تجارت با واگرایی


روند صادرات نفتی ایران از سال ۱۳۳۹ و سهم هزینه‌های عمرانی و جاری از کل بودجه دولت از سال ۱۳۴۴

واگرایی ممتد شاخص‌های سهام

آرمان علایی دنیای اقتصاد : شاخص کل بورس تهران طی معاملات روز گذشته تحت‌تاثیر کاهش قیمت سهام شرکت‌های بزرگ بورسی که عمدتا در دو گروه فرآورده‌های نفتی و شیمیایی بودند، با افت ۳۴۹ واحدی مواجه شد و روی عدد ۲۵۵ هزار و ۱۶۳ واحد متوقف گشت. اصلاح دماسنج اصلی سهام در حالی بود که نماگر هموزن از محل تداوم رشد ارزش سهام شرکت‌های کوچک و متوسط بورسی به حرکت خود بر مدار مثبت ادامه داد و رشد ۸/ ۰ درصدی را تجربه کرد.

جنگ تجاری و در پی آن اصلاح قیمت مواد خام در بازارهای جهانی بر بورس تهران هم سایه انداخت و فشار عرضه و فقدان تقاضای موثر را به معاملات سهام شرکت‌های وابسته تحمیل کرد. به همین دلیل، بخشی از پول‌های آزاد شده از این محل به سمت گروه‌های چابک‌تری حرکت کرد که طی روز گذشته هم از گمانه‌زنی‌های مرتبط با حذف ارز رانتی سوخت رشد شاخص هم‌وزن را تامین کردند.

افزایش تحرکات در جبهه امن

ارزش معاملات تجارت با واگرایی خرد بورس تهران که از ابتدای مرداد رو به کاهش گذاشته بود، در چند روز کاری اخیر تقویت شد. به طوری که از روز یکشنبه شاهد عبور ارزش معاملات خرد از سقف ۹۰۰ میلیارد تومان هستیم. در حالی روز گذشته ارزش معاملات خرد (بدون احتساب معاملات بلوک و اوراق) در بورس تهران به ۹۵۵ میلیارد تومان رسید که در دو هفته گذشته شاهد انقباض جریان نقدینگی به سطحی پایین‌تر از رقم ۷۰۰ میلیارد تومان بودیم. افت ارزش معاملات موجب شده بود که متوسط قیمت‌ها طی دو هفته گذشته تنها ۳ درصد افزایش یابد. این در حالی است که در هفته جاری با تقویت دوباره ارزش معاملات، شاخص هموزن با اثرپذیری یکسان از نمادها رشد هفتگی ۳/ ۵ درصدی را به ثبت رساند.

از نکات جالب توجه طی روز گذشته نحوه آرایش معامله‌گران در دو سوی بازار بود. در این روز جریان کل مالکیت سهام به نام سهامداران بزرگ تغییر یافت. دیروز سهامداران حقوقی در سمت خرید سهام شرکت‌ها فعال‌تر ظاهر شدند و خالص تغییر مالکیت ۱۷ میلیارد تومانی سهام بورسی را به نام خود رقم زدند. بیشترین فعالیت فعالان حقوقی طی روز گذشته تجارت با واگرایی در سه نماد «پترول»، «وپاسار» و «نوری» بود که به ترتیب، ۱۷، ۸ و ۴ میلیارد تومان سهم در هر کدام از این نمادها را به پرتفوی خود افزودند. در سمت مقابل، سهامداران حقیقی با خرید سهام شرکت‌های ایران ترانسفو، ‌های وب و کشت و صنعت چین مجموعا ۲۰ میلیارد تومان به ارزش پرتفوی خود اضافه کردند. هر چند در مجموع برآیند مالکیت‌ها به نفع سهامداران بزرگ پایان یافت.

افت ارزش معاملات خرد روزانه و در پی آن تلاطم ایجاد شده در بازار جهانی باعث نگرانی برخی از فعالان بازار سهام از ایجاد حباب قیمتی در سهام طیفی از شرکت‌های کوچک‌تر و رسیدن بازار به مرحله اصلاح قیمتی شده بود. اما با رونق گرفتن معاملات در هفته جاری شاهد رشد دماسنج اصلی بازار بودیم. رشد شاخص کل در حالی اتفاق افتاد که جنگ تجاری به شدت بالا گرفته و ترامپ بار دیگر از اعمال تعرفه ۱۰ درصدی بر ۳۰۰ میلیارد دلار از مابقی محصولات صادراتی چین به آمریکا در کمتر از یک ماه آینده سخن گفته است که معنای دیگر آن، بستن تعرفه بر تمام کالاهای صادراتی چین به آمریکا است. در جبهه مقابل، چین برای کاهش اثرات تعرفه‌های آمریکا پیکار را به میدان جنگ ارزی کشاند؛ به صورتی که برای اولین بار بعد از بحران جهانی ارزش یوآن را به کمتر از یک‌هفتم دلار کاهش داد. این اقدام متقابل از سوی چین طی دوشنبه اخیر، با واکنش وزارت خزانه‌داری آمریکا همراه بود و این نهاد ضمن ابراز نارضایتی شدید از آنچه به‌عنوان دستکاری ارزش یوآن گفته شد، چین را پس از سال‌ها در لیست سیاه خود قرار داد. شعله‌ور شدن آتش جنگ تجاری موجب شد در هفته جاری قیمت کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی با سقوط شدیدی مواجه شود. افت قیمتی کامودیتی‌ها بر بورس تهران هم اثرگذار بود. به طوری که در هفته جاری شاهد افت ارزش شرکت‌های کالایی صادرات‌محور بودیم. بیشترین تاثیر افت قیمت‌های جهانی بر چهار گروه از گروه‌های بورسی بود. این چهار صنعت عبارتند از فلزات تجارت با واگرایی اساسی، کانه‌های فلزی، پالایشی‌ها و پتروشیمی‌ها.

پالس‌های حذف رانت ارزی به بورس

ابتدای هفته جاری وزیر بهداشت خبر از حذف قریب‌الوقوع دلار ۴۲۰۰ تومانی از زنجیره قیمت‌گذاری صنعت دارو داد. از جایی که دارو یکی از صنایع دریافت‌کننده ارز ارزان به حساب می‌آید، بازار سهام به پیشواز این اتفاق رفت و صف‌های خرید سنگین در سهام شرکت‌های دارو شکل گرفت. همین تاثیر به دیگر گروه‌های دریافت‌کننده دلار رانتی هم سرایت کرد تا اینکه روز دوشنبه، معاون کل وزارت بهداشت، در مصاحبه با «ایسنا» از مشکلات و هزینه‌های حذف ارز دولتی برای صنعت دارو گفت و افزود: در حال حاضر تاکید وزارت بهداشت این است که تا زمانی که در کشور دلار ۴۲۰۰ تومانی هست، اولویتش برای دارو از هر چیز دیگری بیشتر است. در پی همین مصاحبه بود که از روز سه‌شنبه جریان رشد سهام شرکت‌های دریافت‌کننده دلار دولتی با ضعف مواجه شد و رشد شکننده‌تری را تجربه کرد.

مثبت و منفی صنایع

در روز گذشته اغلب نمادهای کوچک‌ و متوسط بازار سهام در مدار مثبت معامله شدند. در این بین اما چند گروه بر خلاف جریان غالب بازار روند نزولی در پیش گرفتند. گروه‌های منفی روز گذشته بورس تهران را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول گروه‌های کالایی مثل فرآورده‌های نفتی و کانه‌های فلزی بودند که در واکنش به بازار جهانی واکنش داده و افت قیمتی را تجربه کردند. به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین ریسک کنونی بازار سهام ناشی تجارت با واگرایی از قیمت‌های جهانی کامودیتی‌ها است. بالا گرفتن جنگ تجاری این سناریو را تقویت کرده که قیمت‌ها از سطوح فعلی هم پایین‌تر بیایند و بورس تهران را بیش از پیش تحت‌تاثیر خود قرار دهند.

گروه دوم گروه‌هایی که با افت قیمت مواجه شدند، آن دسته از شرکت‌هایی بودند که دریافت‌کننده ارز دولتی به شمار می‌آیند. این دسته از شرکت‌ها که از ابتدای هفته رشد قیمتی بالایی را کسب کرده بودند عموما در پی انگیزه شناسایی سود از روز سه‌شنبه وارد فضای منفی شدند. یکی از صنایعی که تحت‌تاثیر این خبر عدم حذف دلار دولتی قرار گرفت، سهام گروه دارویی‌ بودند. به طوری که در روز گذشته متوسط قیمت‌ها در این گروه افت ۶/ ۱ درصدی را تجربه کرد که شدیدترین عقب‌نشینی متوسط قیمت در بین صنایع بورسی بود. افت نماگر صنعت دارو در حالی بود که نماگر این صنعت از ابتدای هفته جاری تا روز سه‌شنبه رشدی نزدیک به ۸ درصد را تجربه کرده بود. دیگر گروهی که در همین راستا کاهش ۴/ ۱ درصدی در متوسط قیمت‌ها را تجربه کرد، صنعت قند و شکر بود. قندی‌ها هم مانند گروه دارو از ابتدای هفته تجارت با واگرایی توانسته بودند بازدهی ۸ درصدی را به ثبت برسانند.

پالایشی‌ها نیز یکی دیگر از گروه‌هایی بودند که افت شدیدی در میانگین قیمت‌ها را تجربه کردند. به طوری که نماگر صنعت فرآورده‌های نفتی با کاهش ۵/ ۱ درصدی مواجه شد. در همین راستا بیشترین فشار وارد بر شاخص کل بورس تهران توسط نمادهای پالایشی وارد شد. پالایش نفت اصفهان با کاهش ۷/ ۲ درصدی ارزش بازار با اثر منفی ۱۵۹ واحدی، در صدر فهرست نمادها با بیشترین تاثیر بر دماسنج اصلی بورس تهران قرار گرفت. به غیر از «شپنا» در جایگاه اول، رتبه پنجم، ششم و نهم این فهرست هم به تسخیر نمادهای پالایشی درآمد.

فرصت همگرایی یا واگرایی؟

محسن پیرداده کارشناس ارشد اقتصاد سیاسی خروج ناگهانی نیروهای آمریکا از افغانستان و فروپاشی سریع هیمنه دولت و ارتش دست‌ساخته آنها در مقابل جنگجویان طالبان، جهانیان را در حیرت فرو برد؛ با این همه، این اتفاق آخرین قطعه پازلی بود که استراتژیست‌های آمریکایی، از یک‌دهه پیش طراحی آن را آغاز کرده بودند. از نظر آنها دولت - ملت‌سازی در افغانستان فقیر و توسعه‌نیافته، پرهزینه‌تر و وقت‌گیر‌تر از آن بود که هژمونی جهانی خود را فدای آن کنند و عرصه را به چین و سایر رقبا بدهند.

فرصت همگرایی یا واگرایی؟

از نظر آمریکایی‌ها، آسودگی خیال ایران از برچیده‌شدن پایگاه‌های نظامی در جوار مرزهای شرقی‌اش، باید با نگرانی از ناامنی‌های محتمل از سوی طالبان جایگزین شود و تنش‌های مداوم در حوزه مسائل مربوط به آب‌های مرزی، تضعیف جایگاه شیعیان و نیز اقوام پارسی‌زبان، بحران مهاجرت‌های غیر‌قانونی و نیز قاچاق انسان و مواد مخدر و. مجالی برای تعامل مثبت دو طرف و تقویت نفوذ ایران در افغانستان فراهم نسازد؛ موضوعی که رضایت متحدان منطقه‌ای، از جمله پاکستان، افغانستان، عربستان و . و همراهی و همکاری آنها را در بر خواهد داشت. تعامل ایران با جناح‌های معتدل‌تر طالبان در سال‌های اخیر برای زمین‌گیر کردن آمریکایی‌ها در افغانستان، زمینه همکاری و تعامل آینده را تا حدودی فراهم کرده است. طالبان حاکم بر افغانستان، ناگزیر از موازنه در روابط خارجی و افزایش راه‌های مبادلات اقتصادی با دنیای خارج است. تامین حداقل‌های لازم زندگی مردم افغانستان، لازمه بقا و ماندن در حاکمیت است و برای افغانستان محصور در خشکی، موفقیت در این مهم به دسترسی سریع، ارزان و متنوع به آب‌های آزاد نیاز دارد. گذرگاه‌ها و راه‌های ارتباطی زمینی پاکستان، به‌تنهایی قادر به تامین نیازهای رو به تزاید افغانستان نیست. منطقه آزاد و بندر چابهار اکنون نیز، نقش اساسی در اتصال افغانستان به آب‌های آزاد دارد و آمریکایی‌ها نیز، با توجه به تاثیری که چابهار در توسعه این کشور دارد، این بندر و سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در آن را از تحریم معاف کردند. هند به‌عنوان یک قدرت نوظهور اقتصادی برای مبادله ارزان و سریع کالا با افغانستان، آسیای‌مرکزی، قفقاز، روسیه و کشورهای CIS و در نهایت، اتحادیه اروپا و در واقع، در رقابت با ابتکار «یک جاده، یک کمربند» (OBOR)چین، طرح کریدور شمال- جنوب (NOSTRAK)را پایه‌ریزی کرده و موافقت‌نامه‌ای را با ایران، روسیه و افغانستان به امضا رسانده است. این کشور در راستای اجرایی‌کردن طرح یادشده، سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجهی را در منطقه آزاد چابهار انجام داده است. ایران، هند و افغانستان توافق مهمی را برای تبدیل بندر و منطقه آزاد چابهار به دروازه واردات و صادرات و نیز، ترانزیت کالاهای هند و کشورهای آسیای‌مرکزی امضا کردند که بخشی از کریدور مزبور را از طریق طرح محور شرق ایران در بر می‌گیرد. این محور از منطقه آزاد چابهار شروع می‌شود و شاخه اصلی آن، با خطوط ریلی و زمینی به منطقه آزاد سیستان در مرز ولایت نیمروز و منطقه ویژه اقتصادی بیرجند در جوار مرز ولایت فراه، منطقه ویژه اقتصادی دوغارون در همسایگی ولایت هرات افغانستان و در نهایت، منطقه ویژه اقتصادی سرخس در مرز کشور ترکمنستان متصل می‌شود. یک شاخه از این خطوط ریلی و زمینی، از طریق بندر چابهار، ولایات غربی افغانستان را به وسیله مناطق ویژه بیرجند و دوغارون، به منطقه آزاد اینچه‌برون در مرز ایران و ترکمنستان و از آنجا به قزاقستان و روسیه متصل می‌کند. شاخه دیگر، به منطقه ویژه اقتصادی امیرآباد و کشورهای حاشیه دریای خزر و قفقاز متصل می‌شود و شاخه غربی-شرقی آن نیز افغانستان را از طریق مناطق آزاد ماکو، بانه-مریوان، قصرشیرین و مهران به بازارهای ترکیه، اروپا و کشورهای شرق دریای مدیترانه متصل می‌کند. ایران برای تکمیل خطوط ترانزیتی شرقی- غربی و شمالی-جنوبی خود، خط‌آهن بندرعباس-بافق-طبس را تا مرز شمتیغ در شهرستان خواف و از آنجا تا شهر هرات افغانستان امتداد داده است. این موضوع نمی‌تواند برای افغانستان، فارغ از نوع حاکمیت آن، کم‌اهمیت باشد؛ به‌ویژه اینکه امکان ارتباط مستقیم چین با ایران و اتحادیه‌اروپا از طریق افغانستان در آینده فراهم شده است و قدرت مانور این کشور در چالش‌های دامنه‌دار ارضی با پاکستان را افزایش خواهد داد. در حوزه قفقاز جنوبی، موضوع به گونه‌ای دیگر در حال رقم خوردن است. تحریم‌های گسترده آمریکا و مخالفت این کشور با ترانزیت کالاهای آسیای مرکزی از طریق ایران، باعث شکل‌گیری محورهای جدیدی همچون چین-قزاقستان (بندر اوکتائو)-جمهوری‌آذربایجان (بندر باکو)؛ چین-ترکمنستان (بندر ترکمن‌باشی)- آذربایجان (بندر باکو)-گرجستان (تفلیس)-ترکیه (جیهان) شده است تا مسیر سریع‌تر و ارزان‌تر چین-قرقیزستان-ازبکستان-ترکمستان-ایران (منطقه ویژه اقتصادی سرخس- منطقه آزاد ماکو)- ترکیه نتواند از ظرفیت‌های کامل خود بهره ببرد. ایران در مبدأ و منتهای تمام مسیرهای بین‌المللی ترانزیتی شرقی-غربی و شمالی-جنوبی حمل‌ونقل کالا که از داخل قلمروی ایران می‌گذرد، قوانینی را بر مناطق آزاد یا ویژه اقتصادی حاکم کرده است تا سرمایه‌گذاری در زمینه صادرات، واردات، ترانزیت و تولید کالا و خدمات تسهیل شود و روابط اقتصادی متنوع با همسایگان شکل بگیرد. در حوزه قفقاز، علاوه بر مناطق ویژه اقتصادی بندری امیرآباد بهشهر، نوشهر و آستارا و نیز، منطقه آزاد انزلی که حمل‌ونقل دریایی میان ایران و جمهوری آذربایجان را تسهیل کرده و منطقه آزاد ارس نیز سهم خوبی در مبادلات مرزی دو کشور داشته است. در حال حاضر، ایجاد منطقه آزاد اردبیل نیز برای جذب بازار جمهوری آذربایجان، به تصویب رسیده است و انتظار می‌رود حجم مبادلات دو کشور افزایش قابل‌توجهی پیدا کند. تکمیل خط‌آهن قزوین-رشت-آستارا-آذربایجان، این کشور را از طریق ایران به آب‌های آزاد و کریدورهای زمینی شمال-جنوب و همچنین «یک کمربند-یک جاده» متصل می‌کند. جمهوری اسلامی ایران با پیوستن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا و تلاش برای تقویت این پیوند از طریق ایجاد منطقه آزاد مشترک با ارمنستان در مرز مشترک دو کشور، سعی دارد بازار کالاهای ایرانی را متنوع و راه‌های ترانزیتی کشور به سوی کشورهای حوزه دریای خزر و اتحادیه اروپا را متعدد کند و قدرت مانور کشور را به گونه‌ای افزایش دهد که امکان بستن راه تنفس ایران از این طریق در شرایط خاص منتفی شود. ایران با صادرات ۵۴میلیارد دلاری و واردات ۳۹میلیارد دلاری، جایگاه شایسته و متناسب با ظرفیت‌های اقتصادی خود در تجارت بین‌المللی ندارد. با این همه، نه‌تنها برای جبران سریع این نقیصه برداشتن گام‌های اساسی الزامی است، بلکه سهم عظیمی از مبادله کالا بین کشورهای یادشده که در شرق، جنوب و جنوب‌شرق آسیا، روسیه و اتحادیه اروپا قرار دارند، باید بر عهده بنادر و نیز خطوط زمینی و ریلی و هوایی، عمدتا از طریق زیرساخت‌های ایجادشده در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی واقع در مسیر کریدورهای بین‌المللی حمل‌ونقل کالا در ایران باشد.

واگرایی تکان‌دهنده در بودجه

واگرایی تکان‌دهنده در بودجه

روند صادرات نفتی ایران از سال ۱۳۳۹ و سهم هزینه‌های عمرانی و جاری از کل بودجه دولت از سال ۱۳۴۴

سهم هزینه‌های عمرانی و سرمایه‌گذاری دولت طی ۵۵ سال مدام آب رفته و مصارف جاری جای آن را گرفته است.

فردای اقتصاد: در ماه اخیر که احتمال احیای برجام پررنگ‌تر از گذشته شد، یکی از سوالات مطرح این بود که این بار دولت باید با درآمدهای نفتی چه کند تا اتفاقات بد گذشته برای اقتصاد ایران نیفتد و از طرف دیگر بیشترین منفعت ممکن از درآمد نفتی برده شود؛ درآمدی که در صورت باقی‌ماندن قیمت نفت در سطوح بالای فعلی، اثرات مثبت و منفی بالقوه بسیار بزرگ‌تری می‌تواند داشته باشد. در این گزارش یک اثر بالقوه مثبت دلارهای نفتی را برمی‌شماریم که البته نیازمند یک سیاستگذاری باکیفیت برای تحقق است.

تشنگی اقتصاد ایران برای سرمایه‌گذاری

آمارهای تشکیل سرمایه ثابت و موجودی سرمایه خالص (در هر دو بخش ماشین‌آلات و ساختمان) خبر از وضعیت ناهنجاری در سمت سرمایه‌گذاری اقتصاد ایران می‌دهند. در حالی که رشد اقتصادی در هر کشوری نیازمند سرمایه‌گذاری، در ایران با وابستگی بالاتر فرایند تولید به سرمایه (نسبت به نیروی کار) این نیاز به تشکیل سرمایه حتی شدیدتر هم هست. اما همان‌طور که شکل زیر نشان می‌دهد سرمایه ثابت خالص (استهلاک‌دررفته) از سال ۱۳۹۶ دیگر رشد چندانی نداشته است.

بنابراین این روزها ایران بیشتر از هر وقتی تشنه جذب سرمایه به عنوان یک سوخت مهم رشد اقتصادی است. قطعاً راه پایدار رشد دوباره سرمایه‌گذاری از مسیر ثبات اقتصاد کلان می‌گذرد، اما در کوتاه‌مدت و در نقطه فعلی که امکان فروریزش دلارهای نفتی به داخل اقتصاد وجود دارد، چه منفعتی می‌توان از این درآمد بادآورده برای سرمایه‌گذاری ایجاد کرد؟

دولت‌ تأمین کالای عمومی را فراموش کرده است؟

شاید مهم‌ترین وظیفه دولت که باعث می‌شود نقش بی‌بدیلی در یک جامعه داشته باشد، تأمین کالاهای عمومی است؛ جاده، روشنایی معابر عمومی، ابزارهای عام ارتباطات، دسترسی به هوای تمیز، امنیت و حاکمیت قانون همه نوعی کالای عمومی محسوب می‌شوند. این خدمات و کالاها را هیچ‌گاه بخش خصوصی نمی‌تواند تأمین کند، اما تأمین آن‌ها توسط دولت یک شرط مهم برای کارکرد بخش خصوصی است. بدون حاکمیت قانون هیچ فعالیت پایداری شکل نمی‌گیرد، بدون وجود جاده و راه‌آهن توزیع محصولی رخ نمی‌دهد و در دنیای امروز بدون وجود زیرساخت‌های ارتباطات مثل اینترنت، کسب‌وکارها رشد نمی‌کنند.

اما همان‌طور که نمودار زیر هم نشان می‌دهد، روند کلی هزینه‌کرد دولت‌های پنجاه سال اخیر، کاهش سهم هزینه‌های عمرانی بوده است؛ حتی با وقوع درآمدهای نفتی بالا هم معمولاً هزینه‌های جاری (شامل مخارج پایدار دولت مثل حقوق کارمندان) افزایش می‌یافته و پس از کاهش درآمد نفتی، نمی‌توانسته چندان کاهش بیابد. در نتیجه این هزینه عمرانی بوده که دوباره کم می‌شده و سهمش از روند کلی نزولی که داشته هم پایین‌تر می‌افتاده است. نزول سهم هزینه عمرانی به زیر خط روند را نمودار زیر در مراحل پس از دو وفور نفتی بزرگ اقتصاد ایران -یکی حوالی ۱۳۵۵ و دیگری حول سال ۱۳۹۰ نشان می‌دهد.

واگرایی تکان‌دهنده در بودجه

نقش دولت برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها

یکی از مواردی که وضعیت استهلاک زیرساخت‌ها و ضعف تأمین کالاهای عمومی را راحت‌تر جلوی چشم می‌آورد، افت کیفیت روشنایی معابر عمومی در دو سال اخیر است؛ در اثر کسری‌های برق کشور، حالا در بسیاری از خیابان‌های شهر فقط نصف یا ربع چراغ‌ها روشن می‌شوند. اما وضعیت بسیاری از زیرساخت‌های کشور را نمی‌توان به این راحتی مشاهده کرد؛ سرمایه‌گذاری دولت باید به اندازه‌ای باشد که هم استهلاک زیرساخت‌های پیشین را جبران کند و هم بتواند سطوح بالاتری از زیرساخت عمومی را فراهم کند تا پایه‌ای برای رشد اقتصاد و رفاه باشد.

مقصد درست دلارهای نفتی

بنا بر آنچه گفته شد، جذب سرمایه‌گذاری برای رشد اقتصاد ایران لزومی بیش از پیش پیدا کرده. سرمایه‌گذاری دولتی به عنوان بخشی از سرمایه‌گذاری که برای نگهداری و توسعه زیرساخت‌های عمومی لازم است، سال به سال سهم کمتری از بودجه را به خود اختصاص داده است. حالا اما دلارهای نفتی در صورت وقوع توافق می‌تواند دولت را یاری دهد تا جانی دوباره به سرمایه‌گذاری دهد.

واگرایی تکان‌دهنده در بودجه

همان‌طور که نمودار بالا نشان می‌دهد، هزینه‌کرد دولت‌ها در هر دو بخش جاری و عمرانی همواره وابستگی زیادی به درآمد نفت داشته است. اما نقطه تصمیم‌گیری مهم برای دولت این است که درآمدهای نفتی جدید را صرف کدام بخش کند. کارشناسان متعقدند استفاده مصرفی و جاری از درآمد نفتی اثرات منفی مانند بیماری هلندی را با شدت بیشتری در اقتصاد ایجاد می‌کند.

اگر دولت دست به سیاستگذاری بی‌کیفیتی بزند که در اکثر وفورهای نفتی گذشته اجرا شده، یعنی برای جذب محبوبیت بیشتر برای خود درآمد نفتی را صرف افزایش هزینه‌های جاری بکند، پس از کاهش این درآمدها نخواهد توانست که مخارج جاری را پایین بیاورد و در نتیجه کسری بودجه شدیدتری هم به اقتصاد تحمیل خواهد کرد. اما اگر دولت فراوانی موقت درآمد نفتی را صرف سرمایه‌گذاری کند، یک عایدی بلندمدت برای اقتصاد ایجاد می‌کند، که البته چون محبوبیت آن به سیاستگذار فعلی نمی‌رسد ممکن است تمایل زیادی برای آن نداشته باشد. در صورت کاهش درآمدهای نفتی هم کم‌کردن این هزینه راحت‌تر از مخارج جاری مانند حقوق و دستمزد خواهد بود. پس احتمالاً اثر آن برای کسری بودجه آینده کمتر خواهد بود.

عوامل همگرایی و واگرایی در بین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس

انسان همواره نیازمند به ارتباط و وابستگی می باشد، بدون برقراری پیوند و ارتباط متقابل انسان ها نخواهند توانست نیازهای خود را برطرف سازند. ایجاد و برقراری رابطه، لازمه رفع احتیاج خواهند بود، در همگرایی و پیوستن به یکدیگر است که می توان به سطح توسعه یافتگی و برطرف کردن نیازها و احتیاجات رسید. در این میان از زمانی که انسان توانست، آتش را کشف کند و یا خط را اختراع کند همواره در صدد ایجاد برقراری و ارتباط با همنوع خود بوده است. به مرور زمان، روند برقراری همکاری میان گروههای انسانی، ابعاد گوناگونی را سپری کرده است؛ با گذشت زمان و تکامل فکری انسان، این روند نیز بهتر و بیشتر شده است. همگرایی و واگرایی میان انسان ها همیشه وجود داشته است، بطوریکه یکی بدون دیگری معنی و مفهوم پیدا نمی کند. همگرایی و واگرایی دو رفتار متضاد در روابط دولتها و یا بازیگران سیاسی می باشد. شکل گیری، بقا و یا سقوط فرایند همگرایی و واگرایی تابعی از تلقی دولتها و بازیگران نسبت به منافع ملی و جمعی یا فردی خود است. به عبارتی بازیگری که تن به شرکت در فرایند همگرایی یا واگرایی با سایر بازیگران را می دهد به این می اندیشد که این عمل تا چه اندازه منافع او را تأمین و تهدیدات را از او دور می سازد. بنابراین فلسفه این دو پدیده را درک وجود منفعت برای بازیگران در پرتو شکل گیری آنها تشکیل می دهد. فرایند همگرایی و واگرایی در ارتباط با بازیگران سیاسی و دولتها، از احساس و درک هدف و منفعت مشترک و یا برعکس آن اهداف و منافع متعارض شروع می شود و سپس مراحل بعدی آن تجارت با واگرایی ادامه پیدا می کند و نیروهای اصل و یا کاتالیزور به تقویت روند کمک کرده تا فرایند را کامل نمایند. این فرایندها از حیث تجلی فضایی ممکن است در مقیاسهای محلی، منطقه ای و جهانی شکل بگیرند. مرحله پایانی فرایندهای مزبور را یکپارچگی با پیامدهایی چون امنیت، صلح و توسعه، و یا بر عکس تجزیه با پیامدهایی چون تنش، جنگ و توسعه نیافتگی تشکیل می دهد. امروزه برای پیشبرد همگرایی و همکاری میان کشورها در حوزه ها ی مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و دفاعی، چه در سطح منطقه ای و چه در سطح بین المللی، اتحادیه ها یا سازمان هایی بوجود می آید که با برخورداری از ساختارهای رسمی و بر اساس توافق چند جانبه میان دولت ها به صورت فراملی عمل می کنند. بدین ترتیب تلاشهای مشترک و آگاهانه برای تسهیل مراودات میان کشورها و اقدامات جمعی از طریق سازمان های منطقه ای و بین المللی که دارای چارچوب کمابیش دائمی هستند صورت می پذیرد. ازجمله تلاشهایی که در سطح منطقه خلیج فارس به منظور افزایش همگرایی و همکاری شکل گرفته است؛ سازمان شورای همکاری خلیج فارس می باشد که با عضویت کشورهای عربستان سعودی، قطر، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، عمان، در مه 1981 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران با اهداف مختلف سیاسی، دفاعی، امنیتی، اقتصادی و. شکل گرفت. این پژوهش تلاش دارد عوامل توانمند ساز همگرایی و همچنین عوامل واگرایی را بررسی نموده و روند اقدامات شورای همکاری را در جریان همگرایی مد نظر قرار دهد. بنابراین این پژوهش با این سئوال شروع می شود که شورای همکاری خلیج فارس به سمت همگرایی حرکت می کند یا واگرایی؟ فرضیه ای که برای این سئوال مطرح شده است این است که شورای همکاری در بعضی زمینه ها (حوزه ی سیاسی) به سمت همگرایی و درحوزه های اقتصادی و امنیتی _دفاعی بیشتر به سمت واگرایی حرکت می کند و تلاشهای شورا جهت همگرایی در این زمینه ها قرین موفقیت نبوده است.

برای دانلود 15 صفحه اول ابتدا تجارت با واگرایی ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

نقش قوانین اساسی و قوه مقننه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بر همگرایی میان آنها

منطقه خلیج فارس از گذشته، از مهم‌ترین مناطق راهبردی جهان بوده است. در این منطقه، سنت‌ها و ارزش‌های اسلامی و عربی، بخشی مهمی از هویت مردمان عرب و دولت‌های آنها را تشکیل می‌دهد. این منطقه، همچنین به علت وجود منابع انرژی فسیلی دارای اهمیت بسیار است. با وجود درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز، ساختارهای اقتصادی مدرن، در میان کشورهای عرب جنوب خلیج فارس شکل گرفته است، اما ساختارهای سیاسی آن، به شکل پادش.

موانع همگرایی در شورای همکاری خلیج فارس از ‏منظر ژئوپلتیک

امروزه نقش عوامل ژئوپلتیک در همگرایی و واگرایی کشورها و تحلیل گروه‌بندی‌ها و سازمان‌های منطقه‌ای بر کسی پوشیده نیست. از این منظر ژئوپلتیک توانسته است الگوهای جدیدی از رقابت، منازعه، همکاری، واگرایی و همگرایی را در سطوح مختلف ترسیم نماید. شورای همکاری خلیج‌فارس که یک نمونه از این گروه‌بندی‌ها می‌باشد از ابتدای تأسیس در سال 1981 به‌رغم وجود بسترهای همگرا مانند علائق دینی و فرهنگی مشترک و وابستگی‌.

بررسی همگرایی تجاری ایران با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با استفاده از مدل جاذبه

رشد صادرات کشورها، می تواند منجر به رشد اقتصادی آن ها شود. در کشور ما نیز سیاست جهش صادرات از برنامه سوم آغاز شد و در برنامه چهارم نیز توسعه صادرات مورد تاکید قرار گرفت. لذا بررسی جریان صادرات و واردات ایران با سایر کشورها و تعیین عوامل تاثیرگذار بر تجارت دوجانبه ایران یک امر حائز اهمیت است. هدف این مطالعه بررسی عوامل اثرگذار بر حجم جریانات تجاری ایران با کشورهای عضو-شورای همکاری خلیج فارس اس.

تعیین میزان توسعه پذیری روابط تجاری میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس

هدف این مطالعه ارایه فهرستی از کالاهاست تا با کمک به توسعه بازارهای هدف ایران بتواند زمینه های تسهیل توسعه تجارت متقابل میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را فراهم آورد. در این مقاله قصد داریم به دو پرسش ذیل پاسخ دهیم:- آیا توسعه تجارت دو جانبه میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس امکان پذیر است؟- اگر توسعه تجارت دو جانبه میان ایران و این کشورها امکان پذیر است، میزان پتا.

تأثیر فعالیت‌های هسته ای ایران بر همگرایی امنیتی در بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس

منطقه خلیج‌فارس از چند دهه گذشته در کانون مساله امنیت بین‌المللی بوده است. عوامل متعددی از قبیل منابع انرژی، رقابتهای منطقه­ای و قدرتهای خارجی در همگرایی و واگرایی میان کشورهای حاشیه خلیج فارس موثر بوده است. در حال حاضر مولفه جدیدی به این عوامل اضافه شده است که فضای امنیتی حوزه خلیج فارس را دستخوش تغییرات نموده است. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد جهان غرب و به ویژه آمریکا چگونه با تسلیحاتی .

موانع همگرایی در شورای همکاری خلیج فارس از ‏منظر ژئوپلتیک

امروزه نقش عوامل ژئوپلتیک در همگرایی و واگرایی کشورها و تحلیل گروه بندی ها و سازمان های منطقه ای بر کسی پوشیده نیست. از این منظر ژئوپلتیک توانسته است الگوهای جدیدی از رقابت، منازعه، همکاری، واگرایی و همگرایی را در سطوح مختلف ترسیم نماید. شورای همکاری خلیج فارس که یک نمونه از این گروه بندی ها می باشد از ابتدای تأسیس در سال 1981 به رغم وجود بسترهای همگرا مانند علائق دینی و فرهنگی مشترک و وابستگی .

مثال‌های واقعی از نحوه معامله با استفاده از واگرایی در فارکس

در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی نحوه معامله با استفاده از واگرایی در بازار می‌پردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.

در اینجا چند مثال از مواقعی که بین حرکت‌های قیمت و اسیلاتور، واگرایی وجود دارد را مشاهده می‌کنید.

مثالی برای واگرایی معمولی

اول بیایید نگاهی به واگرایی معمولی داشته باشیم.

در ذیل نمودار روزانهٔ دلار آمریکا/ فرانک سوئیس آمده است.

regular-bullish-divergence-fxservices.ir

همان طور که مشاهده می‌کنید قیمت کف‌های پایینتری زده است اما اوسیلاتور بر عکس عمل کرده و کف‌های بالاتر ثبت کرده. این می‌تواند نشانه‌ای از تغییر روند باشد.

مثالی برای واگرایی پنهان

حالا بیایید نگاهی به مثال واگرایی پنهان بیاندازیم. باز هم بیایید از نمودار دلار آمریکا/ فرانک سوئیس استفاده کنیم.

hidden-bearish-divergence1-fxservices.ir

در اینجا می‌بینیم که جفت ارز، روند رو به پایین را طی کرده است. توجه کنید که قیمت سقف پایین‌تری داشته است اما اسیلاتور سقف‌های بالاتری داشته است.

طبق آموزش‌های ما این واگرایی نزولی پنهان است!

این می‌تواند نشانه‌ای از ادامه روند باشد.

hidden-bearish-divergence-end-fxservices.ir

قیمت از خط روند برگشت و تقریباً ۲۰۰۰ پیپ افت داشت!

در صورت شناسایی به موقع واگرایی‌ها می‌توانید سود خوبی کسب کنید.

حتما مطالب زیر را بخوانید

بازار مالی چیست؟ کارکردها و انواع آن

بازارمالی چیست؟

بهترین استاد فارکس ایران-فارکس سرویسز

آشنایی با استادان فارکس در ایران

راهنمای سوشال تریدینگ.فارکس سرویسز

سوشال تریدینگ چیست؟ | از صفر تا صد

راهنمای جامع سرمایه گذاری

سرمایه گذاری چیست؟ | صفر تا صد سرمایه گذاری

improve-forex-skills-weekends4-

چگونه مهارت های فارکس خود را در تعطیلات آخر هفته بهبود دهیم؟

فارکس سرویسِز

ویژه تریدرها: درآمد از همه معاملات

شروع فعالیت در فارکس

راهنمای فارکس : ویژه شروع از صفر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.

جستجو در سایت

آخرین مقالات

بررسی جامع بروکر اینگات | INGOT BROKERS
بازارمالی چیست؟
آشنایی با استادان فارکس در ایران
سوشال تریدینگ چیست؟ | از صفر تا صد
سرمایه گذاری چیست؟ | صفر تا صد سرمایه گذاری

درباره فارکس سرویسِز

ما تلاش می کنیم تا با بررسی و معرفی بروکرها و صرافی ها، در کنار آموزش های رایگان و دوره های آموزشی، مسیر شما را در رسیدن به سوددهی هموار کنیم و «معامله گری با خیال آسوده» را برای شما به ارمغان بیاوریم.

افشای ریسک: معامله در بازارهای مالی دارای ریسک بسیار بالایی است. انجام معاملات بدون آموزش، آگاهی کافی و مدیریت ریسک و سرمایه ممکن است باعث از بین رفتن سرمایه شما شود. مسولیت هرگونه ضرر و زیان برعهده شما است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.