تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟
در حالت کلی به منظور تحلیل سهام در بورس و ارزهای مختلف در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی دو روش وجود دارد که هرکدام از آنها میتوانند مکمل دیگری باشند. تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میشود و ما در این مقاله به بررسی و مقایسه این دو روش، در بازار پرداختهایم.
نخست به تحلیل تکنیکال میپردازیم.
تحلیل تکنیکال:
تحلیل تکنیکال که در واقع کار با نمودار قیمت،زمان و ابزارهای آن است، رفتار آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمت، روانشناسی بازار و داده های حجم معامالت پیش بینی می کند . به عبارتی دیگر نیروهای عرضه و تقاضا که هسته بازارهای مالی را تشکیل می دهند، در واقع قیمت از احساسات و هیجانات معامله گران نشات می گیرد و بر اساس آن ها حرکات قیمتی شکل میگیرد.
بنابراین می توان گفت به نوعی تحلیل رفتارهای انسان در گذشته عمر بازار است. بر خلاف فاندامنتال (بنیادی) که ارزش سهام را بر اساس بیانی های مالی یک کمپانی ارزیابی می کند، تحلیل تکنیکال تمرکز خود را صرفاً بر روی رفتار قیمت و تاریخچه حجم می گذارد .
ابزارهای تحلیل تکنیکال در واقع تاثیر عرضه و تقاضای اوراق بهادار بر روی تغییر قیمت، حجم و نوسانات ضمنی سهام را به دقت موشکافی میکند. این روش تحلیلی اغلب برای تعیین سیگنال های تجاری مورد استفاده قرار می گیرد، علاوه بر این افراد می توانند با استفاده از آن نقاط ضعف یا قوت یک سهام را به نسبت بازاری گسترده یا بخش هایی از آن ارزیابی کنند . به عبارت دیگر تحلیلگران با تکیه بر اطلاعات بدست آمده می توانند قیمت سهام را در آینده پیش بینی کنند .
مزایای تحلیل تکنیکال چیست؟
۱- در تحلیل تکنیکال آنچه در بازار رخ میدهد، به خوبی رصد میشود. این یک نکته بسیار مهم در خصوص معاملهگری در بازار است. هر معاملهگر باید دید درستی از آنچه بازار در جریان است داشته باشد تا بتواند نسبت به خرید، فروش یا نگهداری یک دارایی تصمیمگیری کند.
۲- تحلیل تکنیکال ابزار زمان را با چند درصد خطا در اختیار معاملهگر قرار میدهد. به کمک تحلیل تکنیکال، یک معاملهگر میتواند زمان مناسب خرید و فروش یک دارایی را تشخیص دهد که این یک امکان بینظیر به شمار میرود.
۳- امروزه با ابداع تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ ابزارهای هوشمند تحلیل تکنیکال، انجام این تحلیلها هم راحتتر و هم دقیقتر شده است و این یک مزیت بینظیر در مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به شمار میرود.
۴- قواعد ثابتی برای الگوهای مختلف تحلیل تکنیکال وجود دارد و تصمیمگیری مبتنی بر این الگوها صورت میگیرد.
نقاط ضعف تحلیل تکنیکال چیست؟
مهمترین نقاط ضعف تحلیل تکنیکال را میتوان در دو مورد زیر خلاصه نمود:
۱- الگوها و شاخصهای متعددی برای تحلیل تکنیکال ابداع شده است که در بسیاری از مواقع این الگوها سیگنالهای متناقضی صادر میکنند و این مسئله موجب ایجاد سردرگمی برای تصمیمگیری در معاملهگر میشوند.
۲- در تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان فاکتورهای بنیادی یک دارایی مورد توجه قرار نمیگیرد. فارغ از اینکه این مسئله از نظر تحلیلگران تکنیکال نقظه ضعف به شمار میرود یا خیر، باید توجه داشته باشید که خواه ناخواه ماهیت بازارهای مالی روی روند قیمتهای داراییها مؤثر هستند. از آن گذشته خیلی کم پیش میآید که در بازههای زمانی طولانیمدت روند حاکم بر بازارهای مالی با متغیرهای کلان اقتصادی همخوانی نداشته باشد. این نکته مهم ناظر بر فرق تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است.
تحلیل فاندامنتال (بنیادی):
تحلیل بنیادی روشی است که با استفاده از آن، افراد میتوانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی محاسبه کنند. تحلیل بنیادی هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر میگذارد در نظر میگیرد. در این تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها تا عوامل اقتصاد خرد مانند عملکرد مدیریت شرکت، مورد توجه قرار میگیرد.
هدف نهایی تحلیل بنیادی این است که سرمایهگذار بتواند با توجه به قیمت فعلی سهم، به این نتیجه برسد که سهم بیش از ارزش خود قیمتگذاری شده است یا ارزشی کمتر از قیمت بازار دارد. همه تحلیلگران سهام تلاش میکنند تا با استفاده از عوامل خرد و کلان بتوانند به قیمت واقعی سهم دست یابند. آنها وضعیت تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ کلی اقتصاد مانند نرخ بهره، وضعیت صنعت و شرکتها را در نظر میگیرند، سپس به ارزیابی اوراق بهادار مورد نظر خود بپردازند.
درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده، عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت مورد توجه قرار میگیرند. همه این اطلاعات در صورتهای مالی یک شرکت در دسترس است. تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورد استفاده قرار گیرد.
مزایای تحلیل بنیادی چیست؟
۱- تحلیل بنیادی باعث ایجاد یک دیدگاه واقعی نسبت به داراییها میشود؛ چراکه مبتنی بر نوعی محاسبات ریاضی و بررسی اسناد مالی صورت میگیرد. در نهایت تحلیلگر به یک عدد مشخص از ارزش ذاتی یک دارایی میرسد؛ بنابراین به راحتی قادر به تصمیمگیری درباره خرید یک دارایی خواهد بود. اگر قیمت دارایی بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد، به هیچ عنوان تصمیم به خرید آن نمیگیرد مگر آنکه به این نتیجه برسد در آینده ارزش ذاتی یک دارایی افزایش پیدا میکند.
۲- تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در ادامه به طور دقیق بررسی میشود؛ اما یک نکته مهم باید در اینجا اشاره شود. تأثیر اقتصاد کلان تنها در تحلیل بنیادی خود را نشان میدهد. مروری بر اتفاقاتی که در سال ۹۹ در بورس ایران رخ داد، این موضوع را به خوبی نشان میدهد. مؤلفههای بنیادی اقتصادی ایران به هیچ عنوان با رشد سرسامآور قیمت سهمها در بورس همخوانی نداشت. در نهایت هم بازار به مسیر طبیعی خود بازگشت و شاهد سنگینترین ریزش در تاریخ بورس ایران بودیم.
۳- صورت حسابهای مالی و عملکرد یک شرکت در تحلیل تکنیکال به صورت مستقیم دخالت داده میشود. وقتی سهام یک شرکت در بورس ایران یا فارکس خریداری میشود، در واقع معاملهگر صاحب بخشی از شرکت میشود؛ بنابراین باید به خوبی بداند که در این شرکت چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. صورتهای مالی این ابزار را در اختیار معاملهگرها قرار میدهند.
نقاط ضعف تحلیل بنیادی چیست؟
برای بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال باید توجه داشت که در تحلیلی در بازارهای مالی نقاط مثبت و منفی دارد. در همین راستا نقاط ضعف تحلیل بنیادی عبارتاند از:
۱- علیرغم این که تحلیل بنیادی شاخص مناسبی از ارزش واقعی یک دارایی به معاملهگران ارائه میدهد، ولی به هیچ عنوان زمان رسیدن این دارایی به ارزش ذاتی با تحلیل بنیادی قابل تشخیص نیست؛ بنابراین ممکن است نیاز باشد تا مدتها زمان نیاز باشد تا این هدف محقق شود.
۲- برای تحلیل تکنیکال ابزارهای متعددی مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی شده است که کار را برای تریدرها آسان کرده است. در حالی که برای تحلیل بنیادی خبری از این ابزارها نیست و انجام کارهای مرتبط با تحلیل بنیادی (اگر بنا باشد با دقت انجام شود) زمان زیادی لازم دارد. این یک تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به شمار میرود.
۳- دادههای مورد استفاده در تحلیل بنیادی باید با بدبینانهترین حالت ممکن مورد استفاده قرار بگیرد؛ چراکه متغیرهای اقتصادی به طور دائمی در حال تغییر هستند. این کار موجب میشود که اعتبار تحلیل حفظ شود.
تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی):
مفهوم
مهمترین تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در مفهوم آنها است. همانطور که گفتیم در تحلیل تکنیکال سعی میشود با استفاده از فرمولها و روشهای مختلف ریاضی و آمار و براساس نمودار قیمتی آن دارایی در گذشته، قیمت آینده و روند حرکتی بعدی آن پیشبینی شود.
در حالی که در تحلیل فاندامنتال یا بنیادی میخواهیم ارزش ذاتی یک دارایی را با استفاده از عوامل بیرونی تشخیص دهیم و ببینیم که آیا قیمت فعلی آن از قیمت واقعیاش پایینتر است یا بالاتر.
زمان سرمایه گذاری
تفاوت دیگر این دو تحلیل در این است که از تحلیل تکنیکال معمولاً برای ترید کردن و سرمایهگذاری کوتاه مدت و از تحلیل فاندامنتال برای سرمایهگذاریهای طولانی مدت استفاده میشود.
برای مثال کسی که میخواهد روی سهام یک شرکت سرمایهگذاری کند تا در آینده بتواند از رشد آن سود خوبی نصیبش شود بهتر است از تحلیل فاندامنتال برای بررسی آن استفاده کند. در طرف دیگر کسی که میخواهد از نوسانات قیمت بیت کوین درآمد داشته باشد میتواند از تحلیل تکنیکال کمک بگیرد.
هدف از تحلیل
موضوع دیگری که تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال را از هم جدا میکند هدف از تحلیل است. به عبارت دیگر وقتی میخواهیم ببینیم قیمت یک دارایی در چه وضعیتی قرار دارد و آیا از ارزش واقعی خود بالاتر است یا پایینتر باید از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم.
به همین ترتیب اگر به دنبال یافتن نقاط ورود و خروج مناسب برای ترید یک دارایی هستیم یا میخواهیم ببینیم در روزهای آینده احتمال حرکت قیمت به کدام نواحی وجود دارد بهتر است از تحلیل تکنیکال کمک بگیریم.
نحوه تصمیم گیری
وقتی کسی از تحلیل فاندامنتال استفاده میکند در واقع بر اساس اطلاعات و آمار و ارقامی که از بررسی و مطالعهی عوامل خارجی به دست آورده، تصمیمگیری میکند درحالیکه در تحلیل تکنیکال این تصمیمگیری براساس روند حرکتی بازار و قیمت دارایی انجام میشود.
برای مثال وقتی بازار روند نزولی دارد و قیمت یک دارایی به محدودهی حمایتی میرسد، سرمایهگذار ممکن است بر این اساس تصمیم به ورود به بازار بگیرد. در تحلیل فاندامنتال تصمیم به خرید یک دارایی زمانی صورت میگیرد که عوامل مؤثر اشارهشده در تعریف تحلیل فاندامنتال سیگنال مثبت بدهد.
نوع دادهها در تحلیل
تفاوت عمدهی دیگر تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال یا اگر بخواهیم به زبان فارسی بگوییم از عمدهترین تفاوتهای تحلیل فنی با تحلیل بنیادی نوع دادههایی است که از آنها در تصمیمگیری خود استفاده میکنیم.
به عبارت دیگر در تحلیل فاندامنتال از گزارشهای مالی شرکتها، سایتهای خبری، آمار و ارقام مربوط به صنایع مختلف و موارد این چنینی استفاده میشود در صورتی که در تحلیل تکنیکال صرفاً از روی نمودار قیمتی تمام تحلیل انجام شده و تصمیمگیری صورت میگیرد.
همچنین در تحلیل فاندامنتال هم از دادههای گذشته و هم از دادههای فعلی برای نتیجهگیری استفاده میشود اما در تحلیل تکنیکال تنها بر اساس دادههای گذشته این کار صورت میگیرد.
نوع ترید
همانطور که میدانید تریدرها یا کسانی که به معامله و خریدوفروش یک دارایی میپردازند به چند نوع طبقهبندی میشوند. برای مثال کسی که یک دارایی را میخرد و برای مدتها دست به آن نمیزند یک سرمایهگذار یا تریدر بلندمدت نامیده میشود. یا کسی که در طول روز چندین بار وارد موقعیتهای معاملاتی شده و از آنها خارج میشود اسکالپر یا ریزهخوار نام دارد.
اینها را گفتیم تا بگوییم معمولاً سرمایهگذارها و تریدرهای بلندمدت از تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند در صورتی که اسکالپرها و کسانی که تریدهای کوتاهمدت انجام میدهند از تحلیل تکنیکال استفادهی بیشتری دارند.
نتیجه گیری
با اینکه طرفداران هر یک از دو روش «بنیادی» و «تکنیکال»، روش خود را بیشتر قبول دارند، اما واقعیت این است که بسته به شرایط به کارگیری هر دو روش میتواند سودده باشد و احتمال ریسک را کاهش دهد و و یک سرمایهگذار بایستی سبدی از داراییها را تشکیل دهد، پس باید بتواند این داراییها را از مناظر مختلف مورد بررسی قرار دهد. لذا همواره توصیه شده است با استفاده از ترکیب هردو تحلیل مورد اشاره (بنیادی و تکنیکال) در تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ بازار معامله و سرمایهگذاری نماید.
شیوه معمول که همواره به سرمایهگذاران توصیه میشود این است که در ابتدا سهمهای بنیادی را رصد نموده و با اینکار بهترین سهمهای بازار را از نظر بنیادی انتخاب کند و سپس با کمک تحلیل تکنیکال بهترین زمان برای ورود و خروج از سهم را بیابد.
تحلیل بنیادی چیست؟
سرمایه گذاری مستقیم در بازار بورس به گونهای است که تمامی تصمیمات اعم از انتخاب سهم، خرید و فروش و . ، توسط خود شخص صورت میگیرند بنابراین معاملهگر باید از دانش کافی در حوزههای تحلیل بازار بورس برخوردار باشد. مهارتهای مورد نیاز برای تحلیل بازار بورس به 3 دسته کلی تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی تقسیم میشوند. حال این سوال پیش میآید که تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل بنیادین یا تحلیل فاندامنتال یکی از روشهای تحلیل بازار بورس است که در آن معاملهگران باید صورتهای مالی، نسبتهای مالی و مدلهای ارزشگذاری را تحلیل کنند.
تحلیل فاندامنتال (بنیادی) چیست؟
تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) مجموعه فعالیتهایی است که تغییرات ارزش سهام را در بلندمدت بررسی میکند و ابزار تصمیمگیری درست برای خرید یا فروش سهام در آینده است. این تحلیل با آنالیز صورتهای درآمدی، ترازنامهها، گردش پول و سایر اسناد در دسترس عموم برای تجزیه و تحلیل سلامت مالی یک شرکت انجام میشود. با این حال اطلاعات دیگری نیز ممکن است روی آن تاثیر داشته باشند. با یک تحلیل بنیادی که طبق اصول انجام شده تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ باشد، به راحتی میتوان یک شرکت ضعیف را از شرکت قوی تشخیص داد و شرکتهایی را پیدا کرد که با کاهش یا افزایش ارزش واقعی سهام خود، تجارت میکنند.
اصول اساسی تحلیل بنیادی
تمامی معاملهگران برای آموزش تجلیل بنیادی باید درک اساسی از چگونگی عملکرد تحلیل بنیادی داشته باشند. موارد زیر فاکتورهای اساسی هستند که باید هنگام تحلیل بنیادی در نظر گرفت:
- درآمد شرکت چقدر است؟
- آیا شرکت در حال رشد است و سودآوری دارد؟
- آیا شرکت بدهیهای خود را میپردازد؟
- نرخ گردش مالی آنها چقدر است؟
- آیا مدیران از کارمندان در این شرکتها مراقبت میکند؟
همه اینها به تعریف یک ارزش ذاتی عددی میپردازند که میتواند با قیمت فعلی سهام یک شرکت مقایسه شود تا مشخص شود که آیا ارزش آن بیش از حد ارزیابی شده یا پایین آمده است.
پیش از آغاز آموزش تحلیل بنیادی، چه چیزهایی باید یاد بگیریم؟
تحلیل بنیادی دید بسیار وسیعی نسبت به آینده یک شرکت ارائه میدهد بنابراین برای انجام آن باید با بسیاری از حوزههای مرتبط آشنا باشید.
مبانی حسابداری
از آن جایی که سهام شرکتها زیر شاخهای از علم حسابداری هستند، برای درک بهتر اطلاعات مالی تحلیلگر باید به مبانی حسابداری آشنا باشد. در واقع بدون حسابداری، حتی سادهترین اتفاقات بازار و تحلیل اتفاقات روتین مانند تحلیل جریان وجوه نقد، نقطه ورود و خروج از بازار و . بسیار سخت خواهد شد.
مبانی مدیریت مالی
از آن جایی که سهام اساسا ارزشهای مالی هستند، بدون شک داشتن دانشی حداقلی در مورد مدیریت مالی یکی از مسائلی است که در بلندمدت بارها به آن نیاز پیدا خواهید کرد.
- در صورت آشنایی کامل با مدیریت مالی، میتوانید انواع روشهای ارزشگذاری را بشناسید و بدانید که ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش انحلال، ارزش ذاتی و ارزش بازار چه تفاوتهایی با هم دارند.
- از دیگر مسائلی که در آموزش تحلیل بنیادی بارها به آن برخورد خواهید کرد، مفاهیمی مانند ریسک و بازده، حاشیه سود و . است که تمامی این اصطلاحات، ریشه در مدیریت مالی دارند.
مبانی اقتصاد
اقتصاد و بازار بورس دو روی یک سکه هستند و بسیاری از اتفاقات بازار بورس، از فضای کلی اقتصاد تاثیر میپذیرند. مثلا اگر اقتصاد یک کشور دچار بحران شود، بازار بورس نیز از آن تاثیر میپذیرد و ارزش سهام بسیاری از شرکتها دچار کاهش ارزش شده و سهام برخی دیگر از شرکتها دچار افزایش میشود.
مدیریت شرکت
اگر بتوانید نسبت به نحوه مدیریت شرکتها و تصمیمهای سرنوشتساز مدیریت آشنایی پیدا کنید، خواهید فهمید که چه شرکتی از بحرانهای مالی جان سالم به در خواهد برد و چه شرکتی حتی در بهترین شرایط اقتصادی کشور نیز فقط رشد موقتی دارد و در آینده عملکرد ضعیفی خواهد داشت.
رقابت در بازار
رقابت به صورت کلی یک مفهوم تاثیرگذار بر دنیای بورس است و در تحلیل بنیادی نیز نقش مهمی ایفا میکند. بررسی رقبا در تحلیل بنیادی به موارد زیر بستگی دارد:
- بررسی سهم بازارهای شرکتها
- منحصر به فرد بودن محصول هر شرکت
- محصولات جایگزین در هر شرکت
- مقدار انحصاری بودن هر شرکت
- میزان همکاری با رقبا
شناخت صنعت
بدون شک زمانی که 2 شرکت را با هم مقایسه میکنید، هر 2 شرکت باید در یک صنعت حضور داشته باشند به این علت که هر صنعت، شاخصها و عملکردهای مخصوص به خود را دارد. برخی از صنایع با یک سخنرانی از سوی مقامات سیاسی زیر و رو میشوند و برخی دیگر از شرایط اقتصادی و فرهنگی تاثیر بیشتری میگیرند. شناخت جایگاه صنایع در بازار جهانی نیز به شما کمک میکند که تحلیل بنیادی مناسبی داشته باشید و با اطمینان خاطر روی صنایعی سرمایهگذاری کنید که در حال رشد هستند یا ضرر مالی آنها را تهدید نمیکند.
آشنایی با ابزارها
در تحلیل فاندامنتال، از نرمافزارها و سایتهای مختلفی استفاده میشود که معاملهگر باید دانش و توانایی کار با این ابزارها را داشته باشد. این ابزارها عبارتند از:
اکسل و فرمولنویسی: در تحلیل بازار بورس، معاملهگر با حجم عظیمی از دادهها مواجه میشود که استخراج دادهها، از طریق افزونهها یا فرمولنویسی امکانپذیر است. یک فرد بنیادی کار باید فرمول نویسی ساده با اکسل را بلد باشد تا بتواند اطلاعات را داخل ترازنامهها و گزارشات مالی استخراج کند. همچنین برای استخراج مالی شرکتها در سایت بورس ایران (که اصلیترین سایت اطلاع رسانی در مورد ارزش سهام بورس در ایران است) به فرمول نویسی نیاز است.
سایت کدال و سایتهای کارگزاریها: آشنایی با این سایتها برای ورود به بازار بورس الزامی هستند زیرا از این طریق میتوانید با بازارهای بدهی آشنا شده یا سهام بنیادی را بشناسید.
قوانین مالی و تجاری
قوانین یکی از اصلیترین مولفههای تاثیرگذار بر بورس و ارزش سهام در ایران هستند. بسیاری از شرکتها با تصویب یک قانون کشوری با کاهش یا افزایش ارزش سهام مواجه میشوند. سهام و اوراق بهادار برخی دیگر از شرکتها نیز تحت تاثیر یک قانون صنفی یا داخلی دچار تغییر ارزش میشوند. شاید اگر بدانید گاهی حتی برگزاری مجمع های عمومی نیز میتواند باعث افزایش یا کاهش ارزش سهام شود!
همچنین باید با قوانین مالیات عملکرد، قوانین تجارت شرکتهای ایرانی با شرکتهای خارجی نیز آشنا شوید تا با استفاده از آنها، تصویری واقع بینانه از وضعیت یک شرکت به دست آورید.
مفاهیم تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی باید 3 عبارت زیر بررسی شوند که هر کدام دارای انواع مختلفی هستند:
صورتهای مالی
صورتهای مالی گزارشهایی هستند که جزییات اطلاعات مالی یک شرکت را به صورت عمومی اعلام میکنند. 3 نوع از مهمترین صورتهای مالی عبارتند از:
ترازنامه
ترازنامه که به آن صورت وضعیت مالی نیز میگوند، نشانگر داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در پایان یک دوره است.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان یک نوع از صورتهای مالی است که اطلاعاتی از قبیل درآمدها، هزینهها و سود یا زیان شرکت برای یک مدت زمان مشخص را گزارش میکند.
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد یک نوع از صورتهای مالی است که وضعیت و حرکت پول نقد شرکت را گزارش میدهد. این صورت مالی دارای 3 بخش اصلی است که عبارتند از:
- جریان نقدی حاصل از عملیات
- جریان نقدی حاصل از سرمایه گذاری
- جریان نقدی حاصل از تامین مالی
سود به ازای هر سهم (EPS)
سود به ازای هر سهم (Earnings Per Share) مقدار سودی است که برای هر سهم شرکت محقق شده است یا در آینده محقق خواهد شد. در واقع اگر EPS شرکتی عدد بزرگتری را به خود اختصاص دهد، سودآوری آن شرکت بیشتر بوده و آن سهم از شرایط بنیادی بهتری برخوردار است.
نسبتهای مالی
از صورتهای مالی میتوان اعدادی استخراج کرد که به نسبتهای مالی معروف هستند. از مهمترین کاربردهای نسبتهای مالی میتوان به ارزیابی نقدینگی، میزان سودآوری و نرخ بازده شرکت اشاره کرد. 4 نوع از مهمترین نسبتهای مالی عبارتند از:
نسبت قیمت بر درآمد (P/E)
نسبت قیمت بر درآمد (P/E)، حاصل تقسیم قیمت بر سود پیشبینی شده شرکت است که بیانگر زمان بازگشت سرمایه یا دارایی است.
نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام (D/E)
نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام (D/E)، نشان میدهد که یک شرکت برای تامین مالی داراییهای خود از چه مقدار بدهی نسبت به ارزش سهام صاحبان سهام استفاده میکند. هر چقدر این نسبت عدد تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ بالاتری را نشان دهد، بدهی شرکت بیشتر است.
حقوق صاحبان سهام / کل بدهیها = نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام
نسبت جاری (نسبت سرمایه در گردش)
نسبت جاری، ارتباطی میان میزان داراییهای جاری یک شرکت با میزان بدهیهای جاری آن برقرار میکند. در واقع، این نسبت میزان توانایی و قدرت شرکت در بازپرداخت بدهیها و تسویه آنها را بررسی میکند.
بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری
مدلهای ارزشگذاری
ارزشگذاریها مبنای مفاهیم دیگری مانند رویکردهای مختلف (رویکرد تنزیلی، رویکرد نسبی، رویکرد ترازنامهای و. ) نیز هستند که با فراگیری مدیریت مالی و جنبههای مختلف آن، با این مفاهیم نیز آشنا میشوید.
تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
تحلیل فاندامنتال تفاوتهای اساسی با تحلیل تکنیکال دارد چرا که روی نوسان قیمت لحظهای تمرکز ندارد و دید کلیتر و وسیعتری را ارائه میدهد. در واقع تحلیلگر تکنیکالی، به بررسی تاریخچه و حجم معاملات یک سهم میپردازد و مطابق آن آینده سهم را پیشبینی میکند ولی تحلیلگر بنیادی به بررسی صورتهای مالی و نسبتهای مالی شرکتی که سهم را عرضه کرده است پرداخته و آینده بلند مدت سهم را پیشبینی میکند. بنابراین برای دستیابی به بهترین نتیجه، باید از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به طور همزمان استفاده کنید.
مزایای تحلیل بنیادی
- مناسب برای سرمایهگذاری بلند مدت
- درک کامل و مناسب از تجارت و انواع دستهبندی سهام در گروههای صنعتی مختلف
- آشنایی با شرکتهایی با داراییهای ارزشمند، ترازنامه قوی، درآمد پایدار و .
معایب تحلیل بنیادی
- زمانگیر بودن به منظور تحلیل صورتهای مالی، نسبتهای مالی و مدلهای ارزشگذاری
- تخصصی بودن
- منحرف کردن معاملهگران به سمت شرکتهای بزرگ و غفلت از شرکتهای کوچک
- به منظور اطلاع از زمان مناسب برای ورود به سهم، باید از تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی استفاده کنید.
جمعبندی
بدون شک تحلیل بنیادی یکی از مهمترین و اساسیترین کلیدهای موفقیت در بازار بورس است. هر کسی که بتواند به خوبی تحلیل بنیادی را یاد بگیرد، میتواند به راحتی وضعیت یک شرکت را تحلیل کند، میزان قدرت و تواناییهای مدیریتی آن را تشخیص دهد و تفاوت ارزش واقعی با ارزش ذاتیرا بسنجد. بدیهی است کسی که چنین دانشی دارد به راحتی میتواند در بازار عمل کند و سهام مورد نظر خود را خرید و فروش کند.
اصلیترین نکته پیش از ورود به بازار بورس، داشتن دانش نسبت حسابداری، مدیریت مالی، بازارهای اقتصادی و نحوه عملکرد آنها، آشنایی با ابزارها و قوانین مربوطه است. شما نیز اگر قصد دارید وارد دنیای پرتلاطم بورس شوید، عجله را کنار بگذارید و نسبت به یادگیری مطالب گفته شده اقدام کنید تا در بازار با شکست مواجه نشوید.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازار فارکس
برای معامله کردن در هر بازاری از جمله فارکس می توان از دو نوع تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده کرد که هر کدام ویژگی ها و مزیای خاص خود را دارند و البته می توان به صورت همزمان از هر دو آنها نیز بهره جست. در این مقاله می کوشیم هر دو این تحلیل ها و موارد استفاده آنها را توضیح دهیم.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) تحلیلی است که با استفاده از الگوهای قیمتی (که از بررسی رفتار قیمت در گذشته بازار استخراج شده اند) یا ابزارهای آماری و ریاضیاتی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها انجام می شود و کسانی که از این نوع تحلیل بهره می گیرند، با استفاده از چارت ها اقدام به تحلیل و پیش بینی قیمت در آینده بازار می کند.
تحلیل تکنیکال بر سه اصل اساسی بنیان گذاری شده است:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
- تاریخ تکرار می شود.
مختصرا در ادامه به توضیح هر یک از این اصول می پردازیم .
اصل اول تحلیل تکنیکال: همه چیز در قیمت لحاظ شده است!
اولین اصل در تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ تحلیل تکنیکال این است که هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از عوامل سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی، نظامی و . در قیمت لحاظ می شود. پس یک تحلیلگر تکنیکال بر این باور است که تحلیل قیمت و حرکات آن تنها چیزی است که به آن نیاز داریم .
قریب به اتفاق تحلیل گران تکنیکی معتقدند نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تعیین می کند برآیند عوامل فاندامنتال است و مربوط به اقتصاد بازار می شود و نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند بلکه نشان دهنده میزان تاثیر عوامل بنیادی هستند . تحلیلگر تکنیکال می داند که دلایل زیادی برای نوسان قیمت ها وجود دارد و صرفا بر این باور است که برای پیش بینی تغییرات آینده قیمت نیازی به دانستن این دلایل وجود ندارد .
اصل دوم تحلیل تکنیکال: قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند
اصل دوم تحلیل تکنیکال پذیرش این مفهوم است که قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند. در واقع هدف از بررسی نمودار قیمت شناسایی روند هاست. در واقع اکثر تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که ماهیت روندها یکسان است و همواره کافی است روند فعلی را ارزیابی کنیم. این اصل را شاید بتوان به این صورت نیز بازگویی کرد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت آنها را متوقف کند .
اصل سوم تحلیل تکنیکال: تاریخ تکرار می شود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها است. به عنوان مثال الگوهای قیمتی نمودارهایی که صد سال پیش ترسیم شده اند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند .
این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند و از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده است که در آینده نیز جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که انها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. بیان دیگر این اصل این خواهد بود که تاریخ تکرار می شود و آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست .
این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند و از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ فرض شده است که در آینده نیز جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که انها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. بیان دیگر این اصل این خواهد بود که تاریخ تکرار می شود و آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست.
با توضیح این مباحث اولیه باید بگوییم که تحلیل گران تکنیکال با اعتقاد به این اصول بنیادین برای پیش بینی حرکات قیمت در آینده بازار از آن بهره می برند.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی (Fundemental Analysis) روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر اساس بررسی و تحلیل عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است . تحلیل بنیادی تمام فاکتورهایی که می توانند در ارزش یک دارایی تاثیر گذار باشند از شاخص های کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصادی و صنعتی تا شاخص های خرد مانند اثرگذاری مدیریت شرکت را مطالعه میکند. هدف تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ رسیدن به یک عدد است که سرمایه گذار بتواند با قیمت فعلی بازار مقایسه کند تا ببیند دارایی مد نظرش ارزشی بیشتر یا کمتر از حد ارزش گذاری شده دارد.
از آنجایی که تحلیل فاندامنتال به دنبال یافتن ارزش ذاتی یک دارایی است کاربرد آن در بازار فارکس مستلزم در نظر گرفتن شاخص های کلان اقتصادی است که در ارزش ارز یک کشور تاثیر گذارند که ما به اختصار به مهمترین آنها اشاره می کنیم:
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مهمترین مقیاس ها برای سنجش وضعیت اقتصادی یک کشور است. این شاخص ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور را در یک بازه زمانی مشخص ارائه می کند. در واقع می توان گفت این شاخص سلامت اقتصادی یک کشور را اندازه گیری می کند و بیانگر اندازه اقتصاد یک کشور و نرخ رشد آن است.
نرخ خرده فروشی
نرخ خرده فروشی ارزش کل درآمد فروشگاه های خرده فروشی را در یک کشور اندازه گیری می کند و تقاضای مصرف کننده را برای کالاهای مصرفی با محاسبه خرید کالاها در یک بازه زمانی مشخص می کند. در واقع یک شاخص زمانی برای در نظر گرفتن الگوی مصرف یک کشور است و می توان از آن برای پیش بینی عملکرد و وضعیت اقتصادی کشور استفاده کرد.
شاخص تولیدات صنعتی
این شاخص نشان دهنده تغییر در نرخ تولید کارخانه ها، معادن و صنایع انرژی یک کشور است و با در نظر گرفتن ظرفیت کل تولیدات صنعتی یک کشور به ما می گوید چه کسری از این ظرفیت فعال و در حال تولید است.
شاخص بهای مصرف کننده
از شاخص های زیادی برای اندازه گیری تورم در یک کشور استفاده می شود که شاخص بهای مصرف کننده یا CPI یکی از مهمترین آنهاست. این شاخص تغییر در بهای کالاهای مصرفی را با محسابه میانگین وزنی قیمت سبدی از کالاها و خدمات اندازه گیری می کند و می توان از آن برای ارزیابی تغییر قیمت های مرتبط با هزینه های زندگی استفاده کرد.
نتیجه گیری
از آنجایی که تحلیل تکنیکال بر مطالعه رفتار قیمت بنیان گذاری شده است می توان از آن برای فعالیت در هر بازار مالی از جمله فارکس استفاده کرد. مزیت دیگر این تحلیل این است که می توان از آن برای معامله در تایم فریم های مختلف از یک ساعت گرفته تا چندین سال نیز بهره جست.
تحلیل بنیادی در هر بازاری متفاوت است و بستگی به عوامل اقتصادی تاثیرگذار در آن بازار دارد از این رو یک تحلیلگر بنیادی نمی تواند به راحتی در هر بازاری مشغول به فعالیت شود چون باید زمان زیادی برای مطالعه و درک عوامل بنیادی بازار مد نظر خود صرف کند. در ضمن تحلیل بنیادی بیشتر مناسب سرمایه گذاری یا معاملات درازمدت است و کسانی که قصد نوسان گیری های کوتاه مدتی دارند نمی توانند از آن استفاده کنند.
اما همچنان نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که هیچ کدام از این دو تحلیل به تنهایی نمی توانند به عنوان روشی ایده آل برای کسب سود حداکثری از بازار سرمایه استفاده شوند. روش ایده آل، آنگونه که تاریخ بازار و نیز تجربه بانیان این مباحث و افراد موفق این حوزه نشان می دهند، ترکیبی از هردوی این تحلیل هاست. یعنی با کنار هم قراردادن تحلیل بنیادی و تکنیکال، شما بدون تردید می توانید بهترین نتیجه ممکن را از هر بازاری که به آن وارد می شوید داشته باشید. در اینجا باید این نکته را ذکر کنم که در دوره 0 تا 100 بورس ما، دکتر درخشی و دیگر مدرسان مجموعه بورس اینوست به زبان کاملا ساده و با مثال های کاربردی، هم چم و خم تحلیل بنیادی و هم چند و چون تحلیل تکنیکال را به آموزش داده اند و شما مخطابان عزیز می توانید در زمان دلخواه اقدام به یادگرفتن این مباحث کنید.
راهنمای جامع و کاربردی تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ اصول تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب آن کدامند؟ ما در این مطلب از سایت sdbroker گام به گام تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی را آموزش دادهایم.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چیزی است که بسیاری از تازهواردان به بازار سرمایه به دنبال درک آن هستند. شاید حتی به کتابها یا منابع الکترونیکی مختلف هم برخورد کرده باشید که در آنها از تحلیل تکنیکال سخن به میان آورده است؛ اما اگر شما هم هنوز نمیدانید این تحلیل چیست و چه کاربردی دارد، نگران نشوید! بسیاری از مردم مانند شما به صورت تخصصی با این روش از تحلیل آشنایی ندارند. در این مطلب بررسی میکنیم که تحلیل تکنیکال چیست و چطور برای پیشبینی حرکات بازار بورس و تغییرات قیمت سهامها مورد استفاده قرار میگیرد. سپس این روش از تحلیل را با روش تحلیل بنیادی مقایسه کرده و مزایا و معایب آن را ارائه میکنیم. پیشنهاد میکنیم این مطلب را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟
تحلیل تکنیکال بورس در واقع علمی در بازارهای مالی است که در آن پیشبینی قیمتهای آینده بر اساس بررسی قیمتهای گذشته صورت میگیرد. البته تحلیل تکنیکال بورس چیزی مانند پیشبینی هواشناسی است، همانقدر نامطمئن؛ اما میتواند به سرمایهگذاران کمک کند که پیشبینی کنند با احتمال زیاد چه اتفاقی در آینده برای قیمتها در بازار بورس میافتد. تحلیل تکنیکال بورس برای سهام، شاخصها، کالاها، معاملات آتی و هر ابزار قابل معاملهای که قیمت آن تحت تأثیر عرضه و تقاضا باشد، میتواند کاربردی باشد. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که معاملات گذشته و تغییرات قیمت اوراق بهادار میتواند شاخص ارزشمندی برای پیشبینی حرکتهای آتی این اوراق باشد. در مقابل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی قرار دارد. تحلیلگران بنیادی تلاش میکنند ارزش اوراق بهادار را با بررسی «همه چیز» اندازهگیری کنند. همه چیز میتواند شامل وضعیت اقتصادی، درآمد، هزینهها، بدهیها و موارد اینچنینی باشد.
آشنایی با 3 اصل تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم تجزیه و تحلیل تکنیکال از زمان چارلز داو دستخوش تغییراتی شده و به سمت کامل شدن بیشتر پیش رفته است. چارلز داو مجموعهای از مقالات را منتشر کرد که در آنها در مورد تئوری تجزیه و تحلیل فنی بحث کرده بود. در نوشتههای او دو فرض اساسی وجود داشت که به عنوان چهارچوب و پایه و اساس تحلیل تکنیکال درآمده است:
بازارها با کمک مقادیری که عوامل مؤثر بر قیمت اوراق بهادار را نشان میدهند، قابل تحلیل هستند.
به نظر میرسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز در الگوها و روندهای قابل پیشبینی حرکت میکند که این الگوها معمولاً با گذشت زمان تکرار میشوند.
امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر اساس کارهای داو بنا شده است؛ اما در حال حاضر تحلیلگران این حوزه 3 اصل اساسی را برای این روش از تحلیل در نظر میگیرند که به نوعی بسط یافته نظریات داو است:
همه چیز بر اساس قیمت است : تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز، از روانشناسی بازار گرفته تا سایر عوامل، همگی اطلاعاتی هستند که با بررسی قیمت سهام میتوان به آنها دست یافت. تنها چیزی که لازم است، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
قیمتها روند مشخصی دارند : اکثر متخصصان موافق هستند که قیمتها روند دارند. اگر همیشه قیمتها تصادفی باشند، کسب درآمد با تحلیل تکنیکال کاری بسیار دشوار میبود؛ بنابراین تحلیلگران تکنیکال هم انتظار دارند که قیمتها حتی در تحرکات به ظاهر تصادفی، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، الگوهای خاصی را نشان دهند؛ به عبارت دیگر قیمت سهام، بر اساس مشاهده رفتارهای گذشته قابل پیشبینی خواهد بود. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر این فرض استوار است.
تاریخ تکرار میشود : تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تکرار میشود. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیشبینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودارها برای تجزیه و تحلیل این احساسات و پیشبینی حرکات بعدی بازار استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل فنی در مقابل تجزیه و تحلیل بنیادی
این دو روش، مهمترین مکتبهای فکری در بازارهای مالی هستند که با کمک آنها آینده بازار پیشبینی میشود؛ اما این دو مکتب با آنکه هدف مشابهی دارند، اما در دو انتهای یک طیف قرار گرفتهاند و هر کدام از استراتژی یا فلسفه خاص خود استفاده میکنند. این دو روش طرفداران و مخالفان خود را دارند. همانطور که گفتیم تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که در آن وضعیت مالی شرکتها، مدیریت آنها، درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیهای شرکت همگی به طور دقیق ارزیابی میشوند. تجزیه و تحلیل تکنیکال اما بسیار متفاوت است، در این روش تنها دادههای ورودی، قیمت و حجم سهام هستند. فرض اصلی در این روش این است که تمام فاکتورهای دیگر مانند داراییها و بدهیها و شرایط اقتصادی، همگی در قیمت تعیین میشوند؛ بنابراین میتوان از آنها چشم پوشی کرده و تنها به بررسی قیمتها بسنده کرد. تحلیلگران تکنیکال اصلاً تلاش نمیکنند که ارزش ذاتی یک سهام را پیدا کنند. بلکه تلاش میکنند از نمودارهای سهام استفاده کنند که شناسایی الگوها و روندهای مختلف را انجام بدهند تا بفهمند سهام در آینده به چه سمتی پیش میرود.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال بورس
اجازه بدهید ابتدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال وارد است شروع کنیم:
یکی از انتقاداتی که در خصوص این روش از تحلیل معمولاً مطرح میشود، این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمیشود؛ بنابراین مطالعه الگوی قیمت میتواند کمی مشکوک باشد و شاید تحلیل تكنیكال یا بنیادی؟ حتی بتوان آن را نادیده گرفت. به نظر میرسد با آن فرض که قیمتها یک پدیده تصادفی هستند، بهتر بتوان مدلسازی آنها را انجام داد.
انتقاد بعدی این است که این روش به طور 100 درصدی پاسخگو نیست. همانطور که گفتیم این روش مانند پیشبینی هواشناسی است که در «بیشتر موارد» درست از آب در میآید اما گاهی هم غلط است. خصوصاً این که در این روش حتی با نگاه کردن به یک نمودار قیمت، دو تحلیلگر مختلف ممکن است نظرهای متفاوتی در مورد آینده قیمتها داشته باشند؛ بنابراین این روش از تحلیل تا حدی میتواند بسته به نظر کارشناس هم دچار تغییر شود.
مورد بعدی این است که در این روش همان طور که اشاره کردیم ارزش ذاتی سهام مشخص نمیشود و تنها میتوان با کمک آن آینده سهام را پیشبینی کرد.
همچنین برای نمادهای جدید که به تازگی به بازار بورس وارد شدهاند، به دلیل آن که تاریخچه قیمتی ندارند، روش تحلیل تکنیکال نمیتواند پاسخگو باشد و باید به سراغ تحلیل بنیادی و سایر روشها رفت.
اما در ادامه به مزایای این روش از تحلیل میپردازیم:
مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال این است که به دلیل سادگی، برای اکثر افراد قابل یادگیری است و در آن نیازی به بررسی فاکتورهای بنیادی و متعدد نیست. خصوصاً آن که ابزارهای مختلفی برای یادگیری و اجرای تحلیل تکنیکال وجود دارند که کار را برای افراد تازهوارد در این حوزه سادهتر میکنند.
کتابها و منابع آنلاین هم به سادگی در دسترس همه هستند و میتوان با کمک آنها در مدتزمانی کوتاه تحلیل تکنیکال بورس را فراگرفت.
مورد بعدی این است که با استفاده از این روش، میتوان استراتژیهای معاملاتی و نقاط ورود و خروج را تعیین کرد و این مسئله خصوصاً برای افراد ناوارد میتواند بسیار کمککننده باشد. در واقع شما میتوانید خرید و فروش در معاملات خود را مشخص کرده و اشتباهات کمتری در این زمینه مرتکب شوید.
همچنین تحلیل تکنیکال بسیار منعطف و سریع است. با استفاده از این روش میتوان پیشبینی تحرکات قیمتی همه انواع داراییها را انجام داد. خصوصاً این که این کار را میتوان برای بازههای زمانی کوتاه در حد 15 دقیقه و بیشتر (در حد ساعت و روز و حتی ماهانه) انجام داد.
همچنین سرعت مناسب این روش کمک میکند که معاملهکنندگان فرصت کافی برای واکنش نشان دادن به تحرکات بازار را داشته باشند.
آموزش تحلیل تکنیکال بورس
برخلاف یک تحلیل بنیادی که تلاش میکند ارزش یک سهام را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است. در این روش معمولاً تحلیلگران برای به دست آوردن سیگنالهای کوتاهمدت از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند که مهمترین آنها نمودارها است. شاید جالب باشد بدانید که قدمت تحلیل تکنیکال به بیش از 200 سال پیش برمیگردد. در اواخر دهه 1800 میلادی فردی به نام چارلز داو نظریه داو را ارائه داد که در آن پیشنهاد میشد تجزیه و تحلیل بازار مالی بر اساس فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت انجام شود. داو معتقد بود که قیمت فعلی به هیچ عنوان روندی تصادفی ندارد و هرگز هم تصادفی نبوده است؛ بنابراین با تحلیل مناسب آن میتوان روند قیمت در آینده را نیز به دست آورد. بعد از داو، در طول دهههای گذشته افراد مختلفی این نظریه را بسط دادهاند و در نتیجه تلاش این افراد، امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس به عنوان یک علم مهم در این حوزه صورت میگیرد. به خاطر داشته باشید که تحلیلگران حرفهای هرگز از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی به تنهایی برای پیشبینی روند بازار استفاده نمیکنند. هرچند که معاملهگران خرد این روش را بیشتر میپسندند؛ اما صاحبان حرفهای سهام و تحلیلگران متخصص تحقیقات خود را فقط بر اساس تحلیل تکنیکال یا بنیادی قرار نمیدهند و از همه ابزارهای موجود استفاده میکنند تا به نتایجی دقیقتر و قابل اعتمادتر برسند.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چگونه انجام میشود؟
بسیاری از تحلیلگران در این روش از یک رویکرد بالا به پایین استفاده میکنند. درواقع ابتدا از تجزیه و تحلیل بازار در سطح گسترده شروع کرده و بعد به بخشهای خاص یا صنایع مورد نظرشان محدود میشوند و سپس به تجزیه و تحلیل سهامها به صورت جداگانه میپردازند. زیبایی تجزیه و تحلیل تکنیکال در چند منظوره بودن آن است. شما میتوانید این روش را برای هر نوع دارایی که در آن عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت باشد به کار بگیرید. در این روش تنها به نمودارها نیاز دارید. فرقی نمیکند که نمودار مربوط به بازه زمانی 2 روز باشد یا 2 سال. تنها کافی است به سطوح پشتیبانی، مقاومت، روندها، دامنه معاملات و سایر جنبه به طور دقیق نگاه کنید و تحلیل نمودار را انجام بدهید. این کار ممکن ساده به نظر برسد اما خیلی هم آسان نیست. برای خبره شدن در این روش، نیاز به مطالعه جدی و ذهن باز دارید.
به طور کلی تحلیلگران فنی انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
شاخصهای حجم و حرکت
سطوح پشتیبانی و مقاومت
شروع کار در بازار بورس
بسیاری از مردم مایل به سرمایهگذاری در بازار بورس هستند اما هنوز مطمئن نیستند که چگونه و از کجا شروع کنند. قطعاً با ثبتنام آنلاین میتوان این کار را انجام داد اما چگونه میخواهید بفهمید که کدام سهامها را بخرید و چه زمان معاملات خود را به انجام برسانید؟ شرکت کارگزاری سرمایه و دانش با 16 سال سابقه کار و به عنوان کارگزار رتبه الف در این زمینه میتواند راهنمای شما باشد. استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری یا خدمات سبدگردانی در این کارگزاری زیر نظر سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشود که میتواند به عنوان اولین قدمهای شما در بازار سرمایه تلقی شود.
انواع روشهای تحلیل در بورس
حتماً درمورد کسب درآمد از بورس شنیدید. اما با انواع روشهای تحلیل در بورس آشنایی ندارید.
- بهنظر شما انواع تحلیل در بورس چه کاربردی دارند؟
- چگونه در بورس تحلیل کنیم تا بهترین روش پیش بینی قیمت سهام را داشته باشیم؟
- چگونه یک سهم را در بورس تحلیل کنیم تا بیشترین بازده را داشته باشیم؟
- انواع تحلیل ها در بورس برای سرمایهگذاری مطمئن و بیشترین بازده چیست؟
- اصلا بورس کار کنیم یا فارکس ؟
همچنین اگر دغدغۀ یادگیری مفاهیم بورس را نیز دارید، میتوانید در برنامه خودآموز بورس اطلاعات لازم و مفید را بیابید.
در این مطلب بهطور جامع و کاربردی انواع روشهای تحلیل در بورس را معرفی و بررسی میکنیم. پس حتماً با ما همراه باشید تا بتوانید همانند یک حرفهای تحلیل کنید.
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
1- تحلیل تکنیکال
2- تحلیل بنیادی
3- روانشناسی بازار
بخش دوم: انواع روشهای تحلیل در بورس برای انتخاب بهترین سهام
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
تحلیل و پیشبینی روند از اصول اولیۀ سرمایهگذاری در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر است.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش مهم از انواع روشهای تحلیل در بورس به حساب میآیند که در ادامه به آنها میپردازیم. همچنین معاملهگران و سرمایهگذاران، از «روانشناسی بازار» نیز بهعنوان یکی از انواع تحلیل در بازار بورس برای بررسی و تصمیمگیری استفاده میکنند.
انواع روشهای تحلیل در بورس
در ادامۀ این مطلب به شرح کامل هر یک از این تحلیلها همراه با جزئیات آنها میپردازیم. با ما همراه باشید تا هرآنچه را لازم است بدانید، ساده و آسان بیاموزید.
1- تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک استراتژی تحلیلی است که در آن تاریخچۀ قیمتها و حجم معاملات در بازار را مرور میکنند تا بتوانند قیمتهای آتی بازار را پیشبینی کنند.
تحلیل تکنیکال براى تمامى بازارهایى که بر اساس عرضه و تقاضا کار مىکنند مانند بورس کالا، طلا، ارز، ارزهاى دیجیتال، فارکس و … نیز کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال را میتوان یکی از کاربردیترین و محبوبترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی به حساب آورد که طرفداران بسیاری دارد و افراد زیادی بهدنبال یادگیری آن هستند.
یادگیری و استفاده از این تحلیل، راحتتر از سایر روشهاست.
حال به معرفی کوتاه اما کاملی از انواع روش های تحلیل تکنیکال میپردازیم که بسیار کاربردی هستند.
انواع روش های تحلیل تکنیکال
1-1 کندل شناسی
کندل یا شمع براساس تایم فریم معاملاتی ما شکل میگیرد و روند صعودی یا نزولی و باز و بسته شدن یک سهم را به ما نشان میدهد. مثلاً اگر تایم فریم ما یکروزه باشد، هر کندل ما یک روز طول میکشد تا تشکیل شود.
کندلها دو رنگ سیاه و سفید دارند.
سفید: اگر کندل سفید باشد، قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد که یعنی قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است.
سیاه: اگر سیاه باشد، برعکس آن یعنی قیمت پایانی در بالا و قیمت آغازی در پایین خواهد بود که یعنی قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
سایۀ پایینی و سایۀ بالایی: قسمت سایۀ پایینی و سایۀ بالایی میزان معاملات در آن روز یا آن بازۀ زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده را به ما نشان میدهند.
برای یادگیری آسان و کاربردی کندلشناسی یکی از مهمترین انواع روش های تحلیل تکنیکال، حتماً ویدئوی زیر را پلی و مشاهده کنید.
آموزش آسان و کاربردی کندلشناسی در بورس
کندلها رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان را نشان میدهند.
آموزش کندل شناسی در بورس که یکی از انواع روش های تحلیل تکنیکال است، به تریدر کمک میکند تا نگاه دقیقتر و کاملتری به چارت قیمت داشته باشد.
آشنایی با کندلها و الگوهای کندلی بههمراه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود و خروج را به تریدر نشان میدهند.
1-2 سطوح حمایت و مقاومت
زمانیکه قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهامداران بالا رفته و تقاضا زیاد شود، قیمتها نیز افزایش مییابند. به این سطح در نمودار قیمت سطح حمایتی گفتهمیشود. رسیدن قیمتها به سطح حمایتی افزایش آنها را در پی دارد.
در مقاومت، همهچیز برعکس سطح حمایت است و قیمت سهام تا جایی بالا رفته که سهامداران تمایل به فروش سهام خود دارند، یعنی عرضه افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سطحی در نمودار قیمت پدید میآید که به آن سطح مقاومتی گفته میشود. قیمتها پس از رسیدن به این سطح به دلیل افزایش عرضهها کاهش پیدا میکنند.
حتماً ویدئوی زیر را پلی کنید تا آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب را که در آن بیان شده است، مشاهده کنید.
آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب
اگر سطوح مقاومت و حمایت شکسته شوند، تغییر نقش میدهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما افت قیمت دیده نشود و روند حرکتی همچنان صعودی باشد، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، به سطح حمایت تبدیل میشود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش تقاضا صورت نگیرد، حمایت فعلی شکسته شده و به مقاومت تبدیل خواهد بود.
نمونهای از شکست سطوح حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در تصویر زیر نشان داده شده است.
دیدگاه شما