واگرایی دو شاخص
برای آن دسته از سهامداران که بورس را به نمادهای شاخص ساز، لیدر و بزرگ بازار میشناسند، راه زیادی تا پس گرفتن سقف تاریخی که در اواسط مرداد ثبت شده بود، باقی مانده است. اما برای آن دسته از سهامداران که شاخصکل هموزن جایگاه مهمتر و قابل استنادتری دارد، بورس فاصله زیادی برای شکستن رکورد تاریخی خود ندارد. پارادایم سرمایهگذاری سهامداران به نحوی تغییر کرده است که این روزها نمادهای کوچک و بنیادی در کانون توجه قرار دارند و نمادهای بزرگ حتی با وجود عملکرد درخشان و شرایط مناسب، با موج عرضههای سنگین مواجه میشوند.
بررسی بازدهی نمادهای مطرح در ماه آذر نشان میدهد باوجود بازدهی مثبت بورس در آخرین ماه پاییز، برخی نمادها همانند شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی یا پالایشگاه اصفهان، چیزی جز زیان برای سهامدارانشان نداشتند و این در حالی است که بسیاری از نمادهای کوچکتر بین 30 تا 50 درصدی بازدهی داشتند. حتی نمادهایی هم بودند که توانستند در عرض یک ماه بازدهی 100درصدی و بیشتر هم داشته باشند. اما این تغییر پارادایم از کجا نشئت میگیرد؟
جو بیاعتمادی به حقوقیها
جرقه بیاعتمادی سهامداران به بورس از بلاتکلیفی در عرضه صندوق «پالایش» نشئت گرفت. درست در زمانی که رئیسجمهور از مردم خواست همهچیزشان را به بورس بسپارند، ناهماهنگی بین وزارتخانههای اقتصاد و نفت، سهامداران را سردرگم گرد. اگرچه صندوق دارا دوم یا همان پالایشی یکم عرضه شد؛ ولی سهامداران از آن تاریخ تاکنون با دیده تردید به صحبت مسئولان مینگرند. زیان 18درصدی صندوق پالایش یکم تا پایان روز شنبه نیز مزید بر علت شد تا سهامداران به عرضههای احتمالی بعدی که از سمت دولت صورت گرفته یا تبلیغ میشود، بیرغبت شوند. اما تیر خلاص بر پیکر اعتماد سهامداران زمانی زده شد که برخی از فعالان نامآشنای بازار از تریبون رسانه ملی به مردم وعده دادند در هر روز 10 هزار میلیارد تومان نقدینگی برای حمایت از بورس به بازار تزریق خواهد شد. این وعده عملی نشد تا خردهسرمایهگذاران به سهامداران حقوقی نه بهعنوان یک حامی بلکه در بهترین حالت به دید یک نوسانگیر نگاه کنند. این روزها نیز سهامداران خرد ترجیح میدهند از نمادهای تأثیرگذار بر شاخص و بهعبارتدیگر از بازی بزرگان دوری کنند. در نتیجه گروههای کوچکتری همانند مواد غذایی، دارویی، سیمانی، رایانه و. با استقبال بیشتر سهامداران حقیقی مواجه شده و در مقابل گروههایی همانند فلزات اساسی، خودرویی، بانکی و پالایشی که تا پیشازاین نقش لیدر بازار را بر عهده داشتند، به جولانگاه حقوقیها تبدیل شود. در نتیجه این موضوع، نمادهای شاخصساز در هفتههای گذشته یا درجا زدهاند یا با افت قیمتی که تجربه کردهاند کام سهامداران خود را تلخ کردهاند.
کوتاهشدن افق سرمایهگذاری
در چهار ماه نخست سال اگر کسی از احتمال ریزش بورس سخن میگفت، با واکنش منفی سهامداران مواجه میشد؛ چرا که اغلب سهامداران به دنبال کسب سود رؤیایی بودند و افق سرمایهگذاری خود را بلندمدت میدیدند. حتی برخی از سهامداران از این میگفتند که تا چند سال آینده با یک سهم میمانند؛ چرا که انتظار سود چند صددرصدی از آن دارند. رشد چشمگیر بورس در ماههای ابتدایی، سهامدارانِ اغلب تازهوارد را متوهم کرده بود. اما با اتفاقاتی که در فاصله مرداد تا آبان رخ داد، افق سرمایهگذاری برخی از سهامداران تغییر کرده است.
این دسته از سهامداران ترجیح میدهند در اغلب روزها «نقد» باشند و در فرصت مناسب نوسانهای 10 تا 20 درصدی شکار کنند. رفتار نوسانی شاخصکل، نامشخص بودن سیاست دولت در برابر بورس، ریسکهای سیستماتیک موجود از قبیل روی کارآمدن بایدن، رفع یا کاهش تحریمها، انتخابات ریاست جمهوری 1400 و. باعث شده سهامداران نتوانند چشمانداز واضحی برای ماههای پیش رو ترسیم کنند. در این شرایط به جای «گیرکردن» در رفتار خنثای نمادهای شاخصساز، نوسانگیری و تمرکز بر نمادهای کوچکتر، به استراتژی این گروه از سهامداران تبدیل شده است.
چالش همیشگی حقوقیها
این روزها کافی است میزان عرضه حقوقیها در یک نماد از 30درصد فراتر رود، چند دقیقه بعد موج اعتراضها به فروش حقوقیها در شبکههای اجتماعی بالا میگیرد. برخی از سنگاندازی حقوقیها بر سر راه صعود قیمت آن سهم گلایه میکنند و برخی دیگر این عرضهها را از چشم بازارگردانها میبینند. موجهای توییتری و تلگرامی به قدری قدرت یافته است که واکنش مسئولان را به دنبال داشته باشد. یکی خبر احتمال بازنگری در ساختار بازارگردانها را اعلام میکند و دیگری به دفاع از بازارگردانها میپردازد. مدیر روابط عمومی سازمان بورس نیز هفته گذشته از این گفت که میزان خرید بازارگردانها در ماههای گذشته دو برابر میزان فروش آنها بوده است. عرضه حقوقیها در گروههای فلزات اساسی، خودرویی، بانکی، پالایشی و چند رشتهای صنعتی بیشتر از دیگر گروهها رصد شده و موردانتقاد قرار میگیرد. در نتیجه سهامداران حقیقی ترجیح میدهند از فضای مبهم این گروهها فاصله گرفته و به سمت واگرایی چه میگوید؟ واگرایی چه میگوید؟ واگرایی چه میگوید؟ گروههایی بروند که حقوقیها نقش کمرنگتری دارند.
واگرایی چه میگوید؟
عوامل متضاد، اختلافنظرها را تشدید کردهاند
واگرایی در پیشبینیهای طلا
عصر بازار- افتوخیزهای شدید بهای فلز زرد در هفته گذشته باعث ایجاد اختلاف در نظرسنجیهای کوتاهمدت شده است. اونس در دومین هفتهماه مه هم جهش و هم سقوط قیمت را تجربه کرد، اما در نهایت با ۲/ ۱ درصد افت به بهای ۱۲۷۳ دلار رسید. این بیشترین میزان افت هفتگی طلا در ۵/ ۱ ماه گذشته بود.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از دنیای اقتصاد، آخرین نظرسنجیهای پایگاه اینترنتی کیتکو نشان میدهد در حالی که سرمایهگذاران خرد به رشد طلا در هفته جدید کاری امید دارند، کارشناسان حرفهای به روند فلز زرد دل نبستهاند. این در حالی است که درباره روند بلندمدت نیز اختلافنظرها ادامه دارد. با آنکه اونس واگرایی چه میگوید؟ طلا تا این مقطع از سال 2016 حدود 20 درصد جهش قیمت را تجربه کرده است، برخی از کارشناسان با توجه به احتمال افزایش نرخهای بهره در آمریکا از اونس 1100 دلاری در پایان سال میلادی میگویند. از سوی دیگر، ادامه بحران در بسیاری از اقتصادهای جهان موجب شده که برخی دیگر از کارشناسان از اونس 1400 دلار سخن به میان بیاورند.
افت قیمتها در دو هفته اول ماه مه باعث شده که پیشبینیهای کوتاهمدت کارشناسان حرفهای کاهشی شود، با این همه برآیند نظر سرمایهگذاران خرد هنوز افزایشی است. در تازهترین نظرسنجی کیتکو از مخاطبان، 663 نفر شرکت کردهاند که از این میان 458 نفر معادل 69 درصد، افزایش و 124 نفر معادل 19 درصد پاسخدهندگان، کاهش قیمتهای طلا را در روزهای پیشرو پیشبینی کردهاند. 81 نفر معادل 12 درصد نیز نظری خنثی داشتهاند. در نظرسنجی از کارشناسان نیز 26 نفر شرکت کردهاند که از این میان 13 نفر معادل 50 درصد، کاهش و 9 نفر معادل 35 درصد، افزایش قیمتهای کوتاهمدت را پیشبینی کردهاند. 4 نفر معادل 15 درصد نیز نظری خنثی داشتهاند.
افت هفته گذشته ارزش طلا در هفته گذشته عمدتا ناشی از رشد شاخص دلار بود و تقریبا همه معتقدند که دلار در هفتههای آینده نیز مهمترین عامل اثرگذار بر بازار طلا باقی خواهد ماند. آدام باتن، کارشناس «فارکس لایو» میگوید: «دلار احتمالا هفته خوب دیگری را تجربه خواهد کرد.» رشد دلار به معنای فشار بیشتر روی طلا خواهد بود.کن موریسون، دبیر خبرنامه «موریسون درباره بازارها» نیز میگوید: «شاخصهای فنی به گرایش کاهشی طلا تا سطح 1250 دلار اشاره دارند. ناتوانی اونس در شکستن پایدار مرز 1300 دلار، عدم اقبال صندوقهای قابل معامله کالایی به فلز زرد و ادامه قدرتنمایی دلار همه به ضرر طلا کار میکنند.» آدریان دی، رئیس موسسه «مدیریت دارایی آدریان دی» میگوید که «مقداری عقبنشینی در دستور کار بازار خواهد بود» چراکه بازار در حال ورود به دوره ضعف فصلی است. با این حال، او میگوید که طلا «مقاومت قابلملاحظهای» از خود برای کاهش بیشتر نشان داده است.»
اما کوین گرادی، رئیس موسسه «فینیکس فیوچرز» انتظار رشد طلا را دارد. او به افزایش تقاضای سرمایهگذاری صندوقهای قابل معامله اشاره میکند و علاوهبر آن، متذکر میشود که بسیاری از سرمایهگذاران موقعیت قبلی خود را حفظ کردهاند. او همچنین به احتمال افزایش خریدها پس از عقبنشینیهای اخیر قیمتی اشاره دارد. جرج گرو، مدیر اجرایی موسسه «مدیریت ثروت آربیسی» هم انتظار رشد قیمتها را در هفته سوم ماه مه دارد: «من انتظار دارم که جریان سرمایه از سوی بازارهای سهام بهسوی کالاهای امن ادامه داشته باشد.» رالف پرستون، مدیر «هریتیج وست فایننشال» میگوید انتظار دارد اونس اوج 1307 دلاری سال گذشته را بار دیگر بیازماید، با این همه اشاره میکند که اگر مقاومت در این سطح شدت بگیرد، احتمال افت قیمتها از سقف وجود دارد.»
در هفته پیش رو، دادههای زیادی از اقتصاد آمریکا منتشر خواهد شد و این دادهها میتوانند روند شاخص دلار را تحتتاثیر قرار دهند. از آنجا که روند طلا این روزها به پول بزرگترین اقتصاد جهان، وابستگی شدیدی نشان میدهد، میتوان انتظار داشت که بهای اونس طلا در روزهای آینده با نوسانهای قابلتوجهی روبهرو شود. شاخص دلار در هفته گذشته نیز باعث افتوخیز شدید قیمت فلز زرد شده بود. علاوهبر آماری که بر روند دلار تاثیر میگذارند، دیگر دادهها و رویدادهای مهم هفته را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
اونس در ماه مه وضعیت خوبی نداشته است، اما نباید فراموش کرد که طلا از ابتدای سال جاری میلادی حدود 20 درصد جهش داشته است. این روند پیشبینیهای بلندمدت را نیز دچار اختلاف کرده است. در حالی که برخی از کارشناسان و موسسهها از احتمال افت طلا به کانال 1100 دلار میگویند، برخی دیگر از نوسان اونس در کانال 1400 دلار سخن گفتهاند. شاید با پایان مه، پنجمین ماه سال میلادی، بهتر بتوان در این مورد نظر داد.
همه چیز در مورد اندیکاتور RSI
یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران، اندیکاتور RSI است. دلایلی مانند انعطافپذیری و ارائه سیگنالهای معاملاتی قدرتمند – البته در صورت استفاده درست – باعث شده تا معاملهگران علاقه زیادی به این اندیکاتور از خود نشان دهند. «RSI» اندیکاتوری از خانواده «مومنتوم» است. یکی از اصلیترین کاربردهای این اندیکاتور، تشخیص جهت و قدرت تحرکات قیمتی به شمار میرود. برای آشنایی هر چه بیشتر با این اندیکاتور با خانه سرمایه همراه باشید.
تلاش برای درک ماهیت اندیکاتور «RSI»
عدد ۱۴ به عنوان تنظیمات دورهای پیشفرض «RSI» انتخاب شده است؛ یعنی این اندیکاتور دادههای قیمتی ۱۴ کندل یا میله اخیر را تحلیل و مقایسه میکند. در واقع «RSI» طی آن دوره، میانگین افزایش و کاهشها، تعداد و همچنین اندازه کندلهای صعودی و نزولی را بررسی میکند و آنها را نسبت به یکدیگر میسنجد. خروجی اندیکاتور «RSI» به صورت یک عدد بین ۰ تا ۱۰۰ و در قالب یک محدوده نموداری جداگانه نمایش داده میشود. به همین دلیل، «RSI» به عنوان یک «اسیلاتور» شناخته میشود. مثلا اگر چند کندل اخیر صعودی باشند، احتمالا اندیکاتور «RSI» عدد ۱۰۰ را نشان میدهد.
در نقطه مقابل با تشکیل چند کندل نزولی، مقدار «RSI» به سمت صفر میل میکند. اگر شرایطی را در نظر بگیریم که نیمی از کندلها صعودی و بقیه نزولی باشند و اندازه آنها نیز به هم شبیه باشد به احتمال زیاد، خروجی این اندیکاتور، عددی در محدوده ۵۰ خواهد بود. البته متناسب با جهت – صعودی یا نزولی – قدرت و اندازه کندلاستیکها، مقدار «RSI» نیز به سمت ۰ یا ۱۰۰ میل میکند. چیزهایی که تا اینجا گفتیم، تفسیرهایی ابتدایی از این اندیکاتور هستند. در ادامه با دو مثال، جزئیات بیشتری از نمودار قیمت را تحلیل و بررسی کنیم.
نمودار مثال اول: روند صعودی جریان قیمت
در تصویر زیر، محدوده مشخص شده یک روند صعودی را در جریان ۱۴ کندل متوالی نشان میدهد که تمام آنها به جز دو مورد، شمعهای صعودی بودهاند. همچنین تعداد زیادی از این کندلهای افزایشی تقریبا بزرگ هستند و سایه چشمگیری نیز ندارند. در نتیجه «RSI» عدد ۷۵ را نشان داده و روند صعودی با مومنتوم بالا را تایید میکند.
اندیکاتور «RSI» اندازه و جهت ۱۴ کندلاستیک اخیر را بررسی نموده و قدرت حرکات فعلی قیمتی را نشان میدهد.
نمودار مثال دوم: روند نزولی جریان قیمت
در تصویر زیر، سه ناحیه متفاوت از نمودار قیمت به صورت مستطیلهای عمودی مشکیرنگ مشخص شدهاند. در قسمت اول یک روند نزولی قوی را مشاهده میکنیم که در جریان آن تقریبا تمام کندلها به جز چند شمع کوچک دوجی همگی نزولی بودهاند. بنابراین مقدار «RSI» به ۱۷ رسیده و برقراری روند نزولی قوی را تایید کرده است. ناحیه وسط یک روند صعودی نسبتا قوی را نشان میدهد که در آن «RSI» تا سطح ۷۰ افزایش یافته و اندازه کندلهای نزولی نیز پیوسته در حال کاهش بوده است. در واقع، وجود چنین شرایطی نشاندهنده این است که بیشتر معاملهگران، خریدار هستند. بخش سوم نیز یک بازار تقریبا خنثی را طی ۱۴ کندل به تصویر میکشد. خروجی «RSI» عدد ۴۲ است که عدم وجود روند در بازار را گوشزد میکند. اگرچه قیمت، کمی افت کرده و این موضوع به واسطه «RSI» کمتر از ۵۰ نیز قابل تایید است. اما تقریبا نسبت قدرت بازیگران بازار متعادل به شمار میرود.
میتوان از اندیکاتور «RSI» در جریان فازهای روندی و خنثی بازار استفاده کرد.
همواره به این نکته دقت داشته باشید که استفاده از اندیکاتورها شرط لازم و کافی تحلیل دقیق نمودار قیمت نیست. اما در بیشتر مواقع، استفاده از این ابزار راهکار مناسبی برای تحلیل سریع نمودار قیمت و تایید پیشبینیهای سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
افسانه ای به نام «نواحی اشباع خرید و فروش»
با رواج تفکرات غلط، مفهوم نواحی اشباع خرید و فروش به یکی از بزرگترین سوءتفاهمها در مورد اندیکاتورها تبدیل شدهاند. تعریف ساده این نواحی در اندیکاتور «RSI» به شرح زیر است:
- اشباع خرید: مقدار «RSI» بین ۷۰ تا ۱۰۰
- اشباع فروش: مقدار «RSI» بین ۳۰ تا ۰
بسیاری از معاملهگران به اشتباه معتقد هستند که در آن نواحی، قیمت تمایل بیشتری به بازگشت دارد. اما این تصور کاملا اشتباه است. زیرا همانگونه که مشاهده کردیم، مقدار بالای «RSI» روند صعودی قوی و مقادیر کم اندیکاتور «RSI» روند نزولی قدرتمند را نشان میدهند. در واقع، قرار گرفتن خط «RSI» در نواحی انتهایی بازه نوسانی خود همیشه ضعف و بازگشت زود هنگام روند را نشان نمیدهد. بلکه فقط وجود مومنتوم حرکتی بالا در وضعیت جاری را تایید میکند. معاملهگری که تنها به دلیل ورود قیمت به ناحیه اشباع خرید در جریان یک روند صعودی میخواهد در موقعیت معاملاتی فروش قرار بگیرد بسیار سریع متوجه اشتباه خود خواهد شد.
تصویر زیر، مثالی از این شرایط را نشان میدهد. در مستطیل سمت چپی قیمت برای اولین بار به بیش از سطح ۷۰ رسیده و وارد ناحیه اشباع خرید شده است. همانگونه که مشاهده میکنید روند صعودی برای طولانیمدت ادامه یافته و حتی با وجود مسطح شدن حدودی روند نیز بازگشت قیمت رخ نداده است. در بخش دوم تصویر نیز «RSI» دوباره به ناحیه اشباع خرید بازگشته و قیمت، روند صعودی خود را از سر گرفته است. در نتیجه میتوان اینطور برداشت کرد که مقادیر بیش از ۷۰ یا کمتر از ۳۰ اندیکاتور «RSI» تنها به معنی قدرت بالای روند صعودی یا نزولی هستند و مسلط بودن یک گروه غالب از بازیگران بازار (خریداران یا فروشندگان) را نشان میدهد. به عبارت دیگر، ورود به نواحی اشباع خرید و فروش دلیل قاطعانهای برای تغییر جهت قیمت و گرفتن موقعیتهای معاملاتی برخلاف روند نخواهد بود.
نواحی اشباع خرید و فروش، نشانههایی برای بازگشت زود هنگام روند قیمت نیستند. اما وجود یک روند قوی در جهتی مشخص را به معاملهگران یادآوری میکنند.
اندیکاتور «RSI» به عنوان حمایت و مقاومت
از آنجا که این اندیکاتور در تحلیل مومنتوم و قدرت حرکات روند، عملکرد مناسبی دارد میتوان از آن برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت مهم در نمودار قیمت استفاده کرد. در تصویر زیر، خط افقی یک سطح مقاومتی قوی در نمودار قیمت را نشان میدهد که قیمت، بارها آن را لمس کرده است. در بررسی اندیکاتور «RSI» نیز وجود این ناحیه مقاومتی کاملا مشخص است. در دو نقطه تماس اولیه، مقدار ۵۰ عدد «RSI» و ۶۱ بوده که نشان از قدرت بیشتر خریداران در حالت معمولی و بدون اکثریت مطلق است. در سومین نقطه تماس، «RSI» مقدار ۶۸ را نشان داده، که وجود تحرکات قیمتی قدرتمندتری را به نمایش میگذارد. اگرچه قیمت در این نقطه ناتوان از شکست آن سطح مقاومتی بوده است اما خیلی سریع به سمت این نقطه باز میگردد.
همانطور که با هم گفتیم، بازگشت سریع قیمت به سطوح قیمتی گذشته، ناشی از افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. در جریان آخرین تلاش برای شکست نهایی مقاومت، «RSI» به سطح ۷۴ رسیده است. با بررسی دقیق نمودار قیمت متوجه میشویم که کندلهای صعودی قوی در نهایت منجر به شکست این سطح نموداری شدهاند. این شکست با یک جهش قیمتی همراه بوده است که اغلب اوقات یک سیگنال قوی برای خرید به شمار میرود. باید بر واگرایی چه میگوید؟ این نکته تاکید کنیم که سیگنال نهایی شکست با بسته شدن قیمت بالاتر یا پایینتر از یک سطح قیمتی صادر میشود.
اندیکاتور «RSI» میتواند در معاملهگری بر اساس شکست سطوح نیز مورد استفاده قرار گیرد. در نمودار بالا شکست قیمت به همراه مقادیر بیش از ۷۰ «RSI» شانس موفقیت موقعیت معاملاتی را افزایش میدهد.
واگرایی «RSI» محبوب و پرطرفدار
ایجاد واگرایی در اندیکاتور «RSI» یکی از محبوبترین سیگنالهای معاملاتی است. برخلاف نواحی اشباع خرید و فروش، واگراییها به معنای واقعی، نشانهای از وجود پتانسیل بازگشت قیمت هستند. واگرایی شرایطی را در نمودار قیمت نشان میدهد که وضعیت قیمت و اندیکاتور مطابقت نداشته باشد. مثلا یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که با وجود ایجاد یک نقطه سقف بالاتر در جریان روند صعودی، اندیکاتور سقف پایینتری ایجاد کرده باشد. در تصویر زیر، نمودار سمت چپ یک واگرایی کلاسیک نزولی را نشان میدهد. در این شرایط، قیمت، سقفهای بالاتری را ایجاد میکند. واگرایی اندیکاتور «RSI» نیز نشاندهنده ضعیفتر بودن موج صعودی اخیر نسبت به حرکات قبلی است.
واگرایی «RSI» میتواند تغییر در جهت روند بازار را از قبل پیشبینی کند. زیرا نشاندهنده کاهش مونتوم حرکت قیمت است.
بنابراین، یک واگرایی زمانی به وجود میآید که بر اساس قیمت، پتانسیل ادامه روند وجود داشته باشد. اما وضعیت اندیکاتور «RSI» بیانگر تغییر در نسبت قدرت بین خریداران و فروشندگان و ضعف موج قیمتی اخیر است. در نمودار تصویر زیر و در پایان روند نزولی، اندیکاتور «RSI» یک واگرایی ایجاد کرده است و جهت آتی روند را قبل از بازگشت قیمت، پیشبینی میکند. اگرچه قیمت کف پایینتری را ثبت کرده اما موج قبلی نزولی به طرز قابل ملاحظهای کوتاهتر و در نتیجه ضعیفتر بوده است. در چنین وضعیتی، قیمت به سختی توان ایجاد یک کف جدید را دارد. این کاهش قدرت در روند بازار به واسطه ایجاد واگرایی در «RSI» تایید میشود. در واقع، دانش ما از شیوه تحلیل امواج قیمت، تحلیل نمودار به واسطه «RSI» را تکمیل میکند. با این وصف این تئوری کاملا قابل درک است که امواج قیمت، پایههای اصلی مفاهیم روند و تحلیل نموداری را تشکیل میدهند.
اگرچه آخرین موج قیمت یک کف جدید ثبت نموده است، اما واگرایی اندیکاتور «RSI» نشان از این دارد که آخرین موج، روند قدرت خود را از دست داده است. بنابراین در ادامه میتوانیم بازگشت مجدد قیمت را مشاهده کنیم.
تشدید واگرایی در اتحادیه اروپا
دولت لهستان هزینه نقدی خسارت جنگ جهانی دوم ناشی از اشغال این کشور توسط نازی ها را هزار و ۳۰۰ میلیارد یورو(6.2 تریلیون زلوتی) برآورد و آن را از آلمان مطالبه کرد.«یاروسلاو کاژینسکی» معاون نخست وزیر و رهبر حزب حاکم قانون و عدالت،در نشستی خبری با انتشار گزارشی 3 جلدی، از آلمان خواست درباره بازپرداخت این غرامت مذاکره کند، او مدعی شد که اقتصاد آلمان قادر به پرداخت این مبلغ خواهد بود. تیمی متشکل از بیش از ۳۰ اقتصاددان، مورخ و کارشناسان دیگر از سال ۲۰۱۷ روی این گزارش کار کردند.البته وی پیش بینی کرد که روند مذاکرات تا پیش از دریافت غرامت از سوی ورشو «طولانی و دشوار» باشد.این مقام لهستانی تاکید کرد که در مجموع «بخش قابل توجهی از غرامت به واگرایی چه میگوید؟ مرگ بیش از ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار شهروند لهستانی» مربوط است.همچنین خسارت مادی حدود۱۷۰ میلیاردیورو (۸۰۰ میلیارد زلوتی)برآورد شده است.حزب قانون و عدالت لهستان که یک حزب راستگرای محافظهکار ملی و دموکراتیک مسیحی است از زمان قدرت گرفتن در سال ۲۰۱۵ تاکنون بارها مسئله دریافت غرامت از آلمان را مطرح کرده است. این موضوع بین دو کشور تنشهایی را ایجاد کرده است.این در حالی است که به گفته مقامات آلمان، لهستان در سال ۱۹۵۳ از دریافت غرامت جنگی از آلمان شرقی چشم پوشی کرده بود، مسئله ای که محافظه کاران لهستانی با آن مخالف هستند. آلمان همچنین استدلال میکند که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، غرامت به کشورهای بلوک شرق پرداخت و پرونده این موضوع بسته شده است.با این حال، دولت راست گرای لهستان میگوید که نخستین کشور قربانی جنگ بوده است و خسارتهای این جنگ بهطور کامل از سوی آلمان جبران نشده است.ادعای جدید لهستان علیه آلمان را می توان مورد جدیدی از موارد متعدد بروز شکاف و اختلاف در اتحادیه اروپا دانست، آن هم در زمانی که اروپایی ها مدعی ایجاد جبهه واحدی علیه روسیه به دلیل جنگ اوکراین هستند. البته اختلاف بین آلمان و لهستان از زمان روی کار آمدن دولت جدید در برلین تشدید شده است.«یاروسلاو کاژینسکی»معاون نخست وزیر لهستان و رهبر حزب حاکم این کشور در اواخر دسامبر 2021 دولت جدید آلمان به صدراعظمی اولاف شولتز را متهم کرد که به دنبال تشکیل امپراتوری جدیدی بعد از نازی هاست.همان گونه که از قبل پیش بینی می شد با روی کار آمدن دولت ائتلافی جدید آلمان که آشکارا گرایش های هم گرایی اروپایی را دنبال می کند اختلافات با اعضای به اصطلاح یاغی اتحادیه اروپا به ویژه لهستان رو به افزایش گذاشته است.لهستان از زمان پیوستن به اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴ یکی از بزرگترین ذینفعان بودجه این اتحادیه بوده و کمکهای واگرایی چه میگوید؟ بروکسل به لهستان باعث شده تا ورشو از بزرگ ترین رکود اقتصادی در بحران اقتصادی سال 2008 رهایی یابد.با این حال لهستان همواره دچار تعارضات و تنش های مختلفی با اتحادیه اروپا بوده و مناسبات ورشو و بروکسل به طور خاص پس از به قدرت رسیدن حزب محافظه کار و ملیگرای «قانون و عدالت» در سال ۲۰۱۵ دچار تلاطم شده است.
عافیتطلبان و قبیلهگرایان عامل واگرایی نویسندگان کتاب از مفاهیم انقلاب اسلامیاند
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رهبر انقلاب روز گذشته در پیامی به مناسبت دهمین سالگرد تأسیس مؤسسه شهرستان ادب فرمودند: «سعی زیاد میشود برای واگرایی هنر و هنرمندان از مفاهیم انقلاب اسلامی، شمایید که باید این سعی شیطانی را باطل کنید. نسل شما و شما جوانان آگاه و پرانگیزه باید در این جبهه نقش مدافع و مهاجم را ایفا کنید.»
رضا رسولی نویسنده در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، با اشاره به این سخنان رهبر انقلاب و در خصوص واگرایی نویسندگان از مفاهیم انقلاب اسلامی میگوید: ما دو جریان اصلی و شاخص در فرایند ادبی کشور داریم، جریان نخست جریان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است که شاعران و نویسندگان این جبهه با خلق آثار در توسعه مفاهیم انقلاب اسلامی و مرزبانی از ارزشهای انقلابی تلاش میکنند و در این عرصه آثار قابل توجه و خوبی در همراهی و همخوانی انقلاب اسلامی خلق شده است، خصوصا در عرصه شعر و بسیار کم شاهد واگرایی نویسندگان و شاعران جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی از مفاهیم انقلاب هستیم.
وی ادامه میدهد: البته در این بین اتفاقاتی نیز افتاده ولی اغلب آثاری که در همسویی با مفاهیم انقلاب اسلامی خلق شده آثاری هستند که به مناسبتهای انقلاب و مناسک انقلابی توجه کرده ولی هنوز با خلق آثار ادبی عمیق و راهبردی همسو با مفاهیم انقلاب اسلامی فاصله دارند؛ با این توضیح که جوهره انقلاب اسلامی عدالت است، ما کمتر اثری را میبینیم که این اندازه دقیق و بنیادین آموزههای اسلامی و انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار داده باشد.
رسولی با اشاره به گروه دوم نیز میگوید: اما گروه دوم که جبهه شبهروشنفکران است، نه تنها قرابتی با مفاهیم انقلاب اسلامی ندارند، بلکه از آن دور نیز شدهاند و در حقیقت نوعی واگرایی از انقلاب اسلامی رخ داده است.
نسبت مستقیم وادادگی مسئولین با واگرایی
رسولی در پاسخ به اینکه این واگرایی محصول چه چیزی است، میگوید: یک موضوع اثرگذار که موجب شده تا واگراییها اتفاق بیفتد، وادادگی مسئولین و مقامات فرهنگی ما در برخی دستگاههای سیاستزده فرهنگی خصوصا در دستگاههای دولتی که با تغییر دولتها رویکردشان تغییر میکند، است، این تغییر موجب میشود چاپ و انتشار کتاب دستخوش تغییرات شود، به هرنسبت در مقامات و مسئولان فرهنگی ما وادادگی داشتیم به همان نسبت هم دور شدن کتابها و آثارمان را با مفاهیم انقلاب اسلامی شاهد بودهایم.
قبیلهگرایی برخی انقلابیون
وی ادامه میدهد: دلیل دوم واگرایی، قبیلهگرایی برخی افرادی است که به نام انقلاب و انقلابیگری گعدههای دوستانه تشکیل میدهند تا عمومیت انقلاب که مورد تأیید امام و مورد تأکید رهبر حکیم انقلاب اسلامی است را مورد توجه قرار بدهند، اما به جای اینکه مرزهای جذب گروههای مختلف اجتماعی را باز بگذراند تا همه در مسیر انقلاب حرکت کنند، برخی دوستان به نام انقلابیگرایی، قبیلهگرایی را جایگزین کردند و اجازه ندادند افراد تازهتری به جمع نویسندگان، پژوهشگران و کسانی که در حوزههای مختلف علاقهمند به خلق اثر و کتاب هستند اضافه شود.
فاصله جدی منابع علوم انسانی از مفاهیم انقلاب
این استاد دانشگاه تصریح میکند: نکته قابل توجه دیگر نگارش و انتشار کتابهای بنیادین در عرصه علوم انسانی است، با وجود اینکه مفاهیم انقلاب نیاز به تبیین و پژوهشهای بنیادین دارند، تا در قالب کتابهای درسی و پژوهشی منبع دانشجویان قرار بگیرند، با گرفتار شدن در گرداب واگرایی و با فاصله گرفتن نویسندهها و نهادهای پژوهشی از مفاهیم اصلی انقلاب این آثار هم با فاصله جدی از مفاهیم و مبانی انقلاب مواجه شدهاند.
وی میافزاید: در تمام سالهای تدریسم علاوه بر واحدهای تخصصی، دروس عمومی مثل انقلاب اسلامی و ریشههای آن را نیز تدریس کردهام که بنیادیترین و جدیترین موضوع درسی دروس عمومی در گستره تببین انقلاب است، اما به جز کتاب مرحوم عمید زنجانی، چند کتاب میتوان معرفی کرد که با این شمولیت و قوت پژوهشگرانه و محققانه به این موضوع پرداخته باشد؟ جای خالی کتابهایی در حوزه تئوری مبانی علوم انسانی در عرصه تبیین و تشریح ارزشهای انقلاب اسلامی بسیار خالی و کاملا محسوس است، خصوصاً در بین جامعه دانشگاهیان.
رسولی میگوید: بخش دیگری از مشکل واگرایی، به نویسنده و صاحب قلم و خالق اثر بازمیگردد، من نویسنده بعد از اینکه در یک جریان فرهنگی خوب قرار گرفتم و از سیاستگذاریها و حمایتها بهرهمند شدم، باید تلاش کنم اثری خلق کنم که مخاطب داشته باشد و در عرصه اقتصاد نشر و اقتصاد فرهنگ، مستقیما روی پای خود بایستد و از منابع عمومی کمتر استفاده کند و با جاذبههایی که دارد، بتواند مخاطبان خود را خلق کند.
وی درباره تلاشهایی که برای این واگراییها نیز رخ میدهد گفت: در این میان جریان عافیتطلب تمام تلاش خود را میکند که در بین هنرمندان و انقلاب اسلامی فاصله ایجاد کند، چون اساسا جنس و جوهره انقلاب اسلامی با عافیتطلبی، دنیا طلبی و اسیر دنیا شدن منافات دارد و هیچ وقت به این موضوعات تن نمیدهد، افرادی که دچار احساسات و علایق دنیاطلبانه هستند و همیشه دنبال حفظ وضع موجود هستند، تلاش میکنند بین آثار هنرمندان، نویسندگان و کتابها با مفاهیم انقلاب اسلامی فاصله بیندازند تا وضع موجود به سمت وضع مطلوب حرکت نکند.
دیدگاه شما