی از پارامترهای اصلی برای شناخت نحوه مدیریت سرمایه گذاری فردی و مشخصات ریسک هستند. هر سرمایه گذار دارای مشخصات ریسک منحصربفردی است که تمایلات و توانایی آنها را در برابر ریسک تعیین می کند. به طور کلی، با افزایش ریسک های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران انتظار دارند که در مقابل، بازده بالاتری وجود داشته باشد.
یک ایده اصلی در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است. هرچه میزان ریسکی که سرمایه گذار می پذیرد، بیشتر باشد، بازده بالقوه آن نیز بیشتر است. ریسک ها انواع مختلفی دارند و سرمایه گذاران در مقابل ریسک اضافی، خواستار بازده بیشتری هستند. برای نمونه، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده (U.S. Treasury bond )، یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها محسوب می شود و در مقایسه با اوراق قرضه یک شرکت (a corporate bond)، نرخ بازده کمتری را ارائه می دهد. بنابراین احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار انواع ریسک در بازار سهام بیشتر از دولت ایالات متحده است.
یا به عنوان مثال، چون ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق مشارکت بیشتر است، به سرمایه گذاران نرخ بازدهی بالاتری پیشنهاد می شود.
در امور مالی، انحراف معیار، یک شاخص متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار، بیانگر اختلاف قیمت یک دارایی، نسبت به میانگین آن است. انحراف معیار بیشتر، نوسانات بیشتر دارایی را نشان می دهد، که نشان دهنده درجه بالاتری از ریسک است.
افراد، مشاوران مالی، و شرکت ها، برای بهینه سازی بازدهی سرمایه گذاری ها و فعالیت های تجاری خود، می توانند استراتژی های مدیریت ریسک را توسعه دهند. از نظر علمی، چندین نظریه، معیار و استراتژی وجود دارد که برای اندازه گیری، تحلیل و مدیریت ریسک ها تعریف شده اند. برخی از این موارد عبارت اند از: انحراف معیار، بتا (beta)، میزان ارزش در معرض خطر (Value at Risk) و مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (the Capital Asset Pricing Model).
اندازه گیری و کمی سازی ریسک، اغلب به سرمایه گذاران، معامله گران و مدیران مشاغل، اجازه می دهد تا با استفاده از استراتژی های مختلف، از جمله معاملات بازار مشتقات و تنوع بخشی، بخشی از ریسک ها را کم کنند.
نکات کلیدی
- ریسک، شکل های مختلفی دارد اما به طور کلی به عنوان احتمال ایجاد تفاوت، بین بازده واقعی و بازده موردنظر، در سرمایه گذاری، تعریف می شود.
- در ریسک، احتمال از دست دادن یک بخش یا همه سرمایه وجود دارد.
- انواع مختلفی از ریسک وجود دارد و همچنین روش های مختلفی برای تعیین میزان ریسک در ارزیابی های تحلیلی وجود دارد.
- ریسک را می توان با استفاده از استراتژی های مقابله با ریسک و تنوع بخشی، کاهش داد.
اوراق بهادار بدون ریسک
این حقیقت وجود دارد که هیچ سرمایه گذاری کاملا عاری از ریسک نیست، اما برخی از اوراق بهادار عملا ریسک خیلی کمی دارند که آنها را بدون ریسک در نظر می گیرند.
اوراق بهادار بدون ریسک، اغلب مبنایی برای تحلیل و اندازه گیری ریسک است. این نوع سرمایه گذاری ها نرخ بازدهی مورد انتظار را با ریسک بسیار اندک یا بدون ریسک ارائه می دهند. اغلب اوقات، همه انواع سرمایه گذاران برای حفظ پس انداز های اضطراری یا نگهداری دارایی هایی که نیاز به دسترسی فوری دارند، از این اوراق بهادار استفاده می کنند.
نمونه هایی از اوراق بهادار و سرمایه گذاری های بدون ریسک، شامل گواهی سپرده (certificates of deposits)، حساب های بازار پول دولت و اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده است. اوراق قرضه خزانه داری 30 روزه آمریکا به طور کلی به عنوان اوراق بهادار بدون ریسک و مبنایی برای مدل سازی مالی در نظر گرفته می شود. این اسناد، با پشتوانه و اعتبار کامل دولت ایالات متحده پشتیبانی می شوند و با توجه به سر رسید نسبتاً کوتاه، دارای نرخ حداقل بهره هستند.
ریسک و افق های زمانی
افق زمانی و نقدینگیِ سرمایه گذاری ها، اغلب یک عامل کلیدی تاثیرگذار در ارزیابی ریسک و مدیریت ریسک هستند. اگر سرمایه گذار خواستار دسترسی سریع به وجوه باشد، احتمال کمی وجود دارد تا در سرمایه گذاری هایی با ریسک زیاد یا سرمایه گذاری هایی که بلافاصله قابل نقد کردن نیستند، سرمایه گذاری کند و به احتمال زیاد پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار می دهد.
افق زمانی نیز عامل مهمی برای سبدهای سهام شخصی خواهد بود. ممکن است سرمایه گذاران جوان، تمایل به سرمایه گذاری با ریسک بالاتر و بازه زمانی طولانی تر داشته باشند و قاعدتا انتظار بازده بالقوه بالاتری را دارند. سرمایه گذاران مسن تر توان ریسک پذیری متفاوتی خواهند داشت زیرا نیازمند دسترسی راحت تر، به منابع مالی هستند.
رتبه بندی ریسک شرکت مورنینگ استار
مورنینگ استار (Morningstar)، یکی از آژانس های برتر است که رتبه بندی ریسک را به صندوق های سرمایه گذاری مشترک (mutual funds) و صندوق های قابل معامله (exchange-traded funds) اعطا می کند.
انواع ریسک های مالی
هر نوع پس انداز یا سرمایه گذاری شامل ریسک ها و بازده های مختلف می شود. به طور کلی، نظریه مالی، ریسک های سرمایه گذاری که بر ارزش دارایی ها اثر می گذارند را به دو دسته ریسک سیستماتیک (systematic risk) و ریسک غیر سیستماتیک (unsystematic risk) طبقه بندی می کند. در کل، سرمایه گذاران در معرض ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک قرار دارند.
ریسک های سیستماتیک، که به عنوان ریسک های بازار نیز شناخته می شوند، ریسک هایی هستند که می توانند روی کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کل بازار تاثیر بگذارند. ریسک بازار، ریسک از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل عواملی مانند ریسک سیاسی و ریسک اقتصاد کلان است که بر عملکرد کل بازار تاثیر می گذارد. ریسک بازار را نمی توان به راحتی از طریق تنوع سبد سهام کاهش داد. سایر انواع متداول ریسک سیستماتیک شامل ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک ارزی، ریسک نقدینگی، ریسک کشوری و ریسک اجتماعی_سیاسی است.
ریسک غیر سیستماتیک، که به عنوان ریسک خاص شناخته می شود، مجموعه ای از ریسک ها است که فقط بر یک صنعت یا یک شرکت خاص تاثیر می گذارد. ریسک غیر سیستماتیک، ریسک از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل ریسک های مربوط به آن شرکت یا صنعت خاص است. به عنوان نمونه می توان به تغییر در مدیریت، فراخوان محصول، تغییر مقررات که می تواند فروش شرکت را کاهش دهد، و رقیب جدید در بازار با قابلیت سلب سهم بازار از یک شرکت اشاره کرد. سرمایه گذاران اغلب از تنوع بخشی برای مدیریت ریسک غیر سیستماتیک با سرمایه گذاری در انواع دارایی ها استفاده می کنند.
علاوه بر ریسک های گسترده سیستماتیک و غیر سیستماتیک، چندین نوع ریسک خاص نیز وجود دارد، از جمله:
ریسک کسب و کار
ریسک کسب و کار به دوام اولیه یک کسب و کار اشاره دارد. سوال این است که آیا یک شرکت قادر خواهد بود فروش کافی داشته باشد و درآمد کافی برای تامین هزینه های عملیاتی خود و کسب سود داشته باشد. در حالی که ریسک مالی مربوط به هزینه های تامین مالی است، ریسک کسب و کار مربوط به سایر هزینه هایی است که یک کسب و کار باید برای کاربردپذیری و دایر ماندن آن تامین کند. این هزینه ها شامل حقوق، هزینه های تولید، اجاره تاسیسات، دفتر و هزینه های اداری می شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تاثیر عواملی مانند هزینه کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است انواع ریسک در بازار سهام که به فروش می رسد.
ریسک اعتباری یا پیش فرض
ریسک اعتباری، ریسکی است که وام گیرنده قادر به پرداخت سود قراردادی و اصل سرمایه بر اساس تعهدات بدهی خود نباشد. این نوع ریسک، به ویژه برای سرمایه گذارانی است که اوراق قرضه در سبد سهام خود دارند. اوراق قرضه دولتی، به ویژه اوراق منتشر شده توسط دولت فدرال، دارای کمترین میزان ریسک پیش فرض و در نتیجه، کمترین بازده هستند. از سوی دیگر، اوراق قرضه شرکتی دارای بیشترین ریسک پیش فرض هستند، اما نرخ بهره بالاتری نیز دارند. به اوراق قرضه با احتمال ریسک پیش فرض کمتر، رتبه سرمایه گذاری گفته می شود، در حالی که اوراق با ریسک بیشتر، اوراق قرضه با بهره بالا یا اوراق قرضه ناکارآمد، تلقی می شوند. سرمایه گذاران می توانند از آژانس های رتبه بندی اوراق قرضه مانند استاندارد و پورز (Standard and Poor’s)، فیچ اند مودیز (Fitch and Moody’s)،برای تعیین رتبه سرمایه گذاری اوراق بهادار استفاده کنند.
ریسک کشوری
منظور از ریسک کشوری، این است که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود نسبت به سرمایه گذاران عمل کند. وقتی کشور به تعهدات خود عمل نکند، می تواند به عملکرد همه ابزارهای مالی دیگر در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با آن روابط دارند، آسیب برساند. ریسک کشوری می تواند روی سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، اختیار معامله و معاملات آتی اثر بگذارد. این نوع ریسک بیشتر در بازار های نوظهور یا کشورهایی که کسری بودجه شدید دارند مشاهده می شود.
ریسک ارز خارجی
هنگام سرمایه گذاری در کشور های خارجی، توجه به این واقعیت مهم است که نرخ تبدیل ارز می تواند قیمت دارایی را نیز تغییر دهد. ریسک ارز خارجی ( یا ریسک نرخ ارز) در کلیه ابزارهای مالی که در ارز دیگری غیر از ارز داخلی شما وجود دارند، اعمال می شود. به عنوان نمونه اگر در ایالات متحده زندگی می کنید و در سهام کانادا به دلار کانادا سرمایه گذاری می کنید، حتی اگر ارزش سهم افزایش یابد، ممکن است در صورت کاهش ارزش دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا، ضرر کنید.
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره، ریسکی است که به دلیل تغییر در نرخ بهره، اختلاف بین دو نرخ، به شکل منحنی بازدهی و یا هر رابطه دیگری با نرخ بهره، ارزش سرمایه گذاری تغییر می کند. این نوع ریسک ارزش اوراق قرضه را مستقیم تر از سهام تحت تاثیر قرار می دهد و برای همه دارندگان اوراق قرضه ریسک قابل توجهی است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه کاهش می یابد، و بالعکس با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه افزایش می یابد.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی، ریسکی است که بازده سرمایه گذاری ممکن است به دلیل بی ثباتی سیاسی یا تغییرات در یک کشور متحمل شود. این نوع ریسک می تواند ناشی از تغییر در دولت، مجلس قانونگذاری، دیگر سیاست گذاران خارجی یا کنترل نظامی باشد. همچنین به عنوان ریسک ژئوپولیتیک شناخته می شود، با طولانی شدن افق زمانی سرمایه گذاری، این ریسک بیشتر به یک عامل تبدیل می شود.
ریسک طرف مقابل
ریسک طرف مقابل احتمالی است که یکی از طرفین معامله تعهدات قراردادی خود را نقض کند. ریسک طرف مقابل می تواند در معاملات اعتباری، سرمایه گذاری و معاملاتی وجود داشته باشد، به ویژه در معاملاتی که در بازار های فرابورس (over-the-counter) انجام می شود. محصولات سرمایه گذاری مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و معاملات بازار مشتقات دارای ریسک طرف مقابل هستند.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به توانایی سرمایه گذار برای انجام سرمایه گذاری نقدی بستگی دارد. به طور معمول، سرمایه گذاران برای دارایی های غیر نقدی به مقداری حق بیمه احتیاج دارند که بابت نگهداری اوراق بهادار در طول زمان، که به راحتی قابل نقد شدن نیستند، غرامت پرداخت می کند.
ریسک در مقابل پاداش
توازن بین ریسک و بازده، به تعادل بین تمایل به کمترین ریسک ممکن و بالاترین بازده ممکن گفته می شود. به طور کلی، سطوح پایین ریسک با بازدهی بالقوه کم و سطوح بالای ریسک با بازدهی بالقوه بالا همراه است. هر سرمایه گذار باید تصمیم بگیرد که چه مقدار ریسک برای بازده مورد نظر می پذیرد. این امر بر اساس عواملی مانند سن، درآمد، اهداف سرمایه گذاری، نیاز های نقدینگی، افق زمانی و شخصیت درجه بندی می شوند.
نمودار زیر تصویری از توازن ریسک و بازده برای سرمایه گذاری را نشان می دهد، که در آن انحراف معیار بالاتر به معنای سطح یا ریسک بالاتر و همچنین بازده احتمالی بالاتری است.
به خاطر داشته باشید که ریسک بالاتر به معنی بازدهی بیشتر نیست. توازن ریسک و بازده، تنها نشان می دهد که سرمایه گذاری های با ریسک بیشتر احتمال بازده بالاتری دارند، اما هیچ تضمینی بابت آن وجود ندارد. در قسمت های کم ریسک طیف، نرخ بازده بدون ریسک قراردارد (نرخ بازدهی فرضی سرمایه گذاری بدون ریسک). این نشان دهنده گرایشی است که از یک سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک در یک دوره زمانی خاص انتظار دارید. از نظر تئوری، نرخ بازده بدون ریسک حداقل بازدهی است که شما برای هرسرمایه گذاری انتظار دارید زیرا شما ریسک اضافی را نمی پذیرید مگر اینکه نرخ بازدهی بالقوه، بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد.
ریسک و تنوع بخشی
تنوع بخشی، اساسی ترین و موثر ترین استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک است. تنوع بخشی به شدت بر مفاهیم همبستگی و ریسک استوار است. یک سبد متنوع مناسب، شامل انواع مختلف اوراق بهادار از صنایع مختلف است که دارای ریسک و همبستگی و با بازدهی متفاوت از یکدیگر هستند.
درحالی که اکثر سرمایه گذاران حرفه ای معتقدند که تنوع بخشی نمی تواند هیچ تضمینی برای جلوگیری از ضرر باشد اما این مهمترین بخش برای کمک به سرمایه گذار، در رسیدن به اهداف مالی بلند مدت و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است.
در اینجا به چند روش تنوع بخشی اشاره می کنیم:
- سبد خود را بر اساس کلاس های مختلف سرمایه گذاری از جمله پول نقد، سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله و دیگر صندوق ها گسترش دهید. به دنبال دارایی هایی باشید که در گذشته بازده آنها در یک جهت و به میزان یکسان حرکت نکرده است. به این ترتیب، اگر بخشی از مجموعه شما کاهش یابد، ممکن است بقیه مجموعه همچنان در حال رشد باشند.
- در هر سرمایه گذاری تنوع داشته باشید. اوراق بهاداری که به واسطه بخش، صنعت، حوزه و حجم بازار، متنوع هستند را در نظر بگیرید. ایده خوبی است که سبک ها را مانند رشد، درآمد و ارزش ترکیب کنید. همین امر برای اوراق قرضه نیز صادق است: سر رسید ها و ویژگی های اعتباری متنوع را در نظر بگیرید.
- اوراق بهادار که به ریسک تنوع می دهند را در نظر بگیرید. شما محدود به انتخاب سهام بلوچیپ ( سهام شرکت های بسیار بزرگ و معتبر) نیستید. در واقع، خلاف آن واقعیت دارد. انتخاب سرمایه گذاری های متفاوت با نرخ های بازدهی متفاوت، تا حد زیادی تضمین می دهد که سود های بزرگ، زیان حوزه های دیگر را جبران می کند.
جمع بندی
همه ما در طول روز با ریسک مواجه می شویم، مانند زمانی که در حال رانندگی هستیم، سرمایه گذاری می کنیم یا کسب و کاری را مدیریت می کنیم. ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد.
تنوع بخشی و ارزیابی، موثر ترین روش مدیریت ریسک هستند. اگرچه تنوع بخشی، سود و زیان شما را تضمین نمی کند اما احتمال بهبود بازده بر اساس مقدار ریسک تعیین شده را مهیا می کند. پیدا کردن تعادل مناسب بین ریسک و بازده به سرمایه گذاران و مدیران کسب و کار کمک می کند تا با توجه به روش معاملاتی که انتخاب کرده اند به اهداف مالی خود برسند.
دیدگاه شما