حباب رفتاری یا حباب قیمتی؟
می گویند این روزها بازار «حباب» دارد. حبابی که در واقع ارزش ذاتی هر سهم را رد کرده و در قیمتهایی معامله میشود که با هیچ روش ارزشگذاری، نمیتوان آن را توجیه کرد. مهمترین دلایل بازاری به وجود آمدن حباب، انفجار تقاضاست که در واقع یا افراد جدید به یک بازار یا برای خرید یک محصول وارد میشوند یا پولهای جدید میآیند که باید حباب منفی در بازار سرمایه مامنی برای خرید و استراحت پیدا کنند. در نتیجه اقدامات، حباب در بازار رخ میدهد. اقتصاددانها تعاریف متفاوتی را برای یـک حبـاب اسـتفاده میکنند. تعریـف معمول آن است که قیمتهای دارایی با نرخی افزایش پیدا میکند که بزرگتر از آن اسـت که بتواند توسط عوامل بنیادی بازار توضیح داده شود. آنها مدل ارزشگذاری متعارف را مورد استفاده قرار میدهند که مبتنی بر این فرض است که سودها و قیمتهای سـهام هم انباشته هستند. نگاه دیگر اما حاکی از آن است که قیمتهای سهام از ارزشهای بنیادی منحرف میشوند. در بازار سهام، هیچ سنگ محکی برای اینکه به صورت قاطع بفهمیم یک سهم حباب دارد یا ندارد، موجود نیست. در واقع قیمت هر سهم ممکن است از نظر یک تحلیلگر ارزنده باشد، ممکن است نزدیک به واقعیت ارزش ذاتی سهم باشد یا حتی ممکن است که قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی سهم باشد و این ازدیاد آرا، به دلیل آن است که اطلاعات هر تحلیلگر و روشی که برای ارزشگذاری در پیش گرفته، با دیگری متفاوت است و طبعا نتایج متفاوتی هم از آن خارج میشود. اما آنچه در ماههای اخیر، بازار سرمایه ایران را بیش از عوامل اقتصادی و حتی سیاسی تحت تاثیر قرار داده بود، ورود و خروج حقیقیهای تازه کاری بود که از تمامی بازارهای موازی نظیر طلا و دلار و مسکن، ناامید شده بودند یا با پولهایی که دیگر سودهای رویایی در بانک نمیگیرد، سراغ بورس آمده بودند. در نتیجه احتمال هر رفتار هیجانی از این جماعت تازه وارد میرفت که البته شاهد صفنشینیهای جدی آنها در روزهای منفی و مثبت نیز بودیم که اصطلاحا به آن، رفتاره تودهای یا گلهوار گفته میشود.
بازتولید «گل لاله» در تالار حافظ
در اوایل قرن 17 میلادی، پیاز گل لاله از ترکیه (امپراتوری عثمانی) به هلند میرود. کاشت و برداشت این گل در هلند، باعث شد که مردم این کشور، به گل لاله علاقهمند شوند و تقاضا برای خرید پیاز این گل، از میزان تولید و عرضه آن، پیشی بگیرد. در نتیجه قیمتها بالاتر رفت و سفته بازان نیز وارد این بازار شدند و هر روز، به افزایش قیمت این کالا، دامن زدند. همین موضوع باعث شد که صنعتگران، کارگران و کشاورزان نیز به طمع کسب سود بیشتر وارد کارزار معاملاتی بازار گل لاله شوند. با ورود این گروه، تغییرات عمدهای در بازار به وجود آمد. از آنجایی که اجناس موجود کفاف بازار را نمیداد، قراردادهای آتی (Future contracts) یا توافقنامهای مبتنی بر خرید یا فروش دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص رونق پیدا کرد. در چنین قراردادهایی گاهی دیده میشد که در عوض فروش پیاز لاله در ماه آوریل، ممکن است مالکیت زمین، دام، یا لوازم منزل به جای پول نقد مورد توافق قرار گیرد. در این زمان، حباب قیمتی گل لاله به قدری بالا رفته بود که گفته میشد قیمت گل لاله به هزار فلورین رسیده بود، در حالی که درآمد یک خانواده کارگر 250 فلورین بود. در سوم فوریه ۱۶۳۷ میلادی ناگهان سقوط قیمت اتفاق افتاد که دلیل آن هم از دست دادن مطلق قدرت خرید برای خردی گل لاله درهلند بود. بدینترتیب دوران جنون گل لاله در هلند به پایان رسید.
نمونههای شبیه به حباب گل لاله در بازارهای جهان به وفور دیده میشود. یکی از مهمترین و نزدیک به واقعترین آن، سقوط یک شبه قیمت سهام شرکتهای تکنولوژی محور در وال استریت در سالهای 2000 تا 2003 است. در بورس ایران نیز نمونههای آن به وفور دیده میشود که از ملموسترین آنها میتوان به خرید و فروش جنونآمیز سهام صدرا در سال 83 اشاره کنیم که سقوط ناگهانی آن، بسیاری از افراد را با ضررهای هنگفت مواجه کرد.
نقش بازار کارا در جلوگیری از حبابی شدن بازار
کارایی اطلاعاتی بازار سرمایه یکی از ارکان اصلی تئوریهای مالی به شمار میرود و به وضـعیتی گفته میشود که قیمت سهام با متغیرهای بنیادی شرکت تناسب داشته و بـه اصـطلاح در تعـادل باشد. طی دهههای اخیر در بورسهای مختلف دنیا پدیـدههایی مبتنـی بـر ناکـارایی اطلاعـاتی و سقوط قیمتی مشاهده میشد. در کنار آن، پدیدههایی چون نوسانات شدید در قیمت، حباب، تفاوت در بازده سهام شرکتهای کوچک و بزرگ، تفاوت در بازده سهام ارزشی و رشدی همگـی نشان دهنده نا کارایی بازار و نبود تعادل بین قیمت و متغیرهـای بنیـادیاند. رفتارهای غیرعادی سرمایهگذاران نیز گاهی میتواند به ناکـارایی بـازار و شـکاف بـین اعتمـاد قیمت واقعی و قیمت بازار سهام منجر شود. رفتارهایی مثل بیش واکنشی و کم واکنشـی، ماندن بیش از حد حباب منفی در بازار سرمایه در یک موقعیت معاملاتی و رفتار جمعی از مصادیق رفتارهای غیرعادی سرمایهگذاران است که میتواند بر کارایی بازار سرمایه تأثیرات منفی داشته باشد. رفتار جمعی به منزله نوعی رفتار غیرعادی، به وضعیتی گفته میشود که سرمایهگذاران بـدون در نظر گرفتن تحلیل و اعتقادات شخصی به تبعیت از تصمیمات دیگران در بازار اقدام میکنند و درنتیجه رفتارهای مشابهی از خود بروز میدهند. این پدیده رفتاری در شرایط شکننده بازار سرمایه ایران که در حال حاضر پذیرای بسیاری از سرمایههای سرگردان نیز شده، در صورت عدم کنترل میتواند به بیقاعدگیهایی مثل ایجاد حباب و سقوط قیمت، افزایش نوسانات قیمت در بازار و بهطورکلـی، نبـود تعادل در بازار سهام منجر شود.
آیا حباب بورس تهران میترکد؟
یک سال پیش، شاخص ۲۰۰ هزار واحدی بورس تهران نشانگر هزار میلیارد تومان دادوستد بود. امروز، شاخص کمابیش یک میلیون واحدی نشانگر ۱۰ هزار میلیارد تومان دادوستد است.
یادداشتی از جمشید اسدی: ارزش سهام، بهویژه ارزش سهام ۶۵۰ شرکت بورس تهران، پس از رشدی گرد ۱۹۰ درصد در سال ۱۳۹۸، همچنان افزایش مییابد و بازدهی بیشتری نسبت به دیگر گزینههای سرمایهگذاری نشان میدهد. این در حالی است که رشد اقتصاد در ایران منفی است. آیا رشد بازار سهام بر دادههای عینی استوار است یا همچون حباب است و دیر یا زود میترکد؟
این نوشته پاسخی به همین پرسش است و نیز برای آگاهیرسانی به هممیهنان برای اینکه بار دیگر مال خویش نبازند.
نخست به تعریف اصطلاح «حباب اقتصادی» و سپس به انگیزههای تئوریک میپردازیم تا وارسیم که افزایش شاخص بورس تهران واقعی است یا حبابی.
حباب اقتصادی یعنی چه؟
سود آزادسازی «سهام عدالت» به جیب چه کسی میرود؟
حباب از دمیدن هوا روی یک غشای صابونی شبیه دمیدن هوا در بادکنک پدید میآید و با دمیدن بیشتر بزرگتر میشود، اما چون میانتهی است و بزرگیاش ناشی از نازکتر شدن پوست، زمانی که ترکید، از آن هیچ نمیماند. نقدینگی ساختگی، همچون باد، اقتصاد را بدون آنکه تولید بیشتری کرده باشد، بزرگتر نشان میدهد. این توسعه واقعی نیست و بیبنیاد است.
نقدینگی را دولت و بانک مرکزی به گردش میاندازند تا «گشایشی» در اقتصاد به وجود آورند و مردم را از ناخشنودی و شکایت دور نگه دارند. در آغاز «گشایشی» هم به نظر میآید، چون پول بیشتری در دست مردم میچرخد. اما چون تولید افزایش نیافته، آن حجم پول بیشتر در دست مردم بیپشتوانه است و بر باد. چه، همان میزان ثروت ملی پیشین با واحد پولی بیشتری بیان میشود. همچون حبابی که باد میکند، اما بیش از همان آب و صابون پیشین چیزی ندارد.
حباب در بورس زمانی است که سهام به بهایی بیش از بهای واقعی آن دادوستد شود. سوداگران بدون توجه به اینکه آیا افزایش بهای سهام در بورس بازتاب پویایی اقتصادی شرکتهاست یا نه، به امید سود بردن از افزایش همواره بهای سهام، پول بیشتری به بورس میآورند و به همین ترتیب نقدینگی را باد میکنند.
زمانی که معاملهگران به ناهمخوانی میان بهای سهام و ارزش واقعی سرمایه شرکتها پی ببرند، تصمیم به فروش سهام میگیرند تا از این دور باطل برهند. اما ای بسا که دیگر معاملهگران هم به همین پی برده باشند و خریدار نباشند. کار به اینجا که برسد، حباب بهاصطلاح میترکد و ارزش سهام بهتندی میافتد و بسیاری را ورشکسته میکند.
انگیزههای رشد ارزش سهام در بورس
حباب را شناختیم، اکنون افزایش شاخص بورس تهران را بشناسیم. بنیادی است یا حبابی؟ انگیزههای نظری را در پرتو تجربه ایران وامیرسیم تا به پاسخی برسیم.
حساب شرکتها
بورس بازاری است که در آن شرکتها سهم میفروشند و سرمایه به دست میآورند تا به کار توسعه و تولید بزنند. از همین رو، حساب سودآوری شرکتها مهمترین انگیزه خرید سهام آنهاست. آیا شرکتهای بورس تهران سودآورند؟ حساب شرکتهای بزرگ و کوچک یکی نیست.
به باور برخی کارشناسان، سودآوری پتروشیمیها، فلزکاران، پالایشگاهها و فروشندگان مواد اولیه و نیز بهرهمندی از اجرای طرحهای توسعه توضیحدهنده رشد سهام شرکتهای بزرگ است و حتی توان افزایش بیشتری هم دارند.
این درست که لغو تحریمها در زمان اوباما میتوانست توضیحدهنده افزایش بهای سهام شرکتهای پتروشیمی باشد، اما امروزه تحریمها حباب منفی در بازار سرمایه صادرات همه کالاها را نشانه رفتهاند و نمیتوان به روشنی دانست که چه عاملی در کارکرد این شرکتها توضیحدهنده رشد بهای سهام آنهاست.
افزون بر این، بسیاری از شرکتهایی که بهای سهامشان گاهی تا چهار برابر افزایش مییابد، بدهکارند یا بدهی پوشیده دارند یا ورشکستهاند (فرشاد مؤمنی در گفتوگو با سایت اقتصاد برتر).
و شرکتهای کوچک؟ بسیاری از کارشناسان افزایش بهای سهام این شرکتها را ناشی از سودآوری نمیدانند و آن را فراتر از ارزش واقعی ارزیابی میکنند.
رکود در دیگر بازارهای سرمایهگذاری
بورس تهران؛ آیا لشکر دیگری از مالباختگان در راه است؟
بسیاری از گزینههای سرمایهگذاری، به دلیل رکود در اقتصاد و بهویژه در بخش ساختمان یا سقف سود تعیینشده از سوی دولت در نظام بانکی، دیگر کششی ندارند و از همین رو، بسیاری از سرمایهگذاران نقدینگی خویش را به بازار سهام میبرند که نرخ سود آن در شرایط کنونی سپری است در برابر تورم. چون گزینه دیگری ندارند.
شاخص بورس تهران به همین گونه رشد کرد. اما سرمایهگذاری در بورس از سر ناچاری توجیه اقتصادی ندارد و میتواند در بلند مدت به ورشکستگی بینجامد.
فروش سهام شرکتهای دولتی با تخفیف
هر زمان که بهای کالایی کاهش یابد، تقاضا برای آن به احتمال زیاد افزایش مییابد. کاهش بهای سهام هم تقاضا را برمیانگیزد. دولت بر اساس اختیار قانونی میتواند سهام شرکتها را تا ۳۰ درصد ارزانتر عرضه کند، چنانکه سهام بانکهای ملت، تجارت و صادرات و دو بیمه البرز و اتکایی امین را در چارچوب صندوق قابل معامله با ۲۰ درصد تخفیف میفروشد. در چنین شرایطی، خرید سهام دستکم در آغاز، ریسک کمی دارد و از همین رو تقاضا و در پی آن شاخص بازار سهام افزایش مییابد، چرا که همگان انتظار سوددهی دارند.
دورنمای سوددهی این شرکتها اما تیرهوتار است و از همین رو سوگیری این همه نقدینگی برای خرید سهام آنها در بورس تهران شگفتانگیز مینماید.
نخست به این دلیل که دولت بخشی از سهام را واگذار میکند، اما مدیر و اداره کننده میماند و بنابراین، با نظرداشت پیشینه مدیریت دولتی، امیدی به سوددهی بازار بنیاد این شرکتها نمیرود.
دو دیگر اینکه هدف دولت ورشکسته روحانی رقابتی کردن و به سود رسانی این شرکتها نیست، بلکه در پی گردآوری نقدینگی برای پاسخگویی به کسری بیش از پنجاه درصدی بودجه است. چنانکه از سال ۱۳۹۸ برای گذران امور جاری، هزینههای عمرانی که هیچ، فروش شرکتهای دولتی و شبهدولتی را در بورس کشور به راه انداخت و در سال ۱۳۹۹ با سرعت بیشتری ادامه داد تا پولی به دست آورد و به کار تنگناهای اقتصادی خود بزند.
دولت روحانی، همچون بیشتر دیگر دولتها در نظام ولایی، نخست بها را در بازارهای سرمایهگذاری، همچون ارز و بورس برمیانگیزد و سپس با عرضه دلار و سهام، نقدینگی ریختهشده به بازار را جمعآوری میکند. گویا حدود ۲۰ تا۳۰ میلیارد دلار در دست مردم است. اگر دولت بتواند در بازار سهام تنها ۱۰ درصد این ذخیره ارزی را جمع کند، بخش بزرگی از نیاز مالی خود را بدون دخالت بانک مرکزی برآورده میکند. مهمترین قصد و آهنگ دولت همین است، نه چابکسازی شرکتها.
فرصتطلبی
وارن بافِت، ثروتمندترین سرمایهگذار بورس در جهان، از حباب بورسی که دیگر سرمایهگذاران را میترساند، همچون فرصت بهره میبرد. با این شعار که: میبایستی از آز دیگران در بورس هراسید و در پی هراس دیگران، آز داشت و از باد شدن بورس تا پیش از ترکیدن سود برد.
بسیاری از کارشناسانی که حباب را بازشناخته و میدانند که در بلندمدت خواهد ترکید، از فرصت باد شدن بورس تا پیش از ترکیدن، که به هر حال به دور از ریسک نمیتواند بود، استفاده میکنند و با آنکه میدانند بهای کنونی بیش از بهای راستین است، به سوداگری ادامه میدهند و میخرند و میفروشند و بدین ترتیب، در حباب بورس بیشتر میدمند.
بورس تهران، بیش از آنکه همانند بورس در اقتصاد بازار بنیادی برای تأمین مالی رشد بنگاهها باشد، در اختیار سوداگران بانفوذ نظام ولایی است.
رفتار گلهای
بسیاری سرمایه گذاران، نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان؛ رفتار گله ای ( Herding behavior ) دارند. این واژه توهینآمیز نیست و اشاره به کسانی دارد که در پی دیدهها و شنیدهها، از دیگرانی که موفقشان میپندارند پیروی میکنند و «گلهوار» به گونهای هیجانزده و بی حساب و کتاب سرمایه گذاری می کنند. رفتار گلهوار در بین دو میلیون و هفتاد هزار خریدار سهام «شستا» دیده میشود.
سخن پایانی
بورس حبابی تا پیش از ترکیدن هم زیانبار است، چرا که منابع کمیاب اقتصادی را که میشد به تولیدگر و نوآور بخش خصوصی و حتی واحدهای کوچک و متوسط برسد، به سراب ارزش میکشاند و هدر میدهد.
اما در پی آنچه آمد، بر این باوریم که افزایش شاخص بورس تهران حبابی است و زمانی که بترکد، چنانکه همه حبابها زیر فشار کارکرد بازار دیر یا زود میترکند، زیانهای اقتصادی فراوان به بار خواهد آورد.
میترکد، اما نمیدانیم کِی. تا زمانی که دولت با واگذاری شرکتهای جدید بر حجم دادوستد میافزاید و شاخص بورس را بالا میکشاند، میتواند ترکیدن حباب را عقب بیندازد و دستکم فرصت برون شدن از این تله را برای هموندان خود فراهم آورد. اما این روند روزبهروز سختتر میشود.
بیش از یک سال پیش، شاخص ۲۰۰ هزار واحدی بورس نشانگر هزار میلیارد تومان دادوستد بود. امروز، شاخص کمابیش یک میلیون واحدی نشانگر ۱۰ هزار میلیارد تومان دادوستد است. پس برای آنکه شاخص بورس باز هم پنج برابر رشد کند، میباید حجم دادوستد دستکم به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برسد. برای این، دولت باید کارخانههای مشتریپسند و مشتری باید پول خرید سهام داشته باشد. در شرایط رکود اقتصادی و رشد بیبنیاد بهای سهمها، هر دو سخت است و ای بسا که حباب بترکد.
اگر چنین شود، نه تنها تیر دیگری بر اقتصاد از رمق افتاده نظام ولایی خواهد خورد، بلکه بسیاری از مردم که از سر ناچاری و نبودِ هیچ گزینه دیگرِ درآمدسازی به بورس روی آوردهاند، سرمایه خود را از دست خواهند و ای بسا که برای اعتراض به خیابانها بریزند.
در ن زمان، آیا دولت که توان برآوردن نیازهای بودجه خود را نیز ندارد تا چه رسد به جبران هزینه مالباختگان، به همان سرکوب و بگیروببندی روی خواهد آورد که نظام اسلامی در دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ماه ۱۳۹۸ نشان داد؟
حباب منفی در بازار سرمایه
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / معنی حباب در بورس چیست؟ آیا بورس ایران حباب دارد؟
معنی حباب در بورس چیست؟ آیا بورس ایران حباب دارد؟
افزایش چشمگیر رشد قیمت سهام در بازار بورس باعث شده بحث وجود حباب در بازار بورس در میان تحلیلگران و فعالان بازار بورس مطرح شود. ولی آیا بورس ایران حباب دارد؟ قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهیم ببینیم معنی حباب در بورس چیست و ترکیدن حباب در بورس که عده ای نگران آن هستند و از ترس آن اقدام به فروش هیجانی سهام خود می کنند به چه معناست؟ با ما همراه باشید.
منظور از حباب در بورس چیست؟
مفهوم حباب در اقتصاد کاربرد زیادی دارد و به خصوص در بازار سرمایه کلمه حباب را بسیار می شنویم. حباب در اقتصاد به هر اختلاف قیمت بین قیمت واقعی و قیمت مبادله ای گفته می شود به عنوان مثال قیمت خودرو در کارخانه ۵۰ میلیون تومان و در بازار آزاد ۶۰ میلیون تومان می باشد. به این اختلاف قیمتی حباب می گویند.
اگر کمی به معنای کلمه حباب دقت کنیم می توانیم حدس بزنیم که منظور از حباب در بورس چیست؟ حباب پس از یک رشد ناگهانی سرانجام با کوچکترین ضربه ای می شکند و ساختار آن از بین می رود. حباب در بورس به فاصله ایجاد شده بین ارزش ذاتی سهام و قیمت مبادله ای آن است.
حباب در بورس یعنی چه؟ مفهوم ترکیدن حباب در بازار بورس را می توان به این شکل تفسیر کرد: سقوط و ریزش سهم بعد از یک روند صعودی. اما موضوع به همین سادگی نیست برای اینکه بیشتر با اصطلاح حباب در بورس آشنا شوید با ما در ادامه مطلب همراه باشید.
تعریف حباب در فرهنگ لغت اقتصادی پالگریو:
“افزایش سریع قیمت یک دارایی یا یک دسته از دارایی ها به صورت مستمر که با یک افزایش اولیه شروع شده و انتظار افزایش بیشتری را برای خریداران جدید مخصوصاً بورس بازانی که به جای ظرفیت سودسازی دارایی تمایل بیشتری به خرید و فروش سهام دارند، ایجاد می کند.”
در تعریف مفهوم حباب در بورس به این نکته توجه داشته باشید که وقتی صحبت از حباب در بورس (price bubble) می شود منظور این است که در حال حاضر سهم مورد نظر ما در بورس از قیمت بالایی برخوردار است و ما انتظار افزایش قیمت بیشتر از آن را داریم اما در واقعیت این امر اتفاق نمی افتد به عبارتی حباب در بورس عبارت است از افزایش ناگهانی و بیشتر از حد انتظار قیمت سهام و سپس کاهش ناگهانی و شکستن فضای قیمتی ایجاد شده آن.
حباب در بورس چگونه شکل می گیرد؟
عوامل مختلفی می تواند باعث شکل گیری حباب در بازار بورس شود اما عمده ترین دلیل شکل گیری حباب در بازار بورس حرکت جمعی عده زیادی از سرمایه گذاران بازار بورس برای خرید یا فروش سهام می باشد که می تواند باعث تغییر قیمت ناگهانی و غیرطبیعی یک سهم بدون هیچ توجیه اقتصادی شوند. علت این امر می تواند این باشد که سرمایه گذاران احساس می کنند عوامل مؤثر بر حفظ قیمت سهم در حال از بین رفتن هستند و در آینده نزدیک سهم مورد نظر دچار ریزش می شود.
وجود حباب در بازار بورس و یا به عبارتی حاکم شدن شرایطی که باعث بوجود آمدن حباب می شود تبعات منفی برای بازار سرمایه دارد و نتیجه آن این است که قیمت سهم بر اساس پیش بینی قیمت آن در آینده تعیین می شود نه بر اساس میزان عرضه و تقاضا و بازده واقعی قیمت آن ها! و این موضوع باعث ایجاد سردرگمی در تشخیص و تفکیک شرکت های ضعیف از شرکت های قوی و همچنین ارزشگذاری غلط شرکت های بورسی خواهد شد.
یکی دیگر از عوامل تشکیل حباب در بازار بورس این است که برخی سرمایه گذاران اقدام به خرید یک سهم در قیمت بالا می کنند و انتظار دارند قسمت این سهم در آینده نیز افزایش پیدا کند و بتوانند آن را با قیمت بالاتر به دیگران بفروشند.
اگر قیمت مبادله ای یک سهم بیشتر از قیمت ذاتی آن باشد به آن حباب مثبت می گویند. دلایل بوجود آمدن حباب مثبت موارد زیر است:
- احتمال رونق بازار و افزایش قیمت وجود دارد
- بازار در حال جذب سرمایه است
- با کمبود کالا مواجه هستیم
همچنین اگر قیمت مبادله ای یک سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد اصطلاحا گفته می شود حباب منفی شکل گرفته است. عوامل زیر باعث شکل گیری حباب منفی در بازار سهام می شود:
- انتظار داریم قیمت ها در بازار سرمایه کاهش پیدا کنند.
- بازار سرمایه در حال از دست دادن جذابیت خود است
- عرضه بر تقاضا پیشی گرفته است
ترکیدن حباب بورس یعنی چه؟
گاهی می شنویم که حباب بازار بورس در حال ترکیدن است یا عبارات اینچنینی، اما ببینیم ترکیدن حباب بورس به چه معنی است؟ در واقع زمانی که شاخص بورس به طور ناگهانی کاهش پیدا می کند اصطلاحا گفته می شود حباب بورس در حال ترکیدن است. اما این اتفاق زمانی می افتد که سهام موجود در بازار بورس دارای حباب باشد به این معنی که قیمت آن در اثر عوامل روانی و غیرواقعی و رفتار هیجانی سهامداران افزایش قیمت پیدا کرده باشد و به همین ترتیب با کوچکترین خبر منفی این حباب می ترکد.
گاهی بازار حبابی نیست و سهام موجود در بازار در محدوده ارزش ذاتی خود و یا پایین تر از آن مبادله می شوند اما برخی با شایعه سازی پیرامون وجود حباب در بازار باعث ایجاد جو روانی منفی به خصوص در میان افراد نا آشنا به بروس می شوند که در نهایت می تواند باعث ریزش بازار بورس شود که عده ای می گویند حباب بورس ترکیده است در صورتی که علت ریزش ترکیدن حباب بورس نبوده بلکه اخبار غلط باعث رفتار هیجانی شده است.
در تشکیل حباب بیشترین سهم را تازه واردان بورس دارند زیرا دانش کافی در زمینه نحوه صحیح خرید و فروش در بازار سرمایه را ندارند و با خرید و فروش اشتباه باعث تشکل حباب در بورس می شوند. بنابراین توصیه می شود افراد تازه وارد اقدام به خرید عرضه های اولیه کنند و دارایی های باارزش خود را برای ورود به بازار سرمایه نفروشند و در صورتی که قصد سرمایه گذاری در بورس با مبالغ بالا دارند از طریق شرکت های سبدگردان اقدام کنند و مدیریت دارایی های خود را به افراد متخصص بسپارند.
آیا بورس ایران حباب دارد؟
آیا رشد ۹۲ درصدی شاخص کل بورس در روزهای آغازین سال ۹۹ به معنی وجود حباب در بازار سرمایه است؟ دو نظریه در پاسخ به این سوال وجود دارد عده ای معتقدند بازار بورس ایران حباب دارد و این حباب قیمتی ناشی از فشار تحریم ها، ویروس کرونا، اوضاع نامناسب اقتصادجهانی و … می دانند.
گروه دیگر معتقدند بورس ایران حباب ندارد و دلیل افزایش رشد شاخص بورس عواملی مانند وضعیت نامناسب بازار های موازی با بورس مانند بازار ارز و حباب منفی در بازار سرمایه طلا، کاهش نرخ بهره بانکی، حمایت دولت از بازار بورس، استقبال مردم از بورس به دلیل افزایش آگاهی و … می دانند و معتقدند بازار بورس ایران حباب قیمتی ندارد و به این شکل نیست که عاملی باعث ترکیدن حباب بازار بورس شود و شاخص کل دچار ریزش ناگهانی شود. این عده معتقدند بازار بورس همچنان محل امنی برای سرمایه گذاری است و بسیاری از قیمت ها هنوز با قیمت اصلی خود حباب منفی در بازار سرمایه فاصله دارند.
برای جلوگیری از تشکیل جو حبابی در بازار بورس چه کنیم؟
آگاهی بخشی و آموزش افراد تازه وارد به بورس راهی مؤثر برای جلوگیری از تشکیل حباب در بورس است. کشورهای پیشرفته اجازه سرمایه گذاری به تازه واردان بورسی را نمی دهند مگر در صورتی که آموزش های لازم در این زمینه را ببینند.
مکانیزم فروش استقراضی نیز راه حل دیگری برای جلوگیری از ریزش ناگهانی بورس و تشکیل حباب است که باعث افزایش عمق بازار و شناسایی سهام حبابی می شود.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
تخلیه تدریجی حباب قیمتی در بورس
انتظار میرود که تخلیه تدریجی حباب قیمتی ایجاد شده در سهام شرکتهای کوچک منجر به افت ارزش بازار شده و به این ترتیب نوسانات منفی قابل ملاحظهای در شاخص کل ایجاد کند.
بورس تهران که از ابتدای اسفندماه سال ۱۳۹۷ روند صعودی خود را آغاز کرده و در نیمه اول سال ۱۳۹۸ با ثبت نرخ رشد ۶۱ درصدی در میان تمامی بازارهای دارایی و ابزارهای مالی نظیر ارز، طلا، مسکن، اوراق تامین مالی و سپرده بانکی پیشتاز بوده، در مهرماه با نوسانات قابل ملاحظهای مواجه شده است. روند شاخص کل بورس تهران در شش ماهه ابتدای سال به صورت پیوسته صعودی بوده و تنها در واکنش به برخی اخبار و وقایع بیرونی نظیر حمله به تاسیسات نفتی عربستان، نوسانات کوتاهمدتی در مسیر حرکت آن ایجاد شده است. با این وجود عملکرد شاخص کل طی مهرماه به شکلی بوده که نمیتوان روند خاصی را برای آن متصور بود و عبارات نوسانات نامنظم و بدون جهت مشخص، بهترین توصیف برای وضعیت شاخص در مهرماه است.
هرچند که طی مهرماه ۱۳۹۸ شاخص کل موفق به ثبت رشد ۲.۱ واحد درصدی شده و به این ترتیب با ثبت هشتمین ماه صعودی بازار، بورس تهران در آستانه شکستن رکورد طولانیترین رالی صعودی دهه ۹۰ قرار گرفته است اما باید توجه داشت که این رشد بسیار پرنوسان بوده به شکلی که طی ۲۱ روزی کاری مهرماه، شاخص کل در ۵ روز نوسانات شدیدتر از منفی ۵ هزار واحد و در ۴ روز کاری نیز نوسانات شدیدتر از مثبت ۵ هزار واحد را تجربه کرده است. این ارقام بیانگر شدت نوسانات روزانه و عدم جهتگیری مشخص بازار در مهرماه است.
چشمانداز بازار
با مقدمهای که ذکر شد، به نظر میرسد بحث پیرامون چشمانداز آتی بازار سهام تا پایان سال ۱۳۹۸ نیازمند تفکیک دو مسالهی جهت بازار و نوسانات بازار از یکدیگر است. در مورد مساله اول یعنی جهت بازار طی پنجماهه باقی مانده از سال، باید توجه داشت که بازار سهام در ۱۹ ماه اخیر (از ابتدای سال ۱۳۹۷ تا پایان مهرماه ۱۳۹۸) رشدی حدود ۲۰۰ درصد را تجربه کرده و این در حالی است که بازدهی بازار ارز در همین دوره حدود ۱۵۰ درصد بوده و بازارهای مسکن و طلا نیز رشدهای کمتری را ثبت کردهاند. همچنین بررسی شرایط تولید، فروش و سودآوری بنگاهها نیز نشان میدهد که در حال حاضر بخش زیادی از سرریز شوک ارزی و افزایش نرخ تورم در بازار سهام جذب شده است و با توجه به عدم تغییر محسوس میزان تولید و فروش حقیقی شرکتها، انتظار تداوم رشدهای سریع بازار چندان منطقی به نظر نمیرسد. همچنین باید توجه داشت که مشکلات مربوط به فروش صادراتی شرکتها در شرایط تحریمی و همچنین افت احتمالی تقاضای داخل کشور به دلیل رشد اقتصادی منفی و انقباض بخش حقیقی اقتصاد ایران، از جمله مسائلی است که میتواند در ادامه سال بر عملکرد شرکتها تاثیر منفی داشته باشد.
با وجود موارد ذکر شده بررسی دقیقتر عملکرد گروههای مختلف در ماههای اخیر بر اساس شاخصهایی نظیر قیمت به درآمد نشان میدهد که شرکتهای بزرگ در گروههای چهارگانه وابسته به کالاهای پایه (شیمیایی، فلزات اساسی، کانههای فلزی و فرآوردههای نفتی) هنوز پتانسیلهایی برای رشد بیشتر دارند و انتشار گزارشات فصل تابستان میتواند ارزشگذاری فعالان بازار از این شرکتها را تا حدی بهبود دهد که این مساله به معنای رشد آرام ارزش بازار خواهد بود. به عنوان نمونه، بررسی گزارشهای ششماهه منتشره توسط شش شرکت پالایشی نشان میدهد که مجموع سود خالص محققشده این شرکتها در فصل تابستان نسبت به فصل بهار بیش از ۱۵ درصد افزایش یافته است. البته باید توجه داشت که تشدید تنش تجاری میان ایالات متحده و چین و اثرات منفی آن بر قیمت جهانی کالاهای پایه، بزرگترین چالش برای رشد این گروهها خواهد بود. همچنین گروه بانکی نیز از دیگر گروههای بزرگ بازار است که در صورت مناسب بودن شرایط و تغییر نرخ تسعیر ارز (که در حال حاضر برای این گروه حدود ۷۵۰۰ تومان است) میتواند در نیمه دوم سال رشد مثبت را تجربه نماید. و در نهایت باید توجه داشت که مساله معافیت مالیاتی تعلق گرفته به افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها تا پایان سال ۱۳۹۸ بنابه مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی، مولفه سومی است که میتواند اثر مثبت بر بازار سرمایه حباب منفی در بازار سرمایه داشته باشد. در مقابل این موارد، رشد بیش از حد قیمت سهام در گروهها و صنایع کوچک طی ماههای اخیر، عامل بازدارنده مهمی است که میتواند رشد بازار تا پایان سال را محدود کند.
در مورد مساله دوم یعنی نوسانات به نظر میرسد که این مقوله جزء جداییناپذیر بازار در ماههای آتی خواهد بود. از یک سو انتظار میرود که تخلیه تدریجی حباب قیمتی ایجاد شده در سهام شرکتهای کوچک منجر به افت ارزش بازار شده و به این ترتیب نوسانات منفی قابل ملاحظهای در شاخص کل ایجاد کند. از سوی دیگر با توجه به آنکه شمار زیادی از معاملهگران در ماههای اخیر سودها مناسبی را کسب کردهاند، انتظار میرود که این افراد با مشاهده ریزش در قیمت سهام خود به تدریج اقدام به شناسایی سود کرده و از بازار خارج شوند که این مساله خود میتواند بر شدت نوسانات بیافزاید.
گسترش حضور سهامداران حقیقی و خرد نیز عامل دیگری است که میتواند نوسانات بازار را در ماههای آتی تشدید کند. بازدهی چشمگیر بازار سهام در ماههای اخیر که با عدم بازدهی مثبت سایر بازارها نظیر ارز و طلا همراه شده، عامل زمینهسازی بوده که موجبات افزایش جذابیت این بازار برای بسیاری از افراد را فراهم آورده و به این ترتیب شمار زیادی از افراد جدید در ماههای اخیر وارد بازار سهام شدهاند به شکلی که در سال ۱۳۹۸ بیش از ۴۰۰ هزار کد سهامداری جدید توسط کارگزاریها صادر شده است. در این زمینه باید توجه داشت که فرآیند عرضههای اولیه نیز نقش مهمی در جذب افراد جدید به بازار سهام داشته است؛ با توجه به آنکه قیمتگذاری سهام در عرضههای اولیه اساسا به شکلی است که جذابیت بالای قیمتی را برای خریداران ایجاد میکند و بازدهی مناسبی را با ریسک صفر (که برخلاف مبانی بازار سهام است) در مدت زمانی کوتاه نصیب سرمایهگذاران مینماید، بسیاری از افراد (به توصیه نزدیکان و آشنایان) با هدف برخورداری از این سود رانتگونه اقدام به دریافت کد سهامداری کردهاند. کسب سودهای سریع و بدون ریسک از عرضههای اولیه سبب شده که بسیاری از افراد تازهوارد با ذهنیت و تصور نادرست از بورس و با انگیزههای سفتهبازانه اقدام به افزایش سرمایه خود در بازار کنند و از آنجا که این افراد غالبا از دانش مالی پایین و رفتار هیجانی برخوردار هستند، برآیند این مسائل شیوع رفتار تودهوار در بازار سرمایه بوده است. عدم رشد محسوس بازار سرمایه در ماههای آتی، نگاه کوتاهمدت این افراد به بازار سهام و سرمایهگذاری در سهام نامناسب، مجموع عواملی است که میتواند منجر به خروج تعداد قابل ملاحظهای از این افراد در ماههای آتی شود و به این ترتیب نوسانات بازار را تشدید کند.
به عنوان جمعبندی میتوان گفت که بازار سهام در دو سال گذشته بازدهی بسیار مناسبی داشته و نسبت به سایر بازارهای دارایی بازدهی بیشتری را نظیر سرمایهگذاران خود کرده است. با توجه به آنکه نمیتوان در بلندمدت فاصله مشهودی میان بازدهی بازارهای مالی مختلف متصور بود و همچنین از آنجا که عملکرد بخش مالی باید متناسب با عملکرد بخش حقیقی اقتصاد باشد، تداوم رشد چشمگیر بورس تا پایان سال دور از انتظار خواهد بود. البته سودآوری مناسب شرکتها و گروههای بزرگ بازار، مشروط بر ثبات سایر شرایط نظیر عدم ایجاد رکود در اقتصاد جهانی، میتواند رشد مختصر بازار سهام تا پایان سال را به همراه داشته باشد. به نظر میرسد بنا به دلایلی نظیر ایجاد حباب قیمتی در سهام برخی شرکتها و ورود خیل سهامداران جدید با دانش معاملاتی پایین و رفتار هیجانی، مهمترین ویژگی رشد سرمایه تا پایان سال، وجود نوسانات شدید خوهد بود.
۱۰ علت سرازیری نقدینگی به بورس و رشد سهام شرکتها / آیا واقعا بازار سرمایه حباب دارد؟
بسیاری معتقدند رشد پرشتاب شاخص بورس حباب دارد و در آینده سقوط خواهد کرد، اما بررسی علل مختلف رشد قیمت سهام شرکتها در بازار سرمایه چیز دیگری را نشان میدهد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان ؛ «بورس ریزش میکند و مردم زیادی متضرر میشوند» «رشد پر شتاب بورس در این شرایط اقتصادی توجیه منطقی ندارد» «بازار سرمایه حباب دارد» «مردم مراقب سرمایههای خود در بورس باشند» «بورس با سر به زمین میخورد» «رشد شاخص بورس تورم را تشدید کرده است» و بسیاری از جملات این چنینی که در ماههای اخیر از سوی بسیاری از فعالان اقتصادی، کارشناسان، اساتید دانشگاهها و حتی مردم عادی که تنها از بورس اسم آن را شنیده اند به گوش میخورد.
بسیاری دلواپس شده اند که رشد ارزش سهام شرکتها در بازار سرمایه و رشد شتابان شاخص بورس حبابی است که در آیندهای نزدیک میترکد و بسیاری از مردم به ویژه سهامداران خرد را متضرر میکند. اما آیا واقعیت همین است؟! آیا واقعا رشد شتابان بورس غیر منطقی است و توجیهی ندارد؟ این سوالی است که بسیاری از منتقدان و کارشناسان اقتصادی هم بدون دلیل و استدلال محکم و صرف جهش شاخص کل در ماههای اخیر که امروز از قلهی ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار واحد عبور کرد و یا با ذکر مثال چند شرکت انگشت شمار که ارزش ذاتی و واقعی پایینی دارند و در ماههای اخیر در سایهی غفلت ناظر رشد چند ده درصدی را رقم زده اند به آن پاسخ میدهند و نوید از ریزش و خزان شدن برگهای بازار سرمایه میدهند! برخی هم پا را فراتر گذاشته و رشد شاخص بورس را عامل افزایش تورم مزمن کنونی میدانند!
واقعیت این است که برای رسیدن به پاسخ سوال مذکور باید همهی ابعاد را در نظر گرفت. زمانی که نقدینگی به یک بازار سرازیر میشود آن بازار و کالاها و خدمات یا شرکتهای آن محکوم به رشد قیمیتی میشوند. همانگونه که در بازارهایی مثل خودرو، دلار، مسکن و ارز بارها و بارها شاهد این ادعا بوده ایم.
عباسعلی حقانینسب؛ کارشناس ارشد بازار سرمایه میگوید: در شرایط فعلی ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه تاثیرگذار است ولی آن چیزی که الان بیشترین تاثیر را دارد ورود جریان نقدینگی است.
آن چیزی که افزایش شاخص را توجیه میکند، جریان نقدینگی است که بخشی از آن به سمت بازار میآید. از ابتدای سال تا کنون بین ۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار سرمایه شده که البته این میزان در مقابل ۲.۶ میلیون میلیارد تومان نقدینگی خلق شده در کشور و کوچکشدن اقتصاد و کاهش تولید ناخالص داخلی عدد زیادی نیست.
عدهای حتی پای انتقاد را فراتر گذاشته و ادعا میکنند که افزایش قیمت سهام شرکت های بورسی عامل تشدید تورم است!
دکتر مرتضی کاظمی تحلیلگر مسائل اقتصادی در این رابطه می گوید: تورم به قدرت خرید پول بستگی دارد و این علت افزایش قیمت سایر داراییهاست. اینکه برخی میگویند افزایش قیمت سهام شرکتها، باعث تورم میشود تعجب آور است! افزایش شاخص بورس نتیجه تورم است و به عبارتی میتوان بازار سرمایه را تب سنج اقتصاد دانست.
وی افزود: ریشهی تورم و کاهش قدرت خرید ریال را در سیاست گذاریهای بانک مرکزی و ولخرجیهای دولت که حجم پول را افزایش میدهد باید جستجو کرد. سیاستهای دولت باعث شده تا تولید ناخالص داخلی رشد نکرده و در مقابل ولخرجیهای دولت بیش از توان پولی کشور حجم پول و نقدینگی را افزایش داده که این شکاف بین تولید ناخالص داخلی و نقدینگی تورم را رقم زده است.
سرازیری نقدینگی به بورس و رشد سهام شرکت ها
اتفاقات مختلفی در یکسال گذشته در اقتصاد ایران رخ داده که موجب جذابیت بازار سرمایه برای سرمایه گذاران و حتی بسیاری از عموم مردم شده و در نتیجه نقدینگی زیادی را (به طور میانگین روزانه ۱۲۰۰ میلیارد تومان) به سمت بورس سرازیر کرده است. از طرفی علاوه بر نقدینگی عوامل دیگری وجود دارد که رشد بازدهی سهام شرکتهای بورسی را توجیه میکند. در ادامه به این علل و عوامل اشاره میکنیم:
۱. کاهش نرخ سود بانکی و بین بانکی در مقابل افزایش تورم : زمانی که نرخ سود بانکی ۱۵ و اخیرا ۱۶ درصد آن هم برای سپردههای یکساله در نظر گرفته میشود در شرایطی که کشور تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی را تجربه میکند اکثر مردم متوجه میشوند که اگر پولشان از ابتدای سال در بانک بماند تا پایان سال با سودی که دریافت میکنند و تورمی که وجود دارد ۱۵ تا ۲۵ درصد ارزش پولشان کاهش مییابد بنابراین تصمیم میگیرند که پوا را از بانک خارج کرده و در جای دیگری نگه داری (برای حفظ ارزش پول) یا سرمایه گذاری (برای سود آوری) کنند که متضرر نشوند. از طرفی هر اندازه تورم ادامه داشته باشد رشد قیمت سهام شرکتها یک امر طبیعی است.
۲. ریسک بالا برای سرمایه گذاری در بازارهای موازی : برخوردهای شدید و موثر و بازدارندهی قوه قضائیه در دوره آیت الله رئیسی با مفسدان و اخلال گران اقتصادی در بازارهای طلا و سکه و ارز و خودرو از یکسو و اعمال نظارت و قوانین سختگیرانه در خرید و فروشها در بازارهای مذکور از سوی دیگر باعث شده تا ریسک سرمایه گذاری یا همان سوداگری و احتکار در بازارهای نامولد بالا رفته و در مقابل سرمایهها به سمت بازار پربازده و کم ریسک سرمایه هدایت شود.
۳. جهش نرخ ارز : جهش دلار از ۱۲ هزار تومان به ۲۴ هزار تومان طی یکسال اخیر موجب افزایش حاشیه سود بسیاری از شرکتهای فعال در بورس شده است چرا که هزینه این شرکتها بویژه صنایع مادر و پتروشیمیها و فلزیها به ریال، اما درآمدشان به دلار است.
۴. مالیات به عنوان عاملی موثر در سرمایه گذاری : با شنیدن زمزمههای اخذ پایههای مالیاتی جدید ازجمله مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانههای خالی از فعالیتهای مخرب اقتصادی مثل سرمایه گذاری در بازار ارز و مسکن و طلا و روی کار آمدن مجلس یازدهم که تصویب مالیاتهای مذکور از اصلیترین برنامه هایشان است و از طرف دیگر منتفی اعلام شدن اخذ مالیات از عایدی سرمایه در بخش سهام به جذابیت بازار سرمایه در برابر بازارهای موازی افزوده شد.
۵. حمایت لفظی مسئولان ارشد کشور از بازار سرمایه : در ماههای اخیر بسیاری از مسئولان نظام از جمله رئیس جمهور، رئیس مجلس و وزیر اقتصاد بارها به لزوم استفاده از ظرفیت بالای بازار سرمایه برای تامین مالی بخش تولید و پروژههای عمرانی کشور تاکید کرده اند و رونق بورس را زمینهای مناسب برای رشد اقتصادی دانسته اند. فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد در مراسم معارفه حسن قالیباف رئیس جدید سازمان بورس گفته بود: سهم بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد کشور باید با برنامهریزی و تدبیر و استفاده از ظرفیتهای اقتصاد کشور ازجمله مولدسازی املاک و داراییهای دولتی، به ۵۰ درصد افزایش یابد. وی اضافه کرد: یکی از نقشهای مهم بازار سرمایه، مردمی کردن اقتصاد و کمک به شکل گیری اقتصاد عدالت بنیان است که در سایه شفافیت هر چه بیشتر این بازار و جلب اعتماد مردم و بنگاهها محقق میشود. بازار سرمایه این قابلیت را دارد منابعی که در اقتصاد بصورت غیرفعال است را در مسیر سرمایه گذاری قرار دهد. وی با بیان اینکه بنگاههای بزرگ مقیاس میتوانند از ظرفیت بازار سرمایه برای تامین مالی ثابت و درگردش خود استفاده کنند تاکید کرد: بازار سرمایه، یک بازار مدرن، تکامل یافته، محیطی مطمئن برای سرمایه گذاری و روان برای تامین مالی شفاف است.
۶. خصوصی سازی و مولد سازی داراییهای دولت و جبران کسری بودجه : دولت برای اینکه بتواند در شرایط فعلی کسری بودجه خود را جبران کند بجای افزایش نقدینگی و چاپ پول با کسب اجازه از شورای سران قوا و در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی به دنبال آن است تا از طریق فروش و واگذاری بخشی از سهام شرکتها تا بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ درآمد کسب کند و برای این مهم در ارائه سهام شرکتها تخفیفهای خوبی برای مردم درنظر گرفته است. در اولین فروش سهام دولتی تحت عنوان صندوق واسطه گری مالی یکم (دارایکم) سهامدارانی که از این سهم خریداری کردند به جز تخفیف ۲۰ درصدی ابتدایی طی ۲ ماه بیش از ۱۱۰ درصد سود بدست آوردند و قرار است دولت در ۲ مرحلهی دیگر تحت عنوان سهام دارادوم و داراسوم باقی سهام شرکتهای ارزندهای را که درنظر گرفته است در بازار عرضه کند. این امر نیز به جذابیت بیش از پیش بازار سرمایه کمک کرده است.
۷. حذف ارز ترجیحی یا همان دلار ۴۲۰۰ تومانی برای بسیاری از کالاها : به دلیل فساد گسترده در تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردات بسیاری از کالاها و مشکلات پیش آمده و همچنین کاهش درآمدهای نفتی و بازنگشتن ارزهای صادراتی و خالی بودن دست بانک مرکزی دلار ترجیحی برای بسیاری از کالاهایی که در دو سال گذشته تخصیص داده میشد قطع شده و یا به زودی قطع خواهد شد، همین امر موجب گران شدن نسبی قیمت این کالاها و در نتیجه افزایش تورم و متعاقبا افزایش قیمت سهام شرکتها میشود. از طرفی برای نمونه وقتی قیمت کالایی مثل دارو با حذف ارز دولتی افزایش مییابد مارجین یا حجم ریالی معاملات شرکتهای دارویی نیز افزایش یافته و موجب افزایش سود آنها میشود.
۸. کاهش چشمگیر واردات و مصرف کالاهای خارجی و افزایش مصرف کالاهای ایرانی : در ماههای گذشته به دلیل تنگتر شدن حلقهی تحریمها و شیوع بیماری کرونا و همچنین کمبود ارز و گرانی دلار و در نتیجه گرانی کالاهای خارجی، مصرف کالاهای داخلی بیشتر شده و در نتیجه فروش و سود شرکتهای ایرانی که شرکتهای بورسی نیز مستثنی از آن نیستند بیشتر شده است.
۹. آزادسازی سهام عدالت : بعد از فرمان رهبر انقلاب مبنی بر آزادسازی سهام عدالت بیش از ۱۷ میلیون مشمول سهام عدالت علاقهمند شدند تا سهام خود را به روش مستقیم مدیریت کنند و در حباب منفی در بازار سرمایه نتیجه این امر موجب دریافت کد بورسی از سوی آنها و علاقه مندی به فعالیت در بازار سرمایه شد که در کنار و خرید صندوق واسطه گری مالی دولت (دارایکم) و سودی که از آنها در ماههای گذشته شاهد بودند به خرید سهامهای دیگر نیز تشویق شده و در نتیجه نقدینگی بیشتری وارد بازار کردند.
۱۰. ورود به بازار سرمایه با حداقل سرمایه و نقدشوندگی بالا و آسان : یکی دیگر از حباب منفی در بازار سرمایه جذابیتهای بازار سرمایه و جذب مردم به این بازار این است که یک شخص حقیقی با حداقل سرمایه (۵۰۰ هزار تومان) میتواند در این بازار سرمایه گذاری کرده و سود کسب کند در حالی که در شرایط کنونی بازارهای موازی مثل سرمایه گذاری با منابع خرد و حتی دهها برابر این ازقام هم عملا غیر ممکن است. از طرف دیگر سهام دار بورس میتواند تقریبا هر زمان که به اصل پول خود و یا سود کسب شده نیاز دارد سهام خود را فروخته و یا سیو سود کند و در کمتر از ۷۲ ساعت وجه خود را دریافت کند، اما در سایر بازارها این چنین نیست. وزیر اقتصاد ویژگی خاص دیگر بازار سرمایه را پذیرش سرمایه افرادی که اصطلاحا دارای "خرده منابع" هستند عنوان میکند و میگوید: این افراد با گسیل منابع خرد به این بازار و استفاده از مشاوره تخصصی، میتوانند به سود مناسب دست یابند.
جذابیت بازار سرمایه عاملی برای جلوگیری از تورم در بازارهای موازی
در کنار عللی که گفته شد در نظر داشته باشید اگر این جذابیت در بازار سرمایه ایجاد نشده بود و در ماههای اخیر که بازار ارز، مسکن و طلا شرایط نامناسبی را پشت سر گذاشته است روزانه بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان وارد این بازارها میشد چه تبعاتی در پی داشت؟! با این وضعیت شاید قیمت ارز به بیش از ۳۰ هزار تومان و قیمت طلا به بیش از ۱.۵ میلیون تومان پیش از تابستان میرسید.
محمدرضا پورابراهیمی؛ رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در این باره گفته است: در هفتههای اخیر، روزانه حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیارد تومان منابع نقدی جذب بازارسرمایه شده است. این حجم نقدینگی درصورت عدم جذب در بازار سرمایه میتوانست اثرات منفی بر حوزه اقتصادی کشور داشته باشد، اما به سمت بازار سرمایه هدایت شد.
بورس هراسی و تخریب بازار سرمایه به ضرر اقتصاد ملی
در هر حال عللی که گفته شد برای اثبات این ادعا بود که رشد پر شتاب بورس غیر منطقی نبوده و سهام شرکتها هم به شکی که منتقدان غلو میکنند حباب ندارد و اگر هم داشته باشد ساز و کار عرضه و تقاضای سرمایه با اصلاح و نظارت ناظر بازار تعدیل خواهد شد و از طرفی چرخش اقتصاد کشور از بانک محوری به بورس محوری و تامین سرمایهی بخش تولید و صنعت کشور از بورس که در همهی کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه که به همین صورت است (در قسمتهای بعدی پرونده به آن میپردازیم) میتواند به رشد و پیشرفت اقتصاد کمک کند، بنابراین بورس هراسی و تخریب بازار سرمایه آن هم بن استدلال و یا دلایل منطقی را میتوان امری نامیمون و غلط و به ضرر اقتصاد ملی تلقی کرد.
دیدگاه شما