تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی بدون ذهن آرام و متعادل جواب نمی دهد!
تحلیل تکنیکال یا بنیادی یا ذهنی کدام جواب می دهد؟
در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد و به خاطر درد چشمانش چندین شب بود که خوب نخوابیده بود.
او از این دکتر به آن دکتر (از این تحلیل گر به آن تحلیل گر!) می رفت و تمام قرص ها و آمپول ها (تحلیل تکنیکال و بنیادی و…) را امتحان می کرد تا شاید معجزه ای اتفاق بیفتد و درد چشمانش خوب شود. (سودهای بزرگ در بورس با معجزه!)
در نهایت پیش یک مشاور روانشناس رفت و داستانش را گفت.
مشاور روانشناس به او گفت که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکن! (یعنی فقط روی ذهن خودت کار کن)
مرد میلیونر ژاپنی وقتی که به خانه برگشت به مستخدمین خودش گفت:
رنگ سبز بخرید و تمام خانه را سبز رنگ کنید.
تمام اسباب و اثاثیه خانه را با رنگ سبز عوض کنید.
تمام اهالی خانواده لباس های سبز رنگ بپوشند.
ماشین و تمام وسایل شخصی هم رنگ سبز باشد.
البته این کارها جواب داد و بعد از مدتی درد چشمانش هم خوب شد.
او از مشاور روانشناس دعوت کرد تا برای خوردن ناهار و تشکر ویژه به خانه اش بیاید.
وقتی مشاور به خانه او رسید با تعجب دید که همه چیز به رنگ سبز است!
ارزان ترین نسخه مشاور روانشناس
مشاور بعد از احوالپرسی از مرد میلیونر ژاپنی پرسید: درد چشمانت خوب شد؟
مرد میلیونر با تقدیم گل و کارت هدیه از مشاور تقدیر و تشکر کرد و گفت:
بله درد چشمانم خوب خوب شده ولی برایم خیلی خیلی گران تمام شده است!
مشاور روانشناس با تعجب به مرد میلیونر نگاه کرد و گفت:
ولی این ارزان ترین نسخه ای بوده که تا حالا تجویز کرده ام!
لازم نبود این همه خرج کنی و همه دنیا را تغییر دهی تا درد چشمانت خوب شود!
فقط کافی بود یک عینک سبز رنگ بخری و به چشمانت بزنی، همین!
تو ذهنت را درگیر کرده و سخت ترین کار را انتخاب کردی،
در صورتی که با یک ذهن آرام می توانستی راحت ترین کار را انتخاب کنی.
راه حل در دستان تو بود ولی تو با عجله و بدون فکر کردن اقدام کردی و راه را اشتباه رفتی!
من هیچ کدام از تحلیل هایی که وجود دارد را رد یا تایید نمی کنم!
تحلیل هایی مثل تحلیل فنی یا تکنیکال، تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، تحلیل پرایس اکشن، تحلیل الیوت، تحلیل با استفاده از فیلترهای دیده بان بازار و غیره.
تحلیل فقط تحلیل است
پیش بینی فقط پیش بینی است
هیچ چیز قطعی وجود ندارد
تحلیل تکنیکال یا بنیادی یا ذهنی کدام یک دقیق است؟
تنها چیزی که قطعی است و وجود آن تایید شده است فقط و فقط ذهن توست.
تحلیل ذهنی یا روانی همان مایندست توست، همان مدل فکر کردن توست، همان احساسات توست که روی فکر کردن تو اثر مثبت یا منفی می گذارد.
اگر تحلیل بنیادی بگوید سهم شگل یا سهم خوساز در یک سال آینده پول تو را ۳ تا ۵ برابر می کند تو چه واکنشی نشان می دهی؟
یعنی اگر ۳۰ میلیون تومان تو ۱۵۰ میلیون تومان بشود! یا اگر ۱۵۰ میلیون تومان تو ۷۵۰ میلیون تومان بشود!
آیا بلافاصله حرف مرا گوش می کنی و آن را می خری؟ یا دست دست می کنی و می ترسی وارد سهم شوی؟ یا کلی احتمالات دیگر…
اگر تحلیل تکنیکال بگوید سهم الگوی مثلث یا پرچم را شکسته است و در حال صعود است و در عرض یک ماه می توانی حداقل ۲۰ درصد از سهم خشرق یا دزهراوی سود بگیری، تو چه واکنشی نشان می دهی؟
یعنی سود یکسال بانک را می توانی در یک ماه در بیاوری!
یعنی اگر فقط ۱۰ میلیون تومان داشته باشی می توانی حداقل ۲ میلیون تومان از بازار بورس سود بگیری، به همین راحتی.
آیا باز هم بلافاصله حرفم را گوش می کنی و آن را می خری؟ یا بزرگترین مانع، جلوی تو را می گیرد؟
حالا بزرگترین مانع چیست؟
بزرگترین مانع برای سود نکردن در بازار بورس، فقط و فقط ذهن توست!
یعنی نه تنها در بازار بورس بلکه در تمام فعالیت های زندگی، اگر ثبات روانی یا تعادل ذهنی نداشته باشی نمی توانی درست و حسابی سرمایه گذاری کنی و با اشتباهات زیاد خیلی زود سرمایه ات را نابود می کنی!
اگر سرمایه ات نابود شود خودت هم خیلی زود نابود می شوی و به دسته سرمایه گذاران شکست خورده ملحق می شوی!
و در یک چرخه باطل گیر می کنی!
یعنی می خواهی ضررهای قبلی را بدون تعادل ذهنی جبران کنی و باز هم تصمیمات اشتباه می گیری و باز هم ضرر می کنی!
کافیست در اینترنت ده دقیقه درباره تحلیل تکنیکال یا بنیادی یا تحلیل های دیگر جستجو کنی، آن وقت با مطالب آموزشی زیادی روبرو می شوی و تبلیغات زیادی تو را به یکی از کلاس های تحلیل تکنیکال یا بنیادی می کشاند!
ولی درباره اصلی ترین و اساسی ترین تحلیل، یعنی مدل فکری تو کمتر صحبت می شود! چرا؟
چون تو دنبال معجزه یا فرمول خاص می گردی!
چون تو فکر می کنی تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال جواب می دهد!
چون تو فکر می کنی مهمترین شرط رسیدن به سودهای بزرگ در بورس، ذهن تو نیست!
چون تو فکر می کنی بزرگترین مانع برای رسیدن به سود های بزرگ در بورس، سفته بازان و رانت خواران هستند!
چون تو فکر می کنی اگر موانع خارجی (مثل قوانین کشکی یا رانت یا…) برداشته می شد تو یک شبه پولدار می شدی!
تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی بدون ذهن آرام و متعادل جواب نمی دهد!
ولی با یک ذهن آرام و متعادل بدون داشتن دانش تکنیکال یا بنیادی می توانی به سود برسی!
انتخاب تحلیل تکنیکال یا بنیادی یا ذهنی .
سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس ۸۰ درصد با کمک ذهن تو و فقط ۲۰ درصد با کمک بقیه تحلیل ها امکان پذیر است.
شاید با این حرف، تحلیل گران از دست من ناراحت شوند ولی اگر راجع به تحلیل گران تحقیق کنی متوجه می شوی که خیلی از آن ها کارنامه سرمایه گذاری خیلی خوبی ندارند!
ولی در کل اگر نظر مرا بخواهی می گویم:
دانستن یک چیز بهتر از ندانستن آن است.
یعنی اگر با دوره روانشناسی سرمایه گذاری بتوانی ۸۰ درصد راه را بروی چه اشکالی دارد با کمک تحلیل تکنیکال یا بنیادی ۲۰ درصد بقیه راه را نیز تکمیل کنی.
البته اگر وقت نداری یا دوست نداری تحلیل تکنیکال یا بنیادی یاد بگیری هیچ اشکالی ندارد چون این ۲۰ درصد راه را می توانی روی فراسهام حساب باز کنی.
یعنی فراسهام سهام های خوب را با تضمین معرفی می کند،
ولی قبل از آن لازم است تا تو نیز سهامدار خوبی باشی،
و تضمین کنی که ذهنت قوی و آماده است.
پس مواظب باش که مثل مرد میلیونر ژاپنی، وقت، انرژی و پولت را هدر ندهی تا گران ترین راه حل را انتخاب کنی!
روانشناسی سرمایه گذاری راه حل آسان تری است و زودتر تو را به یک سرمایه گذار حرفه ای تبدیل می کند.
با روانشناسی سرمایه گذاری می توانی استاد ذهن خودت شوی و به سودهای بزرگ برسی.
بازار بورس جای سهام داری و صبر است نه سهام بازی و یک شبه میلیونر شدن
راه حل را گفتم و الان در دستان توست و خیلی خیلی ارزان است
اگر باز هم درباره تحلیل تکنیکال یا بنیادی یا ذهنی سوالی داری می توانی بپرسی یا نظر خودت را با سهامداران فراسهام به اشتراک بگذاری.
تحلیل سهام، تکنیکال یا بنیادی؟ مسئله اینست!
در ابتدای این مقاله کاربردی و جامع باید این طور عنوان کرد که بورس اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی و حائز اهمیت بازار سرمایه به حساب می آید. در واقع می توان گفت که مهم ترین وظیفه این بازار جذاب، جذب سرمایه های پراکنده و تخصیص بهینه منابع یاد شده به واحد هایی می باشد که هم در جهت توسعه قدم بر می دارند و هم منافع مد نظر سرمایه گذاران را مرتفع می سازند.
این نکته را در خاطر داشته باشید که سرمایه گذاران، با انگیزه های متفاوت، نقش مهمی در تامین منابع مالی ایفا خواهند کرد.
شایان ذکر است که واحد های اقتصادی نیز از جذب سرمایه های پراکنده، هدف های گوناگونی را دنبال خواهند کرد که مقصود هر ۲ گروه، دستیابی به منابع بیشتر و بیشینه کردن ثروت و دارایی سهامداران محسوب می گردد. جالب است بدانید که یکی از مواردی که در توسعه و رشد پیوسته و دائمی سرمایه نقش حائز اهمیتی دارد، آشنایی سرمایه گذاران و تریدر های بازار سرمایه با راه های تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، تحلیل سهام و افزایش قدرت تحلیل گری آن ها می باشد.
لازم به ذکر است که هم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و ۲ مکتب فکری حائز اهمیت در بازار ها به شمار می آیند که در ادامه به آن ها می پردازیم. همین طور معامله گران و سرمایه گذاران بازار، از موضوعی مانند روان شناسی بازار نیز به منظور بررسی و تصمیم گیری استفاده خواهند کرد. احتمال دارد روانشناسی بازار را نتواند یک راه تحلیلی مستقل نامگذاری کرد، با این وجود در ادامه به بررسی کامل این شیوه نیز می پردازیم. پس با سایت ما همراه باشید.
۱) تحلیل بنیادی در بازار بورس
در خصوص با تحلیل بنیادی باید گفت که در واقع تجزیه و تحلیل بنیادی بر این فرض مبتنی است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزشی ذاتی می باشد که توسط سرمایه گذاران قابل ارزش گذاری است. در نظر داشته باشید که در تحلیل بنیادی ارزش گذاری قیمت ذاتی سهام به وسیله ارزیابی متغییر های بنیادی صورت خواهد پذیرفت. می توان گفت که چنانچه ارزش بازار کم تر از ارزش ذاتی باشد، زمان به منظور خرید مناسب تر خواهد بود و چنانچه ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد، زمان به منظور فروش مناسب تر می باشد.
جالب است بدانید که در تحلیل بنیادی سرمایه گذاران در گام نخست اقتصاد و بازار را تحت عنوان یک عنوان کلی، مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند تا قادر باشند زمان مناسب را به منظور سرمایه گذاری معین کنند. در ادامه به تحلیل صنایع یا قسمت هایی از اقتصاد خواهند پرداخت که دارای چشم انداز های آینده قابل پیش بینی و مناسبی می باشند.
در انتهای ماجرا نیز فرد یا افراد تحلیل گر به این نتیجه دست پیدا خواهند کرد که زمان سرمایه گذاری مناسب می باشد و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت خواهد کرد و در ادامه به تحلیل شرکت های صنعت مورد نظر خود خواهند پرداخت و تلاش خواهند کرد تا آن صنعت را از تمامی جوانب مورد تحلیل و بررسی دقیق قرار دهند.
در ادامه باید گفت که از آن جا که تحلیل بازار مبتنی بر زمان مناسب به منظور سرمایه گذاری در سهام است و تحلیل صنعت به جهت یافتن صنایعی با روشن ترین آینده انجام می گردد، پس سرمایه گذار می تواند شرکت هایی با آینده ای روشن تر در محدوده آن صنعت خاص را انتخاب نماید. به همین خاطر سرمایه گذار می بایست بر ۲ جزء حائز اهمیت یعنی سود های تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا به شکل بدیل، درآمد و نسبت P/E و تحلیل آن ها تکیه نماید. این نکته را در خاطر خود داشته باشید که در حقیقت تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییر های اصلی مالی به منظور تخمین ارزش ذاتی شرکت می باشد. می توان گفت که این متغیر ها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و مواردی از این دست می باشد.
در نظر داشته باشید که تحلیل های بعدی می تواند دارای موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و … باشد. نتیجه نهایی تحلیل بنیادی در سطح شرکت اطلاعاتی است که به منظور تخمین قیمت سهام لازم می باشد.
جالب است بدانید که طرفداران استراتژی های بنیادی بر این باورند که؛ قیمت در بازه زمان بلند مدت به سمت ارزش ذاتی حرکت خواهد کرد، پس هر زمان در پروسه ارزش گذاری بنیادی سهم، فاصله یا شکافی میان ارزش و قیمت روز مشاهده نمایند از این موضوع به منظور نتیجه گیری در خصوص با ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده می نمایند.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
به صورت خلاصه بعضی از مزایا و معایب تحلیل بنیادی از قرار زیر خواهد بود :
مزایای تحلیل بنیادی:
• ﺑﺰرگ ترین ویژگی مثبت آن اﻣﻨﯿﺖ در برابر اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار محسوب می شود
• خطا های تحلیل بنیادی دارای ضریب کم تری به نسبت خطا های تحلیل تکنیکال می باشند
• در نتیجه تحلیل بنیادی سهام مناسب به منظور استفاده در بلند مدت می باشد
• مزیت دیگر آن که تحلیل های بنیادی به منظور سرمایه گذاری های بلند مدت مناسب و بر روند های بلند مدت تمرکز خواهد داشت
معایب تحلیل بنیادی:
• بکار گیری این تکنیک میبایست نسبت به مشخصه صنایع و شرکت ها فرق کند، و لازمه آن تحقیقات زمان بر و با هزینه های بسیار بالاست
• احتیاج به تخصص بیشتری در زمینه مسائل و بازار مالی خواهد داشت
• فراگیری آن سخت و نیازمند صرف زمان بسیاری است
• احیتاج به مدت زمان ﻃﻮﻻﻧﯽ به منظور ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت ها خواهد داشت و ﻣﺤﺪودیت های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت ها از موانع آن محسوب می شود
• در حالت تغییرات محیطی، تحلیل انجام شده با خطا مواجه خواهد شد
۲) تحلیل تکنیکال در بازار بورس
تجزیه تحلیل تکنیکال یکی از راه های سنتی انتخاب سهام عادی و به صورت کامل متمایز از شیوه های تحلیل بنیادی است. جالب است بدانید که در واقع بر خلاف روش تحلیل بنیادی که بر اطلاعاتی مانند سود سهام، فروش، نرخ های رشد و یا قوانین و مقررات دولتی وابسته می باشد، شیوه تجزیه و تحلیل تکنیکی بر اطلاعات منتشر شده بازار وابسته خواهد بود. شایان ذکر است که اطلاعات بازار (market data) قیمت شامل سهام یا سطح شاخص بازار، حجم (تعداد سهام معامله شده) و شاخص های تکنیکی خواهد شد.
در این بخش از مقاله باید به این نکته اشاره داشت که در واقع تحلیل تکنیکال (فنی) تغییر و حرکت قیمت اوراق بهادار را زیر نظر می گیرد و از این اطلاعات به منظور پیش بینی تغییرات و حرکت های آتی قیمت آن استفاده خواهد کرد.
در حقیقت می توان این طور بیان داشت که تکنیکالیست ها نمودار های قیمت را مورد استفاده خود قرار خواهند داد تا از این نمودار ها داده های حائز اهمیتی به مانند حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل پیش و پس از اتفاقات حائز اهمیت، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم به نسبت تمام بازار را در اختیار ما قرار خواهند گذاشت. همینطور توجه داشته باشید که تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان ورود به معامله خواهد کرد. در واقع تجزیه و تحلیل فنی یک راه پیش بینی قیمت با استفاده از قیمت های پیشین محسوب می شود. این راه به تحلیل عرضه و تقاضای کالا ها، سهام، شاخص های معاملات آینده یا هر ابزار قابل معامله دیگری وابسته می باشد.
باید عرض کرد که به بیشتر این راه ها، راه تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی نیز اتلاق می گردد، از این روی که در این شیوه از طریق ثبت اطلاعات مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در تمام بازار پرداخته می گردد. جالب است این نکته را مد نظر خود داشته باشید که هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان می باشد، در واقع می توان این طور گفت که هدف دیگر آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاه مدت در شاخص های بازار سهام و سهام به شکلی مجزا به حساب می آید.
این پیش بینی مبتنی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام به وسیله تجزیه و تحلیل اطلاعات قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخص های تکنیکی است. به این موضوع توجه داشته باشید که تجزیه و تحلیل گران تکنیکی نه فقط به سطوح قیمتی بلکه به تغییرات قیمت نیز توجه داشته و تلاش دارند تغییرات قیمت را به صورت کاملا دقیقی پیش بینی کنند.
به شکل خلاصه، منطق تجزیه و تحلیل تکنیکی عبارت است از:
۱٫ در حقیقت قیمت ها به وسیله نیروی عرضه و تقاضا مشخص خواهد شد
۲٫ قیمت سهام هم زمان با تغییر و تعدیل قیمت سهام به سطوح تعادل جدید، به روند تازه تغییر پیدا خواهد کرد.
۳٫ باید عنوان کرد که روند ها و تغییرات قادر خواهند بود به وسیله مطالعه تغییرات قیمتی و حجم معامله در طول زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و تعیین گردند.
۴٫ موارد گوناگونی به مانند عوامل بنیادی و عوامل روانشناختی بازار بر موضوع میزان عرضه و تقاضا تاثیر به سزایی خواهند گذاشت.
در ادامه باید به این صورت بیان کرد که معامله گر هایی که استراتژی های تکنیکال را مورد استفاده قرار می دهند، بر این باورند که “تمامی داده های حائز اهمیت بازار در قیمت ها و حجم معاملات نمایان شده است” و چنانچه قسمتی از داده ها در قیمت منعکس نشده باشند، در واقع به منظور استفاده فعالان بازار دارای ارزش نخواهند بود. در حقیقت تحلیلگران سبک تکنیکالی از مفاهیم و ابزار هایی مثل اسلایتور و اندیکاتور ها، خطوط روند،حمایت ها و مقاومت ها و… به منظور تحلیل استفاده می نمایند.
به صورت خلاصه بعضی از مزایا و معایب تحلیل تکنیکال از این قرار است:
مزایای تحلیل تکنیکال:
• مزیت اول آن که ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل قادر است از اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﺧﻮد در کل ﺑﺎزار ﻫﺎ و بر روی ﺗﻤﺎمی ﭼﺎرت ها اﺳﺘﻔﺎده نماید و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ مهم ترین و بزرگ ترین مزیت اﯾﻦ ﻧﻮع از ﺗﺤﻠﯿﻞ به شمار می رود.
• دورهی آموزش این روش نیز کوتاه مدت و قابل فهم می باشد.
• وقت مناسب خرید نقش حائز اهمیتی در عملکرد معامله گر ایفا خواهد کرد و استفاده از شیوه تحلیل تکنیکال کمک شایانی در معین کردن زمان خرید مناسب خواهد داشت.
• به وسیله تحلیل تکنیکال، مناسب ترین زمان به منظور ورود یا خروج در کوتاه مدت نمایان خواهد شد.
• هزینه و زمان تحلیل آن بسیار اندک و مناسب خواهد بود.
معایب تحلیل تکنیکال:
• اشتباهات تحلیلی در این شیوه تحلیلی نسبت به تحلیل بنیادی دارای ضریب بیشتر خواهد بود و به دلیل تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیل های گوناگون وجود خواهد داشت.
• ابزارهای تحلیلی گوناگون و زیادی برای این روش وجود دارند.
• در سهام شرکت های کوچک تر کاربرد مناسبی نخواهد داشت.
• جمع آوری داده ها و اﯾﺠﺎد زﯾﺮ ساخت هاي ﻧﺮم اﻓﺰاري به منظور اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدار ﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم بسیار دشوار تر خواهد بود.
۳) روانشناسی بازار
در ابتدا باید گفت که در حقیقت با در نظر داشتن مباحث گسترده کارایی بازار، معمولا سرمایه گذاران به موضوع روانشناسی در بازار های مالی و نقشی که عواطف و احساسات در آن ایفا خواهد کرد، نگاهی گذرا خواهند انداخت.
به ویژه این که در کوتاه مدت، هیجانات و احساسات سرمایه گذاران بر قیمت های سهام و بازار ها تاثیر به سزایی خواهد گذاشت. بنابراین آگاهی از این موضوعات در رابطه با تصمیم گیری ها و درک پروسه های موجود در بازار مالی امری ضروری خواهد بود. در حقیقت می توان اینطور عنوان کرد که مالی رفتاری به معنای مطالعه رفتار سرمایه گذاران با استفاده از این باور خواهد بود که سرمایه گذاران امکان دارد به شکل غیر عقلانی عمل کنند و اغلب هم در بازار ها رفتار هایی عاطفیی دیده می شود.
جالب توجه است بدانید که در این نوع شیوه تحلیل، معامله گر هیچ تحلیلی به منظور یافتن سهم مناسب انجام نخواهد داد. در واقع معاملات و توجه خود را به سهامی متمرکز خواهد کرد که مورد توجه بازار قرار گرفته است که این توجه از روش های گوناگونی قابل تشخیص خواهد بود که از این قرار می باشند :
• سهامی که اخبار حساس و داغ در پی آن ها وجود دارد
• سهامی که بیشترین نظرات را در شبکه های اجتماعی به خود اختصاص داده است
• سهامی که در بخش پر بازدید سایت بورس تهران قرار گرفته است
• سهامی که بالا ترین حجم معامله را در روز کاری بورس داشته است
ولی به صورت کلی می توان گفت که مدیریت احساسات در زمینه معاملات امری لازم به حساب می آید، بخاطر این که معاملهگر ها معمولا می بایست به سرعت فکر کنند و در بازه زمانی بسیار کوتاهی به خرید و فروش سهام مد نظر خود بپردازند، بنابراین در نتیجه به منظور انجام این عمل، نیازمند نظم و برنامه معاملاتی از پیش تعیین شده ای می باشند تا قادر باشند زمان ورود و خروج به معاملات را به بهترین شکل مدیریت نمایند. از این روی معامله گر ها می بایست دستور العمل هایی مبتنی بر مقدار ریسک پذیری شان جهت زمان ورود و خروج از یک معامله را در خاطر خود داشته باشند و بدین وسیله احساسات و عواطف خود را از معامله به دور نگاه دارند.
در تحلیل تکنیال یا بنیادی کنار موارد گفت شده باید توجه داشت که یک معامله گر خواهد توانست تصمیمی اتخاذ نماید که در پی تحولاتی ویژه، چگونه در مورد خرید یا فروش سهام مد نظر خود اقدام کند و محدودیت های تعیین شده ای را در مورد میزان سود یا زیان به ازای هر روز معاملاتی در نظر داشته باشد. به روز بودن معامله گر و کسب مهارت در زمینه مطالعه انواع نمودار ها و صورت های مالی، تجزیه تحلیل اخبار، صنعت و تکنیک های معاملاتی بسیار نقش مهم را ایفا خواهد کرد.
به صورت خلاصه بعضی از مزایا و معایب تکنیک روانشناسی بازار از قرار زیر خواهد بود :
مزایای روانشناسی بازار:
• موجب خواهد شد تا اقدامات سرمایه گذاری خود را طبق اصول مبتنی بر منطق پیش رود و از اتخاذ تصمیم های احساسی ممانعت به عمل خواهد آورد.
• توانایی تغییر عادات ذهنی به منظور همسو شدن با جریان بازار را خواهد داشت.
• غلبه بر موارد احساسی و عواطق، کنترل احساس طمع و یادگیری انعطاف پذیری در زمان انجام معاملات را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
• آگاهی از آن باعث خواهد شد تا با برنامه ریزی از پیش و استراتژی مکرر وارد بازار های سرمایه گذاری گردید.
معایب روانشناسی بازار:
• آگاهی از مباحث روانشناسی بازار، مکملی در کنار انواع تحلیل های بازار مالی به شمار خواهد آمد و به خودی خود کافی تلقی نخواهد شد. درک این پروسه ها و تکنیک های بازار مالی، راه فرصت های خرید و فروش را هموار تر خواهد ساخت و کنترل احساسات شخصی و پیش بینی هیجانات سرمایه گذاران نیز همچنین در این میان قادر است نقش عمده ای را در میزان سود و زیان فرد ایفا نماید.
• توجه داشته باشید که این دسته از استراتژ یهای معاملاتی بسیار پر ریسک خواهند بود.
از کدام شیوه به منظور تحلیل سهام استفاده نماییم؟
در انتهای این مقاله جامع و کاربردی و در خصوص با اینکه از کدام روش تحلیلی استفاده نمایید باید گفت که در حقیقت انتخاب میان تحلیل بنیادی و تکنیکال به بازه زمانی سرمایه گذاری، اهداف و شرایط شخص وابسته خواهد بود. ولی به صورت کلی بیشتر سرمایه گذاران و معامله گرانی که در سطوح پیشرفته مشغول به فعالیت هستند، در بورس ایران این طور پیشنهاد می کنند که همزمان از تحلیل های بنیادی و تکنیکال باهم به منظور انتخاب سهام و تصمیم گیری استفاده نمایید تا به اصطلاح تصمیمی پخته تر و با ضریب اشتباه کم تر داشته باشید. جالب است بدانید که به ترکیب این ۲ نوع تحلیل، تحلیل تکنو فاندامنتال اتلاق می گردد.
با این وجود، در بعضی اوقات شرایط امکان استفاده از این ۲ تحلیل در کنار یک دیگر وجود نخواهد داشت و حتی نیازی در این خصوص نیز احساس نخواهد شد. به عنوان مثال افرادی که نوسان گیری های کوتاه مدت روزانه انجام خواهند داد معمولا قادر نخواهند بود زمان زیادی به منظور تحلیل بنیادی صرف نمایند و نیازی به این کار نیز احسان نخواهد شد. در واقع می توان گفت که این افراد صرفا با تحلیل نمودار ها و روانشناسی بازار تصمیمات خرید و فروش خود را اتخاذ خواهند کرد. امیدوارم که از محتوای این مقاله راضی بوده باشید.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
تحلیل رمز ارزها ، بنیادی و تکنیکال
بازار رمز ارزها در مقایسه با سایر بازارهای مالی مثل بازار بورس و فارکس بازاری نوپا با ویژگیهای خاص خود است اما برای تحلیل رمز ارزها رویکردهایی مشابه با سایر بازارها اتخاذ میشود. دو رویکرد عمده در تحلیل بازارهای مالی که اکثر فعالین بازارها استفاده میکنند، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال یا بنیادی است که در این مقاله از آکادمی کیوسک، هدف ما بررسی این دو روش با تکیه بر بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل بنیادی: تحلیل مخصوص حرفهایها
تحلیل بنیادی یکی از موثرترین و مهمترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی است. در این نوع تحلیل، افراد به دنبال ارزش ذاتی اقلام موجود در بازارهای مالی هستند تا با مقایسه آن با ارزش واقعی آنها که همان قیمت فعلی است، تصمیم به خرید یا فروش نمایند. بسته به این که در کدام بازار فعالیت میکنید ابزارهای لازم برای تحلیل فاندامنتال تغییر میکند.
در بازار بورس صورتهای مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و … مهمترین منبع برای تحلیل بنیادی هر سهم به شمار میروند. در بازار فارکس کلیه عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی که بر جفت ارز مد نظر ما تاثیر میگذارند مورد بررسی قرار میگیرند تا بتوان روند جفت ارز مورد نظر را مشخص کرد. در بازار رمزارزها نیز تحلیل بنیادی با توجه به پروژه ارز مد نظر و برنامههای گروه سازنده ارز صورت میگیرد. تحلیل فاندامنتال همانند سایر روشهای تحلیلی دارای مزایا و معایبی است که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
مزایای تحلیل بنیادی
همانطور که گفته شد اساس تحلیل بنیادی بر این نکته استوار است که قیمت در بلند مدت به ارزش ذاتی خود میل میکند. لذا اگر ارزش ذاتی یک کالا در هر بازاری بیشتر از قیمت واقعی آن باشد، کالای مورد نظر برای سرمایهگذاری مناسب خواهد بود.
مهمترین مزیتی که تحلیل بنیادی نسبت به سایر روشهای تحلیلی دارد این است که تحلیلگر بنیادی به تغییرات قیمتی کوتاه مدت سهم یا کالا توجه ندارد و فقط و فقط ارزش ذاتی سهم برای او مهم است. مزیت دیگر تحلیل بنیادی، بلند مدتی بودن آن است به گونهای که با یک بار تحلیل و انجام معامله، سرمایهگذار تا مدتها نیاز به درگیری با بازار و روند قیمتی کوتاه مدت ندارد. مزیت مهم دیگر این تحلیل نسبت به سایر روشها در دقت بالای آن است. با توجه به این که تحلیل فاندامنتال با ارزش ذاتی سر و کار دارد معمولا تحلیلگر در صورتی که دادههای درستی در اختیار داشته باشد و همهی عوامل مهم تحلیل بنیادی در هر بازار را مورد بررسی قرار دهد، به ندرت دچار اشتباه میشود.
معایب تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی علیرغم تمام مزایایی که دارد در برخی مواقع ممکن است روش مناسبی برای سرمایهگذاران نباشد. مهمترین عیب این روش این است که برای تحلیل بنیادی نیاز به تخصص بالا در زمینههای مختلف هست. به عنوان مثال تحلیل صنایع مختلف در بازار بورس ایران به یک شکل انجام نمیگیرد و تحلیلگر نیاز دارد که به همه مباحث این صنایع تسلط داشته باشد تا یک تحلیل جامع و درست از شرایط ارائه دهد. همچنین در بازار ارزهای دیجیتال تحلیلگر بنیادی باید بتواند مباحث فنی پروژهها را در کنار مباحث مارکتینگ بررسی و تحلیل کند. همین ویژگی باعث میشود تحلیل بنیادی معمولا فرآیندی زمانبر و پر هزینه شود.
عیب مهم دیگری که به این تحلیل میتوان نسبت داد وابستگی بیش از حد آن به دادههایی است که شرکتها یا دولتها ارائه میکنند. معمولا این دادهها شامل خطا هستند یا اینکه ناقص میباشند لذا ممکن است تحلیلگر در اثر نبود اطلاعات کافی یا وجود اطلاعات اشتباه نتواند تحلیل درستی از شرایط داشته باشد. به طور کلی خبره شدن در این حوزه کار سخت و زمانبری است. لذا برای تحلیل بنیادی نیاز است تحلیلگران بازارهای مالی زمان و هزینه زیادی صرف آموزش و تجربه اندوزی کنند.
تحلیل تکنیکال: همه اطلاعات روی نمودار است!
روش تکنیکال در تحلیل رمز ارزها نوع دوم از روشهای تحلیل در بازارهای مالی است که کاربرد بیشتری نسبت به سایر روشهای تحلیلی دارد. این تحلیل به دنبال بررسی نوسانات و تغییرات قیمتی اقلام بازار در گذشته به منظور پیشبینی حرکات آتی بازار است. برای این منظور مهمترین ابزاری که تحلیلگر تکنیکال دارد نمودار قیمتی است.
تحلیلگران تکنیکال معتقدند همه اطلاعات مهم مربوط به بازار شامل عوامل سیاسی، اقتصادی و روانشناختی به طور خلاصه در قیمت لحاظ شده و در نمودارها قابل مشاهده است. دومین اصلی که تکنیکالیستها به آن اعتقاد دارند این است که قیمت همیشه داخل یک ترند یا روند در حرکت است. آنها بازار را به سه روند اصلی صعوی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میکنند و در هر لحظهای از نمودار روند حرکت قیمت را در یکی از این سه دسته قرار میدهند. معمولا فرض بر این است که روند حرکت قیمت در آینده مشابه با روند کنونی است مگر اینکه اثبات شود تغییر روند صورت گرفته است.
اصل سوم در تحلیل تکنیکال این است که آنها معتقدند تاریخ تکرار میشود. این بدین معنی است که تغییرات قیمتی در اثر معامله افراد با یکدیگر صورت میگیرد و بنابراین روانشناسی افراد در شکلگیری قیمت بسیار مهم است. لذا با درک الگوهای روانشناختی افراد میتوان به این نتیجه رسید که الگوهای مورد نظر دوباره تکرار خواهند شد. بنابراین در تحلیل تکنیکال ما با نمودار کار داریم تا با توجه به روند گذشته برای آینده اهداف قیمتی تعیین کنیم. در ادامه مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی خواهیم کرد.
مزایای تحلیل تکنیکال
مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال نسبت به روش بنیادی در تحلیل رمز ارزها جهان شمول بودن آن است. به این معنی که در هر بازاری با هر مدل اطلاعات بنیادی، اگر دسترسی به نمودار قیمت مهیا شود، امکان تحلیل تکنیکال روی آن وجود دارد. لذا برای انجام تحلیل تکنیکال فرقی نمیکند شما در بازار فارکس فعالیت میکنید یا بورس ایران یا ارزهای دیجیتال.
مزیت دوم تحلیل تکنیکال آسانتر بودن یادگیری آن است. در تحلیل تکنیکال روشهای بسیاری برای بررسی بازارها وجود دارد که با مسلح شدن به هر یک از آنها میتوان اقدام به تحلیل و معامله نمود. مزیت دیگر تحلیل تکنیکال در هزینه و زمان کم آن برای تحلیل است. در این نوع تحلیل میتوان با کمترین زمان برای تحلیل به بهترین موقعیت برای خرید یا فروش کوتاه مدتی دست یافت. آخرین موردی که به عنوان مزایای این روش میتوان عنوان کرد این است که افراد با استفاده از این روش میتوانند تحلیلهای کوتاه مدت روزانه و ساعتی انجام بدهند و درآمد کوتاه مدت کسب کنند. این نکته برای افرادی که سرمایه زیادی ندارند و نمیتوانند سرمایهگذاری بلند مدت انجام دهند بسار مهم و حیاتی است.
معایب تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روش ایدهالی که بدون عیب و نقص باشد نیست. بزرگترین عیبی که میتوان به این روش از تحلیل رمز ارزها وارد کرد این است که در مواقعی که سهمی یا ارزی تازه وارد بازار میشود و اطلاعاتی از روند قیمتی گذشته آن موجود نیست این روش دیگر کاربردی برای ما ندارد. در بازار ارزهای دیجیتال که بازار نوپایی است و بسیاری از ارزها سابقه قیمتی آنچنانی ندارند، این مشکل بیشتر نیز به چشم میآید.
دومین عیبی که میتوان به تحلیل تکنیکال وارد دانست خطای تحلیلی با ضرایب نسبتا بالا است. هر چه قدر در این روش زمان ما کوتاه مدتی باشد احتمال خطا نیز بیشتر خواهد شد. تناقض در نتیجه روشهای تحلیلی مختلف یکی دیگر از معایبی است که تحیل تکنیکال با آن روبهرو است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است با تحلیل کلاسیک (یکی از روشهای متداول در تحلیل تکنیکال ) به یک نتیجه برسد ولی تحلیل با استفاده از امواج الیوت (یکی دیگر از روشهای تحلیل تکنیکال) او را دقیقا به نتیجه عکس تحلیل قبلی برساند. برای پرهیز از این تناقض معمولا تحلیلگران برای خود یک استراتژی مشخص انتخاب میکنند و فقط با نتایج آن به معامله میپردازند.
تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار رمزارزها
همان طور که در بخش روش تکنیکال تحلیل رمز ارزها ذکر شد این نوع تحلیل جهان شمول است و نیاز سرمایهگذاران در تمام بازارها را برطرف میکند. بازار رمزارزها نیز از این امر مستثنی نیست و تمام روشهای تحلیل تکنیکال در این بازار قابل استفاده هستند. تفاوت مهمی که این بازار با سایر بازارها دارد نوسان بالای قیمتی در این بازار است که به دلیل نوپا بودن این بازار و هجوم خیل عظیم افراد به سمت این بازار است. همین امر در کنار این که میتواند سودهای بسیار خوبی نصیب معاملهگران کند میتواند باعث ضررهای سنگین آنها شود. لذا استفاده از تحلیل تکنیکال در این بازار باید با وسواس بیشتری صورت بگیرد.
بهترین منبع برای تحلیل رمزارزها بررسی چارت ارزهای دیجیتال و انجام تحلیل تکنیکال سایت http://tradingview.com است. در این سایت نمودار اکثر ارزهای دیجیتال را در صرافیهای بزرگ دنیا میتوان دید. در نسخه رایگان این سایت شما به اکثر اندیکاتورها و ابزارهای رسم دسترسی دارید اما برای امکانات بیشتر مثل فیلترنویسی باید حساب کاربری پولی تهیه نمایید.
تحیلل بنیادی در بازار رمزارزها
بازار و تحلیل رمز ارزها بازار جدیدی است که از سال 2009 با تولد بیتکوین شروع به تحلیل تکنیال یا بنیادی کار کرده است. در این بازار بیش از 8 هزار رمز ارز وجود دارد که هر روز هم به تعداد آنها اضافه میشود. با توجه به اینکه اطلاعات قیمتی چندان مناسبی برای رمزارها وجود ندارد تحلیل بنیادی در این حوزه بیش از سایر روشهای تحلیلی کاربرد دارد. اما چه پارامترهایی برای تحلیل بنیادی رمزارها مورد بررسی قرار میگیرند؟
نوآوری و هدف پروژه
برای بررسی ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال توجه به هدف پروژه و نوآوری که انجام میدهد بسیار مهم است. تقریبا هر روز تعداد زیادی ارز دیجیتال جدید وارد بازار میشوند که هرکدام ادعا دارند یک هدف والا و یک نوآوری شگرف در بازار ایجاد میکنند. اما اکثر این اهداف یا غیرقابل دستیابی هستند یا کلا دردی از دردهای بشریت را دوا نمیکنند.
به عنوان نمونه فرض کنید که پروژه ارز دیجیتالی هدف خود را کاهش آلودگی هوا اعلان میکند! این هدف چقدر با واقعیت سازگار است؟ پس قدم اول در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال توجه به اهداف و نوآوری پروژه است. برای دستیابی به این اطلاعات سپیدنامه (وایتپیپر)، سایت ارزها منبع مناسبی است. به عنوان نمونه بیتکوین به عنوان اولین رمزارز ایجاد شده هدف خود را انتقالهای نظیر به نظیر (P2P) معرفی کرده است. با این کار، هم در زمان و هزینه انتقال پول صرفه جویی شده و هم یک سیستم غیرمتمرکز ایجاد میشود که کسی قادر به دستکاری قیمت نیست. لذا بیتکوین هدف خلاقانهای ارائه کرده که قابلیت اجرایی داشته و به نفع مردم بوده است.تحلیل تکنیال یا بنیادی
اعتبار مدیران و سرمایه گذاران یک پروژه
با توجه به این که تعداد زیادی از ارزهای دیجیتال توسط افراد در بخشهای خصوصی ایجاد و ارائه میشوند، توجه به پیشینه فعالیت مدیران، همکاران و سرمایه گذاران یک پروژه میتواند اطلاعات خوبی از واقعی بودن یک پروژه در اختیار ما قرار دهد.
ارزهای دیجیتال معمولا در سایت یا سپیدنامه خود، مدیران و همکاران و سرمایهگذاران را معرفی میکنند که میتوانید با مراجعه به پروفایل اعضای آن در شبکههای اجتماعی مختلف مثل لینکدین، پیشینه فعالیت آنها را بررسی کنید. ارز دیجیتالی که مدیران و همکاران آن نامشخص است و یا سپیدنامه ندارد به احتمال زیاد یک پروژه کلاهبرداری است! به عنوان نمونه شما اگر به سایت یا سپیدنامه پروژه Flow مراجعه کنید میبینید که تیم توسعهدهنده آن اپلیکیشنهای غیرمتمرکز موفق زیادی را ارائه کردهاند و شرکتهای بزرگی مثل cryptokitties ، NBA ، سامسونگ و … از این پروژه پشتیبانی میکنند. که این اطلاعات نشان میدهد احتمالا این پروژه یک پروژه فیک نیست.
برنامه راه پروژه
مدیران و اعضای هر پروژه در ابتدای هر پروژه برنامه زمانی خود را برای رسیدن به اهداف مد نظر خود به صورت تقریبی مشخص میکنند. با بررسی این برنامهها میتوان دریافت که اعضا چقدر به این برنامه پایبند بودهاند و چه مقدار از این برنامهها قابلیت اجرایی داشته است. اگر برای پروژهای فعالیتهای انجام شده مناسب برنامه راه نبود احتمالا آن پروژه تیم قوی نداشته است و به همین دلیل ارزش سرمایهگذاری ندارد.
ویژگیهای اقتصادی ارزهای دیجیتال
دادههای اقتصادی مثل تعداد کل ارزهای موجود، تعداد ارزهای در گردش، میزان عرضه در استخراج یا استیکینگ (روش جایگزین استخراج برای کسب ارز دیجیتال رایگان) یک ارز، میزان کارمزد شبکهای که ارز روی آن سوار است، میزان عرضه اولیه، میزان پول پاشی با هدف تبلیغات، قیمت ارز و سایر پارامترهایی که به نحوی با عرضه و تقاضای یک ارز در ارتباط هستند، برای تحلیل بنیادی ارز باید مورد بررسی قرار گیرد.
به عنوان نمونه ارز وایفای یا به عبارت دیگر وایفی (YFI) را در نظر بگیرید. کل ارزهایی که از آن میتواند ساخته شود 36666 است که همه آنها ساخته شده و بین سرمایهگذاران توزیع شده است. لذا عرضه این ارز از طرف گروه سازنده به اتمام رسیده و دیگر ارزی ساخته نخواهد شد. کنترل عرضه و تعداد کم این ارز نشان میدهد که با کوچکترین افزایش در سمت تقاضا قیمت این ارز رشد چشمگیری خواهد داشت.
لیست شدن در صرافیها
ارزهای دیجیتالی که هنور در صرافیهای بزرگ مثل بایننس لیست نشدهاند، در آینده با لیست شدن در این صرافیها با ورود نقدینگی، افزایش حجم بازار و در نتیجه افزایش قیمت مواجه میشوند. بنابراین ارزهایی که خبری از آنها مبنی بر لیست شدن در صرافیها پخش میشود احتمالا گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری خواهد بود. از منظر دیگری نیز میتوان به این پارامتر توجه کرد. هر چه یک رمز ارز، در صرافیهای بزرگ بیشتری لیست شود، نشان میدهد که پروژه مورد نظر علاقه زیادی بین کاربران و متخصصان ایجاد کرده است. لذا سرمایهگذاری روی آن ریسک کمی به همراه دارد.
پارامتر FCAS(Fundamental Crypto Asset Scpre)
یکی دیگر از پارامترهای موثر در تحلیل بنیادی رمزارزها FCAS هست که در سایت http://coinmarketcap.com برای هر رمزارزی قابل مشاهده است. این پارامتر با بررسی پارامترهایی مثل اهداف پروژه، تیم برنامهنویس، عملکرد پروژه، فعالیت کاربران، سرمایهگذاران پروژه و مواردی از این قبیل محاسبه میشود که عددی بین صفر تا 1000 است و هر چه به عدد 1000 نزدیک باشد نشانگر قوی بودن پروژه است.
پارامتر NVT(Network value of Transaction)
این پارامتر از تقسیم ارزش کل شبکه یک رمز ارز، به تعداد تراکنشهای آن ارز به دست میآید. اگر این عدد مقدار بالایی داشته باشد نشان میدهد که قیمت رمز ارز با بالا رفتن تراکنشها و حضور سرمایهگذاران بالا نرفته است. لذا احتمالا در آینده روند آن نزولی خواهد بود. اگر این عدد مقدار پایینی داشت نشان میدهد که قیمت رمز ارز علی رغم حضور سرمایهگذاران و تراکنشهای بالا خیلی بالا نرفته است. لذا قیمت ارز میتواند در آینده صعودی باشد. برای رمز ارزی که NVT آن بالا اما همچنان قیمت صعودی است، وضعیت حبابی ایجاد شده است. با محاسبه این پارامتر برای یک رمز ارز در بازههای زمانی مختلف میتوان ارزشمندی آن را بررسی کرد. اگر این نمودار در طی زمان نزولی بود نشان میدهد که رمزارز مورد نظر از لحاظ بنیادی موقعیت خوبی دارد.
بهترین روش تحلیل رمزارزها کدام است؟
روش بنیادی و روش تکنیکال تحلیل رمز ارزها هر کدام از یک منظر متفاوت به بررسی شرایط بازار میپردازند. لذا نمیتوان گفت که یکی از این روشها بر دیگری ارجحیت دارد. افراد بسته به روحیات خودشان و تواناییهایی که دارند میتوانند از یکی از این روشها برای تحلیل استفاده کنند. برای سرمایهگذاران معمولا تحلیل بنیادی مناسبتر است چرا که تحلیل بنیادی به صورت بلند مدتی میتواند وضعیت یک رمزارز را مشخص کند. برای معاملهگران که روزانه در بازار معامله میکنند و به دنبال استفاده از نوسانهای کوتاه مدتی هستند تحلیل تکنیکال گزینه مناسبتری است.
جمعبندی
بازار و تحلیل رمز ارزها چون بازار نوپایی است برای بسیاری از رمز ارزها، اطلاعات تکنیکال زیادی موجود نیست لذا فعالان این بازار باید تا حدودی پارامترهای بنیادی را در معاملات خود مد نظر قرار دهند. به صورت کلی اعتقاد ما بر این است که هر دو این ابزارها در بازارهای مالی به ما کمک میکنند تا سودآوری مناسبی داشته باشیم. فقط کافی است از این دو ابزار درست استفاده شود. نظر شما چیست؟ حتما نظر خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.
تحلیل تکنیکال در بورس چیست و چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد؟
بورس فردا سعی بر آموزش اصطلاحات پر کاربرد بورسی به افرادی که می خواهند به تازگی پا در بازار سهام بگذارند، دارد. پس از تعریف تحلیل بنیادی می خواهیم در این مطلب به شرح کامل معنی و مفهوم “تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با تحلیل بنیادی” بپردازیم.
برخی از عبارت تحلیل تکنیکال واهمه داشته و هیچ گاه اقدام به یادگیری و حتی کسب اطلاعات در این زمینه نمی نمایند اما به این دسته افراد پیشنهاد می کنیم این مطلب را حتما مطالعه نمایند زیرا به سادگی و روانی هر چه تمام تر به تشریح این موضوع که تحلیل تکنیکال چیست پرداخته است.
در صورت علاقه مندی می توانید از دیگر مطالبی که در رابطه با آموزش اصطلاحات بورسی همچون حجم مبنا و نحوه محاسبه آن که در این سایت نگارش شده بازدید نمایید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال دومین روش تجزیه و تحلیل سهام در بازار بورس است جمله معروف “گذشته چراغ راه آینده است” تعریف خلاصه تحلیل تکنیکال است. آن دسته از سهامداران و سرمایه گذارانی که از شیوه تحلیل تکنیکال برای تحلیل و ارزیابی قیمت استفاده می کنند معتقدند که با نگاهی به گذشته سهام و بررسی نوسانات قیمت آن در گذشته می توان به قیمت آن سهم در آینده دست یافت.
افرادی که از این روش جهت تجزیه و تحلیل یک سهم استفاده می کنند از رابطه های ریاضی و نمودارها کمک می گیرند تا بتوانند به روند رشد و یا پسرفت آن سهام در آینده دست یابند. اگر سرمایه گذار با تحلیل تکنیکال به این نتیجه برسد که قیمت آن سهم در آینده نسبت به قیمت فعلی آن افزایش می یابد قطعا اقدام به خرید آن نموده و بلعکس اگر پس از آنالیز گذشته یک سهم به این نتیجه برسد که در آینده کاهش قیمت خواهد داشت آن را نخریده و اگر از آن سهم در سبد دارایی های خود دارد اقدام به فروش آن می کند.
جهت درک بهتر معنی تحلیل تکنیکال در بورس، به مثالی که در پایین آمده توجه نمایید.
فرض کنید در حال حاضر قیمت سهام شرکتی معادل با 200 تومان است. اما اگر سرمایه گذار با طی محاسبات تحلیل تکنیکال به این نتیجه برسد که قیمت این سهم در آینده نه چندان دور مثلا بازه زمانی 2 ماه به 250 تومان می رسد، خب قطعا تعدادی از آن سهم را میخرد زیرا در عرض 60 روز هر سهم آن 50 تومان سود کرده و اگر تعداد بالایی از آن سهم را خریده باشد به همان نسبت هم سود بیشتری عایدش می شود.
به تحلیل گران تکنیکال ، نمودارگرا نیز گفته می شود زیرا آنها با تحلیل و آنالیز نمودار ها و روابط ریاضی به نتیجه می رسند.
چرا در تحلیل تکنیکال وضعیت گذشته سهم را بررسی می کنند؟
افرادی که جهت سرمایه گذاری از روش تحلیل تکنیکال استفاده می کنند معتقدند که عوامل بسیاری در تعیین قیمت یک سم دخالت دارند و می توانند حتی در یک روز بارها قیمت سهام را افزایش و کاهش دهند از این رو فقط بررسی قیمت سهم، خود می تواند بگونه ای بیانگر میزان تاثیر پذیری این سهم در شرایط مختلف باشد.
و بر خلاف تحلیلگران بنیادی لزومی ندارد که سرمایه گذار بطور جداگانه قیمت سهم را با توجه به عوامل تاثیر گذار بدست آورد و در این روش لازم است به بررسی علت نوسانات قیمت سهم در گذشته پرداخت تا روند آن را در آینده متوجه شد.
به عنوان مثال، تحلیل گران اقتصادی می گویند که اگر سهام یک شرکتی در گذشته صعودی بوده طبیعتا در آینده نیز به همین منوال روند صعودی را خواهد داشت و اما اگر در گذشته سیر نزولی داشته در آینده نیز ممکن است به همین صورت باشد.
بطور کلی می توان گفت که روند گذشته قیمت سهم را میتوان به آینده تعمیم داد ، همه عوامل در قیمت سهم لحاظ شده است و اینکه تاریخ تکرار میشود جز اصول اصلی تحلیلگران تکنیکال می باشد.
چه روشی برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام مناسب است؟
شاید با مطالعه این مقاله برایتان این سوال مطرح شود که کدام روش برای تحلیل بازار سرمایه مناسب است؟ تحلیل بنیادی و یا تحلیل تکنیکال؟
اکثر کارشناسان بازار بورس روشی که حاصل از ترکیب تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی باشد را برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام مناسب می دانند و این بدان معناست که یک سرمایه گذار برای اینکه یک سرمایه گذاری خوب داشته باشد علاوه بر بررسی روند قیمت سهام در گذشته باید عوامل محیطی ، عوامل مرتبط با صنعت و همچنین عوامل درونی و در نهایت آثار ناشی از تغییر این عوامل را بررسی نمود سپس اقدام به خرید یک سهم کند.
این به آن معناست که سهمی که در گذشته روند صعودی داشته شاید در آینده دستخوش تغییرات عوامل اثرگذار قرار گیرد و روند آن نزولی شود و به اصطلاح زیانده شود و یا با مشاهده تغییر یکی از این عوامل روند نزولی یک سهم به سیر صعودی تغییر مسیر دهد با این وجود بهتر است که سبر سرمایه گذاری خود را متنوع انتخاب کنید و از خرید تک سهمی خودداری کنید.
در نهایت بهتر است که وضعیت سهام و سبد دارایی های خود را مدام بررسی نمایید و آنها را با توجه به عوامل سه گانه که می توانند بر قیمت سهام اثر بگذارند، بروز کنید و هیجانی عمل نکنید و نگاه بلند مدت به بازدهی سهام داشته باشید.
جزئیات خبر
پیش از آنکه بخواهیم به این پرسش که «از تحلیل تكنیكال استفاده کنیم یا بنیادی؟» جواب دهیم، بهتر است خیلی گذرا تحلیل بنیادی و تکنیکال را برایتان تعریف کنیم.
همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت اوراق، كالا و سایر عوامل قیمتپذیر بر پایهی الگوی تغییرات قیمت، حجم و بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار است.
همچنین تحلیل بنیادی با توجه به عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد شرکتها از جمله آموزههای مدل «پورتر» و بررسی فرصتها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت)SWOT) در اقتصاد شرکتها و همچنین صورتهای مالی ، گزارشات تولید و فروش و سایر عوامل به بررسی سودآوری سهم در سال جاری و آتی میپردازد، سپس با تنزیل جریانات نقدی شرکتها در سالهای آینده، ارزش روز شرکت را به دست میآورد.
لازم است بدانید هر چند در تحلیل بنیادی اقتصاد شرکت کاملا مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد -بهطوریکه سود سالهای آتی نیز برای آن پیشبینی میشود- ولی درباره نتایج آن عدم قطعیت وجود دارد، به این صورت که ممکن است نرخ فروش و هزینهها برای محصولات تغییر یابد یا اینکه تغییرات نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینههای سالهای آتی شرکت تأثیرات قابلتوجهی داشته باشد. از همین رو هر چند به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه میشود، اما بهدلایل گفته شده، استناد به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد.
تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟
پاسخ به این سؤال بستگی به موارد مختلفی دارد، ولی نکته مهم و حائز اهمیت، این است كه همه چیز به میزان بازدهی مورد انتظار، ریسکپذیری و نگرش سرمایهگذار بستگی دارد. بهعنوانمثال اگر فردی بخواهد بهمحض خرید یک سهم شاهد واكنش در آن باشد، بیشک تحلیل تكنیكال به او این امكان را میدهد و یا اینكه اگر بخواهد سهمی را خریده و به دریافت سود تقسیمشده در مجمع(DPS)امید داشته باشد، باید با نگاه بنیادی و میانمدت آن سهام را مورد بررسی قرار دهد.
مهمترین آموزه تحلیل تکنیکال، توجه به حجم و ارزش معاملات روزانه شرکتهاست
یک شیوهای كه همواره در ایدهآلترین حالت به دانشجویان گفته میشود، این است كه ابتدا سهمهای بنیادی را رصد کنید؛ با این كار شما بهترین سهمهای بازار را از نظر بنیادی در اختیار خواهید داشت؛ حال به كمك تحلیل تكنیكال میتوانید به بهترین زمان برای ورود و خروج از سهم دست یابید.
آیا تحلیل تكنیكال در بورس ایران جواب میدهد؟
سؤال بزرگ دیگری كه بین فعالان بازار مطرح است، این است كه آیا تحلیل تكنیكال در بورس ایران جواب میدهد یا خیر؟ در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که اصولا الگوهای شکلگرفته در تحلیل تکنیکال در بورسهای بینالمللی نیز براساس احتمال حدود 80 درصد به نتیجه مطلوب میرسد. لازم است بدانید این بورسها چالشهایی مثل محدودیت دامنه نوسان و حجم مبنا نظیر آنچه در کشورمان شاهد هستیم، ندارند؛ بنابراین با توجه به قوانین بورس ایران، ممکن است محدودیتهایی از این قبیل، ما را در کسب نتیجه ایدهال در تحلیل تکنیکال مایوس کند. ولی یادآوری میشود که در تحلیل تکنیکال قواعدی وجود دارد كه با یادگیری و استفاده مستمر از آنها، کسب نتیجه مناسب با احتمال بیشتری ممکن میشود.
به بیاندیگر اگر میخواهیم با استفاده از تحلیل تکنیکال معاملات سودآوری داشته باشیم، باید از آموزههای آن استفاده كنیم كه یكی از مهمترین آموزههای مذکور، توجه به حجم و ارزش معاملات روزانه شرکتهاست.
دیدگاه شما