Neckline چیست؟
خط گردن (Neckline) نوعی حمایت یا مقاومت است که روی الگوی سر و شانه ها دیده می شود و توسط تریدرها برای تعیین مناطق استراتژیک جهت سفارش استفاده می شود. یک خط گردن ، پایین بودن چرخش (که به دنبال دو قله اول رخ می دهد) الگوی تاپینگ سر و شانه ها را به هم متصل می کند. حرکت در زیر خط گردن نشانه شکستن الگو است و نشان می دهد که روند معکوس روند نزولی قبلی در حال انجام است.
در مورد الگوی سر و شانه های معکوس، خط گردن دو سطح بالای تاپ را به هم متصل می کند و به سمت راست امتداد می یابد. هنگامی که قیمت بالاتر از خط گردن قرار می گیرد ، نشان دهنده شکست یک الگو و تغییر جهت روند صعودی قبلی به روند نزولی است.
نکات کلیدی خط گردن (Neckline) در ترید
- خط گردن ، پائین واکنش یک الگوی سر و شانه ها یا اوج واکنش یک الگوی معکوس سر و شانه را به هم متصل می کند.
- خط گردن یک خط مستقیم است که به سمت راست گسترش یافته است ، و نشان دهنده شکست یا تکمیل الگوی زمانی است که قیمت از طریق آن افت می کند (بالا) یا افزایش می یابد (معکوس).
- خط گردنی که به شدت شیب دار بالاتر یا پایین باشد ، برای ترید یا اهداف تحلیلی بسیار مفید نیست.
خط گردن به شما چه می گوید؟
خط گردن بخشی از الگوی نمودار سر و شانه ها است که دو پایین (الگوی تاپینگ) یا بلندی ها را به هم متصل می کند و ناحیه ای از حمایت یا مقاومت را تشکیل می دهد. الگوی نمودار سر و شانه ها معمولاً برای پیش بینی چرخش های صعودی یا نزولی استفاده می شود.
هنگامی که قیمت از زیر خط گردن یک الگوی صعودی شکسته می شود ، این بدان معناست که روند صعودی قبلی احتمالاً به پایان رسیده است و روند نزولی در حال انجام است. هنگامی که قیمت از بالای گردن یک الگوی معکوس شکسته می شود ، به این معنی است که روند نزولی قبلی احتمالاً به پایان رسیده است و روند صعودی در حال انجام است.
شیب گردن ممکن است گاهی اوقات به جای افقی ، نیاز به کشیدن داشته باشد. دلیل این امر این است که ممکن است کم یا زیاد بودن واکنش همیشه برابر نباشد و بنابراین هنگام اتصال آنها خط شیب پیدا می کند. اگر خط گردن به شدت شیب دار بالاتر یا پایین باشد، برای ترید واهداف تحلیلی از اطمینان کمتری برخوردار است.
خط گردن یک خط مستقیم است که پایین (بالا) یا بلندی ها (معکوس) را به هم متصل می کند و به سمت راست کشیده می شود. پس از آنکه سرو شانه ها به اوج سوم خود رسید (در بالا) ، اگر قیمت به زیر خط گردن کاهش یابد ، الگوی کامل در نظر گرفته می شود و انتظار می رود حرکت نزولی دیگری باشد.
غالباً ، الگوی سر و شانه ها همراه با سایر اشکال تجزیه و تحلیل تکنیکال که به عنوان تأیید عمل می کنند ، از جمله الگوهای نمودار دیگر یاشاخص های تکنیکال استفاده می شود. به عنوان مثال ، اگر شاخص مقاومت نسبی (RSI) یا اندیکاتور واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نشان دهنده واگرایی نزولی است که به سمت سر و شانه ها حرکت می کند، برخی از معامله گران تصویب می کنند که با تأیید اضافه شده احتمال کاهش قیمت بعد از شکسته شدن خط گردن منفی وجود دارد.
الگوی سر و شانه و اهداف قیمتی آن
الگوی سر و شانه شاید یکی از شناخته شده ترین الگوهای قیمتی در بین تحلیلگران تکنیکال باشد. این الگو یک الگوی بازگشتی است و علامتی از تغییر روند می باشد.
الگوی سر و شانه از سه بخش تشکیل شده است. حجم معاملات یک مشخصه مهم در تفسیر این الگو می باشد. از آنجا که سر و شانه، بازگشت روند را نشان می دهد یک روند مشخص قبل از تشکیل الگو نیاز است تا بتوان از الگو بعنوان ابزاری جهت پیشبینی آینده قیمت استفاده کرد.
برای یک الگوی سر و شانه، روند قبلی بایستی یک روند صعودی باشد.
ساختار الگوی سر و شانه
در نمودار زیر، قیمت سهام یک شرکت در سال 2006 را می بینیم که الگوی سر و شانه در آن شکل گرفته است. سه بخش مختلف الگوی قیمتی سر و شانه به شرح زیر می باشد.
- شانه چپ: این بخش یک رالی قوی را نشان می دهد که که شیب آن از شیب روند صعودی قبل از آن بیشتر است. همچنین این بخش با حجم معاملات بالا شکل می گیرد. سپس قیمت با حجم کمتری نزول می کند و به نقطه اول خود می رسد.
- سر: بخش سر یک ورژن بزرگتر و قابل تشخیص تر از شانه چپ می باشد. رالی قیمتی که بعد از شانه چپ ایجاد می شود قله ای ایجاد می کند که بسیار بلندتر از قله شانه چپ می باشد و براحتی این موضوع در نمودار قابل تشخیص است. معمولا حجم معاملات در رالی صعودی قسمت سر از حجم معاملات رالی صعودی شانه چپ کمتر است. سپس قیمت نزول می کند و به جایی می رسد که شانه چپ شروع شده و خاتمه یافته است. به این محدوه قیمت خط گردن گفته می شود. این محدوه قیمت همان جایی است که قیمتها در بخش های سر و شانه ها شروع می شوند و پایان می یابند. الگوی سر، سیگنال اولی است که اعلام می کند روند صعودی به پایان رسیده و ممکن است بزودی نمودار قیمت باز گردد.
- شانه راست: شانه راست را می توان گفت تقریبا آیینه ای از انواع الگوی های سر و شانه شانه چپ است با این تفاوت که حجم معاملات کمتر می باشد و این نشانه ای از رغبت کمتر معامله گران به خرید است. شانه راست تقریبا قله ای مشابه قله شانه چپ را ایجاد می کند اما هیچگاه به قله سر نمی رسد.
به ندرت اتفاق می افتد که یک تحلیلگر الگوی سر و شانه با این وضوح بیاید. با این حال بایستی قسمت سر از شانه ها بالاتر باشد و دو شانه تا حدودی متقارن باشند. اما در مورد خط گردن، رالی صعودی و بازگشت آن در شانه چپ و قسمت سر بایستی تقریبا در یک محدوده قرار بگیرند. خط گردن همیشه بصورت خط کاملا افقی شکل نمی گیرد و این تغییرات، کار مدل سازی را دشوار می کند. اما ذهن انسان می تواند الگوهایی که به طور ناقص شکل می گیرند را نیز تشخیص دهد.
حجم معاملات در تحلیل الگوی سر و شانه اهمیت فراوانی دارد. یک قله جدید در سر الگو، با حجم معاملات پایین تر نشان از مشارکت کمتر خریداران است. در شانه راست، حجم معاملات ممکن است حتی پایین تر باشد که سرکوب شدن تقاضا توسط عرضه کنندگان و در نتیجه، نزول قیمت را نشان می دهد.
زمانیکه الگوی سر و شانه تشکیل شد انتظار بر این است که قیمتها از خط گردن شروع به نزول کنند. تکنیکالیست ها از قوانینی پیروی می کنند تا اطمینان یابند که قیمت، خط گردن را شکسته است. این قوانین ممکن است انتظار برای افت قیمت تا سطح مشخصی (معمولا 3 تا 5 درصد) پایین تر از خط گردن باشد و یا باقی ماندن قیمت برای دوره زمانی خاصی زیر خط گردن است. این دوره زمانی در تایم فریم روزانه بین چند روز تا یک هفته خواهد بود.
معمولا قیمتها بعد از شکسته شدن خط گردن دوباره برمی گردند و آنرا لمس می کنند(پولبک). حتی بعد از اینکه دوره زمانی و قیمتی تکنیکالیست ها پایان یافته است ممکن است پولبک اتفاق بیفتد. معمولا قیمت در محدوده خط گردن می ایستد. زیرا خط گردن یک خط حمایت است و پس از شکسته شدن به خط مقاومت تبدیل می شود.
الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر و شانه معکوس مانند الگوی سر و شانه، یک الگوی بازگشتی ست. اما این الگو در روندهای نزولی تشکیل می شود و شکل برعکس الگوی سر و شانه معمولی است. سه بخش الگوی سر و شانه معکوس به شرح زیر است.
- شانه چپ: شانه چپ با یک کاهش قوی بهمراه شیب و حجم بیشتر از روند نزولی قبل خود، شروع می شود. سپس قیمت با حجم کمتری تا نقطه اولیه نزول خود، بالا می رود و شکلی مانند حرف V را شکیل می دهد.
- سر: بخش سر، یک ورژن واضح تر از شانه چپ است. اما حجم معاملات در قسمت نزولی سر از حجم معاملات قسمت نزولی شانه چپ کمتر است. این کاهش قیمت کف جدیدی ایجاد می کند بطوری که در نمودار به وضوح مشخص است. سپس این کاهش دوباره قیمت نیز بر می گردد و تا سطح قیمتی که شانه چپ شروع شده و پایان یافته رشد می کند. بنابراین خط گردن در آن محدوده شکل می گیرد. تشکیل الگوی سر، سیگنال اولیه پایان روند نزولی می باشد و علامتی است که بزودی قیمتها صعود خواهند کرد.
- شانه راست: شانه راست تقریبا متقارن با شانه چپ است اما با حجم پایین تر که نشان دهنده تمایل کمتر افراد به فروش است. اندازه شانه راست تقریبا برابر با شانه چپ است اما نمی تواند تا قسمت سر نزول کند.
هدف قیمتی در الگوی سر و شانه
مانند سایر الگوهای قیمتی، الگوی سر و شانه نیز بایستی در روند بلند مدت تر تحلیل شود. روند قبل از تشکیل الگو باید به اندازه کافی طولانی باشد تا امکان بازگشت و معکوس شدن را داشته باشد. هر چه روند قبل از الگو قوی تر باشد الگو و بازگشت آن واضح تر و قوی تر خواهد بود.
زمانیکه خط گردن شکسته شد انتظار می رود قیمت به اندازه فاصله خط گردن تا قله سر نزول کند. مقدار این نزول از خط گردن محاسبه می شود. از آنجا که الگوی سر و شانه نشانه نزول است ممکن است یک تحلیلگر تکنیکال بدنبال کسب سود از طریق فروش استقراضی سهم مورد نظر باشد. زمانی که تکنیکالیست تلاش می کند از الگوی سر و شانه کسب سود کند، اختلاف قیمت بین خط گردن و قله سر را جهت تعیین هدف قیمتی و نقطه پایان سرمایه گذاری خود محاسبه می کند. هدف قیمتی الگوی سر و شانه به شرح زیر محاسبه می شود:
(خط گردن – بالاترین قیمت سر) – خط گردن = هدف قیمت
برای مثال، بالاترین قیمت سر در نمودار زیر حدودا 37 دلار است و خط گردن در محدوده 27 دلار شکل گرفته است. اختلاف این دو در حدود 10 دلار می باشد. بنابراین تحلیلگر انتظار کاهش قیمت تا محدوده 17 دلار را دارد.
17 = (27 – 37) – 27= هدف قیمت
هدف قیمتی در الگوی سر و شانه معکوس
محاسبه هدف قیمتی برای الگوی سر و شانه معکوس همانند الگوی سر و شانه می باشد با این تفاوت که الگوی سرو شانه معکوس نشان از صعود قیمت دارد. بنابراین انتظار می رود قیمت از خط گردن به اندازه اختلاف کمترین قیمت سر تا خط گردن صعود کند. در زیر مثالی بصورت شکل آورده شده است.
فرمول هدف قیمتی برای الگوی سر و شانه معکوس به شرح زیر است:
(پایین ترین قیمت سر – خط گردن) + خط گردن = هدف قیمت
همانگونه که در شکل دیده می شود کف قیمت سر در حدود 7197 دلار و خط گردن در محدوده 9050 می باشد. بنابراین هدف قیمتی برابر با 10،903 =(7197 – 9050) + 9050 می باشد. در این مثال، تحلیلگر یک موقعیت خرید در تابستان 2003 اتخاذ می کند و امیدوار است که بتواند در قیمت 10،903 دلار با سود از موقعیت خارج شود.
دانلود اندیکاتور سر و شانه
اندیکاتور سر و شانه، نمودارها را بصورت خودکار رصد می کند و این الگوی قیمتی را در تایم فریم های مختلف می یابد.
این اندیکاتور قابل نصب بر روی پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 می باشد. در زیر، لینک دانلود و لینک آموزش نصب اندیکاتور را برای شما دوستان قرار داده ایم.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 5 / 5. تعداد آرا 5
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
بونس (Bonus) و انواع آن در معاملات فارکس
شبکه لایتنینگ (Lightening Network) در پروتکل بیت کوین چیست؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
آشنایی با الگوی کازیمودو
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزش تحلیل تکنیکال و معامله به کمک الگوهای نموداری در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این مقاله آموزش پیداست، در این قسمت از مجموعه بلاگ آکادمی ترید دکتر رضا رضایی قصد داریم به معرفی الگوی کازیمودو یا QM بپردازیم. پس اگر قصد یادگیری تحلیل با این الگوی حرفهای را دارید با ما همراه باشید.
معرفی الگوی کازیمودو و انواع آن
الگوی کازیمودو یا کیو ام همانطور که در تصویر زیر میبینید شباهت بسیار زیادی به الگوی سر و شانه یا Head & Shoulders که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به صورت جامع در مورد آن صحبت کردیم دارد. اما اگر با دقت به شکل کلی این دو الگو دقت کنید، متوجه وجود تفاوتهایی میشوید. این شباهت و تفاوتها که بین این دو الگو وجود دارد باعث شده است تا بسیاری از تحلیلگران و معاملهگران بازارهای مالی الگوی کازیمودو یا کیو ام را نوع حرفهای یا پیشرفتهتر الگوی سر و شانه بدانند و آن را جز الگوهای مدرن تحلیل تکنیکال در نظر بگیرند.
به طور کلی الگوی QM مانند الگوی سر و شانه در دو حالت صعودی و نزولی که در تصویر زیر نیز مشخص است میتواند شکل بگیرد.
همانطور که مشاهده میکنید درست مانند الگوی سر و شانه این الگو نیز دارای شانه سمت چپ و راست و قسمت سر میباشد و میتواند در دو حالت صعودی و نزولی تشکیل شود. نکته مهمی که در مورد این الگو و الگوی سر و شانه باید در نظر داشته باشید این است که عموما تحلیلگران و معامله گران بازارهای مالی سعی میکنند همواره در جهت روند اصلی بازار وارد معامله شوند و کمتر در خلاف جهت روند بازار معامله کنند. بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که حالت صعودی این الگوها همواره زمانی که روند کلی بازار صعودی است ارزش بیشتری دارد و حالت نزولی نیز زمانی که روند اصلی بازار در جهت نزول است میتواند برای ما پر اهمیتتر باشد.
نحوه ورود به معامله با الگوی QM
همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید در الگوی QM یک سطح یا ناحیه مهم وجود دارد که در تصویر آن را با نام QM Level مشخص کردهایم. برای ورود به معامله با این الگوی نموداری در دو حالت صعودی و نزولی به این شکل عمل میکنیم:
- الگوی کازیمودو صعودی: در این حالت زمانی که قیمت بازار به کف E رسیده و از سطح QM Level شروع به بازگشت میکند میتوانیم سفارش خرید خود را ثبت کنیم. بدیهی است که مشاهده الگوهای کندلی بازگشتی در این سطح نشان دهنده اعتبار این نقطه ورود میباشد.
- الگوی کازیمودو نزولی: در این حالت زمانی که قیمت بازار به سقف E رسیده و از سطح QM Level شروع به بازگشت میکند میتوانیم سفارش فروش خود را ثبت کنیم. بدیهی است که مشاهده الگوهای کندلی بازگشتی در این سطح نشان دهنده اعتبار این نقطه ورود میباشد.
نحوه تعیین حد ضرر در الگوی کیو ام
همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفتیم، حد ضرر همواره در نقطهای قرار میگیرد که فکر میکنید با رسیدن قیمت به آن نقطه دیگر تحلیلهای شما معتبر نبوده و باید فورا از بازار خارج شوید. در الگوی کیو ام این سطح میتواند بسته به وضعیت بازار در قیمتهای مختلفی تنظیم شود. مثلا اگر از یک الگوی برگشتی کندلی در راس الگوی QM برای ورود به معامله استفاده میکنید، میتوانید حد ضرر خود را چند پیپ عقبتر از الگوی مورد نظر خود قرار دهید. یا اگر صرفا با تشکیل الگوی QM وارد معامله شدهاید میتوانید حد ضرر را چند پیپ عقبتر از شانه سمت چپ نیز تنظیم کنید.
تعیین حد سود در الگوی کازیمودو
برای تعیین حد سود در این الگو میتوانید از برخی نقاط مهم در این الگوی نموداری استفاده کنید. عموما معاملهگران و تحلیلگران بازارهای مالی حد سود اول خود را در نقطه D که در تصویر مشخص شده است در نظر میگیرند. یعنی پس از رسیدن قیمت به این سطح معاملهی خود را به طور کامل بسته یا SL خود را برای جلوگیری از از دست دادن سود، به این نقطه جا به جا میکنند.
حد سود دومی که برخی از معاملهگران بازار از آن برای معاملات خود استفاده میکنند محل شروع تشکیل این الگو میباشد. یعنی حد سود را در نقطهای قرار میدهند که این الگو حرکت خود را آغاز کرده و شروع به شکلگیری کرده است. برای درک بهتر این موضوع به تصویر زیر دقت کنید.
مطالب مرتبط به این مقاله آموزشی درست در همین نقطه به پایان میرسد. در صورتی که در مورد مطالب مطرح شده در این بلاگ سوال یا ابهامی دارید میتوانید از طریق بخش دیدگاهها و یا دایرکت صفحه رسمی جناب دکتر رضا رضایی در اینستاگرام با ما همراه باشید.
به خاطر داشته باشید که مهمترین رکن اصلی تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای پرسود در تمامی بازارهای مالی، تمرینهای فراوان و بکتست گیری از نمودار مورد نظرتان میباشد. بنابراین برای درک بهتر ساختار الگوها و نحوه معامله با آنها بهتر است در تاریخچه قیمتی بازار همواره آنها را پیدا کرده و مورد بررسی قرار دهید.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
الگوهای کلاسیک معروف که هر سرمایهگذار باید بشناسد
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند کمک زیادی به تحلیل و انجام معاملات بهتر کند. هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها، اعتبار بالایی دارند. این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی شناخت درست و صحیح الگوهای کلاسیک معروف بسیار مهم است. شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند. الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند. یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی الگوهای کلاسیک معروف
۱- الگوی سر و شانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید و تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطهی عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد.
بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازهی فاصلهی قلهی دوم تا خط گردن است.
۲- سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو یکی از پرتکرارترین الگوهای کلاسیک معروف و بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. از لحاظ نموداری این الگو نشاندهندهی دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامهی حرکت اصلی است که در نهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییر یافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد.
الگوی کف دوقلو از لحاظ تئوریک نشاندهندهی این است که پس از یک روند قوی نزولی، سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد و در نهایت با تسلط دوبارهی فروشندگان، بازار افت میکند.
۳- سقف سهقلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو از الگوهای کلاسیک معرف و یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود. به بیان دیگر بهجای دو سقف یا کف به سه سقف یا کف تبدیل میشود. درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان انواع الگوی های سر و شانه دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده شده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانهی بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. از آنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس از لحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معاملهگران در راستای ادامهی روند غالب بازار است. از آنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، میتوان استنباط کرد که سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و در نتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد.
به عنوان مثال، در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قلهی اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه شده و باید منتظر ادامهی روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند. اما این بار در آستانهی مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظهی حجم معاملات در نقطهی شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد.
۴- الگوی پرچم (FLAG)
این الگو، یکی از الگوهایکلاسیک معروف و ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه میدهد. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً باعث استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامهی روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود.
بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقف شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هرچه فاز اصلاحی مدت زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، نشانهی افزایش دوبارهی قیمت بوده و تشکیل پرچم نزولی از ادامهی روند نزولی خبر میدهد.
۵- الگوی مثلث (Triangles)
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی بهطورکلی اگر بتوانیم به صورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو بهحساب میآید. این الگو میتواند بهصورت بازگشتی یا ادامهدهنده باشد و یکی از الگوهای کلاسیک معروف شناخته میشود.
۶- الگوی دره (Wedges)
این الگو همانند مثلث است با این تفاوت که بهصورت یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با قوانین مثلث است.
۷ - الگوی الماس (Diamonds)
این الگو از الگوهای کلاسیک معروف و برگشتی بوده و اگر در روند صعودی، سهم وارد این الگو شود، نزولی میشود. این الگو بهصورت برعکس نیز صادق است.
۸- الگوی فنجان و دسته (CUP)
این الگو برای ادامهی روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، به اندازهی قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو میتواند بهصورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دستهی کوچک در قسمت راست الگو تشکیل میشود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.
۹- الگوی مستطیل
این الگو نیز بسته به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد، بهنوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدودهی مقاومتی توانسته به اندازهی عرض مستطیل رشد کند. الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا از لحاظ کارآیی بسیار متفاوت هستند. بهطور کلی این الگو نیز از الگوهای کلاسیک معروف و نوع ادامه دهندهی روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک روند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهدهی الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری کرد، این الگو نیز مانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد.
از طرف دیگر، الگوی مستطیل به الگوهای سقف و کف چندقلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدودهی کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدودهی نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجهی آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانهی ادامهی روند نزولی است. حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل، یعنی فاصلهی بین سقف و کفهای محدودهی نوسانات است.
معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال روش های مختلفی انواع الگوی های سر و شانه وجود دارد اما برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسانات استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر فقط حرکت قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند. نمودارهای شمعی نمای کلی از نوسانات قیمت در طول زمان را نشان می دهد. ایده اصلی این روش مطالعه الگوهای تکراری با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته است. بسیاری از معامله گران از نمودارهای شمعی در بازارهای سهام، فارکس و رمزارز استفاده می کنند. مجموعه ای از رایج ترین الگوها را الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می نامند. بسیاری از معامله گران این الگوها را شاخص معاملاتی معتبر می دانند. چرا اینطور است؟ آیا معامله و سرمایه گذاری به معنای یافتن فرصت هایی نیست که دیگران آن را ندارند؟ بله، اما به روانشناسی افراد هم مربوط است. از آنجایی که مدل های تحلیل تکنیکال کلاسیک به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی محدود نمی شود، تاثیرگذاری این الگوها به تعداد شرکت کنندگان در بازار بستگی دارد. در ادامه به معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
الگوهای نموداری چیست؟
زمانی که بازار صعودی است، قیمت ها در نوسان هستند (با بالا و پایین های متناوب). از سوی دیگر، در بازارهای رو به کاهش، قیمت ها کاهش می یابد، اگرچه همچنان فراز و نشیب های متناوب وجود دارد. وقتی بازار در محدوده معاملاتی تثبیت می شود چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت می بینیم که قیمت بدون روند خاصی در نوسان است. فرقی نمی کند در چه مرحله یا فرآیندی وارد بازار شوید. عملکرد قیمت به طور کلی از یک الگوی تکراری پیروی می کند.
به این الگوی نموداری می گویند. معامله گران هوشمند به این الگوهای قیمت توجه می کنند تا قبل از ورود به معامله، ایده خوبی از سود و زیان داشته باشند. این الگوها به معامله گران نشان می دهد که در مرحله بعدی روند صعودی یا نزولی قیمت ادامه خواهد یافت یا کاملا معکوس خواهد شد. الگوهای قیمت همچنین به معامله گران کمک می کند تا نقاط ورود و خروج، ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین کنند. به صورت کلی، دو نوع الگوی نموداری وجود دارد:
- الگوهای برگشتی
- الگوهای ادامه دهنده
لازم به ذکر است که نمودارهای سهام به طور کلی در یکی از دو الگوی متمایز قرار می گیرند: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه دهنده. الگوهای برگشتی در انتهای روند و زمانی که بازار قصد تغییر جهت دارد یافت می شود. به عنوان مثال، پس از یک روند صعودی طولانی قیمت، بازار می تواند فرسوده شود و روند نزولی قیمت را آغاز کند. معامله گران معمولاً زمانی که بازار تغییر جهت می دهد از الگوهای برگشتی استفاده می کنند. الگوهای ادامه دهنده نشان می دهد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند. در روند صعودی، قیمت اغلب افزایش می یابد، استراحت می کند و پولبک زده و سپس بالا می رود. بنابراین معامله گران از الگوهای برگشتی برای حرکت در یک جهت یا اضافه کردن به موقعیت برنده فعلی خود استفاده می کنند.
اهمیت استفاده از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال چیست؟
معامله گران در طول صد سال گذشته به الگوهای قیمت نگاه کرده اند و مجموعه ای از الگوهای تکرار شونده را یافته اند. شاید تعجب کنید که چرا این الگوها خود را تکرار می کنند. جواب کاملا مشخص است، زیرا بیشتر تحرکات بازار تحت تأثیر احساسات انسانی است و ماهیت انسان هرگز تغییر نمی کند. دقیقاً به همین دلیل است که الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال مهم هستند: آنها می توانند بینشی روانشناختی از روند کلی بازار به شما بدهند. حرکت بازار تا حد زیادی به دلیل واکنش معامله گران به آنچه اتفاق می افتد است. هنگامی که این کنش ها و واکنش ها را درک کردید، دریافت چنین بینش هایی به شما کمک می کند تا درک بهتری از معامله گران در آینده داشته باشید. بر این اساس، می توانید تصمیم بگیرید که چه زمانی وارد بازار یا از آن خارج شوید.
معرفی مهم ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
در حال حاضر الگوهای کلاسیک بی شماری وجود دارد که در صورتی که دقت داشته باشید، می توانید برای خودتان الگوهای جدیدی را کشف کنید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در حال حاضر الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به صورت مداوم در نمودار تکرار می شوند. به همین خاطر بسیاری از معامله گران پیگیر استفاده از این نوع نمودارها هستند. در ادامه به معرفی نمونه ای این نمودارها می پردازیم. برای آشنایی بیشتر با این نمودارها تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
1. الگوی سقف دو قلو(The Double Top)
الگوی سقف دوقلو یکی از قدرتمندترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال و نوع بازگشتی است. در این الگو، یک بازار گاوی یک روند صعودی را نشان می دهد، پولبک داشته و سپس سعی می کند به سقف قبلی برسد و از آن عبور کند اما شکست می خورد و قیمت پایین می آید. توجه داشته باشید که هر دو پیک در مدل تقریباً قیمت یکسانی دارند، به همین دلیل است که ما به این مدل یک قله دوقلو می گوییم. الگوی سقف دوتایی نشان می دهد که بازار قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومت اصلی را ندارد. با مشاهده این الگو می توانید پیش بینی کنید که روند صعودی حداقل به طور موقت به پایان رسیده است. در نتیجه، باید انتظار داشته باشید که قیمت ها در محدوده خاصی نوسان کنند یا شروع به کاهش کنند.
2. الگوی فنجان و دسته(The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته در بین معامله گران سهم کوچک و ارزان بسیار محبوب است. این روند می تواند اولین نشانه افزایش قابل توجه قیمت باشد. وقتی به طراحی فنجان و دسته آن نگاه می کنید، شبیه یک فنجان چای است. این الگو اغلب در روندهای نزولی بلندمدت دیده می شود. ما می بینیم که قیمت ها بالا می روند و قبل از کاهش قیمت ها به بالاترین حد اولیه می رسند و در نهایت افزایش می یابند. به این کف گرد فنجان می گویند. این سطح نشان دهنده کاهش قیمت است و معامله گران سهام را با قیمت پایین خریداری می کنند. بعد از اینکه قیمت شروع به کاهش کرد، به قسمتی از این مدل می رسیم که دسته نام دارد. دسته به قسمتی گفته می شود که می توانید کمی عقب نشینی را ببینید. قیمت قبل از سقوط شدید و سطح بالای مقاومت پایین تر حرکت می کند. معامله گران اغلب زمانی سهام می خرند که سطح مقاومت بالای الگوی فنجان و دسته شکسته شود.
3. الگوی پرچم(Flag)
پرچم یکی دیگر از الگوهای ادامه دار متداول است که در تمام بازه های زمانی قابل مشاهده است. الگوی پرچم بسته به صعود یا نزولی بودن می تواند صعودی یا نزولی باشد. روند صعودی با افزایش قیمت مشخص میشود. سپس بازار متوقف میشود و به عقب باز میگردد و تعدادی فراز و نشیب کوچک در طول مسیر ایجاد میکند. معامله گران معمولاً این را به عنوان یک مکث موقت می بینند و انتظار دارند روند اولیه به زودی از سر گرفته شود. از سوی دیگر الگوی پرچم نزولی برعکس عمل می کند. قیمت یک حرکت نزولی سریع دارد و سپس در چند نوسان کوچک قبل از روند نزولی کلی سقوط می کند. برای ترسیم الگوی پرچم، باید از هر نوسان به بالا و پایین خطوط بکشید. اگر به درستی ترسیم شوند، تصویر یک پرچم را روی میله ایجاد می کنند. الگوی پرچم یکی دیگر از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که برای مبتدیان مناسب است.
4. الگوی سر و شانه(The head and shoulders)
الگوی سر و شانه یکی از محبوب ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است. حتی معامله گرانی که هرگز از نمودار استفاده نمی کنند اغلب نام آن را می شنوند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند. الگوی سر و شانه دقیقاً مانند اسمش به نظر می رسد. یک حرکت صعودی کوچک قیمت و سپس یک عقب نشینی وجود دارد. قبل از اینکه قیمت دوباره بالا برود یک روند صعودی بزرگ دارد. سپس حرکت کوچک دیگری مانند حرکت اول ایجاد می شود. هر دو تاب کوچکتر از شانه ها هستند، تاب سر وسط بزرگتر است. الگوی سر و شانه یکی از الگوهای بازگشتی اصلی است. این الگو نشان می دهد که بازار باید به زودی به روند صعودی خود پایان دهد و روند نزولی را آغاز کند. معامله گران اغلب به دنبال کاهش قیمت ها به زیر دو سطح هستند که به آن شکاف می گویند. بعد از شکستن گردن، اکنون بهترین زمان برای ورود به بازار است.
5. الگوی مثلث(Triangles)
الگوی مثلث یکی از رایج ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که در آن قیمت سهام به شدت در نوسان است. نوسانات هر بار کوچکتر و کوچکتر می شوند. اگر خطوط این نوسانات را به هم وصل کنیم شکل مثلثی ایجاد می شود. مثلث ها الگوهای ادامه داری هستند و نشان می دهند که بازار پس از روند قبلی، قبل از ادامه در جهت روند اصلی در حال توقف است. سه نوع الگوی مثلثی وجود دارد:
• الگوی مثلث متقارن: در این الگو، خط بالایی مثلث به سمت پایین و خط پایین به سمت بالا شیب دارد. معامله گران اغلب این را به عنوان یک مکث در بازار قبل از ادامه آن می بینند.
• الگوی مثلث صعودی: مثلث صعودی جایی است که خط پایین بالا می رود اما خط بالایی افقی است. این نشان دهنده شکست دیگری در بازار است اما هنوز هم قدرت خرید بیشتری نسبت به فروش وجود دارد (نشانه صعودی).
• انواع الگوی های سر و شانه مثلث نزولی: مثلث نزولی جایی است که خط بالایی شیب دار است اما خط پایین افقی است. این نشان می دهد که فروشندگان بازار را کنترل می کنند. این نوع مثلث یک الگوی ادامه دهنده است که در روندهای نزولی دیده می شود.
کلام آخر
الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال از جمله ابزارهای کاربردی برای انجام معاملات موفق است که سالیان سال است که از این نمودارها برای تحلیل روند قیمت استفاده می کنند. به همین خاطر با استفاده از این نمودارها می توانید روند قیمت ارز دیجیتال را در آینده تشخیص دهید و تصمیم گیری راحت تری در روند انجام معاملات خود داشته باشید. در این مقاله به معرفی این الگوهای کلاسیک پرداختیم. امیدواریم برای شما مفید باشد.
دیدگاه شما