خروج از معامله



تصویر بالا استفاده از میانگین متحرک صد روزه برای تعیین حد سود و حد ضرر را نشان می‌دهد. در این نمودار، بعد از شکسته شدن مقاومت و با توجه به اینکه قیمت بالای میانگین متحرک ۱۰۰ روزه است، وارد معامله خرید می‌شویم، حد ضرر را در ۲۲۰ پوینت زیر نقطه‌ی ورود (یعنی نقطه‌ای که میانگین متحرک در آن قرار دارد) و حد سود را ۴۴۰ پوینت بالای نقطه‌ی ورود قرار می‌دهیم. به‌این‌ترتیب نسبت ریسک به ریوارد ۲:۱ حاصل می‌شود. با افزایش قیمت، میانگین متحرک نیز حرکت می‌کند و ما نیز باید نقطه حد ضرر را به همانجا جابجا کنیم که میانگین متحرک می‌رود. این کار از زیان ما درصورت بروز تغییرات شدید قیمتی جلوگیری می‌کند.

سیستم های خروج از معامله - قسمت 2

در قسمت اول این مقاله به موضوع " برنامه‌ریزی خروج از بُعد قیمت " پرداختیم . در این قسمت درباره برنامه‌ریزی خروج از بُعد زمان صحبت می‌کنیم.

برنامه‌ریزی خروج از بُعد زمان

هنگامی که وارد یک موقعیت معاملاتی میشویم، باید بتوانیم تخمین و برآوردی از زمان خروج از معامله نیز داشته باشیم. عدم برنامه‌ریزی زمانی باعث میشود معامله‌گر خروج از معامله پای بازار میخکوب شود و کنترل احساسات شخص به دست کندل‌های نمودار بیفتد و با هر کندل منجر به سود سرخوش و با هر کندل منجر به زیان دچار اضطراب و ناخوشی شود. ما باید بتوانیم برای خروج از بازار بعد زمانی نیز تدوین کنیم و در حقیقت باکس معامله‌گری را ببندیم.

برای چارچوب‌های زمانی در ابتدا شخص میبایست دوره سرمایه گذاری خود را مشخص کند که برای کوتاه، میان یا بلند مدت معامله میکند، سپس متناسب با دوره ای که معامله انجام می دهد دنبال فرصت‌های سرمایه گذاری باشد. به عنوان نمونه اگر معامله‌گری Day Trader محسوب می شود، مطلقاً برای معامله کردن نمی تواند در تایم فریم‌های بالا به دنبال جستجوی فرصت باشد و چنانچه یک معامله‌گر برای یک دوره چند هفته‌ای به دنبال سرمایه گذاری است در تایم فریم‌های خیلی پایین نمی تواند در جستجوی معامله باشد. هنگامی که تایم فریم معامله‌گری مشخص شد، ساختار سیستم طراحی شده را بر مبنای آن تایم فریم پیاده سازی می‌کنیم. حال برای اجرای زمان درگیر، به چه روش می توان عمل کرد.

الف ) استفاده از ابزارهای زمانی برای آنالیز زمان خروج

در کتاب " رکن سوم بازار " به طور کامل در خصوص زمان یافتن کف‌ها و سقف‌ها بحث شده است که از آن ابزارها و تکنیک‌ها برای تخمین زمان خروج می‌توان بهره جست، اما باید یک قاعده و اسلوب مشخص بر اساس نوع سیستم معاملاتی تدوین کرد. اینکه شما برای یافتن گزینه‌های معاملاتی و همچنین ورود به معامله از یک سیستم واحد و مشخص استفاده می‌کنید، نمی‌تواند ساختار تفسیر زمانی متفاوت داشته باشد و یک مدل از پیش تعریف شده باید برای آن تدوین کرد. به عنوان نمونه، فرض کنید سیستمی را طراحی کرده‌ایم که در یک ساختار رونددار صعودی، با مشاهده HD مثبت در اصلاح‌ها، سیگنال ورود میدهد و می خواهیم تخمینی از قیمت و زمان خروج از معامله داشته باشیم.

هنگامی که ما ساختار سیستم را بر اساس وقوع واگرایی مخفی مثبت تنظیم می‌کنیم، معیار بی اعتباری این تفسیر، شکسته شدن کف A می‌باشد. بنابراین قیمتی که برای خروج با زیان در نظر می‌گیریم از دست رفتن کف A می‌باشد، مدل اولیه‌ای که برای خروج با سود در نظر می‌گیریم مدل سازی بازوی AB از نقطه C می‌باشد که در آینده با یادگیری شگردهایی در خصوص بهینه سازی سیستم، حد سود را بهینه خواهیم کرد. حال تکلیف ما با قیمت خروج مشخص شده است: یا افت می‌کند و با شکستن كف A ما را از بازار خارج می‌کند و یا اینکه از نقطه C معادل AB رشد می‌کند و ما از بازار با سود خارج می شویم. اکنون باید برای اعتبار این دو سطح حد سود و حد زیان، زمان تعیین نمود.

فرض کنیم با استفاده از دو ابزار Ext بازوی BC و ATP روی دو بازوی AB و BC محدوده زمانی را مشخص کردیم و نسبت‌های ۱۰۰٪ و ۱۶۲٪ را استخراج نمودیم. محدوده TRZ ، وقتی با استفاده از این دو ابزار در این سیستم مشخص شد، در تمام موقعیت‌های معاملاتی حد زمانی را بر اساس TRZ تولید شده با این دو ابزار روی همین گام‌ها محاسبه می‌کنیم. هنگامی که ما برای تعیین زمان خروج معامله در هر سیستمی، ساز و کارهای متنوع تعیین کنیم، در شرایط عملیاتی معامله‌گری دستمان باز است آنگونه که دوست داریم تفسیر زمانی انجام دهیم! نه آنگونه که در عمل باید بدان پایبند باشیم.

به عنوان مثال، حالتی از ساختار توضیح داده شده در نمودار ماشین سازی اراک در بورس تهران ایجاد شد. در یک ساختار رونددار صعودی، در محدوده اصلاحی شاهد HD+ هستیم. همانطور که مشخص است حد زیان بر اساس A تنظیم شد و حد سود مدل بازوی AB از نقطه C تعریف شد. برای رسیدن هدف مورد نظر نیز یک دور زمان صرف شده در بازوی AB از نقطه C در نظر گرفته شد و دیگری مدل سازی زمان BC برای بازوی CD در اینجا ۱۰۰٪ ابزار Ext با ۱۶۲٪ ابزار ATP هم پوشانی دارد که محدوده زمانی خروج از معامله را مشخص میکند.

VdtuBMdr3LhgtXrStum789riYxWkuy9cUNzqHInK.jpg

حال معامله گر وارد یک معامله‌ای شده است که تکلیفش به طور تمام و کمال با معامله مشخص است. هم می‌داند در صورت افت در چه محدوده‌ای خارج شود، هم می‌داند که در صورت رشد تا چه قیمتی می‌تواند صبور باشد و همچنین می‌داند که این موقعیت معاملاتی تا چه زمانی اعتبار دارد و در صورت پر شدن ظرف زمان باید از آن خارج شود.

همانطور که در ادامه و در نمودار زیر ملاحظه می شود قیمت با یک رشد حدود ۴۰٪ به هدف مورد نظر رسید و حد سود شما تاچ شد. اما نکته با اهمیتی که باید در اینجا به آن اشاره نمود این است که شما در اینجا از معامله خارج شدید و این خروج شما در چارچوب معامله‌گری بوده است. اما قیمت زودتر از زمانی که انتظار داشتیم به هدف مورد نظر رسید، بنابراین از جنبه تحلیلی امکان رشد بیشتر وجود دارد. بنابراین باید به این مقوله توجه ویژه داشت که تحلیل و معامله لزوماً یک کار واحد انجام نمی دهند، اگرچه شما در بهینه سازی سیستم معاملاتی قادر هستید معامله‌گری را به سمت تحلیل سوق دهید و شرایط خاص تری را برای سیستم تعریف کنید.

WH0OAHr4AKWKHv9oVtGqij9QjhFysZjmd8V6LGZr.png

در بهینه سازی سیستم که در تمام بخش هایش ممکن است آپدیت و اصلاحات صورت گیرد، ما می توانیم تغییراتی را در ساختار ایجاد کنیم که نتیجه حاصل شده از نظر بازدهی بیشتر باشد. اگر می توانیم با تغییراتی درسیستم ، سود حاصله را بیشتر کنیم، چرا نباید بهینه سازی کنیم؟ اگر ببینیم گزینه‌های معاملاتی مثل نمودار فوق، در صورتی که قیمت زودتر از زمان تخمین زده شده به هدف برسد و بسیار بیشتر رشد کند، چرا بخش خروج از سیستم را بر اساس اهداف بالاتر تنظیم نکنیم؟ حتماً در بهینه سازی سیستم این کار را خواهیم کرد.

ب) استفاده از اندیکاتورها

ساختار سیستم ممکن است به گونه‌ای باشد که برای خروج از بازار فاقد تفسیر زمانی باشد که با استفاده از ابزارهای زمانی صورت بگیرد، به خصوص در سیستم‌هایی که ساختار ورودشان بر اساس میانگین‌های متحرک است. برای این منظور از اندیکاتورهایی استفاده میشود که در محاسبات خودشان عامل زمان را هم در نظر میگیرند. اینکه به عنوان نمونه شما اجازه می دهید دو میانگین متحرک با هم کراس کنند سپس از بازار خارج شوید، زمان خروج شما از معامله را تا زمانی که دو میانگین تعریف شده کراس معکوس کنند به تأخیر می اندازد. در این روش هیچ اهمیتی ندارد که چه زمانی خارج می‌شوید، آن چیزی که شما را از بازار خارج میکند، زمانی است که یک اتفاق بیفتد و آن اتفاق در سیستم معاملاتی تعریف شده است. بنابراین شما اختیاری از خود برای خروج ندارید! گاهی برخی معامله‌گران از واژه‌هایی استفاده می‌کنند مثل: «یک حسی به من میگه باید فروخت!» این مدل تفسیرها و معاملات هیچ پایه‌ای ندارد و عموماً منجر به ضرر و زیان معامله‌گران و از دست دادن فرصت‌های ناب ثروت سازی می شود.

در قسمت بعدی این مقاله به موضوع " دسته کنترلی بازار برای خروج " می‌پردازیم.

سه استراتژی مهم برای خروج از معامله

trading-exit-strategies.

معامله‌گران بخش زیادی از انرژی خود را صرف تعیین زمان مناسب برای ورود به معامله صرف می‌کنند. اگرچه این موضوع مهم است اما درنهایت جایی که معامله‌گر برای خروج از معامله انتخاب می‌کند، میزان موفقیت آنها را در معامله را مشخص می‌کند. در این مقاله به سه استراتژی خروج از معامله می‌پردازیم که معامله‌گران برای خروج از معامله باید در نظر بگیرند.

استراتژی‌های مؤثر برای خروج از معاملات:

  • استفاده از stop/limit مرسوم (استفاده از خطوط مقاومت و حمایت)
  • تریلینگ استاپ میانگین متحرک
  • رویکرد مبتنی بر نوسانات با استفاده از ATR

استراتژی اول: استفاده از stop/limit مرسوم (استفاده از خطوط مقاومت و حمایت)

یکی از بهترین راه‌ها برای کنترل احساسات هنگام معامله، تعیین اهداف در زمان ورود به معامله است. این بسیار بهتر از‌ آن است که بدون حد ضرر وارد معامله شوید و تمام مدت نگران از دست دادن پول خود باشید.

طبق تحقیقی که از ۳۰ میلیون معامله انجام‌گرفته، معلوم شده است که اکثر معامله‌گران موفق از نسبت ریسک به ریوارد حداقل ۱:۱ استفاده می‌کنند.

قبل از ورود به معامله، معامله‌گران باید ریسکی که توانایی تحمل آن را دارند مشخص کنند و در آن سطح حد ضرر خود را قرار دهند. اگر معامله‌گران اشتباه کرده باشند، معامله به‌طور خودکار در سطح میزان ریسک قابل‌قبول بسته می‌شود و اگر درست معامله کرده باشند، در زمان صحیح با سود موردنظر از معامله خارج می‌شوند در هر دو صورت خروجی که معامله‌گر انتظار دارد، رخ‌ خواهد داد.

حمایت و مقاومت


بهترین حمایت و مقاومت تعریف شده در USD/JPY

معامله‌گرانی که به دنبال معامله خرید هستند، از فرصت بازگشت قیمت از سطوح حمایتی دز کنار یک سیگنال واضح از اندیکاتورها استفاده می‌کنند. از آنجا که قیمت موقتا مقداری به داخل سطح حمایت نفوذ می‌کند، معامله‌گران حد ضرر خود را اندکی زیر خط حمایت قرار می‌دهند. در این حالت، حد سود نیز می‌توانند در سطوح مقاومت قرار گیرند. برای این معاملات فروش نیز این رویه معکوس است.حد ضرر در نزدیکی خطوط مقاومت و حد سود روی خطوط حمایت قرار می‌گیرند.

استراتژی دوم: تریلینگ استاپ به روش میانگین متحرک

مدت‌هاست که میانگین متحرک به‌عنوان یک ابزار مناسب جهت فیلتر کردن جفت ارزها شناخته شده است. ایده اصلی این است که وقتی قیمت بالای میانگین متحرک در حال حرکت است، معامله‌گران به دنبال فرصت خرید و هنگامی‌که قیمت پایین میانگین متحرک در حال حرکت است، به دنبال فرصت فروش می‌گردند. بااین‌حال استفاده از میانگین متحرک به‌عنوان یک سیگنال خروج نیز می‌تواند مفید واقع شود.

ایده این است که اگر یک میانگین متحرک از میان قیمت عبور کند باید خروج از معامله منتظر تغییر روند باشیم. معامله‌گران روند به دنبال این هستند که به‌محض وقوع تغییر روند معامله را ببندند. به همین دلیل است که تعیین حد توقف با استفاده از میانگین متحرک می‌تواند مؤثر باشد.

trading-exit-strategies_body_EURGBPMovingaverageastrailingstop


تصویر بالا استفاده از میانگین متحرک صد روزه برای تعیین حد سود و حد ضرر را نشان می‌دهد. در این نمودار، بعد از شکسته شدن مقاومت و با توجه به اینکه قیمت بالای میانگین متحرک ۱۰۰ روزه است، وارد معامله خرید می‌شویم، حد ضرر را در ۲۲۰ پوینت زیر نقطه‌ی ورود (یعنی نقطه‌ای که میانگین متحرک در آن قرار دارد) و حد سود را ۴۴۰ پوینت بالای نقطه‌ی ورود قرار می‌دهیم. به‌این‌ترتیب نسبت ریسک به ریوارد ۲:۱ حاصل می‌شود. با افزایش قیمت، میانگین متحرک نیز حرکت می‌کند و ما نیز باید نقطه حد ضرر را به همانجا جابجا کنیم که میانگین متحرک می‌رود. این کار از زیان ما درصورت بروز تغییرات شدید قیمتی جلوگیری می‌کند.

استراتژی سوم: رویکرد مبتنی بر نوسانات با استفاده از ATR

روش نهایی استفاده از اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (یا اندیکاتور ATR) است. ATR برای اندازه‌گیری نوسانات بازار طراحی‌شده است. این اندیکاتور با در نظرگرفتن میانگین فاصله نقاط High و Low در ۱۴ کندل آخر، به معامله‌گران می‌گوید که تغییرات بازار تا چه اندازه شدید است. معامله‌گران با استفاده از این روش حد سود و حد ضرر خود را در معامله تعیین می‌کنند.

هرچه ATR برای یک جفت ارز بیشتر باشد، حد ضرر باید با فاصله بیشتری لحاظ شود. به این خاطر که اعمال حد ضرر نزدیک برای یک جفت ارز با نوسان بالا باعث می‌شود زمانی که جفت ارز شروع به نوسان می‌کند، معامله به‌سرعت بسته شود. به شکل مشابه، قرار دادن یک حد ضرر دور برای جفت ارزی که نوسان کمی ‌دارد، ممکن است میزان ریسک را بیشتر ازآنچه واقعاً نیاز است، افزایش دهد.

اندیکاتور ATR را می‌توانید در تمام تایم فریم‌ها استفاده کنید. کار با این اندیکاتور نیز ساده است. تنها کافی است حد ضرر خود را کمی‌ بالاتر از سطح ATR ۱۰۰٪ تنظیم کرده و حد سود خود را نیز حداقل در همان فاصله از نقطه ورود تنظیم کنید.

ATR

در تصویر بالا اندیکاتور ATR با رنگ آبی در زیر چارت نفت برنت مشخص شده است. همان‌طور که می‌بینید بالاترین میانگین نوسانات به‌دست‌آمده ۱۳۵.۸ پیپ است. بنابراین هنگامی‌که معامله‌گر قصد انجام معامله کوتاه‌مدت را داشته باشد، می‌تواند حد ضرر و حد سود خود را در بازه ۱۳۵.۸ پیپ بالا و پایین نقطه ورود قرار دهد تا بدین ترتیب به نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ دست پیدا کند. قرار دادن حد ضرر در اطراف ATR در اصل یک استاپ نوسان محسوب می‌شود.

در نمودار مشخص است که با در نظر گرفتن ریسک به ریوارد ۱:۱ معامله خیلی زودتر ازآنچه باید بسته‌شده است و معامله‌گر می‌توانست باز هم از این معامله سود کسب کند. این موضوع اهمیت تعیین نسبت ریسک به ریوارد را مشخص می‌کند. معامله‌گران باید حد سودی بزرگتر از حد ضرر خود در نظر بگیرند تا نسبت ریسک به ریوارد بهینه تضمین شود.

اهمیت استراتژی‌ خروج از معامله + 10 استراتژی با اهمیت در خروج به‌موقع از سهم

معامله گران ساعت‌ها وقت خود را برای تنظیم دقیق استراتژی‌های ورود صرف می‌کنند اما پس از آن از حساب‌های خود در نقطه بد خارج می‌شوند.

در حقیقت، بیشتر ما فاقد برنامه‌ریزی مؤثر برای خروج هستیم که موجب می‌شود در اغلب موارد با بدترین قیمت ممکن از معامله خارج شویم.

ما می‌توانیم با استراتژی‌های مناسب که می‌توانند سودآوری را افزایش دهند، این روند را اصلاح کنیم. قبل از اینکه به استراتژی‌های خروج از بازار بپردازیم، به علت انتخاب استراتژی مناسب خواهیم پرداخت.

در این مقاله استراتژی‌های مختلف خروج از سهم را بررسی خواهیم کرد، و اینکه چرا شما باید نقطه خروج از سهم را برای خود مشخص کنید را توضیح خواهیم داد.

اما اگر در بازار به‌صورت فعال معامله می‌کنید و می‌خواهید در کوتاه‌مدت و میان‌مدت سود مناسبی کسب کنید، داشتن یک استراتژی مشخص خروج از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و باید هنر خروج از معامله ناموفق را بدانید.

ممکن است عجیب به نظر برسد که وقتی تازه وارد معامله‌ای می‌شوید، چرا باید در مورد خارج شدن از سهم فکر کنید!

وقتی در روند صعودی قرار می‌گیرید و قیمت دارایی‌های شما در مدت کوتاهی افزایش می‌یابد، فراموش کردن هدف تعیین شده آسان است. اما، به‌خاطر داشته باشید که به‌راحتی این روند می‌تواند نزول پیدا کند.

در اینجا یک مثال خروج از معامله آورده شده است:

سهمی را خریداری می‌کنید و در کوتاه‌مدت سود ۲۰ درصد کسب می‌کنید. خوشحال خواهید شد (که این سود برای چنین مدت کوتاهی عالی است).

در ماه بعد سود سهم شما به 30٪ صعود می‌کند و همچنان احساس خوبی دارید. بنابراین از موقعیت خارج نمی‌شوید زیرا ترس ازدست‌دادن سودهای بیشتر را دارید.

یک هفته بعد، فروش آن به‌سرعت خروج از معامله آغاز می‌شود و سود به 15٪ بازمی گردد. از این که به‌موقع نقطه خروج از سهم

نداشتید ناراحت ناامید شده‌اید، اکنون تمایلی به فروش ندارید زیرا می‌خواهید روند بهبود آن را مجدد ببینند.

در هفته‌های آتی می‌بینند که به‌آرامی قیمت همچنان نزول کرده و سود شما به ضرر تبدیل شده و متحمل ضرر می‌شوید.

علت ناموفق عمل‌کردن، نداشتن استراتژی مشخصی برای فروش و تعریف نکردن نقطه خروج از سهم می‌باشد و امیدوار بودن به اینکه مجدد قیمت به روند قبلی باز خواهد گشت.

در این حالت، داشتن یک استراتژی خروج از بازار و پایبندی به آن این امکان را می‌دهد که هم سود به دست آورید و هم ضررها را محدود کنید.

چرا در معاملات به استراتژی خروج نیاز دارید؟

قبل از شروع کار با کمک برخی از استراتژی‌های معاملاتی خروج از سهم، بیایید بحث کنیم که چرا این مفهوم برای معاملات بسیار مهم است؟

ساخت یک استراتژی خروج از بازار که برای سیستم معاملاتی موفق که برای شما هم مفید باشد، چه برای معاملات در بورس، فارکس و چه ارزهای رمز پایه، ضروری است.

شما برای اطمینان از ادامه مسیر استراتژِی معاملاتی که ایجاد کرده‌اید، علاوه بر استراتژِی مناسب ورود به سهم به یک استراتژی معاملاتی خروجی از سهم نیز نیاز دارید.

اگر به برنامه خود پایبند نباشید و اجازه دهید احساسات شما موقعیت‌های معاملاتی شما را تحت تأثیر قرار دهند، این امر می‌تواند بر اهدافی که می‌خواهید به دست آورید تأثیر منفی داشته باشد.

یک استراتژی خروج از سهم در کنار سایر استراتژی‌ها شما را کامل می‌کند و ضمن اطمینان از تبدیل‌ شدن شما به یک معامله‌گر سودآور، به شما کمک می‌کند تا هنر خروج از معامله ناموفق و تکنیک‌های مناسب مدیریت ریسک و مهارت‌های مدیریت معاملاتی را عملی سازید.

اجرای بهترین استراتژی‌های خروج از بازار

دانستن اینکه چه موقع سود خود را ذخیره کنید سخت است.

اکنون، برخی از کارهایی که می‌تواند برای کمک به شما در اجرای استراتژی خروج از سهم مؤثر باشد، آورده شده است.

ما لیستی از برخی از استراتژی‌های خروج از معامله را که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، جمع‌آوری کرده‌ایم تا به معامله گران کمک کند یک برنامه کاملاً دقیق تهیه کنند.

  1. در خروج از سهم احساساتی عمل نکنید

خروج از سهم با ضرر می‌تواند دردناک باشد، به‌ویژه هنگامی که در روزهای معاملاتی قبل که روند معاملات سهم مثبت بوده، از آن خارج نشده‌اید.

نمی‌توان اولین نشانه در استراتژی خروج از سهم را، مثبت شدن سهم پس از چند روز معامله در دامنه منفی دانست. البته در این موارد توجه به تحلیل سهم (تکنیکال و بنیادی) اهمیت دارد.

اما پایبندی به استراتژِی خروج از معامله معاملاتی همان‌طور که در نقطه ورود به سهم مهم است، در نقطه خروج به‌موقع نیز اهمیت دارد.

اگر می‌خواهید مفید بودن استراتژی معاملاتی خود را درک کنید، باید به طور دقیق طبق استراتژِی خود پیش روید، به همین دلیل یادگیری صحیح استراتژی‌های خروج از بازار و سهم بسیار مهم است.

2. توقف سریع

توقف سریع در بازار را می‌توان فراری ایده‌آل یا هنر خروج از معامله ناموفق دانست.

گاهی اوقات انتشار اخبار می‌تواند بر روند بازار و سهم شما تأثیر مثبت بگذارد و در مدتی کوتاه موجب سود زیادی شود.

اگر در معامله‌ای به سر می‌برید که این‌گونه به اوج خود می‌رسد، می‌توانید با داشتن استراتژی خروج از سهم مانع ازدست‌ دادن سود خود شوید یا از ضرر جلوگیری کنید.

در این حالت، شما به استراتژی‌ای نیاز دارید که با حرکت سریع در بازار به نفع شما عمل کند و خروج شما را سخت نکند.

برای مثال قیمت دلار و یورو افزایش می‌یابد و موجب افزایش ارزش دارایی شما نیز می‌شود، معامله گران با تعیین نقطه مناسب خروج از سهم، پیش از افت نرخ دلار و یورو از سهم خارج می‌شوند. زیرا ممکن است مجدد با انتشار خبری، بر عکس روند قبل عمل شود و سود شما از دست برود.

3. تعیین نقاط حد سود و حد ضرر

معمولاً هنگامی که سطح مقاومت کلیدی شکسته می‌شود، بازار می‌تواند از حد سود تعیین شده فراتر رود. در این زمان، فروشندگان کوتاه‌مدتی به فکر بستن موقعیت معاملاتی هستند.

در خروج از معامله این حالت ذخیره سود محقق شده و تعیین نقاط حمایت و مقاومت جدید به شما این امکان را می‌دهد تا با دانستن حد سود و حد ضرر جدید، علاوه بر حفاظت از سود خود، زمینه را برای کسب سود بیشتر نیز فراهم نمایید.

4. توجه به الگوهای تشکیل شده

داشتن دانش کافی تحلیل به شما این امکان را می‌دهد تا عملکرد و روند قیمت سهم خود را بررسی کنید و با مشاهده الگوهای تشکیل شده، نقطه خروج از سهم را به‌درستی تشخیص دهید.

در واقع این شما هستید که می‌توانید با مشاهده الگوی قیمت، از دانش خود برای خروج به موقع و کسب سود استفاده کنید.

به‌عنوان مثال، ممکن است الگویی کندل معکوس را مشاهده کنید که نشان می‌دهد روند سهم رو به پایان است و باید از سهم خارج شوید.

5. حد سود

هدف یا حد سود، سفارشی است که شما برای بستن موقعیت خود به‌محض رسیدن به یک قیمت هدف خاص، انجام می‌دهید. یعنی با رسیدن به قیمت مشخصی می‌توانید با سود از سهم خارج شوید.

در اصل، این امر بر اساس شرایط فعلی بازار و آنچه تحلیل شما نشان می‌دهد پیش می‌رود. با این حال، مطمئن شوید که اهداف خود را قبل از ثبت سفارش به‌درستی مشخص کرده باشید.

6. طمع نکنید

برخی از معامله گران پس از کسب سود، به استراتژی خود پایبند نمی‌مانند و باوجودآنکه در نقطه مناسبی وارد شده‌اند اما نقطه خروج مناسبی نخواهند داشت. دلیل این امر طمع کردن در کسب سود بیشتر است.

این افراد به دلیل آنکه ترس از دست‌دادن سود بیشتر را دارند، علاوه بر آنکه به استراتژی خود پایبند نمی‌مانند، به‌موقع نیز از سهم خارج نمی‌شوند.

در این مواقع ممکن است نه‌تنها معامله آنها منجر به کسب نشود، بلکه متضرر نیز شوند.

7. تعیین ریسک/ ریوارد (Risk/Reward)

با تعیین ریسک به ریوارد ضرر را متوقف کنید تا در هر زمان حداقل ریسک / ریوارد 1: ۱ را حفظ کنید. این روش قدرتمند به شما کمک می‌کند اگر معامله‌تان به هدف سود شما نزدیک شد اما آن را لمس نکرد، سود خود را حفظ کنید.

8. هدف قیمتی

اگر یک هدف قیمتی خاص داشته باشید، برای مثال 25% سود در ماه، پس از دستیابی به این هدف می‌توانید تمام موقعیت‌های باز حساب خود را ببندید و با سود از معاملات خارج شوید.

9. ریسک‌پذیری

اگر تحمل ریسک بالایی دارید، این بدان معنی است که شما مایل هستید بیشتر ریسک کنید و ضررهای بزرگ‌تری را بپذیرید تا بالقوه سود بیشتری کسب کنید.

در اینجا، می‌توانید در صورت لزوم از استراتژی فاصله بیشتر قیمت معامله با حد ضرر (نسبت به نقطه ورود خود) استفاده کنید.

اگر تحمل ریسک کمی داشته باشید، هر زمان که روند قیمت طبق تحلیل و بررسی شما پیش نرفت، می‌توانید میزان سرمایه‌ای که در معرض خطر است را محدود کنید و مابقی سرمایه را خارج کنید. این امر باعث ایجاد آرامش خاطر در معامله گرانی می‌شود که اهل ریسک‌های بزرگ نیستند.

10. مهارت معامله گیری خود را تقویت کنید

اطلاع از روند سهم و قیمت در معاملات نه‌تنها می‌تواند باعث سودآوری شود بلکه موجب خروج به‌موقع نیز خواهد شد.

اگر جزو معامله گران نوسان گیر در بازار هستید، حتماً باید روند ورود و خروج سهم را به‌درستی تشخیص دهید و لازمه آن داشتن دانش و مهارت لازم و داشتن استراتژی خروج از سهم مناسب است.

یکی از استراتژی‌های خروج از بازار در این مواقع، استفاده از کندل استیک‌ها است که به شما در تعیین نقطه خروج سهم کمک خواهد کرد.

نتیجه

با داشتن انواع سیستم‌های خروج در سیستم معاملاتی خود، می‌توانید موقعیت خود را بر اساس آنچه در بازار بعد از ورود شما اتفاق می‌افتد، به طور مؤثر مدیریت کنید.

سپس می‌توانید بازار را از نزدیک مشاهده کرده و با حرکات آن سازگار شوید تا بهترین نتیجه ممکن را برای معاملات خود به وجود آورید.

به‌عنوان یک معامله‌گر فقط می‌توانید برنامه‌ریزی کنید، سپس به روند قیمت سهم در بازار توجه داشته باشید.

هنگامی که معامله‌ای را انجام می‌دهید تصمیم خروج شما باید بر اساس آنچه در حال حاضر در بازار رخ می‌دهد باشد، نه‌تنها بر اساس یک الگوی خروج از معامله تکنیکالی و روند گذشته سهم.

هنر خروج از معامله ناموفق کار دشواری نیست، به‌ویژه اگر استراتژی خروج از سهم درستی داشته باشید و نقطه ورود و نقطه خروج از سهم را درست تشخیص دهید و در سناریوی مناسب اعمال کنید.

همین امروز سعی کنید لیستی از استراتژی‌های خروج از بازار را باتوجه به رفتار معاملاتی خود تهیه کنید و در آن استراتژی خروج از سهم را برای خود مشخص کنید. با گدشت زمان بعد از تکمیل این لیست، تعیین نقطه خروج از سهم برای شما راحت‌تر خواهد بود.

نقاط خروج از معامله

یکی از عوامل حیاتی بقای معامله‌گران در بازار مالی، مدیریت سرمایه است. نواحی ورود و خروج از معامله، دو بخش اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل می‌باشند. مدیریت ریسک معاملات در بازار سهام، در گرو تعیین نقاط خروج بهینه در شرایط سود و زیان است. به عبارت دیگر، در صورتی که حین ورود به موقعیت معاملاتی، برنامه خروج احتمالی ما مشخص نشده باشد؛ نمی‌توان حجم معاملاتی منطقی تعیین نمود و در نتیجه عملاً قادر به مدیریت سرمایه خود نخواهیم بود. تعیین نقاط خروج از موقعیت‌های معاملاتی، یکی از مهم ‌ترین مهارت‌های معامله‌گری است که به باور برخی کارشناسان اهمیت این موضوع از نحوه ورود به معامله نیز بیشتر است زیرا، حتی اگر در بهترین زمان ممکن نیز وارد بازار شده باشیم؛ اما نتوانیم برای خروج از معامله تصمیم درستی اتخاذ کنیم، قطعاً معاملات پرسودی نخواهیم داشت!

به طور کلی حین خروج از معاملات، نتایجی جز سود، زیان و در مواقع نادری خنثی(نقطه سر به سر) در انتظار ما نیست. در واقع اگر پیش بینی ما صحیح بوده باشد؛ در نقطه احتمالی پایان روند بر اساس استراتژی معاملاتی، سهام را به فروش می‌رسانیم و در صورت اشتباه بودن دیدگاه ما نسبت به روند آتی سهم، در ناحیه‌ای که دیگر امیدی برای بازگشت قیمت‌ها وجود ندارد؛ با پذیرش زیان از معامله خود خارج می‌شویم. عموماً در بازار مالی، معامله‌گران نقاط خروج خود را بر اساس روش‌های نموداری یا سایر روش‌های مبتنی بر تابلوی قیمت‌ و متناسب با افق سرمایه‌گذاری خود تعیین می‌کنند که در مقالات بعدی بلاگ آسان بورس به شرح این اصول و ابزار تحلیلی می‌پردازیم. فلسفه اصلی تعیین نقاط خروج این است که در مواقع حرکات موافق بازار بتوانیم در ناحیه مناسبی از بازار خارج شده تا سود حاصل از معاملات از دست نرود و زمانی که بازار در جهت مخالف ما در حال پیشروی است؛ در بهترین نقاط ممکن دارایی خود را به فروش رسانده و از زیان بیشتر جلوگیری کنیم.

نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و حد زیان تقسیم می‌شوند؛ که در ادامه به توضیح آن‌ها خواهیم پرداخت.

حد سود چیست؟

ناحیه بهینه خروج از بازار حین حرکت قیمت در جهت موافق موقعیت معاملاتی و صحت پیش بینی را، اصطلاحاً حد سود می‌نامند. در درجه اول هدف از تعیین حد سود این است که بتوانیم بازدهی مورد انتظار از معاملات خود را محاسبه کنیم و همچنین برنامه از پیش تعیین شده‌ای برای فروش دارایی خود داشته باشیم تا، هنگام تصمیم برای خروج از معامله دچار طمع یا استرس نشده و در مواقع رسیدن به سود مد نظر، بدون هیچ‌گونه اتلاف وقتی از معامله خارج شویم. تعیین حد سود پیش از ورود به معامله الزامی است زیرا، همگان می‌دانند روندهای بازار مالی پایدار نیستند و باید رویکردهای تدافعی حفاظت از سود داشته باشیم تا بازدهی مناسبی کسب کنیم.

حد سود به ما توانایی قیاس بین موقعیت‌های معاملاتی مختلف را می‌دهد؛ تا از ورود به معاملاتی که پتانسیل سوددهی مناسبی ندارند، اجتناب نموده و در صورت وجود چندین موقعیت مناسب هم‌زمان، بتوانیم از لحاظ بازده مورد انتظار، بهترین آن‌ها را برگزینیم. گاهاً مشاهده می‌شود؛ معامله‌گران تمرکز خروج از معامله اصلی خود را بر نقطه ورود و حد ضرر گذاشته و توجه خاصی به تعیین حد سود ندارند. این رویکرد کاملاً اشتباه است زیرا، در این صورت شما برنامه خاصی برای خروج نداشته و تابع شرایط جاری بازار هستید. در چنین وضعیتی، اگر معامله‌گر از تجربه و مهارت بالایی برخوردار نباشد؛ امکان از دست رفتن سودها و تبدیل معاملات موفق به موقعیت‌های بازنده بسیار محتمل است. .

حد سود چیست؟

حد ضرر چیست؟

حد زیان در نقطه مقابل حد سود قرار دارد. نقطه خروج از بازار به هنگام پیشروی قیمت بر خلاف موقعیت معاملاتی، سطح توقف زیان یا حد ضرر نام دارد. به محض رسیدن قیمت به این ناحیه، معامله‌گران باید سهام خود را به فروش برسانند زیرا، حد زیان نیز همانند حد سود یک رویکرد تدافعی در مقابل نوسانات بازار محسوب شده و هدف آن پیش‌گیری از وقوع زیان بیشتر است. تعیین و پایبندی به حدود زیان، یکی از نکات کلیدی سرمایه‌گذاری موفق در بازار مالی است. فردی که هیچ‌گونه محدودیتی برای زیان خود قائل نباشد، قطعاً نمی‌تواند معاملات موفقی را تجربه کند!

در واقع معامله‌گری بدون حد ضرر را می‌توان به رانندگی عمدی با خودروی بدون ترمز تشبیه نمود که به احتمال خیلی زیاد منجر به مرگ سرنشینان آن خواهد شد. فایده اصلی حد ضرر این است که پیش از وقوع زیان‌های سنگین و شرایط بحرانی به معامله‌گر یادآوری می‌شود؛ در صورت شکست این ناحیه ممکن است هیچ نقطه توقفی برای بازار وجود نداشته باشد!

در مبحث تعیین ریسک معاملات نیز، حد ضرر نقش اساسی ایفا می‌کند. در صورتی که ما پیش از ورود به معامله، سطح توقف زیانی مشخص نکنیم، قادر به تعیین حجم بر اساس حداکثر ریسک، نخواهیم بود. ذکر این نکته الزامی است که هنگام تعیین و اعمال نقاط خروج از معامله در بورس سهام تهران، شرایط خاص این بازار نظیر محدودیت درصد نوسان مجاز روزانه و صفوف خرید و فروش را نیز در نظر بگیرید تا، با موقعیت‌های غیر منتظره‌ای مواجه نشده و در تمام مواقع امکان اعمال تصمیمات معاملاتی خود را داشته باشید.

حد ضرر چیست؟

نقاط خروج ثابت یا متحرک

یکی از پندهای سرمایه‌گذاری رایج در بازار مالی این است که؛ ” ضررهایتان را محدود کرده و به سودهایتان اجازه پیشروی دهید “.

تأکید این جمله بر داشتن حد ضرر معقول و حد سود حداکثری اما قابل دسترس می‌باشد؛ تا در مواقع درست بودن تحلیل‌ها، به بهترین نحو ممکن از شرایط بازار بهره‌مند شوید. برخی معامله‌گران مجرب و حرفه‌ای، در عوض مقادیر ثابت حد سود و زیان، از نقاط خروج متحرک استفاده می‌کنند تا، بازدهی حداکثری و ریسک حداقلی داشته باشند. زمانی که بازار در مراحل ابتدایی طبق پیش بینی آن‌ها عمل کند؛ با جابجایی حد ضرر خود در مسیر سوددهی، ریسک معاملات را تا نزدیکی صفر تقلیل داده و در ادامه بخشی از سود خود را نیز اصطلاحاً قفل می نمایند که در صورت حرکات بازگشتی احتمالی تمام سود آن‌ها از بین نرفته باشد. همچنین زمانی که معاملاتشان در آستانه حد سود باشد؛ با تحلیل دقیق قدرت روند و شرایط حاکم بر بازار، اهداف سوددهی خود را در سطوح بالاتر قرار داده تا، از تمام پتانسیل موقعیت معاملاتی خود استفاده کرده باشند.

تعیین حد سود و زیان و اعمال آن‌ها در جریان معامله‌گری، روش‌های مختلفی دارد که هر سرمایه‌گذار باید بر اساس مهارت کاری خود بهترین روش را برگزیند.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

شما ممکن است برای خرید ارز دیجیتال به موقع و به درستی اقدام کرده باشید، اما برای رسیدن به سودآوری لازم است که حتما یک استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال نیز برای خود تعریف کنید. در واقع فروش به موقع، به همان اندازه و حتی بیشتر از خرید در نقطه قیمتی مناسب حائز اهمیت است.

در ادامه با ما همراه باشید تا ببینیم بهترین استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال چیست و چطور باید یک تریدر موفق این توازن را برقرار کند.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال

شما با یک سری تحلیل‌ها و اخبار و اطلاعات و حتی از روی هیجانات و احساسات، نسبت به خرید ارز دیجیتال خاصی یا گروهی از رمزارزها اقدام می‌کنید، پس از آن چه اتفاقی می‌افتد؟ به دلایل مختلفی ممکن است قیمت دارایی دیجیتال شما افزایش یافته یا کاهش پیدا کند. به طور مثال انتشار یک خبر حتی دروغین و جعلی، به یکباره قیمت بیت کوین، دوج کوین، شیبا و … را بالا برده یا موجب افت قیمتی می‌شود.

همین طور فعالیت نهنگ‌های بازار، ممنوع شدن رمزارزها در یک کشور یا جهت گیری افراد مشهور و ثروتمند نسبت به آن‌ها، هر یک به شکلی بازار را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند. برخی از این تاثیرات بسیار کوتاه مدت بوده و برخی دیگر در دراز مدت نقش خود را بازی می‌کنند. به هر ترتیب لازم است که معامله گر، استراتژی خروج مناسبی برای خود تعریف کرده و بداند تا خروج از معامله چه زمانی باید به نگهداری دارایی دیجیتال خود ادامه داده و چه زمانی نسبت به فروش تمام یا بخشی از آن‌ها، اقدام کند.

این فروش می‌تواند حتی با زیان دهی همراه بوده و تنها برای جلوگیری از ضرر بیشتر، تعریف شده باشد.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

تعریف نقطه زیان دهی (حد ضرر یا Stop Loss)

برای آن که معامله گر ارزهای دیجیتال از پیش بداند که تا چه زمانی باید به نگهداری یک رمزارز ادامه دهد، باید پیش از آن نقطه زیان دهی را برای خود تعریف کرده باشد. به این ترتیب معامله گر می‌داند که حداکثر درصد زیان دهی روی یک مقدار دارایی دیجیتال باید تا چه حد بوده و در صورت رسیدن به این حد، لازم است که علی رغم وجود خروج از معامله ضرر، نسبت به فروش اقدام کند.

در این زمان دو ساختار فروش ارز دیجیتال را خواهیم داشت:

فروش یکباره در استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال

با توجه به مطالعات و تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی نسبت به رمز ارزی مشخص، ممکن است معامله گر به این نتیجه برسد که فروش به یکباره و خروج کامل بهترین تصمیم گیری خواهد بود.

فروش پله‌ای در استراتژی خروج معاملات رمزارزها

فروش پلکانی به این صورت است که دارنده ارز دیجیتال، در نسبت‌های مساوی یا نامساوی، فروش در دوره‌های زمانی را رقم می‌زند. به طور مثال ممکن است کاربر یک چهارم از دارایی دیجیتال خود را در هفته اول و یک چهارم دیگر را در هفته دوم به فروش برساند و همین طور با کم کردن ضرر، خروج را کامل کند. (لازم به ذکر است که به همین شکل استراتژی خرید پله‌ای را داریم که ممکن است در ساختار هفتگی یا ماهیانه اجرا شود.)

چطور حد ضرر را تعریف کنیم؟

همان طور که اشاره کردیم حد ضرر شرطی است که دارنده ارز دیجیتال با توجه به قیمت فعلی و چشم اندازهای آینده و همین طور تحمل زیان دهی خود تعریف می‌کند. به این شکل در صورتی که قیمت یک ارز دیجیتال به نقطه حد ضرر یا Stop Loss برسد، باید در لیست فروش قرار بگیرد.

دقت داشته باشید که عدم تعریف حد ضرر باعث خواهد شد تا بدون برنامه در یک روند سقوط قیمت قرار گرفته و زیان دهی غیرقابل توجیه را تجربه کنید. این تصور که همیشه هر سقوط قیمتی با صعود دوباره همراه خواهد بود، قطعا غلط بوده و نگهداری ارزهای دیجیتال، همیشه استراتژی موفقی نیست.

متاسفانه برخی از ما بر این تصور هستیم که تریدرهای حرفه‌ای، تحمل زیان دهی زیاد داشته و به هر قیمتی رمزارزهای خود را تا رسیدن به سودآوری زیاد، نگه می‌دارند. حقیقت این است که تریدرهای حرفه‌ای نیز قطعا حد ضرر را تعریف کرده و بسیاری مواقع با رسیدن به این حد، با وجود زیان ده بودن دارایی دیجیتال خود، آن را به فروش می‌رسانند.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

لازم به ذکر است که هرگز نباید این حد ضرر را به صورت شانسی یا از روی احساسات و حدس و گمان تعریف کرد و باید حتما بر اساس تحلیل منطقی و تکنیکال بازار مشخص شود.

ذکر یک مثال برای حد ضرر یا Stop Loss

به طور مثال فرض کنید که در حال حاضر قیمت ارز دیجیتال اتریوم ۱۰۰۰ دلار باشد. در صورتی که با توجه به پیش بینی جهش قیمتی تا ۱۲۵۰ دلار، ممکن است حد ضرر را معادل ۸۰۰ دلار تعریف کرده باشید. به این ترتیب در صورتی که قیمت اتریوم به ۸۰۰ دلار برسد، تحمل برای بازگشت قیمت یا انتظار دیگری نداشته و موجودی اتریوم را به فروش می‌رسانید. در اینجا ۸۰۰ دلار، درست همان نقطه حد ضرر یا Stop Loss است.

مزایای تعیین استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال

از جمله مزایای مشخص کردن استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال، می‌توان به موارد زیر اشاره داشت:

  • کاهش ریسک زیان دهی‌های بزرگ
  • نظم دهی به معاملات ارزهای دیجیتال
  • حفظ سرمایه در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
  • جلوگیری از هدررفت سرمایه
  • بهینه سازی فرایند خرید و فروش ارزهای دیجیتال

لازم است که تمام این ساختار خروج و فروش یک رمزارز، برای زمان خرید آن نیز لحاظ شده تا خرید در بهترین نقطه قیمتی شکل بگیرد.

استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید

برای آن که بتوانید در خرید ارز دیجیتال و فروش آن، مانند یک تریدر موفق ظاهر شوید، لازم است که شناخت خوبی نسبت به استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال داشته باشید. شما چطور حد زیان برای معاملات خود را تعریف کرده و چه تجربه‌ای در این خصوص دارید؟ چه نکات دیگری در این حوزه می‌دانید که در بالا از قلم افتاده باشد؟ این نکات و تجربیات عملی را با ما و دیگر کاربران وب سایت به اشتراک بگذارید. همین طور پیشنهاد می‌کنیم که این مطلب را برای دوستان و آشنایان خود که در حوزه ارزهای دیجیتال به صورت مبتدی یا حرفه‌ای فعالیت می‌کنند نیز ارسال کنید.

مجله قرمز » فناوری » تجارت الکترونیک » استراتژی خروج در معاملات ارزهای دیجیتال + نکات مهم ترید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.