نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی چیست؟
یک گفته بسیار معروف در جهان تجارت وجود دارد که "شما نصف پول بازاریابی خود را حرام میکنید، اما متاسفانه، هیچوقت نمیفهمید کدام نصفه را." طبیعی است که شرکتهای بزرگی همچون پارسآنلاین، بامیلو و . مشکل چندانی با این موضوع نداشته باشند. آنها به راحتی میلیونها تومان خرج تبلیغات خود میکنند تا به تدریج بهترین رسانهها را بشناسند و بازگشت سرمایه شرکت خود را در طولانیمدت میسنجند.
اما هر هزار تومانی که یک کسب و کار کوچک بازگشت سرمایه گذاری خرج تبلیغات خود میکند، باید تبدیل به سود شود و در غیر این صورت، بقای این کسب و کار در خطر خواهد بود. بنابراین، چنین کسب و کاری باید بتواند در سریعترین حالت ممکن، میزان موفقیّت تبلیغات خود را اندازه بگیرند. که یعنی لازم است با یکی از دادههای آماری مهم به اسم نرخ بازگشت سرمایه و طریقۀ محاسبه آن آشنا باشد.
بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
برای اینکه دقیقاً بفهمید که بازاریابی شما چقدر موثر است، میبایست مقدار بازگشت سرمایه (که به انگلیسی Return on Investment یا به اختصار ROI خوانده میشود) در تبلیغات خود را اندازه بگیرید. همانطور که احتمالاً تا الان دیگر فهمیدهاید، ROI به معنی نرخ پول به دست آمده نسبت به پول سرمایهگذاری شده است.
بگذارید با ذکر یک مثال به بازگشت سرمایه گذاری موضوع نگاه کنیم: شرکت شما در زمینه تعمیرات قطعات سختافزار فعالیّت دارد و میانگین سود خالص کسب و کارتان بابت هر مشتری، 50 هزار تومان است. اما در حال حاضر مشتریان زیادی ندارید. بنابراین برای اینکه بتوانید مشتری جذب کنید، یک تبلیغ 250 هزار تومانی در روزنامه چاپ میکنید. با این حساب، اگر بخواهید سر به سر هزینهها را رد کنید، به چند مشتری نیاز دارید؟ پنج تا. اما مشخصاً همینکه بتوانید هزینه و سود را سر به سر کنید، کافی نیست. چون به معنی آن است که بازگشت سرمایه شما 0% بوده است. پس برای اینکه بازگشت سرمایه داشته باشید، باید بیشتر از پنج مشتری بدست آورید.
بدست آوردن نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
یک فرمول ساده برای بدست آوردن ROI را میتوانید در تصویر زیر ببینید:
پس در مثالی که آوردیم، اگر شما بتوانید با تبلیغ خود 6 کار تعمیر بگیرید و در نتیجه 300 هزار تومان سود کنید، فرمول شما این شکلی خواهد بود:
(300 - 250) / 250 = 0.2
درست است. با گرفتن شش کار،شما سود کردهاید و بازگشت سرمایه شما معادل 20% بوده است. اما اگر فقط 4 کار بگیرید:
(200 - 250) / 250 = - 0.2
این یعنی تبلیغ شما (حداقل به صورت مستقیم) بازگشت سرمایه نداشته و به ضررتان تمام شده است.
با همین فرمول ساده میتوان ارزیابی خوبی از نتیجۀ روشهای بازاریابی مختلف داشت و آنها را برای یافتن بهترین راهکارهای تبلیغاتی با هم مقایسه کرد.
البته لازم است به این نکته دقت داشته باشید که در این فرمول، فرض ما بازگشت سرمایه گذاری بر آن است که شما هزینههای تولید و عرضه محصول یا خدمات خود را از کل سود کم کردهاید و در نتیجه سود خالص از تبلیغ را بدست آوردهاید. ولی اگر قرار باشد، این هزینهها را هم در فرمول خود در نظر بگیریم، آنوقت معادله ما به شکل زیر در خواهد آمد:
مقایسه روشهای تبلیغاتی مختلف با نرخ بازگشت سرمایه
بیایید به داستان خودمان برگردیم. خب، شما در یک روزنامه تبلیغ دادید و توانستید 100 هزار تومان درآمد داشته باشید. اما بد نیست قبل از آنکه به طور جدیتر بر روی تبلیغات در روزنامه تمرکز کنید، یک روش دیگر را هم امتحان کنید: مثلاً تبلیغات گوگل را. شما 400 هزار تومان بر روی تبلیغات گوگل سرمایهگذاری کردید و در نهایت توانستید 12 مشتری پیدا کنید. پس:
(600 - 400) / 400 = 0.50
این یعنی، بازگشت سرمایه تبلیغ گوگل برای شما 50% بوده است و تبلیغات گوگل دو برابر موثرتر از تبلیغات روزنامهای عمل کرده است. به این ترتیب شما متوجه میشوید که بهتر است بیشتر هزینه بازاریابی خود را صرف این روش کنید.
تا به حال آمار وب سایت خودتون رو تحلیل کردید؟!
با تحلیل و بررسی آمار وب سایت خودتون به خیلی اطلاعات دست پیدا میکنید و درک بهتری از وضعیت خود خواهید داشت.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
پس به هیچوجه نباید تاثیر تحلیل نرخ بازگشت سرمایه در کاهش هزینهها و افزایش بازدهی تبلیغات خود را دست کم بگیرید و حتماً این متغیر را اندازهگیری کنید.
سختیهای اندازهگیری دقیق بازگشت سرمایه
البته، اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه هم بازگشت سرمایه گذاری پیچیدگیهای خودش را دارد که باعث میشود هیچوقت نتوانیم دقیقاً ROI بازاریابی خود را مشخص کنیم. در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد:
- وقتی یک مشتری از طریق تبلیغ شما جذب میشود، ممکن است خدمات شما را به دوست خود معرفی کند (که یعنی بازاریابی دهان به دهان). اما لحاظ کردن سود حاصل از این مشتری در نرخ بازگشت سرمایه، کار را کمی دشوار میکند.
- تاثیر برخی روشهای تبلیغاتی را نمیتوان به راحتی اندازهگیری کرد. یعنی هدف برخی از تبلیغات شما اصلاً این نیست که مشتری مستقیماً تماس بگیرد و در نتیجه، باید راهی دیگر برای اندازهگیری آنها پیدا کنید.
- اگر بخواهیم سختگیرانه به موضوع نگاه کنیم، لازم است هزینۀ وقت صرف شده توسط کارمندان را نیز در محاسبه خود لحاظ کنیم.
- و اما مهمترین مساله در اندازهگیری بازگشت سرمایه این است که در بسیاری موارد، این فقط یک شیوه بازاریابی نیست که مخاطب را جذب میکند. بلکه مجموعهای از شیوههای بازاریابی مختلف است.
نقش مسیر تبدیل کاربر به مشتری در ROI
در تحلیل تخصصی ROI، شما باید بتوانید نقاط مواجهه مشتری را به درستی شناسایی و آنها را اندازه بگیرید. بیایید مساله را با یک مثال بررسی کنیم:
تبلیغات روزنامه شما توانست 6 مشتری جدید برای کسب و کارتان به وجود آورد. یکی از این مشتریها، خدمات شما را به دوست خود معرفی میکند. این دوست در گوگل جستجو میکند، بر روی تبلیغ گوگل شما کلیک کرده و به سراغ وبسایت کسب و کارتان میآید، اما خرید خود را انجام نمیدهد. با اینحال، فردای همان روز، تبلیغ شما را در یک سایت دیگر میبیند و اینبار تصمیم میگیرد فرآیند خرید را کامل کند. حالا به من بگویید که دقیقاً کدام روش بازاریابی باعث جذب این مشتری شده است؟
خب، در چنین شرایطی، یک نگاه خوب برای تقسیم اعتبار این است که: اولین مواجهه و آخرین مواجهه از اعتبار بالایی در تبدیل کاربر برخوردار باشند، اما قدمهای میانی نیز عوامل موثری در نظر گرفته شوند.
مزایای اندازهگیری دقیق بازگشت سرمایه
اما این بررسی دقیقتر ROI چرا به سود شماست؟ ساده است. چون با بررسی دقیقتر نرخ بازگشت سرمایه، شما میتوانید جوابی برای تمام سوالات زیر پیدا کنید:
- کدام فعالیتهای بازاریابی بیشترین پتانسیل را برای بازگشت سرمایه کوتاهمدت و کدام برای بلندمدت داشتهاند؟
- تاثیر بازاریابی دهان به دهان در رشد کسب و کار شما تا چه حد است؟
- ارزش طولانیمدت یک مشتری چقدر است؟
- مشتریان شما بیشتر با روشهای بازاریابی مستقیم (مثل ارسال نامه، برگزاری سمینار و . ) ارتباط برقرار میکنند یا روشهای بازاریابی نرم و تصویری (مثل بروشور، وبسایت و . )؟
- و .
اندازهگیری دقیقتر ROI به لطف گوگل آنالیز
همانطور که دیدید، اگر نرخ بازگشت سرمایه را به طور دقیقتری مشخص کنیم، میتوانیم اطلاعات بسیار بیشتری را در مورد مشتری و ارزش او برای شرکتمان بدست آوریم. اما برای اینکار لازم است مسیر مشتری را با دقت بیشتری زیر نظر بگیریم و به علاوه، هزینۀ زمان مصرف شده توسط کارمندان شرکت را هم تا جای ممکن حساب کنیم.
البته شاید بررسی مسیر مشتری در بازاریابی آفلاین کار سختی باشد، چون معمولاً به صورت دستی است. اما در بازاریابی آنلاین، به لطف نرمافزارهای تحلیلگر آنلاین (از جمله و به خصوص گوگل آنالیز) ما میتوانیم نرخ بازگشت سرمایه را با دقتی واقعاً بالا بررسی نماییم.
هنگام استفاده از این نرمافزارهای تحلیلگر، معمولاً شما میتوانید یک مدل برای اندازهگیری تاثیر هر قدم مشتری انتخاب کنید. این یعنی بازگشت سرمایه گذاری میتوانید اعتبار فروش را به اولین یا آخرین مواجهه او با شرکت نسبت دهید یا این اعتبار را در بین قدمهای مختلف تقسیم کنید.
حتما بخوانید: کارآفرینی چیست و چه ایدههایی موفق میشوند؟
نتیجهگیری
اینکه همیشه حواستان به بازگشت سرمایه یک تبلیغ باشد و آن را اندازه بگیرید، به شما کمک میکند که در طولانیمدت بهترین روشهای تبلیغاتی را بشناسید و از هزینههای بازاریابی خود تا جای ممکن بکاهید. بنابراین لازم است هر چه زودتر راهکاری برای شناسایی روش جذب مشتریان پیدا کنید بازگشت سرمایه گذاری و نرخ بازگشت سرمایه یا ROI تبلیغات خود را اندازه بگیرید. در مطالب بعدی خود سعی میکنیم بیشتر مبحث تحلیل بازاریابی را باز کنیم.
میزان ریسک و نرخ بازگشت در انواع سرمایه گذاریها
همانطور که میدانید واژه سرمایهگذاری به معنی گذاشتن پول در چیزی با انتظار سود از آن است. در علم اقتصاد، سرمایهگذاری یعنی خرید کالایی که در حال حاضر مصرف نمیشود اما در آینده فرد به آن نیاز پیدا خواهد کرد و آن کالا برای او سودآور خواهد بود. در علم مالی، سرمایهگذاری به این معنی است که فرد یک دارایی مالی نظیر سهام را میخرد و پیشبینی میکند که آن دارایی مالی در آینده سودآور خواهد بود و قیمتش افزایش خواهد یافت لذا با فروش به قیمت بالاتر سود خوبی به دست خواهد آورد.
متأسفانه واژه سرمایهگذاری در طول دهههای گذشته آنچنان که باید تبیین و واکاوی نشده و بعضی افراد و گروههای سرمایهگذار در میان برخی از اقشار و افکار عمومی جامعه (عموما فرادستی) به کسانی اطلاق میشود که صرفا به سود خود و زیان دیگری میاندیشند در صورتی که برای اقتصادی که سودای پیشرفت، توسعه و شکوفایی را در سر میپروراند باید این واقعیت فهم شود که فرد سرمایهگذار در تسریع فرآیند حصول توسعه اقتصادی نقش بسزایی ایفا میکند و اینکه سرمایهگذار صرفا به سود خود بیاندیشد امری طبیعی است که با نفس و ماهیت سرمایه گذاری گره خورده است.
در این بین ریسک را نوعی عدم اطمینان و آگاهی در مورد نتیجه یک عمل می دانند، در ادبیات مالی ریسک را میتوان به صورت رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میباشد، تعریف کرد. بنگاهها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که بهطور کلی میتوان به دو دسته ‘ریسکهای تجاری’ و ‘ریسکهای غیرتجاری’ تقسیم کرد. تقریباً همه کوششهای بشری دربردارنده ی درجاتی از ریسک است، با این همه برخی از آنها ریسکهای بیشتری را به همراه دارند.
در ادامه مطلب با نرخ بازگشت سرمایه روبرو می شویم، همانطور که از نام آن مشخص است، نرخ بازگشت سرمایه یا [۱]ROI سود حاصل از هر سرمایهگذاری در بازگشت سرمایه گذاری کسبوکار است. این شاخص بهصورت درصدی محاسبه و بیان میشود. در این میان ROI برای سرمایهگذاران یک ابزار تحلیل و تصمیمگیری است که مورد استفاده قرار میگیرد.
با توجه به مطالب ذکر شده ، دنیای سرمایه گذاری ؛ دنیایی سرشار از فراز و نشیب، ریسک، سود و اتفاقات گاها غیر قابل پیش بینی است. دنیایی که با تحمل ریسک های بالاتر اتفاقات سود آورتر و یا شاید شکست های سنگین تر را برای ما به ارمغان می آورد.
در این بین هستند سرمایهگذارانی که صرفا به حفظ ارزش پول خویش به هر نحو ممکن نمیاندیشند و عموما عرصه و کارزار فعالیت آنها به بازارهایی همچون مسکن، سکه، طلا، ارز و سپردههای بانکی خلاصه نمیشود.
بیایید نگاهی به نمدار ریسک و بازگشت در سرمایه گذاریها بیاندازیم:
همانطور که در نمودار ریسک و بازگشت می بینید در می یابیم که هر چه سود ها و بازگشت سرمایه بالاتر ریسک سرمایه گذاری نیز بیشتر است،
با نگاهی گذرا به نمودار فوق در می یابیم اقداماتی چون پس انداز در بانکها و یا حسابهای سپرده کوتاه مدت کمترین میزان ریسک و در نتیجه پایین ترین میزان سود را به همراه دارد.البته با کاهش نرخ سود بانکی، سپرده گذاری بانکی تا حدودی جذابیت خود را از دست داده است، اما برای بسیاری از اقشار سنتی و متوسط و حتی طبقه ثروتمند جامعه، به دلیل ضریب اطمینان بالای این نوع به اصطلاح سرمایه گذاری، همچنان تقاضا برای این نوع خاص از سرمایه گذاری قابل توجه به نظر میرسد.
در میانه این نمودار بازارهای نوظهور[۳] را مشاهده می کنیم این نوع بازارها از سوی سرمایهگذاران بهعنوان یک فرصت کسب بازدهی بالا نگریسته میشوند، چرا که آنها اغلب از نرخ رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی سریعتر برخوردار هستند. این بازارها همچنین از روند صنعتیسازی بالایی برخوردار هستند. در عوض سرمایهگذاران در بازگشت سرمایه گذاری بازارهای نوظهور[۴]، با ریسکهای بزرگتری نسبت به بانکها مواجه هستند، که از بیثباتی اقتصادی، مسائل زیرساختی داخلی، نوسانات نرخ ارز و محدود بودن فرصتهای منصفانه (زیرا اغلب بنگاههای بزرگ، توسط دولت، مدیریت میشود) ناشی میشود .
در بالاترین سطح از نمودار ریسک و بازگشت بالاترین میزان ریسک در بین انواع سرمایه گذاری ها برای سرمایه گذاران نیک اندیش به چشم می خورد و همچنین در مقابل آن بالاترین میزان نرخ بازگشت سرمایه نیز برای این گروه از سرمایه گذاری لحاظ می شود که می توان این میزان ریسک را با تعدد سرمایه گذاری و سرمایه گذاری های صحیح کاهش داد که در مقالات آینده به تفصیل به این مورد خواهیم پرداخت.
به هر ترتیب فارغ از معنای عام سرمایهگذاری، در طی سالیان اخیر، با بروز برخی نوسانات اقتصادی شاهد تعدد و تکثر هر چه بیشتری از افراد و گروههای سرمایه گذار در جامعه هستیم. سرمایه گذارانی خُرد و بعضا کلان که البته فعالیت آنها در برخی مواقع تنها به سود شخصی آنها منتهی میشود و به واقع دستاورد و موفقیت چندانی را برای اقتصاد کشور در پی ندارد و ما به آن موارد نپرداخته و بیشتر سخن از سرمایهگذارانی است که صرفا به حفظ ارزش پول خویش به هر نحو ممکن نمیاندیشند و عموما عرصه و کارزار فعالیت آنها به بازارهایی چون مسکن، سکه، طلا، ارز و سپردههای بانکی خلاصه نمیشود . امید داریم تا در مقالات آتی در خصوص سرمایه گذاران نیک اندیش بیشتر سخن به میان آوریم.
نرخ بازگشت سرمایه و فرمول محاسبه ROI
در قدم اول باید بدانید که نرخ بازگشت سرمایه به شکل ROI نمایش داده میشود. ROI مخفف عبارت Return on Investment است. آن را یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد میدانیم. بر اساس نرخ بازگشت سرمایه میزان موفقیت یک فعالیت اقتصادی را اندازه گیری میکنیم. استراتژی مجموعه و تمام فعالیتهای آن بر اساس این نرخ نوشته میشود.
هدف از سرمایه گذاری، سودآوری است. سود میتواند مادی یا معنوی باشد. هر شخص یا مجموعهای که سرمایه گذاری را انجام میدهد باید بتواند بازگشت سرمایه را اندازه گیری کند. به زبان ساده، بازگشت سرمایه برابر با سود به دست آمده به نسبت هزینه پرداختی است. یک مجموعه تمام تلاش خود را انجام میدهد تا با کمترین هزینه بیشترین سود را دریافت کند.
مقدار سود بدست آمده تنها جنبه مالی ندارد و میتواند شامل موارد غیر مالی شامل برندسازی باشد. با در نظر گرفتن تمامی موارد، باید بدانید که منظور از محاسبه ROI درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است. به کمک ROI میتوانیم مسیر هزینه را دنبال کنیم و بدانیم که پول یا سرمایه صرف چه کارهایی شده است.بازگشت سرمایه گذاری
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
نرخ ROI برابر است با: کسر تمام هزینه از کل درآمد و تقسیم آن به کل رقم سرمایه گذاری. همانطور که در تعریف بالا مشاهده میکنید، این نرخ سود حاصل از سرمایه گذاری را به نسبت کل پرداختی اندازه گیری میکند.
برای محاسبه نرخ ROI به درصد، میتوانید نتیجه فرمول را در عدد 100 ضرب کنیم. فرمول محاسبه بسیار ساده به نظر میرسد اما در دل آن چندین و چند مورد در نظر گرفته شده است. محاسبه جزئیات برای رسیدن به این فرمول کار سادهای نخواهد بود.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه چه کاربردی دارد؟
حالا که میدانیم نرخ ROI چیست و چطور محاسبه میشود به کاربرد آن میرسیم. احتمالا نقش آن را در سازمان و تدوین استراتژیهای مجموعه حدس میزنید. با یک مثال ساده آغاز میکنیم: سرمایه گذار از مدیر دو مجموعه در مورد درآمد به نسبت سرمایه سوال میپرسد، اگر مدیر یک مجموعه بگوید که نرخ ROI در یک سال گذشته 40 درصد و مدیر دیگر بگوید 20 درصد بوده است، یعنی مجموعه اول با بازدهی دو برابر به نسبت مجموعه دوم کار میکند.
در زمان معرفی و عرضه یک محصول جدید ROI توانایی خود را نشان میدهد. این نرخ میگوید که محصول جدید شما تا چه اندازه سودآور خواهد بود. محاسبه نرخ ROI در برخی از بازارها شبیه به عملیات غیر ممکن خواهد بود اما میتوانید با شبیه سازی گروهی از مشتریان هدف، نرخ بازگشت سرمایه را به شکل تقریبی محاسبه کنید.
یک مثال از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
یک شرکت در بورس را تصور کنید که هر سهام آن به قیمت 1000 تومان معامله میشود. شخصی 10 سهم از آن شرکت را خریداری میکند. در پایان معامله خود، هر سهم را به قیمت 1500 تومان میفروشد.
اطلاعات مربوط به مساله
قیمت سهم در زمان ورود به معامله: 1000 تومان
قیمت سهم در زمان خروج از معامله: 1500 تومان
تعداد سهم خریداری شده: 10 سهم
مجموع هزینه خرید: 10 هزارتومان
درآمد کل: 15 هزارتومان
محاسبه: (15000-10000)/10000= 0.5
نتیجه به درصد: 50 درصد
تجزیه و تحلیل
در مثال بالا شخص سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود 50 درصد سود دریافت کرده است. ROI در این فعالیت اقتصادی 0.5 یا 50 درصد بوده که آن را یک سرمایه گذاری سودآور میدانیم.
مزایا و معایب نرخ بازگشت سرمایه
هر شاخص میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد. محاسبه یک شاخص ممکن است مجموعه شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه نیز جدا از این روند تعریف نمیشود.
مزایا
بررسی کیفیت، مقدار خروجی و سود حاصل از روند کار به نسبت هزینه و سرمایه گذاری انجام شده
ارزیابی عملکرد مجموعه در بهینه سازی هزینهها و صرفه جویی در بازگشت سرمایه گذاری بازگشت سرمایه گذاری برابر کسب بهترین نتیجه
بررسی ظرفیت و پتانسیل برنامههای آینده مجموعه برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
سنجش عملکرد استراتژیهای مختلف مجموعه
بررسی مقدار ارزش یک مشتری در طول مدت
عرضه و معرفی محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
معایب
اشتباه در محاسبه ROI مدیران یک مجموعه را در روند سرمایه گذاری گمراه میکند
محاسبه دقیق سود از برخی فعالیتهای یک مجموعه بسیار دشوار است
اشتباه در تشخیص روندهای مختلف تشکیل اطلاعات مربوط به محاسبه فرمول
سخن آخر
نرخ ROI درست مانند هر شاخص دیگری مثل یک راهنما است. یک راهنما که میتواند وقایع گذشته را به زبان اعداد توضیح دهد. به کمک آن میتوانیم بررسی کنیم که در آینده یک محصول چه اتفاقاتی خواهد افتاد. هر مجموعه برای هر نوع فعالیت باید آن را در نظر داشته باشد. لطفا نظرات خود را در مورد نرخ بازگشت سرمایه در بخش نظرات ثروت آفرین در انتهای صفحه مطرح فرمایید.
اقتصاد سرمایه گذاری خطرپذیر (قسمت دوم: سرمایهای گران بر دوش سرمایه گذار خطرپذیر)
در قسمت قبل گفتیم که سرمایه گذار خطرپذیر سرمایه خود را از یک سری سرمایه گذار معروف به شرکای با مسئولیت محدود (Limited Partner) دریافت میکند. این شرکا به راحتی میتوانند سرمایه خود را در بازارهای دیگری نظیر بورس، مسکن و … وارد کنند که هم کمهزینهتر هستند، هم قابلیت نقدشوندگی بیشتری دارند و هم ریسک کمتری دارند. بنابراین آنها سرمایهشان را با این توقع و به این امید در اختیار سرمایه گذار خطرپذیر قرار میدهند و ریسک بیشتر را متحمل میشوند تا بازگشتی بیش از بازگشت دیگر بازارها نصیبشان شود.
از این رو سرمایه بازگشت سرمایه گذاری گذار خطرپذیر کار دشواری بر عهده دارد. پرتفوی آنها علاوه بر رقابت با دیگر بازارها با سرمایه گذاران خطرپذیر دیگر هم در رقابت است. چنین رقابت سنگینی مستلزم داشتن چشماندازی بلندمدت بر پایهی واقعنگری و محاسبات دقیق است.
این موضوع با یک مدلسازی ساده بهتر درک میشود.
در نظر میگیریم که خروج یک سرمایه گذاری خطرپذیر معمولا در یک بازهی ۱۰ ساله رخ میدهد. پس یک افق ۱۰ ساله را لحاظ میکنیم.
اگر به سراغ آمار بازدهی بازارها برویم بالاترین میزان بازگشت در ۱۰ سال گذشته (۸۸ تا ۹۸) مربوط به بازار بورس با بازگشت ۲۰ برابری بوده است. بنابراین با ۱۰% افزایش، حداقل بازگشت ۱۰ ساله برای صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر را ۲۲ برابر در نظر میگیریم.
اگر ۲۰% بابت هزینه های مدیریتی ۱۰ ساله در نظر بگیریم (از اصل سرمایه) و همینطور ۲۰% بهره، برای پوشش دادن این هزینه، بازگشت ۲۷.۵ برابری باید حاصل شود (۲۷.۵ = ۰.۸ / ۲۲) .
میانگین سرمایه گذاری های انجام شده توسط بهمن را ۵۰۰ میلیون تومان و میانگین وزنی سهام دریافتی را ۱۷% فرض میکنیم (با این فرضیات، میانگین ارزش هر استارتاپ حدود ۳ میلیارد تومان است).
با در نظر گرفتن این فرضیات، برای ۱۰ سال آیندهی یک پرتفوی متشکل از ۱۰ استارتاپ با سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون تومان در نظر میگیریم و چند سناریو برای آن ترتیب میدهیم:
سناریوی اول: ۱۰ سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه ۲۷.۵ برابری
نمودار آبی میزان سرمایه گذاری بهمن را نشان می دهد. نمودار نارنجی ارزش سرمایه گذاری بهمن بعد از ۱۰ سال و در واقع سهم بهمن از هر استارتاپ است. نمودار طوسی هم ارزش هر استارتاپ بعد از ۱۰ سال است.
گفتیم هر استارتاپ در بازه زمانی ۱۰ ساله باید ۲۷.۵ برابر شود. پس با در نظر گرفتن سهم ۱۷% بهمن از هر استارتاپ، ارزش هر کدام بعد از ۱۰ سال باید به حدود ۸۰ میلیارد تومان برسد.
این سناریو نمایشی است و در واقعیت احتمال رخ دادنش بسیار کم است. در واقعیت برخی استارتاپ ها موفقتر از بقیه ظاهر میشوند بنابراین به سراغ سناریویی میرویم که به واقعیت نزدیکتر باشد.
سناریوی دوم: ۵ سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه ۱۵ برابری و ۵ سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه ۴۰ برابری.
دقت کنید که گفته بودیم بازگشت سرمایه ۲۷.۵ برابری باید داشته باشیم. پس در صورتی که یک سرمایه گذاری این خواسته را محقق نکند بقیه باید بهتر ظاهر شوند و درواقع جورش را بکشند (۱۰ بازگشت ۲۷.۵ برابری میشود ۲۷۵ برابر. اگر ۵ سرمایه گذاری ۱۵ برابری را از این عدد کم کنیم می شود ۲۰۰. این عدد تقسیم بر ۵ استارتاپ دیگر می شود ۴۰ برابر).
تا اینجا دو سناریو ارائه کردیم اما هیچکدام مبتنی بر واقعیت بازار سرمایه گذ اری خطرپذیر نبود. واقعیتی که بر این بازار حاکم است از اصل Power Law (پارتو) تبعیت میکند یعنی ۸۰% از بازگشت توسط ۲۰% از استارتاپ ها تامین میشود. بر این اساس تعداد بسیار کمی از استارتاپ های حاضر در پرتفو بازگشت بالایی بدست میآورند و مابقی یا شکست میخورند یا تبدیل به کسب و کارهای کوچک و متوسط میشوند.
اسکات کوپر در کتاب The Secrets of SandHill Road مینویسد تنها ۶% از معاملات ۶۰% از بازگشت را تامین میکنند.
بر این اساس به سراغ سناریوی واقعبینانهتری میرویم.
سناریوی سوم: ۵ سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه صفر، ۳ سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه ۵ برابری، ۱ سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه ۵۰ برابری و ۱ سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه ۲۱۰ برابری.
در این سناریو ۵ استارتاپ شکست خوردهاند، ۳ استارتاپ تبدیل به کسب و کار کوچک میشوند و ۱ استارتاپ تبدیل به یک کسب و کار متوسط میشود. اینجاست که ۱ استارتاپ باقی مانده باید به حدی بزرگ شود و رشد کند که هم شکستها و زیانها را جبران کند و هم بازگشت مورد انتظار را تامین کند.
قرار بر این بود که هر ۱۰ استارتاپ بازگشت سرمایه ۲۷.۵ برابری داشته باشد یعنی مجموعا ۲۷۵ برابر. در اینجا ۳ استارتاپ بازگشت ۵ برابری داشتهاند یعنی مجموعا ۱۵ برابر. ۱ استارتاپ هم ۵۰ برابر شده که با ۳ استارتاپ قبلی روی هم رفته میشود ۶۵ برابر. اگر این ۶۵ را از ۲۷۵ مورد انتظار کم کنیم میشود ۲۱۰. بنابراین ۱ استارتاپ باید بازگشت ۲۱۰ برابری داشته باشد و ارزشش به بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان برسد.
اما اگر بدبینانهتر فکر کنیم چه؟ یعنی فرض کنیم ۹۰% از پرتفو کاملاً شکست میخورد.
سناریوی چهارم: ۹ بازگشت صفر و ۱ بازگشت ۲۷۵ برابری
در این سناریو فرض کردیم ۹ استارتاپ کاملا شکست میخورد و فقط ۱ استارتاپ باقی میماند و این باقی مانده چه باید بکند؟ باید جور همه را بکشد! یعنی به تنهایی نقش ۱۰ استارتاپ را بازی کند و ۲۷۵ برابر شود و به مرز ۸۰۰ میلیارد تومان برسد تا سرمایهگذاری ما توجیه داشته باشد. و این همان چهارچوب فکری است که سرمایه گذار خطرپذیر باید از آن تبعیت کند.
هدف از بیان این سناریوی بدبینانه این بود که نشان دهیم در ذهن سرمایه گذار خطرپذیر چه میگذرد. یک سرمایه گذار خطرپذیر وقتی یک استارتاپ را بررسی و موشکافی میکند این چهارچوب فکری را در ذهن دارد و سختگیری و دقت بالای او نشات گرفته از همین واقعیت است. او به تک تک استارتاپ ها به این دیده مینگرد که نه تنها بازگشت خود را تامین کنند بلکه بتوانند جبران مافات استارتاپ های شکست خورده را هم بکنند. او به دنبال اوبرها و ایربیانبیهاست و در ذهنش جایی برای کسب و کارهای متوسط وجود ندارد. بنابراین سختگیری او کاملا موجه است و جز این هم نباید باشد.
اما چند درصد از سرمایه گذاران خطرپذیر قادر هستند واقعا به دو سناریوی آخری که مطرح کردیم برسند؟ اینجا هم اصل Power Law برقرار است. یعنی بخش کوچکی از سرمایه گذاران (حدود ۵%) به سودهای بالا دست پیدا میکنند و بسیاری حتی سرمایه اولیهی خود را هم از دست می دهند (۹۵%). رقابت در این بازار بسیار بالاست و در صورتی که جز اولینها نباشند راه به جایی نمیبرند.
نرخ بازگشت سرمایه چیست
بازدهی سرمایهگذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار ROI نسبتی است که سود حاصل از سرمایهگذاری را در قالب درصدی از هزینهی اولیه محاسبه میکند،به عبارت دیگر، در قالب درصدی از هزینهی خرید، حساب میکند که این سرمایهگذاری چقدر سودآوری داشته است،نرخ بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران نشان میدهد که هر یک تومانی که در فلان پروژه سرمایهگذاری کردند، چقدر سود داشته است.
ارزیابیِ چگونگی عملکردِ
سرمایهگذاران نه تنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایهگذاریشان، بلکه برای مقایسهی عملکرد سرمایهگذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت استفاده می کنند،برای مثال،فلان سرمایهگذاری در بورس، میتواند با سرمایهگذاریِ دیگری در زمینهی تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایهگذاری مهم نیست؛زیرا محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینهها و سود مرتبط با این سرمایهگذاری توجه میکند.
سخن آخر
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه با کم کردنِ هزینه از درآمد کل و تقسیم آن بر هزینهی کل محاسبه می شود.
جهت مشاور ایزو در هر لحظه کارکنان فنی و کارشناس شرکت آریان گستر پاسخگوی شما می باشند،لذا همین حالا با ما تماس حاصل فرمایید.
دیدگاه شما