انواع نسبت اهرمی


مدیریت مالی

financial-management-of-projects

این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین من در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان می کنم.

برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد:

  1. روش تجزیه و تحلیل درونی (InternalAnalysis): که شمال مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است.
  2. روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای (ComparativeAnalysis): که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است.
  3. روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش (WorkingCapital Analysis): که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است.
  4. روش تجزیه و تحلیل خطر (RiskAnalysis): که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد.

بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل درونی هستند.

اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :

نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است:

نسبت جاری(Current Ratio): از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری بدست می آید.

هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

نسبت آنی (Quick Ratio): از تقسیم داراییهای جاری انواع نسبت اهرمی منهای موجودیها بر بدهیهای جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از داراییهای با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر داراییهای جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند.

این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود

۲ . نسبتهای اهرم مالی یا سرمایه گذاری Capitalization Ratios):

نسبتهایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهیهای بلند مدت و کوتاه مدت است.

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه(Debt Ratio to Net Worth Ratio): در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه (Current Debts to Net Worth Ratio): برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را برا ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند.

نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه (Long-Term Debts to Net Worth Ratio): این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه (Fixed Asset to Net Worth Ratio ): از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند.

نسبت توان پرداخت بهره: از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است.

تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

۳ . نسبتهای فعالیت (Activity Ratios):

این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا داراییهای در اختیار مدیران را نشان می دهند.

نسبت دوره وصول مطالبات (Receivables Collection Period): معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکتها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلتهایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت.

نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا (inventory Cycle Ratio) : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد.

دوره گردش عملیات (Operating Cycle): موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات.

دوره گردش عملیات در موسسات تجارتی= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد.

دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

نسبت فروش کا لا یا گردش موجودی کالا(Inventory Turnover Ratio) : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد.

نسبت کالا به سرمایه در گردش (Inventory to Working Capital Ratio): برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محسوب داشته اند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند.

نسبت گردش سرمایه جاری (Working Capital Turnover) : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سالهای قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد.

دوره بازپرداخت بستانکاران (Accounts Payable Turnover Period ): دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند.

تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

۴ . نسبتهای سودآوری (Profitability Ratios):

بازده سرمایه در گردش (Return on Working Capital): می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید.

نسبت بازده فروش (Return on Sale ): سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند. بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند.

نسبت بازده ارزش ویژه(Return on Net Worth Ratio): ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید.

از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد. بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد.

درصد بازده دارایی (percentage Return on Assets): این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند

نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی انواع نسبت اهرمی کرد :

۱) نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی

۲)نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد.

هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید.

مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری.

۳) نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد.

این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :

نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود

نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود.

۴) نسبت های سود آوری :انواع نسبت اهرمی این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …

این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند.

نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد.

اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود. دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد.

در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت.

در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت. زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند.

مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :

A) آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود.

B) گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا.

با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند.

نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است.

این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد.

معرفی انواع نسبت های مالی و فرمول نسبت ها

انواع نسبت های مالی، فرمول نسبت ها، استفاده کنندگان و موارد استفاده آن ها

نسبتهای مالی با استفاده از ارقام موجود در صورتهای مالی محاسبه می شوند تا اطلاعات معنی داری درباره یک شرکت بدست آید. ارقام موجود در صورتهای مالی شامل ترازنامه، سود و زیان و صورت جریان وجه نقد به منظور تجزیه و تحلیل آماری و همچنین ارزیابی میزان نقدینگی، اهرم مالی، رشد، حاشیه ها، سود آوری، نرخ بازگشت و سایر موارد، مورد استفاده قرار می گیرند.

نسبتهای مالی در دسته های زیر طبقه بندی می شوند:

  • نسبتهای نقدینگی
  • نسبتهای اهرمی
  • نسبتهای کارایی یا انواع نسبت اهرمی فعالیت
  • نسبتهای سودآوری
  • نسبتهای ارزش بازار

استفاده کنندگان و موارد استفاده نسبتهای مالی

تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی دو هدف اصلی را دنبال می کنند.

1-ردیابی عملکرد شرکت

هر یک از نسبتهای مالی برای یک دوره مشخص محاسبه می گردد و تغییرات آن در طول زمان به منظور مشخص شدن اینکه روند عملکرد شرکت رو به رشد بوده است یا خیر ردیابی می شود. برای مثال افزایش نسبت بدهی ممکن انواع نسبت اهرمی است نشان دهنده تحمل بدهی زیاد باشد و سرانجام به نکول تعهدات شرکت منجر شود.

2-مقایسه عملکرد شرکت

نسبتهای مالی یک شرکت با دیگر رقبای اصلی او در بازار مقایسه می شود تا مشخص شود شرکت از میانگین صنعت بهتر یا ضعیف تر عمل کرده است. برای مثال، مقایسه بازده دارایی شرکتهای مختلف به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک می کند تا تشخیص دهد کدام شرکت از داراییهای خود بیشترین انواع نسبت اهرمی بهره وری را داشته است.

استفاده کنندگان صورتهای مالی شامل استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی می باشند.

  • استفاده کنندگان برون سازمانی: این دسته شامل تحلیلگران مالی، سرمایه گذاران خرد، اعتبار دهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات قانونی، و علاقمندان به یک صنعت می باشد.
  • استفاده کنندگان درون سازمانی: این دسته شامل تیم مدیریت، کارمندان و مالکان می باشد.

نسبتهای نقدینگی

نسبتهای نقدینگی، آن دسته از نسبتهای مالی هستند که توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت و بلندمدت را نشان می دهند. نسبتهای نقدینگی معمول شامل موارد زیر می باشند.

نسبت جاری توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را با استفاده از داراییهای جاری نشان می دهد.

بدهی جاری/دارایی جاری = نسبت جاری

نسبت سریع یا آنی توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با استفاده از داراییهایی که سریع تر به وجه نقد تبدیل می شوند را نشان می دهد.

بدهی جاری/(موجودی مواد و کالا – داراییهای جاری) = نسبت سریع

نسبت نقدی توانایی شرکت در پرداخت بدهی ها از طریق وجه نقد و معادل وجه نقد را نشان می دهد.

بدهی جاری/وجه نقد و معادل وجه نقد = نسبت نقدی

نسبت جریان وجه نقد عملیاتی نشاندهنده تعداد دفعاتی است که شرکت می تواند بدهی های جاری خود را با استفاده از وجه نقد ایجاد شده در یک دوره بخصوص، پرداخت کند.

بدهی جاری/وجه نقد عملیاتی = نسبت جریان وجه نقد عملیاتی

نسبتهای اهرمی

نسبتهای اهرمی میزان سرمایه ای که از طریق بدهی تامین شده است را اندازه گیری می کنند. به عبارت دیگر نسبتهای اهرم مالی، سطح بدهی یک شرکت را اندازه گیری می کنند. نسبتهای اهرمی معمولا شامل موارد زیر هستند.

نسبت بدهی قسمتی از داراییهای شرکت را نشان می دهد که از طریق بدهی تامین شده است.

کل داریی/کل بدهی = نسبت بدهی

نسبت بدهی به سرمایه وزن کل بدهی و تعهدات مالی را با آورده سهامدان مقایسه می کند.

کل سرمایه/کل بدهی = نسبت بدهی به سرمایه

نسبت پوشش هزینه بهره توانایی شرکت در باز پرداخت هزینه بهره را نشان می دهد.

کل هزینه بهره/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

نسبت پوشش کل بدهی توانایی شرکت را در پرداخت کل بدهی ها نشان می دهد.

کل بدهی/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش کل بدهی

نسبتهای کارایی

نسبتهای کارایی که بعنوان نسبتهای فعالیت نیز شناخته می شود جهت اندازه گیری مطلوبیت استفاده شرکت از دارایی و منابع خود، مورد استفاده قرار می گیرد.

نسبت گردش دارایی ها توانایی شرکت در ایجاد فروش با استفاده از دارایی ها را اندازه گیری می کند.

کل داراییها/فروش خالص = نسبت گردش دارایی ها

نسبت گردش موجودی کالا نشاندهنده تعداد دفعاتی است که موجودی کالا در یک دوره معین فروخته شده و دوباره جایگزین شده است.

میانگین(پولی) موجودی کالا/بهای تمام شده کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودی کالا

نسبت گردش حسابهای دریافتنی تعداد دفعاتی که حسابهای دریافتنی شرکت در یک دوره زمانی مشخص تبدیل به وجه نقد می شود را نشان می دهد.

میانگین حسابهای دریافتنی/خالص فروش نسیه = نسبت گردش حسابهای دریافتنی

نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا میانگین روزهایی را نشان می دهد که شرکت، موجودی کالا را قبل از فروش به مشتری در انبار شرکت نگهداری کرده است.

نسبت گردش موجودی کالا/365 = نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا

نسبتهای سودآوری

نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت در ایجاد سود نسبت به میزان درآمد، دارییهای ترازنامه ای، هزینه های عملیاتی و سرمایه را اندازه گیری می کند. نسبتهای معمول سودآوری شامل موارد زیر می باشند.

نسبت حاشیه سود ناخالص، میزان سود شرکت از فروش خالص را نشان می دهد. به عبارتی به ما می گوید که شرکت، پس از بهای تمام شده کالای فروش رفته به چه میزان قادر به کسب سود بوده است.

فروش خالص/سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی، درآمد عملیاتی شرکت را با فروش خالص مقایسه می کند تا کارایی عملیاتی واحد تجاری مشخص شود.

فروش خالص/درآمد عملیاتی = نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت بازده دارایی ها میزان کارایی شرکت در استفاده از دارایی ها جهت کسب سود را نشان می دهد.

کل دارایی ها/سود خالص = نسبت بازده دارایی ها

نسبت بازده سرمایه نشان می دهد که شرکت در استفاده از سرمایه خود، چقدر کارا بوده است.

کل سرمایه/سود خالص = نسبت بازده سرمایه

نسبتهای ارزش بازار

نسبتهای ارزش بازار، جهت ارزیابی قیمت سهام یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرند. نسبتهای معمول ارزش بازار شامل موارد زیر هستند.

نسبت ارزش دفتری، میزان سرمایه متعلق به هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام

نسبت بازده سود نقدی میزان سود نقدی را نسبت به قیمت بازار آن سهم می سنجد.

قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی

نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/سود خالص = نسبت سود هر سهم

نسبت قیمت به درآمد، قیمت سهام یک شرکت را با سود هر سهم آن شرکت مقایسه می کند.

سود هر سهم/قیمت سهم = نسبت قیمت به درآمد

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی انواع نسبت اهرمی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 4.2 / 5. تعداد آرا 13

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

تفاوتهای تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال

الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار

نسبت های مالی

نسبت های مالی

یکی از موضوعات مهم در کسب و کار ها، نسبت های مالی می باشد که در این مطلب به شرح انواع آن پرداخته شده است.

  • نسبت های نقدینگی
  • نسبت های فعالیت
  • نسبت های اهرمی
  • نسبت های سود آوری
  • نسبت های ارزش بازار

نسبت های نقدینگی:

نسبت جاری: علی القاعده این نسبت باید از ۱ بالاتر باشد تا شرکت حداقل بتواند بدهی های جاری خود را با کمک دارایی های جاری خود جبران نماید. این نسبت در حالت نرمال باید حدود ۲ باشد.

نسبت آنی: بخشی از دارایی های جاری قابل نقد شدن نیست. بنابراین شرکت برای پرداخت بدهی های جاری خود نمی تواند روی همه دارایی های جاری حساب کند. همین امر باعث شد تا نسبت دیگری به نام نسبت آنی طراحی شود تا توانایی شرکت در پرداخت آنی بدهی های جاری را بسنجد. این نسبت در حالت نرمال باید ۱ باشد.

نسبت هایی که با هم بررسی می کنیم همگی باید در کنار هم بررسی شوند. تجزیه و تحلیل بر اساس این نسبت ها حاصل تجربه به دست آمده از وضعیت شرکت ها در سال های مختلف است و باید با توجه به حال و هوای هر صنعت و کسب و کار خاص بررسی شوند.

نسبت های فعالیت:

میانگین گردش موجودی کالا: میانگین گردش موجودی نشان می دهد که یک شرکت چطور موجودی کالا را مدیریت می کند. اگر گردش موجودی یک شرکت پایین باشد، نشان دهنده این است که شرکت ممکن است موجودی کالا را بیش از اندازه در انبار ذخیره کرده و یا این که ممکن است سطح فروش محصولات و خدمات شرکت در سطح پایین قرار داشته باشد. در صورت شرایط یکسان، نسبت بالای گردش موجودی، مطلوب می باشد.

میانگین سنی موجودی کالا: به معنی این است که زمانی که کالا وارد انبار می شود چقدر طول می کشد تا از انبار خارج شود. در واقع این عدد نشان می دهد که به صورت میانگین پول چقد در موجودی کالا درگیر است.

میانگین دوره وصول مطالبات: نشان دهنده این است که چقدر طول می کشد تا مطالبات ما بعد از فروش وصول شوند. در واقع اگر این میانگین بالا باشد به این معنی است که فروش های ما در حساب های دریافتنی گیر می کنند.

نسبت های اهرمی ساختار سرمایه:

یکی دیگر از نسبت های پرکاربرد، نسبت میانگین فروش خالص به میانگین کل دارایی ها است. بالا بودن این نسبت می تواند ارزشمند بودن شرکت را نشان دهد. مثلا یک شرکت با فروش ۱ میلیاردی نسبت گردش کل دارایی هایش ۱۰ باشد و یک شرکت با فروش ۲ میلیاردی نسبت گردش کل دارایی ها ۲. البته برای استفاده از این نسبت باید به نکته های زیادی توجه کرد. مثلا اگر ارزش دارایی ها به ارزش روز نباشد یا شرکت یک دارایی جدید خرید کرده باشد.

نسبت بدهی:

نسبت کل بدهی ها به جمع کل دارایی های سازمان را نشان می دهد. با کمک این نسبت می توان تخمینی از میزان ریسک شرکت به دست آورد. بدهی های بسیار زیاد نسبت به دارایی های محدود می تواند زنگ خطری برای سرمایه گذار باشد.

نسبت بدهی به ارزش ویژه:

این نسبت نشان می دهد که شرکت چقدر از ابزار بدهی و چقدر از صاحبان سهام برای تامین مالی استفاده کرده است. اگر این نسبت بالا باشد نشان می دهد که بدهی های شرکت بالا بوده و عمده تامین مالی شرکت از طریق بدهی است. در مورد این نسبت باید به این نکته توجه داشت که بدهی‌ بالا نشان از پرداخت بهره بالا است.

نسبت پوشش هزینه بهره:

اگر این نسبت پایین باشد نشان دهنده این است که شرکت وام های سنگین گرفته و بیشتر سود شرکت صرف تامین بهره بانکی می شود. بالعکس اگر این نسبت بالا باشد نشان از توانمندی شرکت در پوشش بهره های بانکی بیشتر است.

نسبت های سودآوری:

  • نسبت سود ناخالص: نسبتی است که میزان سود ناخالص به فروش را نشان می دهد.
  • نسبت سود خالص: این نسبت نشان می دهد که چند درصد از فروش تبدیل به سود خالص می شود.
  • بازده سرمایه گذاری: این نسبت نشان می دهد که نسبت به کل دارایی ها چقدر سود خالص تولید می شود.
  • بازده حقوق مالکین: این نسبت یک قدم جلوتر از بازده سرمایه گذاری است و بالا بودن این نسبت نشان دهنده وضعیت مناسب سودآوری شرکت است.
  • بررسی مالی دوپون: در حقیقت این نسبت ادغام دو نسبت مالی است. این نسبت همان نسبت سود خالص به کل دارایی هاست ولی با کمک دو نسبت حاشیه سود خالص ضرب در گردش دارایی ها به دست آمده است.

پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله تجزیه و تحلیل مالی طرح توجيهی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

نسبت های ارزش بازار سهام

نسبت های ارزش بازار سهام

نسبت های ارزش بازار سهام:

درآمد هر سهم (EPS): نشان دهنده سودآوری شرکت به ازای هر سهم است.

قیمت به درآمد سهم (P/E): نشان دهنده نسبت قیمت به درآمد سهم است. هر چقدر این عدد کوچک تر باشد نشان دهنده این است که سودآوری شرکت نسبت به قیمت بالاتر بوده و سهامدار سریع تر می تواند قیمت پرداخت شده را از طریق سود شرکت جبران کند.

ارزش دفتری هر سهم: از مجموع ارزش ویژه تقسیم بر تعداد سهام به دست می آید. این نسبت نشان دهنده ارزش دفتری است و لزوما با ارزش بازار مساوی نیست.

نسبت های ارزش بازار سهام ۲:

نسبت سود سهام پرداختی به قیمت: نسبت دیگری که در نسبت های سودآوری استفاده می شود نسبت سود سهام پرداختی به انواع نسبت اهرمی قیمت سهم است. این نسبت نشان می دهد که نسبت به قیمت پرداختی چقدر سود توسط شرکت به سهامداران پرداخت شده است. این نسبت لزوما نشان دهنده سودآوری شرکت نیست، چون ممکن است که یک شرکت سودآور باشد ولی سود را به صورت نقدی به سهامدار پرداخت نکند.

در مورد پرداخت سود نقدی به سهامدار همیشه کشمکشی بین شرکت و مالک وجود دارد. شرکت علاقمند است تا حداقل سود نقدی پرداخت شود تا نقدینگی از دست شرکت خارج نشود. همچنین طبق قانون شرکت باید سالانه حداقل ۱۰ درصد از سود خود را در حسابی به نام حساب اندوخته ذخیره نماید.

نسبت سود سهام پرداختی به درآمد سهم: این نسبت طبق قانون از ۱۰ درصد نباید کمتر باشد و نشان دهنده درصدی از سود شرکت است که به صورت نقدی بین سهامداران تقسیم می شود.

به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله بازاریابی داده محور را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.

نسبت های مالی

نسبت های مالی

یکی از موضوعات مهم در کسب و کار ها، نسبت های مالی می باشد که در این مطلب به شرح انواع آن پرداخته شده است.

  • نسبت های نقدینگی
  • نسبت های فعالیت
  • نسبت های اهرمی
  • نسبت های سود آوری
  • نسبت های ارزش بازار

نسبت های نقدینگی:

نسبت جاری: علی القاعده این نسبت باید از ۱ بالاتر باشد تا شرکت حداقل بتواند بدهی های جاری خود را با کمک دارایی های جاری خود جبران نماید. این نسبت در حالت نرمال باید حدود ۲ باشد.

نسبت آنی: بخشی از دارایی های جاری قابل نقد شدن نیست. بنابراین شرکت برای پرداخت بدهی های جاری خود نمی تواند روی همه دارایی های جاری حساب کند. همین امر باعث شد تا نسبت دیگری به نام نسبت آنی طراحی شود تا توانایی شرکت در پرداخت آنی بدهی های جاری را بسنجد. این نسبت در حالت نرمال باید ۱ باشد.

نسبت هایی که با هم بررسی می کنیم همگی باید در کنار هم بررسی شوند. تجزیه و تحلیل بر اساس این نسبت ها حاصل تجربه به دست آمده از وضعیت شرکت ها در سال های مختلف است و باید با توجه به حال و هوای هر صنعت و کسب و کار خاص بررسی شوند.

نسبت های فعالیت:

میانگین گردش موجودی کالا: میانگین گردش موجودی نشان می دهد که یک شرکت چطور موجودی کالا را مدیریت می کند. اگر گردش موجودی یک شرکت پایین باشد، نشان دهنده این است که شرکت ممکن است موجودی کالا را بیش از اندازه در انبار ذخیره کرده و یا این که ممکن است سطح فروش محصولات و خدمات شرکت در سطح پایین قرار داشته باشد. در صورت شرایط یکسان، نسبت بالای گردش موجودی، مطلوب می باشد.

میانگین سنی موجودی کالا: به معنی این است که زمانی که کالا وارد انبار می شود چقدر طول می کشد تا از انبار خارج شود. در واقع این عدد نشان می دهد که به صورت میانگین پول چقد در موجودی کالا درگیر است.

میانگین دوره وصول مطالبات: نشان دهنده این است که چقدر طول می کشد تا مطالبات ما بعد از فروش وصول شوند. در واقع اگر این میانگین بالا باشد به این معنی است که فروش های ما در حساب های دریافتنی گیر می کنند.

نسبت های اهرمی ساختار سرمایه:

یکی دیگر از نسبت های پرکاربرد، نسبت میانگین فروش خالص به میانگین کل دارایی ها است. بالا بودن این نسبت می تواند ارزشمند بودن شرکت را نشان دهد. مثلا یک شرکت با فروش ۱ میلیاردی نسبت گردش کل دارایی هایش ۱۰ باشد و یک شرکت با فروش ۲ میلیاردی نسبت گردش کل دارایی ها ۲. البته برای استفاده از این نسبت باید به نکته های زیادی توجه کرد. مثلا اگر ارزش دارایی ها به ارزش روز نباشد یا شرکت یک دارایی جدید خرید کرده باشد.

نسبت بدهی:

نسبت کل بدهی ها به جمع کل دارایی های سازمان را نشان می دهد. با کمک این نسبت می توان تخمینی از میزان ریسک شرکت به دست آورد. بدهی های بسیار زیاد نسبت به دارایی های محدود می تواند زنگ خطری برای سرمایه گذار باشد.

نسبت بدهی به ارزش ویژه:

این نسبت نشان می دهد که شرکت چقدر از ابزار بدهی و چقدر از صاحبان سهام برای تامین مالی استفاده کرده است. اگر این نسبت بالا باشد نشان می دهد که بدهی های شرکت بالا بوده و عمده تامین مالی شرکت از طریق بدهی است. در مورد این نسبت باید به این نکته توجه داشت که بدهی‌ بالا نشان از پرداخت بهره بالا است.

نسبت پوشش هزینه بهره:

اگر این نسبت پایین باشد نشان دهنده این است که شرکت وام های سنگین گرفته و بیشتر سود شرکت صرف تامین بهره بانکی می شود. بالعکس اگر این نسبت بالا باشد نشان از توانمندی شرکت در پوشش بهره های بانکی بیشتر است.

نسبت های سودآوری:

  • نسبت سود ناخالص: نسبتی است که میزان سود ناخالص به فروش را نشان می دهد.
  • نسبت سود خالص: این نسبت نشان می دهد که چند درصد از فروش تبدیل به سود خالص می شود.
  • بازده سرمایه گذاری: این نسبت نشان می دهد که نسبت به کل دارایی ها چقدر سود خالص تولید می شود.
  • بازده حقوق مالکین: این نسبت یک قدم جلوتر از بازده سرمایه گذاری است و بالا بودن این نسبت نشان دهنده وضعیت مناسب سودآوری شرکت است.
  • بررسی مالی دوپون: در حقیقت این نسبت ادغام دو نسبت مالی است. این نسبت همان نسبت سود خالص به کل دارایی هاست ولی با کمک دو نسبت حاشیه سود خالص ضرب در گردش دارایی ها به دست آمده است.

پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله تجزیه و تحلیل مالی طرح توجيهی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

نسبت های ارزش بازار سهام

نسبت های ارزش بازار سهام

نسبت های ارزش بازار سهام:

درآمد هر سهم (EPS): نشان دهنده سودآوری شرکت به ازای هر سهم است.

قیمت به درآمد سهم (P/E): نشان دهنده نسبت قیمت به درآمد سهم است. هر چقدر این عدد کوچک تر باشد نشان دهنده این است که سودآوری شرکت نسبت به قیمت بالاتر بوده و سهامدار سریع تر می تواند قیمت پرداخت شده را از طریق سود شرکت جبران کند.

ارزش دفتری هر سهم: از مجموع ارزش ویژه تقسیم بر تعداد سهام به دست می آید. این نسبت نشان دهنده ارزش دفتری است و لزوما با ارزش بازار مساوی نیست.

نسبت های ارزش بازار سهام ۲:

نسبت سود سهام پرداختی به قیمت: نسبت دیگری که در نسبت های سودآوری استفاده می شود نسبت سود سهام پرداختی به قیمت سهم است. این نسبت نشان می دهد که نسبت به قیمت پرداختی چقدر سود توسط شرکت به سهامداران پرداخت شده است. این نسبت لزوما نشان دهنده سودآوری شرکت نیست، چون ممکن است که یک شرکت سودآور باشد ولی سود را به صورت نقدی به سهامدار پرداخت نکند.

در مورد پرداخت سود نقدی به سهامدار همیشه کشمکشی بین شرکت و مالک وجود دارد. شرکت علاقمند است تا حداقل سود نقدی پرداخت شود تا نقدینگی از دست شرکت خارج نشود. همچنین طبق قانون شرکت باید سالانه حداقل ۱۰ درصد از سود خود را در حسابی به نام حساب اندوخته ذخیره نماید.

نسبت سود سهام پرداختی به درآمد سهم: این نسبت طبق قانون از ۱۰ درصد نباید کمتر باشد و نشان دهنده درصدی از سود شرکت است که به صورت نقدی بین سهامداران تقسیم می شود.

به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله بازاریابی داده محور را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.

معرفی انواع نسبت های مالی و فرمول نسبت ها

انواع نسبت های مالی، فرمول نسبت ها، استفاده کنندگان و موارد استفاده آن ها

نسبتهای مالی با استفاده از ارقام موجود در صورتهای مالی محاسبه می شوند تا اطلاعات معنی داری درباره یک شرکت بدست آید. ارقام موجود در صورتهای مالی شامل ترازنامه، سود و زیان و صورت جریان وجه نقد به منظور تجزیه و تحلیل آماری و همچنین ارزیابی میزان نقدینگی، اهرم مالی، رشد، حاشیه ها، سود آوری، نرخ بازگشت و سایر موارد، مورد استفاده قرار می گیرند.

نسبتهای مالی در دسته های زیر طبقه بندی می شوند:

  • نسبتهای نقدینگی
  • نسبتهای اهرمی
  • نسبتهای کارایی یا فعالیت
  • نسبتهای سودآوری
  • نسبتهای ارزش بازار

استفاده کنندگان و موارد استفاده نسبتهای مالی

تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی دو هدف اصلی را دنبال می کنند.

1-ردیابی عملکرد شرکت

هر یک از نسبتهای مالی برای یک دوره مشخص محاسبه می گردد و تغییرات آن در طول زمان به منظور مشخص شدن اینکه روند عملکرد شرکت رو به رشد بوده است یا خیر ردیابی می شود. برای مثال افزایش نسبت بدهی ممکن است نشان دهنده تحمل بدهی زیاد باشد و سرانجام به نکول تعهدات شرکت منجر شود.

2-مقایسه عملکرد شرکت

نسبتهای مالی یک شرکت با دیگر رقبای اصلی او در بازار مقایسه می شود تا مشخص شود شرکت از میانگین صنعت بهتر یا ضعیف تر عمل کرده است. برای مثال، مقایسه بازده دارایی شرکتهای مختلف به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک می کند تا انواع نسبت اهرمی تشخیص دهد کدام شرکت از داراییهای خود بیشترین بهره وری را داشته است.

استفاده کنندگان صورتهای مالی شامل استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی می باشند.

  • استفاده کنندگان برون سازمانی: این دسته شامل تحلیلگران مالی، سرمایه گذاران خرد، اعتبار دهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات قانونی، و علاقمندان به یک صنعت می باشد.
  • استفاده کنندگان درون سازمانی: این دسته شامل تیم مدیریت، کارمندان و مالکان می باشد.

نسبتهای نقدینگی

نسبتهای نقدینگی، آن دسته از نسبتهای مالی هستند که توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت و بلندمدت را نشان می دهند. نسبتهای نقدینگی معمول شامل موارد زیر می باشند.

نسبت جاری توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را با استفاده از داراییهای جاری نشان می دهد.

بدهی جاری/دارایی جاری = نسبت جاری

نسبت سریع یا آنی توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با استفاده از داراییهایی که سریع تر به وجه نقد تبدیل می شوند را نشان می دهد.

بدهی جاری/(موجودی مواد و کالا – داراییهای جاری) = نسبت سریع

نسبت نقدی توانایی شرکت در پرداخت بدهی ها از طریق وجه نقد و معادل وجه نقد را نشان می دهد.

بدهی جاری/وجه نقد و معادل وجه نقد = نسبت نقدی

نسبت جریان وجه نقد عملیاتی نشاندهنده تعداد دفعاتی است که شرکت می تواند بدهی های جاری خود را با استفاده از وجه نقد ایجاد شده در یک دوره بخصوص، پرداخت کند.

بدهی جاری/وجه نقد عملیاتی = نسبت جریان وجه نقد عملیاتی

نسبتهای اهرمی

نسبتهای اهرمی میزان سرمایه ای که از طریق بدهی تامین شده است را اندازه گیری می کنند. به عبارت دیگر نسبتهای اهرم مالی، سطح بدهی یک شرکت را اندازه گیری می کنند. نسبتهای اهرمی معمولا شامل موارد زیر هستند.

نسبت بدهی قسمتی از داراییهای شرکت را نشان می دهد که از طریق بدهی تامین شده است.

کل داریی/کل بدهی = نسبت بدهی

نسبت بدهی به سرمایه وزن کل بدهی و تعهدات مالی را با آورده سهامدان مقایسه می کند.

کل سرمایه/کل بدهی = نسبت بدهی به سرمایه

نسبت پوشش هزینه بهره توانایی شرکت در باز پرداخت هزینه بهره را نشان می دهد.

کل هزینه بهره/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره

نسبت پوشش کل بدهی توانایی شرکت را در پرداخت کل بدهی ها نشان می دهد.

کل بدهی/درآمد عملیاتی = نسبت پوشش کل بدهی

نسبتهای کارایی

نسبتهای کارایی که بعنوان نسبتهای فعالیت نیز شناخته می شود جهت اندازه گیری مطلوبیت استفاده شرکت از دارایی و منابع خود، مورد استفاده قرار می گیرد.

نسبت گردش دارایی ها توانایی شرکت در ایجاد فروش با استفاده از دارایی ها را اندازه گیری می کند.

کل داراییها/فروش خالص = نسبت گردش دارایی ها

نسبت گردش موجودی کالا نشاندهنده تعداد دفعاتی است که موجودی کالا در یک دوره معین فروخته شده و دوباره جایگزین شده است.

میانگین(پولی) موجودی کالا/بهای تمام شده کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودی کالا

نسبت گردش حسابهای دریافتنی تعداد دفعاتی که حسابهای دریافتنی شرکت در یک دوره زمانی مشخص تبدیل به وجه نقد می شود را نشان می دهد.

میانگین حسابهای دریافتنی/خالص فروش نسیه = نسبت گردش حسابهای دریافتنی

نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا میانگین روزهایی را نشان می دهد که شرکت، موجودی کالا را قبل از فروش به مشتری در انبار شرکت نگهداری کرده است.

نسبت گردش موجودی کالا/365 = نسبت متوسط روزهای نگهداری موجودی کالا

نسبتهای سودآوری

نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت در ایجاد سود نسبت به میزان درآمد، دارییهای ترازنامه ای، هزینه های عملیاتی و سرمایه را اندازه گیری می کند. نسبتهای معمول سودآوری شامل موارد زیر می باشند.

نسبت حاشیه سود ناخالص، میزان سود شرکت از فروش خالص را نشان می دهد. به عبارتی به ما می گوید که شرکت، پس از بهای تمام شده کالای فروش رفته به چه میزان قادر به کسب سود بوده است.

فروش خالص/سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص

نسبت حاشیه سود عملیاتی، درآمد عملیاتی شرکت را با فروش خالص مقایسه می کند تا کارایی عملیاتی واحد تجاری مشخص شود.

فروش خالص/درآمد عملیاتی = نسبت حاشیه سود عملیاتی

نسبت بازده دارایی ها میزان کارایی شرکت در استفاده از دارایی ها جهت کسب سود را نشان می دهد.

کل دارایی ها/سود خالص = نسبت بازده دارایی ها

نسبت بازده سرمایه نشان می دهد که شرکت در استفاده از سرمایه خود، چقدر کارا بوده است.

کل سرمایه/سود خالص = نسبت بازده سرمایه

نسبتهای ارزش بازار

نسبتهای ارزش بازار، جهت ارزیابی قیمت سهام یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرند. نسبتهای معمول ارزش بازار شامل موارد زیر هستند.

نسبت ارزش دفتری، میزان سرمایه متعلق به هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام

نسبت بازده سود نقدی میزان سود نقدی را نسبت به قیمت بازار آن سهم می سنجد.

قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی

نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/سود خالص = نسبت سود هر سهم

نسبت قیمت به درآمد، قیمت سهام یک شرکت را با سود هر سهم آن شرکت مقایسه می کند.

سود هر سهم/قیمت سهم = نسبت قیمت به درآمد

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 4.2 / 5. تعداد آرا 13

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

تفاوتهای تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال

الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.