واگرایی در فارکس
در تعریف واگرایی چیست می توان گفت که از بهترین استراتژی ها ی موجود و پرکاربرد در بازار های مالی می باشد برگرفته شده از واژه Divergence می باشد که گاها در مقاله به آن اشاره خواهیم کرد.
واگرایی ها اگر درست و به موقع تشخیص داده شوند، می توانند یک آغاز خوب برای ورود به یک پوزیشن باشند که سودهای خوبی را در پی خواهد داشت. واگرایی ها متنوع هستند و قدم به قدم شما را با انواع آن آشنا خواهیم کرد.
از واگرایی در تحلیل تکنیکال ، از اندیکاتورها استفاده می کنیم. با مشاهده واگرایی می توانیم به تحلیل خود اعتبار بیشتری بدهیم.
عناصری که برای تشکیل واگرایی لازم است عبارتند از: پیدا کردن Divergence بر روی چارت، سپس پیدا کردن واگرایی macd یا پیدا کردن واگرایی rsi یا هر اندیکاتور دیگری که استفاده می کنید.
انواع واگرایی در فارکس
(واگرایی معمولی مثبت (+RD))
پس آشنایی با مفهوم واگرایی چیست، از انواع واگرایی در فارکس در این قسمت واگرایی مثبت (+RD) را بررسی می کنیم. در واگرایی مثبت در انتها شاهد یک روند نزولی خواهیم بود. در چارت بعد از صعود تقریبا چند کندل بعد قادر به تشخیص کف هستید که تشکیل شده است و پایینتر از کف یا بیس قبلی قرار دارد. اما در اندیکاتور، کف ما بالاتر از خط قبلی هست و دو خط در اصطلاح بصورت واگرایی مثبت دیده می شوند.
نکته: هرچه شیب دو خط واگرا بیشتر باشد، خط صعودی با شیب زیاد در اندیکاتور واگرایی مثبت معامله با واگرایی دارای قدرت بیشتری می باشد.
واگرایی معمولی منفی (-RD)
واگرایی در فارکس منفی برعکس حالت فوق اتفاق می افتد. زمانی که بر روی چارت، ما شاهد تشکیل قله ای بالاتر از قله قبلی هستیم و متناظر با آن نقطه ما دارای نقطه ای پایینتر روی شاخص از نقطه قبلی هستیم و در واقع روی چارت صعودی است و روی اندیکاتور نزولی است. در این زمان واگرایی در فارکس منفی شکل خواهد گرفت و نشان دهنده پایان یک روند نزولی است.
ذکر این نکته لازم است که قله باید تشکیل شده باشد و چند کندل بعد از آن وجود داشته باشد تا شما شاهد بالاترین نقطه شوید. بعضا در تحلیل ها مشاهده می شود که آیتم معاملاتی در حال صعود است و هنوز قله ای شکل نگرفته است ولی افراد در تحلیل هایشان می گویند که واگرایی در فارکس منفی اتفاق افتاده ! در حالی که اشتباه است و حتما باید منتظر تشکیل چند کندل پایینتر بود تا تشخیص آسانتر شود. چرا که مد نظر ما قلل هستند. در بازار بخوبی می توان از واگرایی منفی استفاده کرد.
واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
واگرایی مخفی فارکس از دیگر انواع Divergence می باشد که مورد بررسی قرار می دهیم.
واگرایی مخفی فارکس را می توان یک عدم تایید بصری دانست که با موارد زیر قابل تشخیص است:
کمترین و پایین ترین سطح قیمت به همراه شاخص های پایین تر در طول یک روند صعودی و همینطور
اوج پایین قیمت همراه با مقادیر شاخص بالاتر در طول روند نزولی
واگرایی در فارکس مخفی سیگنال ادامه حرکت را در جهت روند غالب به شما نشان می دهد. برهمین اساس چنانچه ترجیح می دهید در جهت روند اصلی قرار بگیرید، واگرایی مخفی فارکس می توانند سیگنال های بسیار دقیقی بوجود بیاورند و در انجام یک معامله موفق و سودده بسیار موثر واقع شود.
چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد
Divergence تنها زمانی تشکیل می شود که شیب خط متصل کننده بالا و پایین نشانگر با شیب قیمت بالای خط اتصال و پایین متفاوت باشد. شیب باید به یکی از این صورتها باشد: صعودی که به مفهوم (صعودی)، نزولی (سقوط) ،مسطح (مسطح)
شرط بودن Divergence این است که قیمت باید یکی از موارد زیر را شامل شود
بالاتر از اوج یا قله قبلی
پایین تر از اوج یا قله پایین قبلی
Double Top یا دو طرف بالا
و دیگر آنکه دو طرفه پایین یا Double Bottom
حتی به خودتان زحمت ندهید که به یک شاخص نگاه کنید مگر اینکه یکی از این چهار سناریوی قیمت که در بالا گفته شد اتفاق افتاده باشد. اگر نه که ، شما واقعا واگرایی در فارکس را معامله نمی کنید دوست عزیز.
واگرایی بر روی چارت چگونه نمایش داده می شود
هر واگرایی در فارکس دارای یک کف (base) می باشد و دو سقف یا قله (head) و آنچه که اهمیت دارد پایینترین کف یا بیس می باشد و روی اندیکاتور مورد انتخاب شما که می تواند واگرایی rsi یا واگرایی macd باشد خطی ترسیم می شود که دو قله را در چارت و خط دیگری دو قله در اندیکاتور را معامله با واگرایی به هم متصل می کند و وضعیت این خط با خط دیگر باید واگرا باشد.
اما دقت کنید نکته ای که وجود دارد این است که باید تایید وجود داشته باشد(confirmation) و Divergence ما زمانی کار می کند که تایید وجود داشته باشد برای مثال در یک روند نزولی باید shadow (همان قیمت) به پایین ترین قسمت بادی برسد در این زمان واگرایی تایید می گردد و قیمت بالا می رود. توجه داشته باشید در صورت عدم تایید احتمال stop loss شدن در صورت فروش وجود خواهد داشت.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد ؟
Divergence بین قیمت یک آیتم معاملاتی و هر شاخص یا دیتای فنی یا بنیادی بوجود می آید. البته معمولاً توسط معامله گران تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد زمانی که قیمت در جهت مخالف یک شاخص فنی به حرکت در می آید.
سیگنال های Divergence مثبت می تواند قیمت را افزایش دهند و زمانی وقتی اتفاق می افتد که قیمت پایین تر حرکت می کند ولی یک شاخص فنی بالاتر حرکت می کند یا اینکه سیگنال های صعودی را به ما نشان می دهد.
Divergence منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد. هنگامی رخ می دهد که قیمت در حال افزایش میباشد، اما یک شاخص فنی پایین تر حرکت می کند یا سیگنال های نزولی را به ما نشان می دهد.
استراتژی خرید توسط واگرایی در فارکس چگونه انجام می شود ؟
Divergence یکی از بهترین روش ها جهت استفاده از شاخص ها در تجزیه و تحلیل نمودارها می باشد.
در کنار سایر استراتژی های خوبی چون سطح حمایت و سطح مقاومت ، میانگین متحرک، از واگرایی در فارکس نیز می توان برای تقویت مهارت های تحلیلی خود در معاملات فارکس بهره برده و احتمال ورود به بازار در زمان مناسب را افزایش داد در نتیجه شما به یک معامله گر بسیار با تجربه و سودآور تبدیل خواهید شد.
سخن پایانی
واگرایی در فارکس زمانی معامله با واگرایی ایجاد می شود که قیمت دارایی در روی چارت جهت مخالف یک شاخص تکنیکال حرکت می کند. به عنوان مثال ، قیمت دارایی در حال افزایش است ، اما خط شاخص در جهت مخالف حرکت می کند. از اتصال نقاطی که در قله و بالاترین قسمت کندل شکل میگیرد خطی بوجود می آید که نمایشگر واگرایی یا Divergence است .
آنچه که قابل تامل است این است که تنها نباید به واگرایی در فارکس تکیه کرد آنچنان که در این مقاله نیز گفته شد باید تاییدیه نیز وجود داشته باشد بعد از آن با توجه به تحلیلی که انجام می دهیم تصمیم میگیریم که به یک معامله ورود کنیم یا خیر.
همراهان عزیز با امید به آنکه مطالبی که در خصوص واگرایی در فارکس بیان شد مورد توجه شما قرار گرفته باشد. چنانچه ابهام یا سوالی در زمینه بازار فارکس دارید مشاورین مجرب نیکس در اسرع وقت پاسخگوی سوالات شما عزیزان خواهند بود.
اندیکاتور واگرایی باند بولینگری به همراه مکدی متاتریدر 4
اگر چه مدیریت ریسک یکی از موضوعات ساده برای درک است، به نظر می رسد که پیروی کردن از قوانین آن برای اکثر معامله گران سخت تر است. اغلب ما دیده ایم که معامله گران موقعیت های معاملاتی برنده را از دست می دهند و استراتژی های جامع و سودده باعث زیان به جای سود می شوند. صرف نظر از اینکه معامله گران با تجربه هستند یا خیر، روانشناسی خودشان موجب می شود آنها پول از دست بدهند. دلیل این چه می تواند باشد؟ آیا بازار واقعا غم معامله با واگرایی انگیز است که فقط چند نفر انگشت شمار می توانند سود ببرند؟ یا فقط یک اشتباه رایج است که بسیاری از معامله گران مستعد مرتکب شدن آن هستند؟ پاسخ دومی است.
خبر خوب این است که این مشکل، در حالی که می تواند یک مسئله احساسی و روانشناختی باشد، در نهایت به راحتی درک و حل می شود. اکثر معامله گران پول را فقط از دست می دهند، زیرا آنها درک نمیکنند و یا برای مدیریت سرمایه اهمیتی قائل نمی شوند. مدیریت ریسک عمدتا شامل دانستن اینکه چقدر مایل به ریسک هستید و چقدر به دنبال کسب درآمد هستید. بدون احساس مدیریت ریسک، اکثر معامله گران به راحتی از دست دادن موقعیت خود برای یک مدت بسیار طولانی مدت می کنند، اما سود برنده شدن در موقعیت های بیش از پیش موثر است. نتیجه یک سناریو ظاهرا پارادوکسیک است که در واقعیت خیلی شایع است: معامله گران با داشتن موقعیت های برنده بسیار، با ضرر منفی (P / L) کار را به پایان می رسانند.
نسبت ریسک و پاداش در معامله با اندیکاتور واگرایی باند بولینگری
معامله گران باید به دنبال ایجاد یک نسبت ریسک به معامله با واگرایی ریوارد مناسب برای هر معامله که در آن قرار دارند، باشند. به عبارت دیگر، آنها باید ایده ای راجع به این که چقدر مایلند از دست بدهند، و چقدر آنها به دنبال کسب درآمد هستند داشته باشند. به طور کلی، نسبت ریسک و پاداش حداقل باید 1:2 باشد، هر چه بیشتر بهتر. داشتن یک نسبت سود خوب نسبت به ریسک می تواند مانع از ورود معامله گران به موقعیت هایی شود که در نهایت ارزش آن را ندارند.
بررسی واگرایی باند بولینگری و مکدی
همانطور که در مقاله مربوط به اندیکاتور بولینگر باند استاپ نیز خدمتتان توضیح داده ایم، باند بولینگری یک میانگین متحرک با دو انحراف از معیار مشخص است که در چارت با سه خط رنگی نشان داده می شود. خط میانی همان میانگین متحرک است که اغلب معامله گران با آن آشنایی دارند.
اندیکاتوری که در پایان این مطلب می توانید به رایگان دانلود کنید، با بررسی همبستگی بین استراتژی های معروف معامله با باند بولینگری و واگرایی های معمولی که در مکدی اتفاق می افتد، سیگنالهای بسیار خوبی را جهت خرید و فروش در چارتهای متاتریدر 4 در اختیار ما می گذارد. برای مثال همانطور که در چارت بالا می توانید مشاهده کنید، در صورت معامله با سیگنالهای اندیکاتور واگرایی باند بولینگری به همراه مکدی، قراردادن حد ضرر در پشت آخرین قله یا دره قیمتی و قرار دادن حد سود در حوالی خط میانی باند بولینگر، می توانستید در این بازه زمانی بیش از 1830 پیپ سود کسب کنید که این مقدار سود با 16 معامله بوجود آمده است که 14 معامله آن به حد سود رسیده است و فقط 2 معامله آن حد ضرر خود را لمس کرده اند.
این آمار فوق العاده در صورتی اخذ می شود که شما یک کندل پس از مشاهده سیگنال، معامله را اخذ کنید و حد ضرر را پشت آخرین دره / قله قیمتی قرار دهید و حد سود را در خط میانی باند بگذارید. البته قابل ذکر هستش که بهترین تایم فریم معاملاتی نیز 1 ساعته به بالا می باشد. هر چقدر تایم فریم را کوچکتر قرار دهید، نویز بازار بیشتر خواهد بود و سیگنالهای اشتباه شما افزایش خواهد یافت.
استراتژی معامله با کانال
تکنیکالیست ها در بازارهای مالی از روشهای مختلفی برای تحلیل بازار استفاده می کنند. یکی از این معامله با واگرایی روش ها استفاده از استراتژی کانال برای سیگنال گرفتن است.
با استفاده از آن شما می توانید به عنوان یک تریدر، ورود و خروج های به موقعی را از بازار مالی مورد نظرتان انجام دهید.
لذا در این مقاله توضیحات تکمیلی در مورد استراتژی معامله با کانال بیان می شود. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
- استراتژی چیست؟
- چگونگی ساخت استراتژی
- کانال و انواع آندر تحلیل تکنیکال
- استراتژی معامله با کانال در تحلیل تکنیکال
- جمع بندی استراتژی معامله با کانال در تحلیل تکنیکال
استراتژی چیست؟
هر سازمانی برای موفقیت لازم است از روش های مؤثر و تصمیم های درست استفاده کند. در واقع لازم است هر سازمانی با برنامه ی مشخصی پیش برود برای این که اهدافش را تحقق بخشد.
ا
این موضوع را استراتژی گویند. شما هم به عنوان یک معامله گر بازار های مالی، لازم است استراتژی خاص خود را داشته باشید.
چگونگی ساخت استراتژی
دقت داشته باشید شما باید استراتژی به خصوص خود را داشته باشید تا در کسب و کارتان به موفقیت برسید.
به دلیل این که هرکس رفتارها، تمایلات و میزان ریسک پذیری اش با فرد دیگری متفاوت است؛ پس مسلما هر کسی باید متناسب با این موارد استراتژی خود را در پیش گیرد.
مثلا کسانی که ریسک پذیرترند، دید کوتاه مدتی دارند، از مدیریت هیجانی و هوش بالایی برخوردارند، نوسان گیری در بازار بورس ایران را انتخاب می کنند.
یا این افراد با چنین خصوصیاتی در بازار فارکس، معامله ی جفت ارزها به روش اسکالپ را انتخاب می کنند.
اما استراتژی این افراد برای اشخاصی که ویژگی هایی همچون مدیریت مالی، هیجانی و هوش مالی بالایی را دارا نیستند، مناسب نیست.
زیرا نه تنها این استراتژی، منفعتی برایشان ندارد بلکه ضررهای سنگینی را نیز ممکن است به آن ها وارد کند.
بنابراین کسانی که کم تر ریسک پذیرند، مدیریت مالی شان ضعیف است، مدیریت هیجانی و هوش بالایی ندارند، بهتر است سبک معاملاتی دیگری را انتخاب نمایند.
مثلا این افراد بهتر است دید بلند مدت را مد نظرشان قرار دهند، سهم های بنیادین را شناسایی کنند و از نوسان گیری بازار در کوتاه مدت، خودداری نمایند.
اما برای این که استراتژی خود را بسازید لازم است موارد زیر را مورد بررسی قرار دهید:
- شرایط اقتصادی کشورتان نظیر میزان تورم، وضعیت اشتغال، کالاهای مورد نیاز مردم و … .
- شرایط سیاسی همچون قراردادهای کشور ایران با کشورهای خارجه، تحریم ها، انتخابات ایران و حتی برخی کشورها نظیر انتخاباتآمریکا.
- نمودارهای قیمتی آن هم بر اساس تحلیل های تکنیکال و بنیادین؛ یعنی استفاده از اندیکاتورها و صورت حساب های مالی جهت پیش بینی نمودارهای قیمتی.
کانال و انواع آن در تحلیل تکنیکال
آن ابزاری است که به شما کمک می کند تا حرکت قیمت سهم های مورد نظرتان را در یک محدوده ی مشخص بررسی کنید.
برای کشیدن آن به سه نقطه نیاز دارید. نقطه ی اول در واقع پایین ترین کف قیمتی و نقطه ی دوم همان کفی است که باعث می شود خط روند حمایتی شما با آن شکل گیرد.
نقطه ی سوم هم باید بلندترین قله در نظر گرفته شود؛ یعنی دیگر سقفی بالاتر از آن وجود نداشته باشد.
در نرم افزارهای مختلف برای ترسیم آن، ابزارهای مختلفی موجود هستند به عنوان نمونه در مفید تریدر، ابزارهایی به اسم کانال هم فاصله و کانال فیبوناچی وجود دارد.
شما باید با این ابزار سه نقطه (که توضیحات لازم در مرود آن داده شد) را در ابتدا روی چارت سهام پیدا کنید تا در نهایت کانال را رسم نمایید.
دقت داشته باشید برای ترسیم این سه نقطه، لازم است که مقداری به گذشته ی سهم برگردید.
در حقیقت می توان گفت که شما باید برای رسم کانال در این جا خط روندهای نزولی یا صعودی را بکشید.
خط روندهایی که همان سطوح حمایت و مقاومتی هستند و در این جا به عنوان دیواره های کانال معامله با واگرایی نیز شناخته می شوند.
سه نوع کانال نزولی، صعودی و خنثی برای پیش بینی آینده ی بازارهای مالی وجود دارد.
شکل نزولی زمانی است که شیب آن به طرف پایین باشد. نوع صعودی وقتی شکل می گیرد که شیب آن به طرف بالا باشد.
خنثی هم زمانی است که شیبی اصلا به طرف بالا یا پایین وجود نداشته باشد. در واقع قیمت در این حالت به صورت افقی پیش می رود.
استراتژی معامله با کانال در تحلیل تکنیکال
قیمت در این جا بین دو خط که نقش کف و سقف کانال را دارند نوسان پیدا می کند. اگر سقف آن، در میان مدت شکسته شود زمان خرید است.
دقت داشته باشید که نمودار قیمتی در این جا بین دو خط حمایت و مقاومتی به صورت موازی با هم کشیده شده اند و حرکت می کنند.
هرچه هم که برخورد نمودار قیمتی با سطوح حمایت و مقاومتی یا به اصطلاح دیواره های کانال، زیادتر باشد اعتبار سیگنال آن بیش تر است و بالعکس.
مثلا اگر سهم در کف کانال صعودی برخورد و شروع به زندن کندل کند و نتواند خط حمایتی را بشکند، بهترین موقعیت برای خرید است.
در شکل صعودی این ابزار، اگر نمودار قیمتی به سقف رسید و سطح مقاومتی را رد کرد و پولبک زد می تواند نشانه ی مثبت بودن روند باشد. شما در این جا می توانید برای خرید اقدام کنید.
هم چنین در این جا، شما می توانید سیگنال صعودی را از داخل یک کانال نزولی دریافت نمایید.
آن زمانی است که سقف کانال، شکسته و پولبک زده شود و بعد از اصلاحی جزئی، قیمت دوباره به طرف بالا حرکت کند.
درست است نوع صعودی آن که نشانه ی مثبت بودن و رشد بازار است، سودده می باشد ولی باید به موقع آماده باشید تا از موج صعودی خارج شوید.
دقت داشته باشید شکل نزولی آن هم برای شما می تواند اطلاعات مفیدی داشته باشد.
در معامله با واگرایی حقیقت با مشاهده ی نوع نزولی آن، این امکان برای شما فراهم می شود که جلوی ضررهای سنگینتان را بگیرید و به موقع از بازار خارج شوید.
البته کانال نزولی در بازار بورس ایران که یک طرفه است، کاربرد چندانی ندارد ولی در بازار دو طرفه ی فارکس شما می توانید با مشاهده شکل نزولی هم از افت قیمت یک نماد، سود بگیرید.
جمع بندی استراتژی معامله با کانال در تحلیل تکنیکال
دانستید کانال یکی از ابزارهای بسیار ساده و کاربردی ای است که شما می توانید با کمک آن آینده ی قیمت سهمتان را پیش بینی نمایید.
آن انواع مختلفی نظیر نزولی، صعودی و خنثی دارد که برای تأیید سیگنال هایش بهتر است از ابزارهای دیگری هم استفاده کنید.
به عنوان مثال هنگامی که قیمت به سقف یا کف در شکل های نزولی، صعودی و یا خنثی برخورد می کند، می توانید از اندیکاتورها برای تأیید آن سیگنال ها استفاده نمایید.
برای این که مطمئن باشید خرید و فروش موفقی در پیش خواهید داشت حتما از اندیکاتورهای ولوم، مکدی و آر اس آی در کنار کانال استفاده کنید.
اندیکاتور ولوم برای شناسایی میزان حجم معاملات و تشخیص قدرت خریداران و فروشندگان بسیار مناسب است.
شما با استفاده از آن متوجه می شوید که سقف و کف کانال شکسته خواهند شد یا نه و زودتر برای خرید یا فروش اقدام کنید. پس از این طریق میزان سود شما افزایش و ضررهایتان کاهش می یابد.
یا می توانید از واگرایی های مکدی و آر اس آی استفاده کنید و مطمئن شوید که سیگنال های دریافتی شما از طریق کانال صحیح است یا خیر.
اگر واگرایی مثبت را در این اندیکاتورها ببینید هشداری برای مثبت شدن بازار است. زمانی هم که واگرایی منفی در اندیکاتورهای فوق را مشاهده کنید بیانگر منفی شدن روند بازار است.
فراموش نکنید این استراتژی خاص خودتان است که در نهایت تعیین می کند شما از چه ابزاری جهت پیش بینی قیمت و تصمیم برای خرید، نگه داشتن یا فروش سهامتان استفاده کنید.
اگر مطمئن نیستید استراتژی شما چگونه است و آیا جواب می دهد یا نه، بهتر است قبل از آزمون و خطا از مشاوران مالی شرکت آکادمی طهرانی مشورت بگیرید. مشورت گرفتن سبب می شود خیلی سریع تر به سودآوری برسید.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.
کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.
اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :
1- اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.
2- اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.
شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.
در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واگرایی چیست ؟
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.
انواع واگرایی
واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :
۱- واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .
همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.
برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است معامله با واگرایی که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .
نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .
۲- واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته
الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.
همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.
ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.
همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)
مثال هایی از انواع واگرایی
واگرایی مثبت در نمودار وساخت
شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.
همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)
واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم
این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.
واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت
نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.
نتیجه گیری و جمع بندی
برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.
حجم معاملات در بورس و نحوه سیگنالگیری با استفاده از آن
یادگیری تجزیه و تحلیل تکنیکال بهعنوان شاخصی است که به سرمایهگذاران کمک میکند تا با استفاده از آن بتوانند زمان مناسب برای ورود یا خروج به سهم و همچنین اطلاعات قیمتی مهم در رابطه با آن را به دست آورند. بهعلاوه این اطلاعات به سرمایهگذاران کمک خواهد کرد که بتوانند خوب یا بد بودن تجارت خود را تعیین کرده و نسبت به آن تصمیمگیری بهتری نمایند. بنابراین میتوان گفت که تحلیل صحیح سهام با استفاده از ابزارها و روشهای مختلف باید برای تریدرها مهم باشد. در این میان، مبحث حجم معاملات به عنوان یکی از اساسیترین مشخصههای تحلیل تکنیکال شناخته میشود که بسیاری از افراد تازهکار هیچ توجهی به آن ندارند. از این رو بر آن شدیم تا در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم حجم معاملات در بورس و نحوه سیگنالگیری با استفاده از آن بپردازیم.
حجم معاملات در بورس چیست؟
حجم معاملات در بورس عبارت است از تعداد سهام معامله شده (خرید و فروش) که در یک بازهی معامله با واگرایی زمانی خاص (مثلاً یک روز کاری، یک ماه یا یک هفته) انجام میشود. حجم معاملات میتواند برای تمام بخشهای بازار همچون شاخص بورس، شاخص صنعت و یا سهم خاص مورد بررسی قرار گیرد. به اعتقاد چارلز داو:“حجم معاملات بهعنوان یک اندیکاتور ثانویه و حمایتی با پتانسیل رفتار قیمتی سهم در آینده مرتبط میباشد”. به این معنا که ما میتوانیم از طریق حجم و رفتار نمودار رفتار قیمتی سهم را در آینده پیشبینی نماییم. اندیکاتور حجم (volume)، از تعدادی ستون (column) تشکیل شده و هر ستون مربوط به یک کندل میباشد.
تعیین روند با استفاده از حجم معاملات در بورس
یکی از نکات قابل توجهی که در مورد حجم معاملات در بورس وجود دارد این است که حجم معاملات باید تایید کنندهی روند معاملات باشد و این مهمترین کاربردی است که حجم معاملات میتواند در تحلیل سهام داشته باشد. به این صورت که:
- در روند صعودی، حجم باید همزمان با افزایش قیمت، افزایش یابد و در هر روند اصلاحی با کاهش قیمت، کاهش یابد که به این رفتار «Bullish volume action» گفته میشود.
- در یک روند نزولی، حجم باید همزمان با کاهش قیمت، افزایش یابد و در هر روند اصلاحی بالارونده با افزایش قیمت کاهش یابد که به این رفتار «Bearish volume action» گفته میشود.
👈📖 شاید این مقاله هم برایتان مفید باشد: حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه آن
نحوه تعیین روند با استفاده از حجم معاملات روی نمودار
برای درک عمیقتر تعیین روند با استفاده از حجم معاملات در بورس به مثالی که در ادامه آوردهایم، توجه نمایید:
همانطور که میبینید در نمودار زیر یک روند صعودی روبرو هستیم. طبق نمودار همزمان با افزایش قیمت، حجم هم افزایش پیدا میکند و در روندهای اصلاحی و نزولی، همزمان با کاهش قیمت، کاهش حجم معاملات در بورس را خواهیم داشت. در نهایت دوباره با افزایش قیمت، افزایش حجم نیز در پی خواهد بود. گفتیم که این رفتار حجم را در اصطلاح «Bullish volume action» مینامند.
Bullish volume action
اما در شکل زیر که در یک روند نزولی شاهد این هستیم که بر خلاف کاهش قیمت، حجم معاملات در بورس افزایش پیدا میکند. این موضوع نشاندهندهی آن است که شرکتکنندههای عمدهی بازار بر کاهش قیمت توافق نظر دارند. حتی در روند اصلاحی، شاهد این هستیم که با افزایش قیمت، حجم معاملات کاهش پیدا معامله با واگرایی میکند که این خود حاکی از آن است که سرمایهگذاران علاقهای به افزایش قیمت ندارند. به این ترتیب، شاهد تداوم روند نزولی در آینده خواهیم بود که به این رفتار حجم را در اصطلاح «Bearish volume action» مینامند.
Bearish volume action
همگرایی و واگرایی حجم معاملات در بورس
موضوع دیگری که در رابطه با حجم معاملات در بورس باید مورد توجه قرار داد، همگرایی و واگرایی حجم و قیمت میباشد که تاییدکنندهی روند هستند. در ادامهی این بخش راجع به این موضوع بیشتر توضیح خواهیم داد.
- همگرایی (Convergence): همگرایی حجم زمانی رخ میدهد که حجم افزایش یابد. بدون در نظر گرفتن مسیر قیمت. بهعبارتی، همگرایی حجم معاملات در بورس وقتی اتفاق میافتد که معاملهگران و سرمایهگذاران تمایل به افزایش یا کاهش قیمت داشته باشند؛ به این معنا که در چنین حالتی کل بازار در مسیر افزایش و یا کاهش قیمت با یکدیگر اتفاق نظر دارند.
- واگرایی (Divergence): واگرایی حجم، صرف نظر از رفتار قیمت، زمانی رخ میدهد که حجم معاملات در بورس کاهش یابد. در واقع همزمان با واگرایی حجم، سرمایهگذاران و معاملهگران در راستای روند قیمتی اتفاق نظر ندارند. به بیانی هیچ یک از آنها علاقهای به افزایش یا کاهش قیمت ندارند و نظرشان خلاف نظر بازار میباشد.
بررسی همگرایی و واگرایی حجم معاملات روی نمودار
همانطور که میبینید، در نمودار زیر شاهد یک روند صعودی هستیم که همزمان با افزایش قیمت، کاهش حجم اتفاق افتاده است. گفتیم که در چنین حالتی معاملهگران و شرکتکنندههای بازار، علاقهای به افزایش قیمت ندارند. در شکل زیر هم میبینید که در روند صعودی همزمان با افزایش قیمت، حجم معاملات کاهش پیدا میکند. حتی در زمانیکه بازار با کاهش قیمت مواجه است، افزایش حجم اتفاق خواهد افتاد. این موضوع حاکی از آن است که بازار بیشتر تمایل به کاهش قیمت دارد تا افزایش قیمت. این حرکت و رفتار حجم را واگرایی منفی (Bearish Divergence) میگویند و این سیگنال را به تریدرها میدهد که در آینده روند قیمتی میتواند بهصورت نزولی و کاهشی باشد.
بررسی همگرایی و واگرایی حجم معاملات روی نمودار (Bearish Divergence)
در یک روند نزولی، مشاهده میکنیم که همزمان با کاهش قیمت، حجم هم کاهش پیدا میکند و این برای معاملهگران نشاندهندهی این است که شرکتکنندههای بازار علاقهای به کاهش حجم معاملات در بورس ندارند و بیشتر تمایل به افزایش قیمت دارند. زمانی هم که سهم اصلاح میخورد و قیمت آن خلاف جهت و به سمت بالا حرکت میکند، همزمان با مشارکت بیشتر بازار و افزایش حجم میباشد. این حرکت و رفتار حجم را واگرایی مثبت (Bullish Divergence) میگویند و این سیگنال را به تریدرها میدهد که در آیندهی نزدیک، سهم بیشتر تمایل به افزایش قیمت و صعودی شدن خواهد داشت.
بررسی همگرایی و واگرایی حجم معاملات روی نمودار (Bullish Divergence)
نحوه بهدست آوردن حجم معاملات در بورس و تحلیل هر سهم
برای مشاهدهی حجم معاملات در بورس تنها کافی است تا به سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc.com)، مراجعه نمایید. سپس در قسمت جستجو، نام نماد موردنظر را بنویسید تا اطلاعات مربوط به نماد را مشاهده کنید. در قسمت سمت راست میتوان علاوه بر حجم معاملات، اطلاعات مهم دیگری نظیر تعداد معاملات، ارزش معاملات و ارزش بازار را مشاهده کرد. لازم به ذکر است که حجم هر معامله به صورت روزانه تعیین شده و برای مشاهدهی حجم یک سهم در بازهی زمانی مشخص، نیاز است از نمودار سهم استفاده نمایید. اما سوالی که اینجا پیش میآید این است که چگونه از این اطلاعات برای تحلیل هر سهم استفاده کنیم؟
خب فرض کنید که به تازگی اقدام به خرید سهامی در بازار کردهاید. بعد از گذشت چند روز متوجه میشوید که حجم معاملات سهم بهصورت روزانه و بهسرعت افزایش مییابد. در چنین حالتی دانش تحلیل حجم معاملات در بورس به کمک شما میآید تا بهراحتی تشخیص دهید که این سیگنال برای آیندهی سهم شما مثبت است یا خیر؟ بهاین صورت که اگر حجم معاملات سهم شما در جهت مثبت و ایجاد صف خرید باشد، (تعداد خرید) میتواند بیانگر مسیر صعودی و اگر در جهت منفی باشد، سیگنال حرکت نزولی آن را به شما خواهد داد.
انواع شاخص حجم معاملات
اما میرسیم به معرفی انواع شاخص حجم معاملات در بورس و نحوهی استفاده از آنها. شاخصهای حجم معاملات در حقیقت یک سری فرمولهایی هستند که به تحلیلگران تکنیکال این امکان را میدهند تا روند حرکتی آیندهی یک سهم را تخمین بزنند. تعداد شاخصهای معاملاتی که به تحلیلگران برای تحلیل چارت و تابلو بورس کمک میکنند، بسیار زیاد است. اما در این میان On-Balance Volume و Chaikin Money Flow از مهمترین شاخصهایی هستند که میتوان از آنها استفاده کرد.
- شاخص On-Balance Volume: اغلب آنرا با نام OBV میشناسند. جالب است بدانید این شاخص بهعنوان یکی از سادهترین شاخصهای حجم معاملات در بورس، شناخته میشود. بر اساس شاخص OBV زمانیکه حجم معاملات سهم در قیمتهای بالا متوقف شود، افزایشی و زمانیکه در قیمتهای پایین متوقف شود، کاهشی خواهد بود.
- شاخص Chaikin Money Flow: این شاخص را CMF می نیز مینامند؛ شاخص CMF، نشان میدهد که افزایش قیمت سهمها میبایست با افزایش حجم معاملات، همراه باشد. بنابراین، هرگاه قیمت در میزان بالایی از خط رنج بسته شود، افزایش حجم و چنانچه قیمت سهم در سطح پایینتر از خط رنج متوقف شود، کاهش حجم معاملات را مشاهده خواهیم کرد.
حجم معاملات در بورس و ارتباط آن با ورود و خروج پول هوشمند
اندیکاتورها و بسیاری از شاخصهای بورسی به کمک میزان حجم معاملات، دادههای بسیار مهم و اساسی در اختیار تریدرها قرار میدهند که از جمله آنها میتوان به ورود و خروج پول هوشمند در معاملات اشاره کرد. در واقع میان حجم معاملات در بورس و ورود و خروج نقدینگی، ارتباط مستقیم وجود دارد. بسیاری از سرمایهگذاران تازهوارد، زمانیکه افزایش حجم در یک یا چند سهم را مشاهده میکنند، تصور میکنند که این سهم روند مثبتی در آیندهی نه چندان دور دارد و قطعاً برایشان سودآور خواهد بود. اما حقیقت ماجرا این است که ورود و خروج پول هوشمند، تنها با یک نقد و بررسی ساده قابل پیشبینی نمیباشد.
دقت داشته باشید که افزایش حجم معاملات در بورس ضمن اینکه میتواند خبرهای خوبی برای معاملهگران به همراه داشته باشد، میتواند بیانگر وضعیتی هشداردهنده نیز باشد! اما برای دستیابی به اطلاعات دقیق در این زمینه باید دید که این میزان از حجم معاملات در چه شرایطی صورت گرفته است؟ همچنین به تعداد معاملهکنندگان هم باید توجه شود. اگر حجم معاملات یک سهم بالا و قیمت روز آن سهم مثبت باشد، اما تعداد خریداران آن کم باشد، خبر از ورود پول هوشمند به آن سهم میدهد.اما در مقابل حجم معاملات بالا و تعداد فروشندگان پایین، نشانگر خروج پول هوشمند از سهم است؛ ضمن اینکه در این حالت قیمت روز سهم نیز در بازهی منفی قرار دارد. به این ترتیب، بهسادگی میتوانید فرصتهای معاملاتی مطلوب را بیابید و همچنین از ایجاد روندهای نزولی احتمالی، جلوگیری نمایید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی حجم معاملات در بورس و نحوه سیگنالگیری با استفاده از آن پرداختیم. بهطور کلی حجم معاملات را میتوان یکی از مفیدترین ابزارهای دنیای بورس معرفی کرد. امروزه جهت استفاده از حجم معاملات، روشهای متعددی وجود دارد که بهراحتی از طریق آنها میتوان روند آیندهی سهام را پیش بینی کرد. بسیاری از تحلیلگران این شاخص مهم را به عنوان تاییدی بر حرکات (مثبت و منفی) و روند معکوس یک سهم میدانند؛ اما همانطور که گفتیم، گاهی مواقع شاهد افزایش سریع حجم معاملات هستیم. در چنین شرایطی بررسی و تشخیص حجم مشکوک اهمیت فراوانی در تصمیمگیری تحلیلگران دارد که باید به آن توجه شود. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
دیدگاه شما